امام خامنه ای بارها در ديدار با گروههاي مختلف جامعه، درباره عظمت حضرت فاطمه سلامالله عليها و نقش بسيار مهم ايشان در دوره كوتاه زندگي پربركتشان اشاره كردهاند. اين در حالي است كه معظم له بارها فرمودهاند كه زبان از تجليل اين بانوي بزرگوار قاصر است: «…من حقيقتاً، نه بهعنوان تعارف، نه بهعنوان يك حرف هزاران بار تكرار شده، واقعاً قاصرم؛ زبان قاصر است، دل قاصر است، ذهن قاصر است كه بخواهد از اين مقام بلند تعريف و تجليل كند…». آنچه در اين اين صفحه ميخوانيد بخشي از بيانات ايشان درباره حضرت زهرا سلام الله عليها و همچنين الگو بودن ايشان براي همه اقشار جامعه است.
رضاي او رضاي خدا
اين موجود انساني، اين دختر جوان، اينهمه فضيلت، اينهمه درخشندگي، اينهمه كبريا و عظمت؛ كه كسي مثل پيغمبر وقتي فاطمه زهرا بر او وارد ميشد، «قام اليها» ؛ نه فقط بلند ميشد، بلكه بلند ميشد و به سمت او ميرفت. يك وقت يكي وارد اتاق ميشود، شما به احترامش بلند ميشويد؛ يك وقت كسي وارد اتاق ميشود، شما با اشتياق به طرفش ميرويد. اينها مگر شوخي است؟ اين بحثِ پدر – فرزندي نيست. پيغمبر خدا اينجور از فاطمه زهرا تجليل ميكند؛ رضاي او را رضاي خود، رضاي خود را رضاي خدا؛ سخط او را سخط خود، سخط خود را سخط خدا اعلام ميكند؛ اينها مقامات فاطمه زهرا است. آن زندگي با اميرالمؤمنين، آن تربيت آن فرزندان. خب، مگر ميشود درباره اين بزرگوار، امثال ما حرف بزنيم؟
كوهي از معرفت
ما اين بزرگوار، حضرت فاطمه زهراسلام الله عليها را خواستهايم بهعنوان الگو ميان خودمان مطرح كنيم. يك زن جوان، يك دختر جوان، كه زندگياش، زندگي معمولي؛ لباسش، لباس فقرا؛ كارش در خانه جمع و جور كردن بچهها و مديريت خانه و كدبانويي اين خانه كوچك و دستاس كردن است و آن كوه معرفت و درياي عظيم علم و دانش در وجود اوست. شما ببينيد تعامل اين زن و شوهر چگونه است و دو بزرگ خارج از ابعاد ذهن انسان، چگونه با هم حرف ميزنند؛ چگونه زندگي ميكنند؛ چگونه اين زندگي الگو و نمونه تاريخ را اداره ميكنند و چگونه هركدام نقشي بهعهده ميگيرند! اينها تصادفي نيست.
دختر كارگشاي پيامبر
زندگي فاطمه زهرا سلام الله عليها از همه ابعاد، زندگياي همراه با كار و تلاش و تكامل و تعالي روحي يك انسان است. شوهر جوان او دائماً در جبهه و ميدانهاي جنگ است؛ اما در عين مشكلات محيط و زندگي، فاطمه زهرا سلامالله عليها، مثل كانوني براي مراجعات مردم و مسلمانان است. او دخترِ كارگشاي پيغمبر است و در اين شرايط، زندگي را با كمال سرافرازي به پيش ميبرد: فرزنداني تربيت ميكند مثل حسن و حسين و زينب؛ شوهري را نگهداري ميكند مثل علي و رضايت پدري را جلب ميكند مثل پيغمبر! راه فتوحات و غنايم كه باز ميشود، دختر پيغمبر ذرّهاي از لذّتهاي دنيا و تشريفات و تجمّلات و چيزهايي را كه دل دختران جوان و زنها متوجّه آنهاست، بهخود راه نميدهد. عبادت فاطمه زهرا، سلامالله عليها، يك عبادت نمونه است.
بندگي خدا
ارزش فاطمه زهرا سلام الله عليها به عبوديت و بندگي خداست. اگر بندگي خدا در فاطمه زهرا سلام الله عليها نبود، او صديقه كبري نبود. صدّيق يعني چه؟ صدّيق كسي است كه آنچه را ميانديشد و ميگويد، صادقانه در عمل آن را نشان دهد. هرچه اين صدق بيشتر باشد، ارزش انسان بيشتر است؛ ميشود صدّيق. اين بزرگوار صديقه كبري است؛ يعني برترين زن صديق. اين صديق بودن به بندگي خداست. اگر بندگي خدا نميكرد، صدّيقه كبري نميشد. اساس، بندگي خداست.
هم زنان درس بگيرند، هم مردان
حالا ميخواهيم از ايشان درس بگيريم؛ زنها هم درس بگيرند، مردها هم درس بگيرند؛ همه -عالم و جاهل- درس بگيرند. ببينيم درباره اين بزرگوار در كلمات ائمّه ي معصومين، آنچه ذكر ميشود از مدايح، چه چيزهايي است. در زيارت امام رضا عليهالسلام وقتي نوبت به حضرت زهرا ميرسد براي صلوات -آن زيارتي كه سر تا پا صلوات است- ميگويد: اللهمَّ صَلِ عَلي فاطِمَةَ بِنتِ نَبيك؛ اين يك خصوصيت. خب، اين خصوصيت خيلي مهمّي است؛ البتّه قابل تأسّي نيست؛ همه دختر پيغمبر نميشوند؛ امّا انتساب به پيغمبر به صورت دختر او، نشاندهنده رفعت مقام است. وَ زَوجَةِ وَلِيك، اين هم دوّمي؛ البتّه اين هم قابل دستگيري نيست و همه نميتوانند زوجه ولي خدا بشوند؛ امّا رفعت مقام، رفعتشان و جاه و جلال اين بزرگوار را نشان ميدهد. وَام السِّبطَينِ الحَسَنِ وَ الحُسَينِ سَيدَي شَبابِ اَهلِ الجَنَّة؛ جنبه كاربردي اين خصوصيت، بيشتر از آن دو صفت قبلي است؛ جنبه كاربردي تربيت سبطَين. سبطَيني كه «سَيدَي شَبابِ اَهلِ الجَنَّة» هستند، مادرشان اين بزرگوار است؛ دامان پاكيزه اين مادر است كه توانسته اينها را تربيت بكند. اين آن چيزي است كه ميتواند براي ما بهعنوان الگو، بهعنوان اسوه مطرح بشود. بعد، «اَلطُّهرَةِ الطّاهِرَةِ المُطَهَّرَةِ التَّقيةِ النَّقيةِ الرَّضيةِ الزَّكية» كه همه اينها كاربردي است؛ طهارت، با سه بيان كه البته اين سه بيان «طهر»، «طاهر» و «مطهّر» تفاوتهايي از لحاظ معنا با هم دارند. البته هر سه تعبير اشاره به طهارت و پاكيزگي است: طهارت روح، طهارت دل، طهارت مغز، طهارت دامان، طهارت سرتاسر زندگي. خب اين كاربردي است، اين براي ما درس است؛ بايد سعي كنيم خودمان را پاكيزه كنيم، بايد تطهير كنيم خودمان را؛ بدون طهارت باطن نميشود به مقامات رسيد؛ به حريم ولايت اين بزرگوارها هم نميشود رسيد؛ طهارت باطن لازم است. طهارت باطن، با تقوا است، با ورع است، با ملاحظه است.
شناخت حضرت فاطمه سلامالله عليها
عظمت فاطمه زهرا سلام اللَّه عليها، در سيره آن بزرگوار آشكار است. يك مسئله اين است كه ما چه شناختي از فاطمه زهرا سلام اللَّه عليها داريم؟ اين يك حرف است. بالأخره دوستان اهلبيت عليهمّالسلام، در طول زمان، تا آنجا كه توانستند سعي كردند به حقِّ دختر پيغمبر، فاطمه زهرا سلام اللَّه عليها معرفت پيدا كنند. چنين هم نيست كه كسي خيال كند همانطور كه در زمان ما، اين بزرگوار اينقدر در دلها عزيز و در چشمها شيرين است، هميشه همينطور بوده است. امروز بحمداللَّه دورانِ اسلامي است، دورانِ حكومت قرآن است، دورانِ حكومت علوي و حكومت اهلبيت عليهمالسّلام است و آنچه در دلهاست، بر زبانها جاري ميشود. قديميترين دانشگاه اسلامي در دنياي اسلام – مربوط به قرن سوم و چهارم – به نام فاطمه زهرا سلام اللَّه عليهاست. نام دانشگاه معروف «الازهر» در مصر از نام فاطمه زهرا سلام اللَّه عليها گرفته شده است. در گذشته بهنام فاطمه زهرا سلاماللَّهعليها دانشگاه تأسيس ميكردند. حتّي خلفاي فاطمي كه بر مصر حكومت ميكردند، شيعه بودند. قرنهاست كه شيعه سعي كرده به حقِّ اين بزرگوار معرفت پيدا كند. اين، يك مسئله است.
بازدیدها: 128