انتخابات در جمهوری اسلامی
با برپایی نظام مردم سالاری دینی پس از انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷، انتخابات در کشور عزیزمان، واقعیترین و روشنترین نماد حضور مردم در حاکمیت و چرخش قدرت بوده. و از دیگر سو شاخص وفاداری مردم به نظام نیز به حساب میآید.
از این رو حاکمیت و در راس همه، رهبری نظام پرچمدار دفاع از حق رای و مشارکت مردم در انتخابات و نگهبانی از آن به عنوان حق الناس بوده. و زمینه حضور در انتخابات را فراهم ساخته و بر مشارکت حداکثری اصرار داشته اند.
از سوی دیگر دشمنان و معاندان نظام که به دنبال تضعیف قدرت و بازگرداندن کشور به چرخه وابستگی و عبور از حاکمیت سیاست دینی بوده اند. همواره برای حضور و مشارکت مردم در انتخابات، مانع تراشی و سنگاندازی کرده. و خط تحریم انتخاباتی تا القای بیاثر بودن رای و ناامید سازی مردم برای سردی مشارکت را پیگیر شده اند.
با قدرت گرفتن رسانه و توسعه فضای مجازی و همچنین کم اثر شدن اقدامات نظامی برای براندازی در سالیان اخیر، فرسایش سرمایه اجتماعی و کاهش پشتوانه مردمی نظام از طریق جنگ شناختی و روانی، از مهم ترین راهبردهای دشمنان و معاندان نظام مقدس جمهوری اسلامی محسوب می شود. که یکی از عرصههای بکارگیری و جولان آن، انتخابات به عنوان یکی از عرصه های حضور مردم و شاخص وفاداری نظام است.
تاکید رهبر معظم انقلاب بر انتخابات
در پرتو همین واقعیت، تاکید رهبر حکیم انقلاب اسلامی بر « انتخابات خوب سالم با مشارکت بالا در آخر سال» قابل فهم است. از نگاه ایشان « انتخابات میتواند مظهر قوت ملی باشد. اگر انتخابات درست برگزار نشود، ضعف کشور و ضعف ملت را نشان میدهد. ضعف دولت را، ضعف مسئولین را، ضعف آحاد مردم را و ضعف کشور را نشان میدهد. هرچه ما ضعیف بشویم. تهاجم و فشار دشمن بیشتر خواهد شد. اگر میخواهید جلوی فشار دشمن گرفته بشود. باید قوی بشویم. یکی از ابزارهای مهم قوت کشور همین انتخابات است.»
با توجه به این اهمیت است که باید تمامی نخبگان فکری- سیاسی و اصحاب سخن و دغدغهمندان حاکمیت اسلام و سیاست دینی در ایران اسلامی، نسبت به زمینه سازی برای برگزاری انتخاباتی پرشور و با مشارکت بالا در پایان سال جاری اهتمام ورزند.
الف- اهمیت قوی بودن و قوی شدن در شرایط فعلی
با پیروزی انقلاب اسلامی و نفی سلطه شرق و غرب، جریان سومی در مقابل بلوک بندی متداول شرق و غرب پیدا شد که به صورت خود به خودی به شکلگیری فضایی تقابلی انجامید که حمایت دو بلوک شرق و غرب از صدام در جنگ تحمیلی علیه ایران، نمود و نماد آن است.
با عبور عزتمندانه ایران اسلامی از تهدید بزرگی مثل جنگ ۸ ساله بدون واگذاری یک وجب خاک به دشمن و خنثی شدن چندین آشوب و فتنه رنگارنگ دیگر، حرکت به سمت قوی شدن در ایران قوی یک ضرورت به حساب میآید. که موارد زیر اهمیت و تراز راهبردی آن را قطعی و مسجل می سازد:
- افزایش سطح خصومت و دشمنی به دلیل ناکامی ها و شکستهای پیاپی در برابر ایران اسلامی .
- تبدیل شدن جمهوری اسلامی به عنوان الگوی الهام بخش برای زندگی و پیشرفت به دور از وابستگی و دنبال روی از قدرت های بزرگ.
- جایگاه محوری و هدایت گر در مقاومت و ایستادگی در برابر جهان استکبار و تهدید نظم استکباری از سوی مقاومت در سطوح منطقهای و ایجاد چالش علیه نظم مطلوب آمریکا و متحدان غربی آن.
- تلاش دشمنان و معاندان برای ایجاد ناامنی و بیثباتی و کشاندن کشور به جنگ داخلی.
- به کارگیری سیاست فشار و تحریم علیه جمهوری اسلامی ایران برای واداشتن کشور به تسلیم و سازش.
بدیهی است در چنین شرایطی، تنها قوی شدن و قدرت است که میتواند. در برابر تهدیدات و نقشههای دشمنان و معاندان ایجاد بازدارندگی نموده. و ادامه امنیت و روند پیشرفت کشور را تضمین کند.
ب- شاخصههای انتخابات هم راستا با ایران قوی
بر اساس نگاه حکیمانه و دقیق رهبر معظم انقلاب اسلامی « یکی از ابزارهای مهم قوت کشور، همین انتخابات است.» انتخابات میتواند به تقویت قوت کشور و ایجاد و تقویت بازدارندگی در برابر فشار و تهدید دشمن منجر شود. انتخاباتی که دارای ویژگیهای زیر باشد:
- در فضای امن و به دور از هرگونه تنش و التهاب برگزار شود.
- سلامت انتخابات مورد قبول تمامی گروهها و نامزدهای حاضر در انتخابات بوده. و نتایج برآمده از آن با شفافیت تمام قابل دفاع باشد.
- میزان مشارکت در انتخابات بالا و حداکثری باشد و حمایت و وفاداری اکثریت جامعه از نظام را بازتاب دهد.
- رقابت انتخاباتی به صورت پرشور و جدی بوده. و تعداد داوطلبان برای هر کرسی و گروهها و احزاب سیاسی حاضر در عرصه انتخابات بتواند برای سلایق مختلف سیاسی و اجتماعی در جامعه کفایت کند.
- شناخت و آگاهی رای دهندگان از نامزدها به آن میزان باشد. که بتوانند به صورت آگاهانه، شایسته ترین ها را گزینش و با استفاده از حق رای خود به مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری بفرستند.
- نامزدها و احزاب و گروه های سیاسی آن ها با صداقت، برنامه ها و دیدگاه های خود را برای تقویت روند پیشرفت کشور و حل مسائل اساسی جامعه بیان کرده. و به دور از فریبکاری، رویکردها و ظرفیت های واقعی خود را معرفی نمایند.
-
گمانههای مرتبط با فضای مشارکت در انتخابات پیش رو
مروری بر سابقه انتخابات در کشور ما، گویای این است. که خوشبختانه با وجود سازوکارهای قانونی و پای بندی مجریان و دست اندرکاران برگزاری انتخابات، سلامت انتخابات در سطح قابل قبول بوده. و هیچ گاه تقلب به میزانی که در نتایج تاثیرگذار باشد مطرح نبوده است.
بحث امنیت هم به جز در پاره ای از مناطق خاص که با نزاع های طایفه شناخته می شود. و انتخاب نامزدها هم با شاخصهای قومی و طایفهای صورت میگیرد. تاکنون موضوعیت نداشته است. یعنی ناامنی که بتواند بر انتخابات تاثیرگذار باشد. تاکنون سابقه ندارد. از این رو در شرایط جنگ و درگیری گروهکهای ضد انقلاب هم انتخابات برگزار شده. و مردم به تهدیدهای معاندان وقعی نگذاشته اند.
رقابت هم در کشور ما در دورههایی در ذیل پرچم یا با حضور جریانات سیاسی عام مثل جریان حزب اللهی و جریان لیبرالی صورت میگرفت. ولی به تدریج با کنار زده شدن جریان سکولار رنگ باخت.
در برخی مقاطع هم بازیگران سیاسی متعلق به گروهها و جناحهای سیاسی تلاش کرده اند. تا دو قطبیهایی شکل بگیرد که آرای خاموش یا خاکستری را برانگیزد. که نوعی رقابت بین جریانی را میتوانسته رقم بزند.
اما الان دو جریان سیاسی کشور تقریباً هر کدام درصد ثابتی از آرا را به خود اختصاص می دهند. مجموعاً ۲۰ تا ۲۵ درصد جامعه رای دهنده کشور را شامل میشوند. بقیه را با کسر جامعه مخالف نظام یا دارای رای سیاه، جامعه خاکستری تشکیل میدهند. که حدود ۶۰ درصد جامعه رای دهنده هستند.
این بخش از جامعه، سالهاست که با پیروی از ذائقههای فرهنگی و اجتماعی پدید آمده. به دنبال زندگی آرام و مرفه خود بوده. و اعتنای چندانی به احزاب و گروههای سیاسی ندارد. و تنها در صورتی که احساس کنند یک تغییر به نفع بهبود و وضع موجود را انتخابات آنها رقم بزند به میدان میآیند.
بنابراین مشارکت یا حضور در پای صندوق رای، یک جامعه رای دهنده ثابت دارد. که همان حامیان دو جریان اصلی کشور، یعنی اصولگرایان و اصلاح طلبان هستند. و یک جامعه رای سیال هم وجود دارد که همان توده مردم اند. که به دنبال زندگی خود بوده و چنانچه رای و شرکت در انتخابات را در امتداد و برای زندگی بدانند. به هر کسی که این منافع را برآورده سازد، رای خواهند داد.
البته در این میان عدهای از همین قشر در مناطق دارای گرایش قومی و طایفهای هم به نامزدی متعلق به طایفه خود رای میدهند. که برآمده از همان تعلق خویشاوندی و محلی است.
در انتخابات پیش رو که ۲۴۸۲۹ نفر در آن ثبت نام کرده و ترکیب عمده ای از چهرههای جوان و ( ۲۸ % ۳۰ تا ۴۰ سال) و میان سال (۲۶% ۵۰ تا ۶۰ سال) را شامل میشوند. و تعدادی از چهرههای سیاسی در دو طرف هم ثبت نام کرده اند. در صورت سعه صدر بخشهای نظارتی در تایید نامزدها، میتوان رقابت نامزدها و حضور جناحها را امیدوار بود.
اما در سمت رای دهندگان وضعیتی را شاهد هستیم که باید تلاش هایی برای ترغیب آن ها به حضور در پای صندوق و شرکت در انتخابات انجام گیرد. این تلاش ها، تنها در پیوند با عوامل اثرگذار بر گرایش و رفتار رای دهندگان موثر خواهد بود.
موارد مهم و عمده ای از عوامل اثرگذار بر مشارکت توده مردم در انتخابات عبارتند از:
- وجود فشار معیشتی و اقتصادی یا احساس چنین فشار و مسئلهای که درصد بالایی در نظرسنجیها به آن اشاره میکنند.
- نداشتن آگاهی از اهمیت و نقش مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری در حل مشکلات و تغییر و بهبود وضعیت کشور.
- بی اثر دانستن انتخابات در سرنوشت کشور و ناامیدی از عملکرد و اقدام نمایندگان و مجلس برای حل مشکلات و رسیدگی به مسائل مردم.
- تلقی وجود فساد گسترده و سیستمی در مسئولان و تردید داشتن برای اعتماد به نامزدهای انتخاباتی.
- ناامیدی نسبت به آینده و امکان تغییر روندها به نفع تغییر و بهبود وضعیت.
به موازات پدید آمدن این نحوه نگرش و ذهنیت در جامعه، در سالهای اخیر با توسعه و گسترش شبکههای اجتماعی و فضای مجازی و بهره گیری جریان برانداز و مخالف نظام و غفلت نهادهای مسئول ارتقاء فرهنگ سیاسی و مسئولین رسانهای در کشور، باید موارد دیگری همچون پیشبرد سیاست تحریم انتخاباتی و القاء نمایشی بودن انتخابات و بهرهگیری از انتخابات برای اجرای نافرمانی مدنی را هم اضافه کرد.
پیامد، این وضعیت و عوامل مرتبط، تاثیر خود را بر فضای مشارکت میگذارد و آن را به سوی سردی میکشاند که خنثیسازی و مقابله با آن مستلزم شناخت و اهتمام ویژه و جهادی است.
د- برای مشارکت بالاتر مردم در انتخابات چه باید کرد؟
اگر بخواهیم خلاصه و مختصر تمامی اقدامات لازم برای افزایش انگیزه توده مردم در انتخابات را در یک گذاره کوتاه بیان کنیم، این است که باید سرمایه اجتماعی را تقویت کرد که مستلزم آمیختهای از اقدامات عملی و میدانی از یک سو و تبیین و روشنگری عالمانه و اقناعی از سوی دیگر است.
مسلماً فشار معیشتی و اقتصادی حتی احساس آن مستلزم انجام اقداماتی برای بهبود تولید و کاهش تورم است و پاسخگویی به برخی انتظارات قانونی هم تنها با ارائه خدمت و رسیدگی به شکایات برمیگردد که باید در عرصه عمل و اقدام دنبال شود.
اما آنچه در عرصه تبیین میتواند به بهبود فضای ذهنی وانگیزه درونی به نفع مشارکت و حضور در پای صندوق کمک کند، عبارتند از:
- افزایش اعتماد و امید جامعه مخاطب به نظام و کارگزاران آن با بیان اقدامات، عملکردها و رویکردهای مثبت و دستاوردها.
- اجتناب از بزرگنمایی فساد و بیان اقدامات در عرصه مبارزه با فساد و مفسدان.
- بیان جایگاه و اهمیت مجلس و نقش مجلس و نمایندگان در بهبود و اصلاح وضعیت و رفع مشکلات و مسائل کشور.
- بیان ظرفیت و امکانات موجود در کشور و نظام برای حل مشکلات و مسائل و امکان تغییر روندها.
- بیان واقعیتها و پاسخگویی به شبهات و تردیدها و دفاع از مسئولان خدمتگزار در پاسخ به فضاسازی ناجوانمردانه جریان معاند و برانداز.
- تبیین اثرگذاری نوع انتخاب و به کارگیری رای برای بهبود وضعیت و پیگیری مسائل.
بازدیدها: 0