بسمه تعالی
قرآن راجع به حضرت صدیقه طاهره می فرماید: انا اعطیناک الکوثر[1] دیگر کلمه ای بالاتر از کوثر نیست. در دنیائی که زن را شر مطلق , و عنصر فریب و گناه می دانستند , قرآن می گوید نه تنها خیر است بلکه کوثر است , یعنی خیر وسیع , یک دنیا خیر. می آئیم در متن تاریخ اسلام. از همان روز اول دو نفر مسلمان می شوند: علی و خدیجه که ایندو نقش مؤثری در ساختن تاریخ اسلام دارند. اگر فداکاریهای این زن که از پیغمبر 15 سال بزرگتر بود نبود , از نظر علل ظاهری مگر پیغمبر می توانست کاری از پیش ببرد؟ تاریخ ابن اسحاق یک قرن و نیم بعد از هجرت راجع به مقام خدیجه و نقش او در پشتیبانی از پیغمبر اکرم و مخصوصا در تسلی بخشی به پیغمبر اکرم , می نویسد بعد از مرگ خدیجه که ابوطالب هم در آن سال از دنیا رفت , واقعا عرصه بر پیغمبر اکرم تنگ شد به طوری که نتوانست. .. [2] بماند. تا آخر عمر پیغمبر هر گاه اسم خدیجه را می بردند , اشک مقدسشان جاری می شد. عایشه می گفت یک پیرزن که دیگر این قدر ارزش نداشت , چه خبر است؟ می فرمود تو خیال می کنی من به خاطر شکل خدیجه می گریم؟ خدیجه کجا شما و دیگران کجا؟
اگر به تاریخ اسلام نگاه بکنید می بینید که تاریخ اسلام یک تاریخ مذکر مؤنث است ولی مرد در مدار خودش و زن در مدار خودش. پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم یاران مذکری دارد و یاران مؤنثی , هم راوی زن دارد و هم راوی مرد که در کتبی که در هزار سال پیش نوشته شده است , شاید اسم همه آنها هست و ما روایات زیادی داریم که راوی آنها زن بوده است. کتابی است که به نام بلاغات النساء یعنی خطبه ها و خطابه های بلیغی که توسط زنها ایراد شده است. این کتاب از… بغدادی است که در حدود سال 250 هجری یعنی در زمان امام عسکری علیه السلام می زیسته است ( چنانکه می دانید حضرت امام عسکری علیه السلام در سنه 260 وفات کردند ). از جمله خطبه هایی که بغدادی در کتابش ذکر کرده است , خطبه حضرت زینب در مسجد یزید و خطبه ایشان در مجلس ابن زیاد و خطبه حضرت زهرا علیه السلام در اوائل خلافت ابوبکر است.
در این ضریح جدیدی که اخیرا برای حضرت معصومه ساخته اند , روایتی را انتخاب کرده اند که راویها همه زن هستند تا می رسد به پیغمبر اکرم. در ضمن , اسم همه آنها فاطمه است ( حدود چهل فاطمه ). روایت کرده فاطمه دختر… از فاطمه دختر… تا می رسد به فاطمه دختر موسی بن جعفر. بعد ادامه پیدا می کند تا فاطمه دختر حسین بن علی بن ابیطالب و در آخر می رسد به فاطمه دختر پیغمبر. یعنی شرکت اینها اینقدر رایج بوده , ولی هیچوقت اختلاط نبوده. بسیاری از راویان بودند که می آمدند روایت حدیث می کردند. زنها می آمدند استماع می کردند. اما زنها در کناری می نشستند و مردها در کناری. مردها در اطاقی بودند و زنها در اطاقی. دیگر نمی آمدند صندلی بگذارند که یک مرد بنشیند و یک زن , زن مینی ژوب بپوشد و تا بالای رانش پیدا باشد که بله , خانم می خواهند تحصیل علم بکنند. این , معلوم است که ظاهرش یک چیز است و باطنش چیز دیگر. اسلام می گوید علم , اما نه شهوترانی , نه مسخره بازی , نه حقه بازی , می گوید شخصیت.
حضرت زهرا سلام الله علیها و علی علیه السلام بعد از ازدواجشان می خواستند کارهای خانه را بین یکدیگر تقسیم کنند , ولی دوست داشتند که پیغمبر در این کار دخالت بکند چون لذت می بردند. به ایشان گفتند: یا رسول الله! دلمان می خواهد بگوئید که در این خانه چه کارهایی را علی بکند و چه کارهایی را فاطمه؟ پیغمبر کارهای بیرون را به علی واگذار کرد و کارهای درون خانه را به فاطمه. فاطمه می گوید نمی دانید چقدر خوشحال شدم که پدرم کار بیرون را از دوش من برداشت. زن عالم یعنی این , زنی که حرص نداشته باشد , این طور است.
ولی ببینید شخصیت همین زهرای اینچنین چگونه است؟ رشد استعدادهایش چگونه است , علمش چگونه است , اراده اش چگونه است , خطابه و بلاغتش چگونه است؟ زهرا علیه السلام در جوانی از دنیا رفته است و از بس در آن زمان دشمنانشان زیاد بودند , از آثار ایشان کم مانده است. ولی خوشبختانه یک خطابه مفصل بسیار طولانی ( در حدود یک ساعت ) از ایشان در سن هجده سالگی ( حداکثر گفته اند بیست و هفت سالگی ) باقی مانده که این را تنها شیعه روایت نمی کند , عرض کردم بغدادی در قرن سوم این خطابه را نقل کرده است. همین یک خطابه کافی است که نشان بدهد زن مسلمان در عین اینکه حریم خودش را با مرد حفظ می کند و خودش را به اصطلاح برای ارائه به مردان درست نمی کند , معلوماتش چقدر است؟ ورود در اجتماع تا چه حد است.
خطبه حضرت زهرا علیه السلام , توحید دارد در سطح توحید نهج البلاغه , یعنی در سطحی که دست فلاسفه به آن نمی رسد. وقتی که درباره ذات حق و صفات حق صحبت می کند , گویی در سطح بزرگترین فیلسوفان جهان است. از بوعلی سینا ساخته نیست که این طور خطبه بخواند. یکدفعه وارد در فلسفه احکام می شود , خدا نماز را برای این واجب کرد , روزه را برای این واجب کرد , حج را برای این واجب کرد , امر به معروف و نهی از منکر را برای این واجب کرد , زکات را برای این واجب کرد و… بعد شروع می کند به ارزیابی قوم عرب قبل از اسلام و تحولی که اسلام در این قوم به وجود آورد که شما مردم عرب چنین و چنان بودید. وضع زندگی مادی و معنوی آنها قبل از اسلام را بررسی می کند و آنچه را که به وسیله پیغمبر از نظر زندگی مادی و معنوی به آنها ارزانی شده بود گوشزد می نماید. بعد در مقام استدلال و محاجه برمی آید. او در مسجد مدینه در حضور هزاران نفر است , اما نمی رود بالای منبر که العیاذ بالله خود نمایی بکند. سنت پیغمبر این بوده که زنها جدا می نشستند و مردها جدا , و پرده ای بلند میان آنها کشیده می شد. زهرای اطهر از پشت پرده تمام سخنان خودش را گفت و زن و مرد مجلس را منقلب کرد. این معنای آن است که ذکر کردیم , هم شخصیت دارد و هم عفاف , هم پاکی دارد و هم حریم , هیچوقت خودش را جلوی چشمهای گرسنه مردان قرار نمی دهد , اما یک موجود دست و پا چلفتی هم نیست که چیزی سرش نشود و از هیچ چیز خبر نداشته باشد.
منبع : حماسه حسینی ج1 ص 327 , مطهری مرتضی
پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام
بازدیدها: 90