این عشق … الهی است – وصیت شهدا – شهید حمیدرضا بنده پی
شهید «حمیدرضا بنده پی» متولد سال 1344 و از جانبازان دوران دفاع مقدس بود که در عملیات کربلای 5، مدال پر افتخار جانبازی را به گردن آویخت و در سال 72 پس از تحمل چندین سال عوارض ناشی از جنگ تحمیلی سرانجام به دیدار همرزمان شهید خود شتافت و به درجه شهادت نائل شد. در ادامه وصیت نامه این شهید والامقام را میخوانید:
بسم الله الرحمن الرحیم
الذین امنوا و هاجروا و جاهدو فی سبیل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجه عندالله
گل اشکم شبی وامیشد ای کاش همه دردم مدارا میشد ای کاش
به هر کس قسمتی دادی خدایا شهادت قسمت ما میشد ای کاش
از آنجا که مرگ حق است بارها از خدای خود خواستهام مرا طوری نزد خود ببرد که وقتی در عالم قبر مرا میگذارند، بدنم در عشق به معشوق خود تکهتکه و خونآلود باشد و با لبانی خندان و بشاش خدای خود ار ملاقات کنم و من دوست دارم قبل از اینکه مرا در خانه قبرم بگذارند برایم روضه حضرت زهرا (سلام الله علیها) را بخوانند و با دستشان چند سیلی به صورتم بزنند تا صورتم نیلی شود تا اگر مولایم را ملاقات کردم به او بگویم که من نیز کشته راه همسرت فاطمه (علیها السّلام) هستم.
خدایا! روسیاهم و گنهکار و نمیدانم که آیا بنده بیچاره و گنه کار را خریداری میکنی یا خیر، چون من آمدهام با تو معامله کنم و خریدارم تو باشی.
بارالها هر وقت دلم از غصه تنگ میآید و میشکند دعایی که در خاطرم میآید و بر زبانم جاری میگردد، ذکر اللّهمّ عجّل لولیک الفرج، اللّهمّ ارزقنی توفیق الشهادة، می باشد و همیشه منتظرم که دوستان و رفقای شهیدم نیز برایم آمین بگویند.
خدایا! من رو سیاه دوست دارم در هنگام شهادت که اگر لیاقتش را پیدا کردم به اینگونه که میگویم به فیض عظمای شهادت نائل بگردم، من دوست دارم لب هایم از تشنگی و عطش خشکیده شود و ترک بخورد تا اگر مولایم و سرورم حسین بن علی (علیهما السّلام) راملاقات کردم، من بگویم آقاجانم دوست داشتم تا با لب تشنه شهید شوم و شما را اینگونه ملاقات کنم چون خجالت می کشم که من سیراب از دنیا رخت بربندم و [حال انکه] علی اصغر (علیه السّلام) تشنه شهید شد.
خدایا! آرزوی من ورود به بهشت نیست که اینگونه با تو معبودم صحبت میکنم بلکه تنها نیتم فقط قرب و رضای توست و دوست دارم که تو ای یگانه خالقم از من راضی باشی و مرا به عنوان بنده خود بخوانی و مرا به سوی خود دعوت کنی.
خدایا! عشق رسیدن به تو مرا دیوانه کرده است و نمیدانم که چکار کنم، هیچ چیز مرا سیراب نمیکند و روز به روز عطش رسیدن به تو مرا از خود بیخود کرده است و اگر میتوانستم به جایی پناه میبردم که تنها میبودم و آنقدر التماست میکردم تا مرا نزد خود ببری.
بارالها! تفسیر عشق بین من و تو فقط با رسیدن به تو میسر خواهد شد و هیچ فکری و زبانی قدرت فکر کردن و به زبان آوردن و حتی نوشتن این تفسیر را نتواند.
در آخر به خانوادهام و دوستان و آشنایان وصیت میکنم که پیرو محض ولایت فقیه باشید تا هم در این دنیا و هم در آن دنیا سعادتمند شوید. برای شفای مرضای اسلام دعا کنید علی الخصوص جانبازان انقلاب، و این امانت سنگین را که همان انقلاب اسلامی است، حافظ باشید تا در روز قیامت شرمنده خدا و ائمّه (علیهم السّلام) و شهدا نباشید.
فاتحان-مرجع تخصصی و جامع دفاع مقدس
پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام
بازدیدها: 12