پس از دوم خرداد 1376 و پيروزي چشمگير كانديداي جناح چپ (سيدمحمد خاتمي)،[1] جناح راست اعم از جناح راست سنتي و نيروهاي راست معتدلتر هر يك برخي از دلايل مشخص را براي عدم موفقيت خود برشمردند. از آن ميان نيروهاي معتدلتر جناح راست برخي از كاستيهاي دروني خود و عدم پاسخگويي لازم به خواستههاي مردم را دليل اين عدم موفقيت دانستند و سرانجام با عدم موفقيت در انتخابات دور اول شوراي اسلامي شهر و روستا، عدهاي از نيروهاي راست سنتي نيز به اين ديدگاه نيروهاي معتدلتر جناح راست معتقد شدند. يعني اين تفكر تقويت شد كه برخي از اشتباهات در تصميمگيريها، از عملكردها و رفتارهاي جناح راست مورد قبول و خواست مردم نبوده است و اين نارضايتي مردم از جناح راست باعث موفقيت جناح چپ در دو انتخابات اخير بوده است. پس از دوم خرداد 76 و تحقق شعار توسعهی سياسي در دادن مجوز فعاليت سياسي به احزاب مختلف، برخي از محافل جناح راست معتدل كه تا حدودي به عملكردهاي كلي جناح راست سنتي انتقادهايي داشتند در پي كسب مجوز از وزارت كشور برآمدند.[2] قبل از انتخابات مجلس ششم در بهمنماه 1378 تعدادي از اين گروهها كه موفق به ايجاد تشكيلات و امكانات براي فعاليت خود شدند با همراهي برخي ديگر از نيروهاي ميانهروتر جناح راست كه در گذشته به دلايل مختلف از جناح راست طرد شده، اما داراي پيشينهی سياسي مشخص بودند و براي خود تشكيلات مستقلي ايجاد كرده بودند ائتلاف نمودند. با اعلام همفكري برخي مقامهاي بلندپايهی دولتي و شناخته شدهی منتسب به جناح راست از اين تشكل جديد در آستانهي مجلس ششم[3] در روز 24/10/78 ائتلاف جديدي به نام چكاد آزادانديشان كه از ائتلاف شش گروه سياسي تشكيل شده بود اعلام موجوديت نمود. اين اعلام موجوديت با استقبال روزنامههاي منتسب به جناح راست معتدل مواجه و در عوض با عكسالعمل سرد و حتي بدبينانهی برخي از مطبوعات منتسب به جناح چپ روبهرو شد. تعداد گروهها و تشكلهاي تشكيل دهندهی اين جبهه (چكاد به معني جبهه ميباشد) به شش گروه ميرسيد كه تا زمان انتخابات مجلس ششم در اين ائتلاف حضور داشتند و يك تشكل ديگر نيز در همان زمان به اين جمع اضافه شد. اين هفت تشكل عبارتند از: 1- جمعيت ايران فردا، 2- حزب اسلامي رفاه كارگران، 3- خانهی معلمان ايران، 4- مجمع بزرگ همانديشي استادان، 5- جمعيت جوانان انقلاب اسلامي، 6- حزب استقلال ايران، 7- جنبش اعتدال اسلامي (متشكل از اتحاديهی دانشجويان و دانشآموختگان دانشگاههاي كشور.)[4] اعضاي فعال حزب عبارند از: سید محمدصادق مهدوی (دبیرکل)، غلامعلي افروز، سعيد رجايي خراساني، الهه راستگو، علي معلم دامغاني، كامران دانشجو (سخنگوي حزب)، نورالله حسينخاني، جهانبخش مجلينيا، منوچهر طاهرخاني، محمدجواد محمدي نوري، محمدرضا مجيدي، محمود روحبخش، خليل عليمحمدزاده، عباس جندقي، مهريه سويزي، حسن فرجي گلهين، حسين سرافراز، سعيد ياري، حميد قرباني، فرخ خسروي، طالبي، فرشته نصرآبادي، صادق شمس، قنبري.[5]
مرامنامه ي چكاد آزادانديشان
اهداف:
1. تلاش در راستاي تحقق استقلال همهجانبهی فرهنگي، اقتصادي، از بيگانگان و ساختن كشوري خوداتكاء و قدرتمند با حضوري مقتدرانه در صحنهی بينالمللي.
2. تلاش در راستاي تحقق آزاديهاي مشروع سياسي، اجتماعی، فرهنگ و انديشه در چارچوب قانون.
3. تلاش در راستاي حاكميت ارادهی مردم با اتكاء به ارزشهاي اسلامي.
خط مشيها:
1. بالا بردن سطح آگاهيهاي عمومي و آشنا كردن اقشار مختلف جامعه مخصوصا جوانان به واقعيات جهان و ايران.
2. ايجاد زمينهی مناسب براي سهيم شدن اقشار جامعه مخصوصا جوانان در فعاليتهاي اجتماعي و سياسي و اقتصادي.
3. تلاش در راستاي شناسايي، تربيت و معرفي نيروهاي مدير و مدبر و متعهد براي سطوح مديريتي جامعه.
4. تلاش در جهت قانونمند و ضابطهمند شدن فعاليتها در تمام سطوح ملت و دولت و مبارزه با روشهاي غيراصولي و غيرقانوني از جانب هركس و هر گروه.
5. تلاش در راستاي نيل به توسعهی همهجانبه و هماهنگ با رعايت اولويتهاي اقتصادي.
6. توجه به اشتغال جوانان و ايجاد فرصتهاي شغلي مناسب و تلاش در راستاي ايجاد فرهنگ كارهاي سازنده و مولد براي مشاغل كاذب.
7. تلاش در جهت افزايش روحيهی نشاط در جوانان با ايجاد زمينههاي ازدواج و تفريحهاي سالم براي آنها و برطرف كردن موانع مختلف چون مسكن و تعديل هزينههاي اقتصادي.
8. فراهم نمودن زمينهی بهرهگيري اصولي و مناسب از منابع فراوان زيرزميني با تأكيد بر لزوم پايبندي بر سياست خودكفايي اقتصادي و خروج از اقتصاد تك محصولي با تأكيد بر كشاورزي، صنعت و فنآوري صادرات و گردشگري.
9. كمك به ايجاد نظامي مبتني بر ارزشها و تواناييهاي افراد براي نهادينه كردن شايستهسالاري در جامعه.
10. ارتباط و گسترش روابط با تمامي كشورهاي جهان براساس حكمت و خردورزي با رعايت اصل استقلال.
11. تعميق وحدت ملي براساس هويت و فرهنگ ايران (اسلاميت و ايرانيت).
12. رعايت اصل تفكيك قوا و توجه به قوهی قضائيه كه تأمينكنندهی عدالت در جامعه است و با جان و مال و ناموس مردم سروكار دارد.
13. گسترش اطلاعات جامعه از طريق توجه به رسانههاي گروهي.
14. مجلس شوراي اسلامي از مهمترين اركان نظام است كه بايست از افراد متعهد و كاردان و كارشناس و صاحب انديشه تشكيل شود تا ضمن قانونگذاري منطبق بر اصول علمي، نظارت مستمر بر فعاليتهاي دولت را كه لازمهی يك جامعه مردمسالار باشد، بر عهده گيرد.[6]
عملكرد و گرايش سياسي چکاد آزادانديشان
اين حزب خود را حزبي مستقل ميداند كه بهعنوان جريان سوم مستقل از جناح راست و جناح چپ در عرصهی سياسي كشور فعاليت ميكند.[7] اما ميتوان از ديدگاههاي اين حزب چنين برداشت كرد كه اين حزب هيچ گرايشي به جناح چپ[8] ندارد، ولي آنچه مسلم است برخي از ديدگاههاي اين حزب با ديدگاههاي جناح راست[9] همخواني دارد. عليرغم استقلال فكري اعضاي برجستهی اين گروه ميتوان اين گروه را نسبتا متمايل به جناح راست دانست تا متمايل به جناح چپ. در انتخابات مجلس ششم كه عدهاي از نيروهاي متمايل به اين حزب رد صلاحيت شدند و فقط عدهی كمي از آنها به مجلس راه يافتند، ليست انتخاباتي منتشر شده توسط اين گروه در آستانهی انتخابات مجلس ششم مبين اين است كه معيارهاي انتخاب نامزدهاي اين گروه تا حدودي منطبق بر معيارهاي جناح راست بوده است. بهطوريكه در ليست انتخاباتي اين گروه در حوزهی انتخابيهی تهران فقط يك نفر از اعضاي معتدل جناح چپ يعني ابوالقاسم سرحديزاده شركت داشت. در حاليكه از 29 نفر بقيه، 18 نفر از اعضاي سرشناس جناح راست سنتي و تعداد كمي از نيروهاي معتدل و بقيه يعني 10 نفر از اعضا و نيروهاي متمايل به اين گروه حضور داشتند.[10] در انتخابات دورهی نهم ریاست جمهوری چکاد آزاداندیشان از هاشمی رفسنجانی حمایت نمود ولی در دورهی دهم از شخص خاصی حمایت نکرد فقط از مردم خواست تا حضور پرشور داشته باشند. در انتخابات مجلس خبرگان رهبری و شوراهای شهر چکاد لیست جامعهی مدرسین حوزهی علمیهی قم و جامعهی روحانیت مبارز را تائید کرده است.
در جمعبندي كلي بهنظر ميرسد به لحاظ ديدگاهها و نظريات هرگاه اين حزب را متمايل به راست بدانيم ميتوان آنرا داراي ديدگاههاي شبيه گرايش راست ميانه يا معتدل و در دستهبندي طيف به اصطلاح جناح راست ميتوان اين حزب را يك نوع راست حد فاصل راست سنتي و راست مدرن[11] و نزديك به ديدگاههاي حزب اعتدال و توسعه دانست. حزب چكاد آزادانديشان در تهران بهطور منظم فعاليت ميكند اين حزب ديدگاههاي خود به مناسبت رويدادهاي مختلف را در بيانيههايش منعكس و منتشر ميكند، اما هنوز روزنامهاي بهعنوان ازگان رسمي اين حزب منتشر نميشود. برخي از روزنامهها از جمله روزنامهی آفرينش ارگان دانشگاه آزاد اسلامي، انتخاب و خراسان بهطور جامع و برخي از روزنامههاي ديگر نظير ايران، قدس و روزنامههاي ديگر بهطور ناقص ديدگاههاي اين حزب را منعكس ميكنند. چكاد آزادانديشان به واسطهی اينكه يك جبهه است عضوگيري نميكند، عضوگيري اين جبهه برعهده احزاب آن خواهد بود.[12]
ديدگاهها و مواضع سياسي چکاد آزادانديشان
بهطوركلي مواضع سياسي اين گروه را ميتوان موضعي معتدل و ميانهرو در قبال مسائل و رويدادهاي سياسي دانست. بهطوريكه به هيچ يك از ديدگاههاي دو جناح سياسي عمدهی كشور (جناح راست و چپ) شبيه نيست. برخي از ديدگاهها و مواضع سياسي اين حزب عبارتند از:
1. هر كس در مقابل اصلاحات و توسعه جهتگيري منفي ميكند هم به خود و هم به جامعه ظلم كرده است و اين اصلا صحيح نيست كه بين وجوه توسعه تقدم و يا تأخر قائل باشيم.
2. ما بحث تخصصي ولايت فقيه را به افراد متخصص وا ميگذاريم اما بحث جامعهشناختي آنرا فقط در چارچوب اصل 57 قانون اساسي تعريف كردهايم و قانون براي ما هم چيز مهمي است.
3. ما همهی احزابي كه از وزارت كشور مجوز رسمي گرفتهاند و قانون اساسي را بهعنوان چارچوب اصلي فعاليت خود ميدانند به رسميت ميشناسيم و از حضور آنان در جمع خود استقبال ميكنيم.
4. اساس تشكيل اين جبهه خلأهاي موجود در فضاي سياسي كشور و مسألهی ضرورت چرخش نخبگان در جامعه است و هدفش براي آزادي، عدالت، و امنيت و توسعه است.
5. بهنظر ما رقابت در انتخابات بايد بر مبناي برنامه باشد نه فردگرايي و منافع جناحی.
6. دو قطبي شدن جامعه براي توسعهی سياسي و جامعه بهشدت مضر است. البته چند قطبي شدن را مضر نميدانيم.
7. شكلگيري صحيح احزاب زماني درست است كه تشكلها و احزاب در قاعدهی هرم (از متن جامعه) شكل بگيرد و بعد از شكلگيري به سمت رأس هرم حركت كند.
8. اصل بر آزادي انسان است و تنها در صورتي كه آزادي او موجب لطمه زدن به جامعه و مردم و آزاديهاي واقعي او شود محدود ميشود.
9. مردم از هرگونه افراط و تفريط جناحهاي سياسي خسته شدهاند و بايد در چنين فضايي اخلاق و معنويت را حاكم كنيم.
10. اساس سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران بر پايهی نه شرقي و نه غربي استوار است. نفي سلطهی استعماري و استثماري و حفظ استقلال و تماميت ارضي ايران بر پايهی عزت، حكمت و مصلحت از مهمترين اهداف سياست خارجي ماست. جمهوري اسلامي با تمام كشورهاي جهان مناسبات سالم فرهنگي، اقتصادي و سياسي دارد مگر با دولتهايي كه ميخواهند با استقلال ايران مبارزه كند. اولويت سياسي خارجي ايران كه بر اساس احترام متقابل و منابع ايران درجهبندي ميشود با دولتهايي است كه آمادگي بيشتر براي كمك به خودكفايي فني و صنعتي ما داشته باشند. چكاد آزادانديشان امريكا را خط قرمز مطلق نميداند و اگر اين كشور رفتار خود را تغيير دهد و حسن نيت نشان دهد جمهوري اسلامي ايران حسن نيت خود را نشان خواهد داد.[13]
ديدگاهها و مواضع فرهنگي چکاد آزادانديشان
1. هدف اصلي توسعهی فرهنگي ايجاد تمدن اسلامي مبتني بر مقتضيات روز است و مهمترين وظيفهی نهادهاي تعليم و تربيت كشور نيز سوق دادن آيندهسازان به همين امر ميباشد.
2. هدف ديگر توسعه ايجاد روحيهی آزادگي و رهايي از تمام قيودي است كه انسانها را به بندگي غير خدا ميكشاند، مبارزه با فرهنگ بيگانه كه بيش از يك قرن بر اين ملت تحميل شده است، احتياج به برنامههاي همهجانبه دارد.
3. بايد امكانات آموزشی براي همهی ملت فراهم شود و حتيالامكان اين امكانات بايد همگاني باشد، ضمن اينكه امكان آموزشهاي فني و حرفهاي براي جوانان مستعد و علاقهمند به كار و فعاليتهاي فني نيز بايد فراهم شود.
4. دانشگاها بايد مراكز تربيت جوانان براساس نيازهاي جامعه باشد در حاليكه پيشرفتهاي همهجانبهی علمي قدم اول دانشگاههاي ايران است. قدم اساسيتر ايجاد روحيهی خودباوري و مبارزه با از خودبيگانگي است كه این مهم از راه تقويت هويت ديني جوانان حاصل شود.
5. تربيت جوانان و نوجوانان مستعد، احتياج به معلمين و اساتيد دلسوز و كارآمد و با انگيزه دارد. بنابراين رشد علمي و تأمين معيشت معلمان و اساتيد دانشگاهها بايد مورد توجه قرار گيرد.
6. گسترش روحيهی تحقيق و پژوهش در ميان دانشگاهيان و ارباب صنعت و فنون ضروري است و بدون آن توسعهی همهجانبه ميسر نميشود.[14]
ديدگاهها و مواضع اقتصادي چکاد آزادانديشان
1. بسط عدالت و ريشهكن كردن فقر و محروميت، برآوردن نيازهاي اساسي مردم و فراهم كردن زمينههاي خودكفايي و استقلال.
2. تكيه بر ارزشهاي اسلامي- انقلابي و گسترش فرهنگ صرفهجويي و خود اتكايي بهعنوان الگوي اقتصادي.
3. تلاش در جهت حفظ استقلال سياسي و به تبع آن، حفظ و گسترش استقلال اقتصادي از طريق تقويت بخشهاي خصوصي و تعاوني و تشويق آنها به سرمايهگذاري توليدي.
4. خصوصيسازي واحدهاي توليدي بر طبق برنامه و پرهيز از شتاب در اين امر براي جلوگيري از هدر رفتن و ائتلاف ثروت عمومي و سوء استفاده از اين خصوصيسازيها.
5. ازبين رفتن زمينههاي رانتجويي و مبارزه قاطع با فعاليتهاي دلالی.
6. ايجاد زمينهی مناسب در جهت فرصت براي شروع و ادامه فعاليتهاي اقتصادي.
7. اصلاح مديريت اقتصادي براي افزايش بهرهبرداري و استفادهی بهينه از امكانات و ظرفيتهاي موجود اقتصادي و توليدي.
8. گسترش سازمانهاي تحقيقي و توسعه براي ملي و بومي كردن فنآوريها.
9. اولويت دادن به حمايت واقعي از بخش كشاورزي براي خودكفايي در محصولات غذايي مورد نياز جامعه.
10. برنامهريزي و مبارزهی واقعي و اصولي با بيكاري بهعنوان بزرگترين معضل اجتماعي.
11. مبارزهی قاطع با تورم.
12. اولويت دادن و تلاش در جهت حفظ ارزش پولي ملي و افزايش اعتبار جهاني آن.
13. تأكيد بر توسعهی اصولي صادرات پس از تأمين نياز داخلي و مبارزه با قاچاق كالا.
14. اصلاح نظام مالياتي.
15. گسترش تأمين اجتماعي براي همهی اقشار به صورت اختصاصي براي كاركنان كشور.[15]
[1] . رك. فوزي، سیديحيي؛ تحولات سياسی اجتماعي ايران بعد از انقلاب اسلامي در ايران، تهران، موسسه چاپ و نشر عروج، 1384، چاپ اول، جلد دوم، صص321- 311 و نیز محمدپور، علي؛ و جليل نژاد ممقاني، كريم؛ دوم خرداد حماسهی بيادماندني، فرايند انتخابات دوره هفتم رياست جمهوري از نگاه مطبوعات، تهران، رسانش، 1378، چاپ اول و نیز شادلو، عباس؛ تكثرگرايي در جريان اسلامي، تهران، وزرا، 1386، چاپ اول، ص 526 ، و نیز دارابي، علي؛ جريانشناسي سياسي در ايران، تهران، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و انديشهی اسلامي، 1388، چاپ چهارم، صص 276- 267.
[2] . شادلو، عباس؛ اطلاعاتي دربارهی احزاب و جناحهاي سياسي ايران امروز، تهران، گستره، 1379، چاپ اول، ص 361.
[3] . رك. فوزي، سیديحيي؛ پيشين، صص 331- 324 و نیز شادلو، عباس؛ تكثرگرايي در جريان اسلامي، پيشين، ص552.
[4] . شادلو، عباس؛ اطلاعاتي دربارهی احزاب و جناحهاي سياسي ايران امروز، پيشين، صص 362- 361.
[5] . همان، ص 357.
[6] . همان، صص 361- 358.
[7] . روزنامه انتخاب، مصاحبه با كامران دانشجو، 20/ 11/78.
[8] . رك. ظريفينيا، حميدرضا؛ كالبدشكافي جناحهاي سياسي ايران، تهران، آزادي انديشه، 1378، چاپ اول، صص 82- 68 و نیز مرتجي، حجت؛ جناحهاي سياسي در ايران امروز، تهران، نقش و نگار، 1378، چاپ پنجم، صص 22- 16 و نیز دارابي، علي؛ پيشين، صص 257-247.
[9] . رك. ظريفينيا، حميدرضا؛ پيشين، صص 101- 83 و نیز دارابي، علي؛ پيشين، صص 130- 119 و نیز مرتجي، حجت؛ پيشين، صص15- 11.
[10] . شادلو، عباس؛ اطلاعاتي دربارهی احزاب و جناحهاي سياسي ايران امروز، پيشين، ص 363.
[11] . رك. نوذري، عزتالله؛ تاريخ احزاب سياسي در ايران، شيراز، نويد شيراز، 1380، چاپ اول، صص 290-277 و نیز مظفري، آيت؛ جريانشناسي سياسي ايران معاصر، قم، زمزم هدايت، 1387، چاپ سوم، ص 141 و نیز ظريفينيا، حميدرضا؛ پيشين، صص 112-102 و نیز شادلو، عباس؛ نكثر گرايي در جريان اسلامي، صص 318-310 و نیز مرتجي، حجت؛ پيشين، صص43-39.
[12] . شادلو، عباس؛ اطلاعاتي دربارهی احزاب و جناحهاي سياسي ايران امروز، پيشين، صص 356-355.
[13] . جهان اقتصاد، 18/11/78 و نیز روزنامه آفرينش، 30/10/78 و نیز روزنامه انتخاب، 20/11/78 و نیز شادلو، عباس؛ پيشين، صص 371-366.
[14] . روزنامه آفرينش، 30/10/78 و نیز شادلو، عباس؛ پيشين، صص 373-372.
[15] . شادلو، عباس؛ پيشين، صص 372-373.
بازدیدها: 739