آیت الله مکارم شیرازی|عید الزهرای واقعی آغاز امامت بقیه الله(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است

خانه / علما وسخنرانان / آیت الله مکارم شیرازی|عید الزهرای واقعی آغاز امامت بقیه الله(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است

حضرت زهرا سلام الله علیها مادر همه ائمه علیهم السلام است؛ از این رو عیدالزهرایی که حضرت فاطمه سلام الله‎ علیها به سبب آن خوشحال هستند آغاز امامت حضرت مهدی عجل‎ الله ‎تعالی ‎فرجه ‎الشریف است

یازدهمین پیشواى شیعه، حضرت امام حسن عسکرى علیه السلام، در سال دویست و شصت هجرى قمرى دیده از دنیا بربست و مقام امامت‏ و رهبرى امت به فرمان خداوند بزرگ به فرزند ارجمند وى حضرت مهدى‏ عجل الله تعالی فرجه الشریف، موعود جهانیان انتقال یافت‏[۱].

از سوی دیگر در سالروز آغاز امامت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف قرار داریم، لذا به همۀ شیعیان و علاقمندان آن حضرت و همۀ مسلمانان که به چشم انتظار ظهورش هستند تبریک عرض می کنیم،[۲] و سزاوار است، همه علاقه‏ مندان مکتب اهل‏بیت علیهم السلام، آغاز امامت‏ پربرکت حضرت بقیهالله (ارواحنا فداه) که همزمان با شهادت پدر بزرگوارش نیز مى‏ باشد؛ ارج نهند و گرامى بدارند.[۳]

چیستی و حقیقت امامت

ما معتقدیم تمام پیامبران اولوالعزم، مخصوصاً پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله داراى مقام امامت‏ بودند، آنچه را با رسالت خود عرضه کردند، درعمل تحقق مى‏ بخشیدند، و رهبر معنوى و مادى و ظاهرى و باطنى مردم بودند، لذا رسول اکرم صلى الله علیه وآله از آغاز نبوتش، مقام والاى امامت و رهبرى الهى را نیز داشت، و کار او در ابلاغ فرمان‏ هاى الهى خلاصه نمى‏ شد.[۴]

«امام» به معنى پیشوا و رهبر مسلمانان است، و در اصول عقاید شیعه، «امام معصوم» به کسى گفته مى‏ شود که در همه چیز جانشین پیامبر صلى الله علیه وآله است، با این تفاوت که پیامبر مؤسس مکتب است، و امام حافظ و پاسدار مکتب است، بر پیامبر صلى الله علیه و آله، وحى نازل مى‏ گردد ولى بر امام نه، بلکه او تعلیماتش را از پیامبر صلى الله علیه و آله مى‏ گیرد، و داراى علم فوق‏ العاده‏ اى است.[۵]

از نظر شیعه، امام معصوم تنها به معنى رهبر حکومت اسلامى نیست، بلکه رهبرى معنوى و مادى، ظاهرى و باطنى، و خلاصه رهبرى همه جانبه جامعه اسلامى را بر عهده دارد، او پاسدارى‏[۶]عقاید و احکام اسلامى را بدون هیچ گونه اشتباه و انحراف بر عهده دارد و بنده برگزیده خدا است.[۷]

حال در هر عصر و زمان باید یک نماینده الهى، پیامبر یا امام معصومى در روى زمین باشد. تا آیین حق را پاسدارى کند، و حق طلبان را رهبرى نماید، و اگر روزى به عللى از نظر مردم پنهان گردد، نمایندگانى از سوى او عهده ‏دار تبلیغ احکام و تشکیل حکومت مى ‏گردند.[۸]

هم چنین خط امامت بعد از پیامبر صلى الله علیه وآله نیز در معصومان از ذریه او ادامه یافت.[۹] البته رسیدن به این مقام، شرایط سنگینى دارد، هم از نظر تقوا (تقوایى در حد معصوم بودن از هرگونه گناه) و هم از نظر علم و دانش واحاطه به تمام معارف و دستورات دین و شناختن انسان‏ ها و نیازهاى‏ آنها در هر عصر و زمان و مکان.[۱۰]

خاستگاه تاریخی مفهوم امامت

مى ‏دانیم بعد از پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله وسلم مسلمانان به دو گروه تقسیم شدند: عده‏ اى معتقد بودند پیامبر صلى الله علیه و آله، جانشینى براى خود تعیین نکرده، و این امر را بر عهده امت گذارده است،[۱۱]گروه دیگرى معتقد بودند که جانشین پیامبر صلى الله علیه وآله همچون خود او باید معصوم از خطا و گناه باشد و داراى علم وافرى که بتواند رهبرى معنوى و مادى مردم را بر عهده بگیرد و اساس اسلام را حفظ کند.[۱۲] آنها معتقد بودند تعیین چنین کسى تنها از سوى خدا و به وسیله پیامبر صلى الله علیه و آله امکان‏ پذیر است، و پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله این کار[۱۳]را کرده، و على علیه السلام را به عنوان جانشین خود برگزیده است که این گروه را «امامیه» یا «شیعه» مى‏ نامند.[۱۴]

شکوه آغاز امامت و ولایت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف

بی تردید سلسله امامت‏ گسستنى و تعطیل بردار نیست. و زمین از حجت‏ خدا، هرگز خالى نمى‏ ماند،[۱۵] لذا پس از امام حسن عسکرى علیه السلام امامت‏ به فرزندش امام مهدى‏ علیه السلام منتقل شد،[۱۶] اگر چه روزى که امام پدر ارجمند خود را از دست داد، سن مبارک او از شش سال تجاوز نمى‏ کرد.[۱۷]

و از آنجا که دشمنان امام در هر لحظه در کمین او بودند و تصمیم گرفته بودند که به هر قیمتى باشد به زندگى او خاتمه دهند، وى به فرمان خداوند از دیدگان مردم غایب گردید.[۱۸]البته، هنگامى که امام غایب از نظرها و حاضر در قلب ها، حضرت مهدى‏ علیه السلام ظاهر شود امامت‏ را به معناى کامل در اختیار خواهد گرفت، و سراسر کره زمین را زیر پرچم اسلام خواهد برد، «لیظهره على الدین کله؛ تا آن( اسلام) را بر همه آیین ‏ها غالب گرداند».[۱۹]،[۲۰]

 untitled-12

تداوم امامت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف؛ غیبت صغری و کبری و نواب اربعه

گفتنی است آن حضرت(عجل الله تعالی فرجه الشریف) داراى دو غیبت بود؛ غیبت صغرى و کوتاه مدت که حدود ۶۹ سال طول کشید. و غیبت کبرى که با پایان یافتن دوران غیبت صغرى آغاز و تا زمان ظهور آن حضرت ادامه خواهد داشت.[۲۱] لذا غیبت صغرى از سال دویست و شصت که سال وفات امام عسکرى علیه السلام است، آغاز شد و در سال سیصد و بیست و نه پس از وفات آخرین نماینده حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف پایان یافت و از آن به بعد تا امروز، دوران غیبت کبرى است.[۲۲] و از آن به بعد هرگونه ادعاى نیابت خاصه از طرف آن حضرت مردود شناخته شده است.[۲۳]

در قسمت اول از غیبت، هر چند امام مهدى علیه السلام آشکارا امامت مردم را به عهده نداشت؛[۲۴] و اگر چه شیعیان از شرفیابى به حضور امام علیه السلام محروم بودند،[۲۵] ولى در همان دوران غیبت صغرى، آن حضرت به وسیله نواب خویش متکفل هدایت پیروان مکتب اهل بیت بود و مشکلات علمى و فقهى آنان را حل مى‏ کرد، از جمله آنها، مى ‏توان به پاسخ امام علیه السلام به پرسش­ هاى «اسحاق بن یعقوب» در زمینه ‏هاى‏ گوناگون اشاره کرد،[۲۶] همچنین مى‏ توان از توقیع مفصلى که امام علیه السلام در پاسخ به سؤالات نماینده مردم قم، جناب محمد بن عبد الله بن جعفر حمیرى صادر نمود، یاد کرد.[۲۷]،[۲۸]

آری در زمان غیبت‏ صغرى‏، رابطه مردم با امام زمان (علیه السلام) قطع نبوده و به وسیله نواب اربعه‏ (عثمان بن سعید عمرى، محمد بن عثمان بن سعید، حسین بن روح و على بن محمد سمرى) با حضرت ارتباط داشتند و مسائل و احکام دین را از حضرتش فرا مى‏ گرفتند[۲۹]و شیعیان خاص آن حضرت مى ‏توانستند با آن حضرت تماس بگیرند و مطالب و وقایع را به عرض امام برسانند[۳۰] و نیز مسائل مورد نیاز خود را به وسیله چهار نماینده خاص از حضرتش سؤال کنند و پاسخ آنها را بطور کتبى دریافت نمایند. [۳۱]

این جریان تا سال سیصد و بیست و نه‏ هجرى قمرى ادامه داشت و نمایندگان چهارگانه آن حضرت، یکى پس از دیگرى این مقام و منصب را حفظ نموده و با درگذشت آخرین نماینده وى، نیابت و نمایندگى خصوصى پایان یافت و اداره امور شیعیان و بیان حلال و حرام و رسیدگى به خصومات و اختلافات و کلیه شئون زندگى مردم به فقهاى بزرگ شیعه که نمایندگان عام آن حضرت هستند واگذار گردید و به نیابت خصوصى که فردى بطور معین نماینده امام گردد، خاتمه داده شد،[۳۲]  از آنجا که دوران این ایام کوتاه بود؛ از این نظر، این غیبت را «غیبت صغرى» نامیدند؛ ولى پس از درگذشت آخرین سفیر خصوصى آن حضرت، این راه نیز به روى مردم بسته شد و فقهاى اسلام به عنوان مرجع رسمى در امور دینى و دنیوى معرفى شدند و بر اثر بسته شدن هم نوع تماس‏هاى خصوصى و طولانى بودن زمان غیبت، نام آن را «غیبت کبرى» نهادند. [۳۳]

آغاز امامت حضرت مهدی عجل الله؛ مهمترین شاخصۀ وجودی عید الزهرا سلام الله علیها

نهم ربیع‌ الاول، آغاز امامت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است، به همین دلیل جشن‌ هایی برگزار می‌شود، جشن و سرور ولایت و امامت که همان عیدالزهرا سلام الله علیها است، چرا که حضرت زهرا سلام الله علیها مادر همه ائمه علیهم السلام است؛ از این رو عیدالزهرایی که حضرت فاطمه سلام الله علیها به سبب آن خوشحال هستند آغاز امامت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است.[۳۴]

بنابراین، بر خلاف توهین کنندگان به مقدسات اهل سنت، بسیاری از دیگر افراد روز نهم ربیع‌الاول که آغاز امامت امام زمان ارواحنا فداه است را جشن می‌گیرند و عیدالزهراء(س) می‌شود؛ یعنی حضرت زهرا سلام الله علیها هم خوشحال است که امامت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه در این روز مبارک آغاز شده است.[۳۵]

نهم ربیع الاول؛ جشن ولایت و امامت در سایۀ وحدت امت اسلامی و اجتناب از تفرقه گرایی

بدیهی است برگزارکنندگان جشن سالروز  آغاز امامت امام زمان علیه السلام باید بدانند که این جشن‌ها، شادی آغاز ولایت و امامت حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف است و باید موازین شرعی را رعایت کنند و از دامن زدن به اختلافات بپرهیزند.[۳۶]

بی تردید توهین و جسارت به مقدسات دیگران باعث خصومت و دشمنی میان مسلمین می‌شود و این کار صحیح نیست، لذا توصیه ام این است که  در این ایام کارهایی که به وحدت مسلمین زیان وارد می کند خودداری شود، اگر چه ممکن است در گوشه و کنار برخی خیال کنند به نام پایبندی به ولایت می توانند به مقدسات دیگران توهین کنند حال آنکه اینها اثر می گذارد و وحدت مسلمین را تضعیف و تفرقه گرایی را ایجاد می کند، به راستی آیا عقل و شرع اجازه می دهد با دست خودمان مقدمات اختلاف افکنی و تفرقه گرایی و در نهایت تحمیل جنگ و خونریزی و درگیری را  فراهم کنیم؟

لذا شادی در سالروز آغاز امامت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و  توسل به آن حضرت کار بسیار خوبی است لیکن از کارهایی که موجب تفرقه، نفاق خونریزی و اختلاف و جنگ و تخریب است باید اجتناب نمود.[۳۷]

آیاحدیث «رفع القلم» و ننوشتن گناهان نهم ربیع‌ الاول صحیح است؟!

در پاسخ باید گفت؛ اوّلًا: روایتی با عنوان رفع قلم در آن ایام مخصوص، در منابع معتبر نداریم، لذا روایت مزبور از نظر سند اعتباری ندارد.[۳۸] ثانیاً: بر فرض، چنین چیزی باشد (که نیست) مخالف کتاب خدا و سنّت است، و چنین روایتی قابل پذیرفتن نیست، و حرام و گناه در هیچ زمانی مجاز نیست،[۳۹] و نباید به نام مقدّس اهل بیت (علیهم السلام) مجالس مشتمل بر گناه تشکیل داد.[۴۰]

هم چنین باید گفت رفع قلم مخصوص به کودکان نابالغ و دیوانه‌ها و حالت خواب است، و‌ معاذ الله که ائمه معصومین (علیهم السلام) اجازه ارتکاب گناه به افراد در این ایام یا غیر این ایام داده باشند.[۴۱] و بر فرض اعتبار، معنای حدیث این است که اگر کسی لغزشی از او سر زد خداوند او را می‌بخشد، نه این که عمداً آلوده گناه شود.[۴۲] ثالثاً: تولّی دوستان اهل بیت عصمت (علیهم السلام) و تبرّی از دشمنان آنها، جزء ارکان مذهب ماست؛ لکن تولّی و تبرّی راه های صحیحی دارد، نه این راههای خلاف، و نباید کاری کرد که شکاف در صفوف مسلمین بیفتد.[۴۳]

سخن آخر

در خاتمه باید امید وار بود تا همگان به قوانین اسلامی پایبند باشند و در جشن‌های نهم ربیع الاول به اختلافات دامن نزنند[۴۴]، مجدداً آغاز امامت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را تبریک عرض می کنم و امیدوارم ان شاالله روز به روز پیوندمان با آن حضرت بیشتر و محکم تر گردد.[۴۵]

[۱] پاسخ به پرسش هاى مذهبى؛ص۲۱۸.

[۲] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛۳۰/۹/۱۳۹۴.

[۳] کلیات مفاتیح نوین؛ص۶۱۵.

[۴] اعتقاد ما؛ص.۷۷

[۵] پنجاه درس اصول عقائد براى جوانان؛ص۲۳۷.

[۶] همان.

[۷] همان؛ص ۲۳۸.

[۸] همان.

[۹] اعتقادما؛ص ۷۷.

[۱۰] همان؛ ۷۸.

[۱۱] پنجاه درس اصول عقائد براى جوانان؛ص۲۳۳.

[۱۲] همان.

[۱۳] پنجاه درس اصول عقائد براى جوانان؛ص۲۳۳.

[۱۴] همان؛ص ۲۳۴.

[۱۵] پیام امام امیرالمومنین علیهالسلام؛ج‏۴ ؛ص۳۷۱.

[۱۶] دائرهالمعارف فقه مقارن؛ج‏۱ ؛ص۱۰۴.

[۱۷] پاسخ به پرسشهاى مذهبى؛ص۲۱۸.

[۱۸] همان.

[۱۹] سوره توبه؛ آیه ۳۳.

[۲۰] قهرمان توحید، شرح و تفسیر آیات مربوط به حضرت ابراهیم علیه السلام ؛ص۱۹۵.

[۲۱] دائرهالمعارف فقه مقارن؛ج‏۱ ؛ص۱۰۴.

[۲۲] پاسخ به پرسشهاى مذهبى؛ص۲۱۹.

[۲۳] همان؛ص۲۲۲.

[۲۴] دائرهالمعارف فقه مقارن؛ج‏۱ ؛ص۱۰۴.

[۲۵] پاسخ به پرسشهاى مذهبى؛ص۲۱۹.

[۲۶] اعلام الورى، طبرسى، ص ۴۵۳- ۴۵۲.

[۲۷] الغیبه، شیخ طوسى، ص ۲۳۶- ۲۲۹.

[۲۸] دائرهالمعارف فقه مقارن،ج‏۱،ص: ۱۰۵.

[۲۹] رهبران بزرگ؛ص۱۴۶.

[۳۰] پاسخ به پرسشهاى مذهبى؛ص۲۱۹.

[۳۱] همان؛ص۲۱۸.

[۳۲] همان؛ص ۲۱۹.

[۳۳] همان.

[۳۴] بیانات حضرت آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی به سؤالی پیرامون توهین به خلفا به بهانه برگزاری مراسم عیدالزهرا ؛برنامه زمزم احکام؛رادیومعارف؛۱۹/۱۰/۱۳۹۲.

[۳۵] همان.

[۳۶] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛۱۸/۱۰/۱۳۹۲.

[۳۷] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛۳۰/۹/۱۳۹۴.

[۳۸] استفتاءات جدید؛ج‏۳ ؛ص۶۱۱.

[۳۹] همان.

[۴۰] همان؛ج‏۱ ؛ص۵۰۰.

[۴۱] احکام عزادارى؛ص۱۲۴.

[۴۲] احکام بانوان،ص: ۲۰۰.

[۴۳] استفتاءات جدید؛ج‏۱ ؛ص۵۰۰.

[۴۴] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛۱۸/۱۰/۱۳۹۲.

[۴۵] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛

منبع:وارث

بازدیدها: 92

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *