محمدجواد تندگویان ۲۶ خرداد ۱۳۲۹ در محله خانیآباد جنوب تهران به دنیا آمدوی در سال ۱۳۵۴ برای ادامه تحصیل دانشکده نفت آبادان را برگزید و پس از فارغالتحصیلی و دوره آموزشی نظام وظیفه، در پالایشگاه نفت تهران مشغول کار شد.شرکت در فعالیتهای سیاسی منجر به دستگیری وی توسط ساواک و اخراج از پالایشگاه نفت تهران شد.وی در سال ۱۳۵۷مدرک کارشناسی ارشد مدیریت را از مرکز مطالعات مدیریت ایران دریافت کرد و پس از پیروزی انقلاب به وزارت نفت دعوت شد. نمایندگی وزیر نفت در مناطق جنوبی ایران و مدیریت شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب از فعالیتهای تندگویان تا نخست وزیری محمدعلی رجایی است.
محمدعلی رجایی، نخست وزیر وقت، در مهر سال ۱۳۵۹محمدجواد تندگویان را به عنوان وزیر نفت به مجلس معرفی کرد و پس از رای اعتماد، وی اداره این وزارتخانه را بر عهده گرفت.مهندس تندگویان،۹ آبان ۱۳۵۹در حالی که برای بازدید از پالایشگاه نفت آبادان در جنوب کشور بود، در جاده ماهشهر ـ آبادان همراه معاونش و چند مهندس شرکت نفت به اسارت نیروهای ارتش رژیم بعث صدام درآمدند و به زندانهای اسیران ایرانی در عراق منتقل شدند و پس از سالها اسارت توسط رژیم بعثی عراق به شهادت رسید. در ذیل چگونگی بازگشت پیکر شهید تندگویان به روایت امیر سرتیپ عبدالله نجفیاز شخصیت های آگاه در این باره روایت می شود:«مهندس تندگویان وزیر نفت کابینه شهید رجایی به همراه دو نفر از معاونان خود مهندس یحیوی و مهندس بوشهری اسیر شدند این حادثه در نهم آبانماه ۱۳۵۹ درمسیر رفتن به پالایشگاه آبادان دردارخوین نزدیکی آبادان اتفاق افتاد. خانواده شهید تندگویان و مسئولان جمهوری اسلامی ایران تلاش زیادی کردند تا از طریق مجامع بین المللی به خصوص صلیب سرخ و مقامات عراقی موضوع را دنبال کنند. ولی این تلاشها به نتیجه ای نرسید.
رژیم عراق پس از مدتی اعلام کرد مهندس تندگویان در ۱۲خرداد ۱۳۶۱ در سلول خود خودکشی کرده است این مساله قابل قبول نبود مهدس تندگویان قبل از انقلاب در زندان ساواک هم به سر برده بود با پیگیری هایی که ایران از طریق سازمان ملل انجام داد در سال ۱۳۶۴ صلیب سرخ به طور متناوب خواستار ملاقات با مهندس تندگویان شد. مقامات عراقی در پاسخ به تقاضای ملاقات اعلام کردند که وی اظهار داشته است که با کسی ملاقات نمی کند و تهدید می کند که اگر کسی با وی ملاقات کند دست به خودکشی خواهد زد و تا اینکه در سال ۶۵ یک نفر از نمایندگان صلیب سرخ به نام هافلی گر، رئیس عملیات خارومیانه و شمال افریقا هنگام سفر به عراق در مقابل این ادعای عراقیها قبول مسئولیت کرد که این ریسک را بپذیرد. او برای ملاقات با مهندس تندگویان راهی زندان شد اما عراقیها مانع ورود ایشان به زندان شدند.
تا اینکه در ۱۳ آذر ۱۳۷۰ هیئت پیگیری که شامل دو تن از اعضای خانواده مهندس تندگویان یعنی پدر و برادر خانم ایشان ، مهندس یحیوی و اعتمادی دندانپزشک مهندس تندگویان برای روشن شدن کامل وضعیت مهندس تندگویان برای مدت ۱۱روز عازم بغداد شدند. پزشک صلیب سرخ هم به جمعیت هیئت ایرانی پیوست. عراقیها ادعا کردند پس از نگهداری جسد به مدت چهار سال در سردخانه به علت متوقف نشدن جنگ دفن شده است با نبش قبر و کالبد شکافی پزشکان ایرانی به این نتیجه رسیدند که اطلاعات موجود با جسد ارائه شده مطابقت ندارد. هیئت مزبور پس از مذاکرات مفصل تصمیم به بازگشت گرفت وزارت خارجه عراق ضمن قبول اشتباه از سوی مسئولان گورستان خواستار تعویق سفر آنان شد تا جسد واقعی با حضور مجدد پزشک صلیب سرخ مورد معاینه قرار گیرد.
سپس جسد دوم در قبرستان الکرخ واقع در ۶۰کیلومتری جاده بغداد ورمادی نبش قبر گردید یک جسد مومیای در تابوت فلزی در آنجا قرار داشت. هیئت ایرانی در هنگام نبش قبر متوجه تازه بودن قبر شد عراقیها در پاسخ به این مسئله گفتند که ما برای اطمینان از وجود جسد مهندس تندگویان چند روز پیش اینجا را نبش قبر کردیم تا اشتباهی صورت نگیرد معاینه طرفهای سه گانه یعنی ایران و عراق و صلیب سرخ نشان داد که جسد مذکور متعلق به شهید تندگویان است. پس از قطعی شدن مسئله هیئت ایرانی خواستار تحویل وسایل شخصی ایشان شد اما عراقیها مدعی شدند محل نگهداری آن شهید در بمباران امریکاییها تخریب شده است و کلیه لوازم شخصی و مدارک از جمله ریسمانی که با آن خودکشی کرده از بین رفته است.
این پاسخ عراقیها نشان داد که دروغ می گویند زیرا هنگام شهادت دستها و پاهای وی بسته بود که نتواند آنها را حرکت دهد بر اثر فشار به ناحیه قفسه صدری دنده های دهم راست و هفتم چپ ایشان شکسته بود آثار طناب باعث شکستگی استخوان لامی و خون مردگی در ناحیه حلق و حنجره شده بود پزشکی قانونی علت شهادت نامبرده را به احتمال قریب به یقین خفه شدگی به وسیله رشته طناب اعلام کرد و سن ایشان در هنگام شهادت را بین ۳۱تا ۳۷ سال ذکر کردند . پیکر شهید تندگویان در تاریخ ۲۵آذر در عتبات عالیات نجف، کربلا و کاظمین با حضور اعضا هیئت و کاردار سفارت ایران و خانواده شان با احترام طواف داده شد و در تاریخ ۲۹ آذر ۱۳۷۰ در مرز منظریه ـ خسروی به وسیله صلیب سرخ و هیئت عراقی تحویل هیئت ایرانی گردید.
منبع: آوینی
بازدیدها: 4887