برای رسیدن به خداوند روحی آزاد و قدرتمند نیاز است
پایگاه اطلاع رسانی هیات: استاد شیخ حسین انصاریان در سخنانی با بیان اینکه سلوک معنوی، شرط رسیدن به خداوند است، اظهار کرد: خداوند میفرماید: «إِنَّ اَلَّذِینَ قٰالُوا رَبُّنَا اَللّٰه ثُمَّ اِسْتَقٰامُوا»(سوره فصلت-30) برای رسیدن به این نقطه که با اعتقاد قویِ قلبی بگوییم خداوند، مالک، مربی و همهکارهٔ ما در این عالم است، عیب و نقصی ندارد، کمال مطلق است و کلید همهٔ امور هستی در دنیا و آخرت به دست پرقدرت اوست، باید جادهای را طی کنیم. رسیدن به خدا، امری صددرصد معنوی است و میان آن و پروردگار، هیچ مانعی وجود ندارد.
پیشنیاز رسیدن به خداوند، روحی آزاد و قدرتمند است
مبلغ برجسته بین الملل با اشاره به اینکه رسیدن به خداوند، نیازمند روحی آزاد و قدرتمند است، گفت: انبیا یک هدف داشتند که رسیدن به خدا بود و به دلیل داشتن روحیهای آزاد و قدرتمند به این هدف هم رسیدند. رسیدن به خدا، امری صددرصد معنوی است و میان آن و پروردگار، هیچ مانعی وجود ندارد.
یاران امام حسین علیه السلام در واقعه کربلا افرادی آزاده بودند
وی یاران امام حسین علیه السلام در واقعه کربلا را از جمله افراد آزاده دانست و عنوان کرد: حضرت علی علیه السلام درباره 72 نفر از یاران امام حسین علیه السلام میفرمایند: «پیشینیان عالم تا زمان آدم علیه السلام، از نظر اخلاص قلبی بر این افراد پیشی نگرفتند و آیندگان عالم هم بر آنها پیشی نمیگیرند! پاکترین، خالصترین، آقاترین و بزرگوارترین آیندگان، 313 نفر اصحاب امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف هستند؛ ولی حضرت میفرمایند که اینان در صف بعد هستند».
استاد انصاریان به معنای آزادی در اسلام و فرهنگ قرآن اشاره و خاطرنشان کرد: مفهوم آزادی با استناد به فرهنگ قرآن و اسلام این است که؛ اگر حادثهای پیش آمد و دین به من محتاج بود که این حادثه را با پول یا جان بشکنم؛ در جهت شکستن آن تلاش میکنم.
نمونهای از آزادی و عشق به ابیعبدالله علیه السلام
نویسنده کتاب ارزشمند «اوصاف اولیای الهی» در ادامه به حکایتی از آزادی و عشق به ابیعبدالله علیه السلام اشاره و بیان کرد: شخصی میگوید: در مسیر مکه به کربلا، مرد پولدار و زن و بچهداری در بیابانی که نه خانهای، نه آبادی و باغی بود، در ٱن آفتاب سوزان عراق خیمه زده بود. او را میشناختم، روزی در مسیر عبورم به خیمهاش رفتم و گفتم: اینجا چهکار میکنی؟ گفت: اینجا نقطهٔ عشق و معراج من است. گفتم: پس زن و بچهات چه میشوند؟ گفت: اینقدر دارند که بخورند. گفتم: چند سال است که اینجا هستی؟
مرد گفت: بیست سال است. گفتم: برای چه اینجا هستی؟ گفت: از اخبار و روایات شنیدهام که روزی ابیعبدالله علیه السلام از اینجا عبور میکند و در همین نزدیکیها شهید میشود. من بیست سال است که از اینجا تکان نخوردهام تا مبادا پیوندم با ابیعبدالله علیه السلام از دست برود. روی این خاکها و در این گرما نشستهام تا محبوبم بیاید و از اینجا عبور کند، من بلند شوم و دامنش را بگیرم، به او بگویم: حسین جان، بیست سال است که اینجا هستم، مرا با خودت ببر! این شخص میگوید: روز عاشورا یا روز یازدهم بین کشتهها آمدم و گشتم، دیدم سرش را جدا کردهاند و بدنش قطعهقطعه شده این عشق است.
عشق بینهایت پروردگار به بندگان
استاد انصاریان گفت: پروردگار عالم عشق بینهایت است؛ غضب و خشمش برای ماست، روز قیامت گنهکاری را میآورند، و به وی میگویند: تو گنهکار هستی؛ شیطان وسط میآید و میگوید: من عامل گناهانش بودم، باید به جهنم برود. خطاب میرسد: «اَلزّرْعُ لِلزّارِع وَ الْأرْضُ لِلْمٰالک» هرچه گناه کاشتهای، برای توست؛ اما این زمین برای من است و نمیگذارم آن را به جهنم ببری. همه اینها موج رحمت است، اما ما هم باید چند قدم برداریم و بیکار نباشیم.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی استاد حسین انصاریان
بازدیدها: 0