إِنَّا نَحْنُ نُحْیِ الْمَوْتی وَ نَکْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ/ بهیقین ما مردگان را زنده میکنیم و آنچه را از پیش فرستادهاند و تمام آثار آنها را مینویسیم. (یس/۱۲)
حکایت؛ در سال ۴۴۸ آتش نزاعی که ریشهی دیرینهای داشت، در بغداد شعلهور شد و شراره آن به محله کرخ که آن روز مرکز شیعیان بود کشیده شد، در این هجوم، جهان علم و دانش خسارت فوقالعادهای دید، کتابخانه بزرگ و مجللی که وزیر فاضل بهاء الدوله به نقشه کتابخانه بیت الحکمه ساخته بود، طعمه حریق گشت، جرم کتابخانه مزبور این بود که پایه گذار آن یک وزیر شیعی بود و دانشمندان شیعه شب و روز پروانهوار گرد آن میگردیدند و از آن مرکز دانش که یکی از کتابخانههای معظم دنیا بود، بهرهها میبردند.
مهاجمین به این اکتفا نکردند و کتابخانه رئیس مذهب، مرحوم شیخ طوسی را نیز آتش زدند، شیخ بزرگوار در چنین هنگام تصمیم گرفت که بغداد را ترک گوید و برای دانشمندان و فضلا و طلاب شیعه در یک نقطه دور از غوغا و نزاع، مرکز علمی تأسیس کند و قلوب عموم دانشمندان شیعه را بدان جا متوجه سازد. مرحوم شیخ تصمیم گرفت که این مرکز را در کنار قبر مولی الموالی امیر مؤمنان علیهالسلام عملی سازد لذا در همان سال، بغداد را به عزم اقامت در نجف اشرف ترک گفت.
شیخ با گروهی از شاگردانش وارد این سرزمین مقدس گردید، چیزی نگذشت که از تمام نقاط شیعهنشین گروهی متوجه آنجا شدند و برای تحکیم اساس این حوزه و استفاده از معارف و علوم شیخ، در آنجا رحل اقامت افکندند و آنجا در مدت کوتاهی به صورت یک دانشگاه بزرگ درآمد که در آنجا علوم مختلف اسلامی تدریس میگشت و در هر عصری صدها مجتهد و مفسر و محدث و مورخ و نویسنده، تحویل جامعه اسلامی داده میشد که هر کدام از آنها در آسمان علم و ادب، آفتابی درخشان و ستارهای فروزان بودند.
این مرکز دینی و علمی در تمام قرون اسلامی عظمت فوقالعادهای داشت.
منبع: با اقتباس و ویراست از کتاب مردان علم در میدان عمل
بازدیدها: 134