قرآن کریم این آیهی شریفهی «لَقَد جآءَکُم رَسولٌ مِن اَنفُسِکُم عِزیزٌ عَلَیهِ ما عَنِتُّم حَریصٌ عَلَیکُم» را خطاب به همهی بشریّت فرموده است که فِقرهی آخر [آن] «بِالمُؤمِنینَ رَءوفٌ رَحیم»(۲) است. امّا رنج بشریّت، مشکلات زندگی انسانها و جوامع بشری گران است بر جان مبارک پیغمبر اسلام، حَریصٌ عَلَیکُم؛ مشتاق هدایت آنها و مشتاق سعادت آنها است. بعثت برای همهی انسانها است. بعد هم در دنبالهی همین آیه دلداری قرآن به پیامبر اکرم جالب است: فَاِن تَوَلََّوا فَقُل حَسبِیَ اللهُ لآ اِلهَ اِلّا هُوَ عَلَیهِ تَوَکَّلتُ وَ هُوَ رَبُّ العَرشِ العَظیم؛(۳) خطاب به بشریّت، در راه صلاح و اصلاح بشریّت گام بردار و به خدای واحدِ احد توکّل کن؛ همهچیز دست او است و سنّتهای الهی در خدمت این حرکت است. امروز ما به معنای بعثت احتیاج داریم؛ بشریّت احتیاج دارد، بخصوص امّت اسلامی.
عید مبعث عید برانگیختگی برای زدودن رنجهای بشر است؛ بنابراین حقیقتاً عید است. رنجهای عمدهی بشر که در طول تاریخ ادامه داشته است و امروز هم این رنجها به شکلهای گوناگون ادامه دارد، بندگی غیر خدا، استقرار ظلم و بیعدالتی، شکاف میان طبقات مردم، رنجهای فرودستان و زورگویی زورگویان است؛ اینها رنجهای همیشهی بشر است. این چیزها با انگیزههای فاسد و مفسد قدرتمندانِ زورگو همواره بر بشر تحمیل شده است؛ بعثت برای زدودن این رنجها است. درواقع روز مبعث، روز رجوع به فطرت الهی است؛ چون همهی این رنجها و دردها و نابسامانیها در فطرت الهی که در نهاد بشر به ودیعه گذاشته شده است، مردود اعلام شده. فطرت الهی برای بشر طرفداری از حق، طرفداری از عدل و طرفداری از مجاهدت در راه مظلومان است؛ این فطرت انسانی است.
امیرالمؤمنین دربارهی علّت بعثت پیامبران، جملهای در نهجالبلاغهی شریف دارد که خیلی باید دربارهی آن تأمّل کرد؛ میفرماید: لِیَستَأدُوهُم میثاقَ فِطرَتِه؛ پیامبران انسانها را وادار میکنند به اینکه آن معاهدهی فطری را که در نهاد بشر نهاده شده است عمل کنند، اعتراف کنند به آن معاهده؛ خدای متعال از بشر خواسته است که آزاد باشد، با عدالت زندگی کند، با صلاح زندگی کند، بندگی غیر خدا را نکند. لِیَستَأدُوهُم میثاقَ فِطرَتِهِ وَ یُذَکِّروهُم مَنسِیََّ نِعمَتِه؛ نعمت فراموش شده را به یاد انسانها بیاورند؛ این نعمتهای الهی. ما از نعمت وجود، نعمت سلامت، نعمت خِرد، نعمت خُلقیّات نیکویی که خدای متعال در نهاد انسان به ودیعه گذاشته است غفلت میکنیم؛ بشر فراموش میکند؛ پیامبران این را به یاد انسانها میآورند. وَ یُذَکِّروهُم مَنسِیََّ نِعمَتِه وَ یَحتَجّوا عَلَیهِم بِالتََّبلیغ؛ حجّت را بر مردم تمام کنند، سخن حق را به گوش آنها برسانند، حقیقت را برای آنها آشکار کنند؛ تبیین، بیان، مهمترین وظیفهی پیغمبران است. دشمنان پیغمبران از جهلها و پردهپوشیها استفاده میکنند، از پوشش نفاق استفاده میکنند؛ پیغمبران پوشش جهل و نفاق را میدَرند. وَ یُثیرُوا لَهُم دَفائِنَ العُقول؛ گنجینهی خِرد را برای بشر بازگشایی کنند؛ پیغمبران برای این آمدند که انسانها را به تعقّل وادار کنند، به اندیشیدن وادار کنند، به فکر کردن وادار کنند؛ ببینید چه هدفهای بزرگی است؛ [اهداف] بعثت اینها است. امروز بشر چقدر احتیاج دارد! بعد هم که بازگشایی گنجینههای خِرد در انسانها انجام گرفت، وَ یُرُوهُم ءایاتِ المَقدِرَة؛(۴) عقل بشر را هدایت کنند به سمت توحید، به سمت آیات الهی، و آیات قدرت پروردگار را در مقابل چشم آنها قرار بدهند. عقلِ هدایت نشده، بدون هدایت پیامبران نمیتواند حقیقت را آنچنان که هست دریابد؛ پیامبران دست خِرد انسانی را میگیرند، او را راهنمایی میکنند و با توانی که خدا در او قرار داده است، این راه دشوار زندگی را طِی میکند، حقایق عالم را برای انسان آشکار میکند. قدرت خِرد، خِردورزی در انسان مهم است امّا با هدایت الهی، با دستگیری خدا. خب، اینها بعثت است.
جبههی مقابل بعثت، جبههی جاهلیّت است. جاهلیّت را یک امر مربوط به یک مقطع تاریخیِ مشخّص و معیّنی نباید دانست که بگوییم آن روز پیغمبر در مقابل جاهلیّت قرار داشت و آن روز گذشت؛ جاهلیّت مخصوص آن روز نیست؛ جاهلیّت ادامه دارد، همچنانکه بعثت ادامه دارد.
رگ رگ است این آب شیرین و آب شور
بر خلایق میرود تا نفخ صور (۵)
این دوجبههای در میان بشر هست؛ این جاهلیّتی که در مقابل بعثت پیغمبران است، بهمعنای نداشتن علم نیست؛ این جهل، جهل در مقابل علم نیست؛ گاهی علم در خدمت جاهلیّت قرار میگیرد، کمااینکه امروز اینجور است. امروز در دنیا، دانش بشری پیشرفته است امّا در خدمت همان جاهلیّتی است که بعثت پیامبران برای زدودن آن جاهلیّت بوده است. این جاهلیّت نقطهی مقابل عقل هدایتشدهی بهوسیلهی پیامبران و پروردگار است. وقتیکه بر زندگی بشر خِرد حاکم بود، آنهم خِردی که در زیر حمایت و در سایهی هدایت پیامبران است، زندگی سعادتمند خواهد شد؛ باید دنبال این بود. آنروزی که این نباشد، خِرد بشری حاکم نباشد، شهوت و غضب حاکم خواهد شد؛ نفسانیّات حاکم خواهد شد. آنوقت است که بشر در کورهی گداختهای از بدبختیها خواهد سوخت؛ همچنانکه در طول تاریخ دیدهایم و امروز هم داریم مشاهده میکنیم.
وقتیکه شهوت و غضب بر رفتار انسانها حاکم شد، آنوقت شما ملاحظه میکنید که در دو جنگ بینالملل، میلیونها انسان به خاکوخون میغلتند، جان انسان بیمقدار میشود، حرمت انسان از بین میرود. این حاکمیّت شهوت و غضب، یا در مقابل، حاکمیّت خِرد راهنمایی شدهی به دست انبیا، در همهی سطوح هست؛ در سطوح فردی هم هست، در سطوح جامعه هم هست، در سطوح بینالمللی هم هست. اگر در سطح بینالمللی، آنچه حاکم بر رفتار قدرتمندان بینالمللی است، خِرد خداداد باشد و هدایتشده باشد، دنیا یکجور است؛ وقتی نفسانیّات بر آنها حاکم باشد، قدرتطلبی باشد، فتنهانگیزی باشد، مسئله جور دیگری است. گرفتاری بشر اینها است. بعثت در مقابل این جریان جاهلی است که در همهی زمانها ممکن است وجود داشته باشد و همهی انسانها در مقابل آن موظّفند.
استعمار و تحقیر ملّتها و غارت منابع مالی ملّتها و فاسد کردن منابع انسانی ملّتها، ناشی از آن حاکمیّت جاهلیّت است. وقتی جاهلیّت حاکم شد، شما میبینید ملّتهای بسیاری در سطح جهان در زیر چکمهی استعمار لِه میشوند، منابع آنها غارت میشود، خودِ آنها تحقیر میشوند، سالها عقب میافتند. ملّتهای استعمارزده، بعضی دهها سال عقب افتادند، بعضی قرنها عقب افتادند.
نِهرو(۶) در خاطرات خودش میگوید که قبل از آنکه انگلیسها بر هند تسلّط پیدا بکنند، هند یک تمدّن پیشرفته، نسبت به آن زمان، داشت؛ حتّی صنعت پیشرفته داشت، محصولات پیشرفته داشت؛ انگلیسها وارد شدند، حاکمیّت آن کشور بزرگ و پهناور را به دست گرفتند و آن را به عقب برگرداندند، برای اینکه خودشان رشد کنند. دولت کوچک و دورافتادهی انگلیس بر اثر غارت منابع یک کشور بزرگی مثل هند به قدرت رسید؛ آن کشور را به خاک سیاه نشاندند. این استعمار است، این حاکمیّت شهوت و غضب است.
از بعد از جنگهای بینالملل اوّل و دوّم، آنطوری که گفته میشود و نوشته میشود، دَهها جنگ محلّی به راه افتاده است؛ همه به دست قدرتمندان. امروز شما نگاه کنید، در همین منطقهی غرب آسیا چه خبر است، در شمال آفریقا چه خبر است! چه کسی این جنگها را به راه انداخت؟ چه کسی به انسانهای شریر و فاسد سلاح رساند، امکانات داد، آنها را تشویق کرد برای اینکه کشورهایی را دچار فتنه کنند، زیرساختهای کشورها را ویران کنند، نابود کنند؟ شیطان یعنی این. وَ کَذٰلِکَ جَعَلنا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا شیٰطینَ الاِنسِ وَ الجِنِّ یُوحی بَعضُهُم اِلی بَعضٍ زُخرُفَ القَولِ غُرورًا.(۷) اینجوری است؛ شیطانها که دستبهدست هم میدهند، سیستم به وجود میآورند؛ بر جریانهای حاکم دنیا وقتیکه غالب میشوند، وضع بشریّت میشود این وضعی که امروز شما مشاهده میکنید.
دشمنیِ مؤمنان راستین، دشمنیِ جمهوری اسلامی با صهیونیسم، از این حقایق ناشی میشود؛ ما با کسی پدرکشتگی نداریم. وقتیکه رژیم صهیونیستی و شبکهی وسیع سرمایهداران صهیونیست، بر دولتها غلبه پیدا میکنند، بر دولتی مثل دولت ایالات متّحدهی آمریکا غلبه پیدا میکنند -که پیشرفت هر کسی، به قدرت رسیدن هر حزبی و هر شخصی وابستهی به حمایت آنها میشود- دنیا میشود اینکه امروز مشاهده میکنید. ریشههای حرکت عظیم ملّت اسلام و ملّت ایران و بیداری اسلامی در دنیا اینها است. آنوقت آنها علاج را در این میبینند که اسلام را بدنام کنند، ایران را بدنام کنند، شیعه را بدنام کنند.
امروز جزو سیاستهای قطعی دولت آمریکا و دولتهای همراه با او اسلامستیزی است، ایرانستیزی است، شیعهستیزی است؛ اینجوری دارند حرکت میکنند. این سیاست قطعی آنها است. وقتی ملّتها غافل باشند، آنها پیش میروند؛ وقتی ملّتها بیدار باشند، در مقابل آنها مانع ایجاد میشود؛ آنوقت عصبانی میشوند و داد میکشند که چرا شما در منطقهی غرب آسیا حضور دارید، چرا نمیگذارید ما کار خودمان را انجام بدهیم. دیروز پریروز سخنگویان آمریکایی اعلام کردند که مخالفت ایران با سیاستهای آمریکا در منطقهی غرب آسیا -که آنها به آن میگویند خاورمیانه- موجب میشود که ما ایران را مثلاً تحریم کنیم یا با ایران مقابله کنیم. یعنی چه؟ یعنی ملّت ایران! شما که هشیارید، شما که بصیرید، شما که میفهمید در منطقه چه خبر است، عقب بکشید و اجازه بدهید ما کارهای خودمان را انجام بدهیم، هر کار میخواهیم انجام بدهیم؛ یعنی ادامهی شیطنتها. این وضعیّت جاهلیّت است و این جاهلیّت امروز وجود دارد.
وقتیکه جاهلیّت شد، وقتی غلبهی قدرتهای شیطانی شد، آنوقت طغیان هست؛ طاغوت یعنی این. اَلَّذینَ ءَامَنُوا یُقاتِلونَ فی سَبیلِ اللهِ وَ الَّذینَ کَفَروا یُقاتِلونَ فی سَبیلِ الطّاغُوت.(۸) این، معیار است. هر قدمی که کسی برای تقویت طاغوت بردارد، در جبههی طاغوت قرار میگیرد. کار طاغوت این است: افساد کردن و فساد کردن. وَ اِذا تَوَلّیٰ سَعیٰ فِی الاَرضِ لِیُفسِدَ فیها وَ یُهلِکَ الحَرثَ وَالنَّسلَ وَ اللهُ لا یُحِبُّ الفَسادَ؛(۹) خداوند صلاح بشر را میخواهد، طاغوت فساد بشر را میخواهد. با یک بمب صدها هزار نفر را در یکی دو شهر میکُشند و از بین میبرند، بعد از سالهای متمادی هم حاضر نیستند عذرخواهی کنند؛ میگویند شما عذرخواهی کنید بهخاطر حادثهی هیروشیما، میگوید نه، عذرخواهی نمیکنم؛ عذرخواهی هم حاضر نیستند بکنند. زیرساختهای کشوری مثل افغانستان و مثل عراق و مثل بقیّهی کشورهای این منطقه را، یا خودشان و یا عواملشان نابود میکنند، به روی خود هم نمیآورند و راه را ادامه میدهند؛ این همین است: اِذا تَوَلّیٰ سَعیٰ فِی الاَرضِ لِیُفسِدَ فیها وَ یُهلِکَ الحَرثَ وَالنَّسل. این جریان و این جبهه جبههی جاهلیّت است. جاهلیّتِ امروز، در روح و معنا، همان جاهلیّت دوران پیغمبر است؛ البتّه با ابزارهای جدید، با شاکلهی جدید، با تدابیر جدید. این [وضعیّت] یک وظیفهای را بر عهدهی همهی مسلمانها و بر همهی امّت اسلامی مسلّم میکند و متحتّم(۱۰) میکند؛ وظیفه وظیفهی مقابله است.
جمهوری اسلامی، از آغاز کار، هیچ جنگی را شروع نکرده است و هیچ حرکت نظامیای علیه هیچ کشوری انجام نداده است امّا حرف خود را و شعار خود را با صدای بلند اعلام کرده است. امام بزرگوار ما اسلام آمریکایی و اسلام متحجّر را در کنار هم قرار داد؛ هر دوی اینها در مقابل اسلام ناب قرار میگیرند. آنها از اسلام ناب میترسند.
این گروههای فاسدِ مفسدی که در کشورهای اسلامی دارند فساد میکنند، اسلام را بدنام میکنند، به نام اسلام جگر انسانها را از سینهشان میکشند بیرون و با دندان جلوی چشم مردم و جلوی دوربینها قطعهقطعه میکنند؛ به نام اسلام انسانها را زندهزنده در مقابل دوربین و در مقابل چند میلیارد انسان میسوزانند؛ آنوقت اینها مورد حمایت و مورد توجّه و تأیید و پشتیبانیِ قدرتهای مرموزِ غربی قرار میگیرند. بظاهر، ائتلاف ضدّ داعش تشکیل میشود امّا خبرها و اطّلاعات صحیح نشان میدهد که این ائتلاف یک ائتلاف واقعی نیست و این مبارزه یک مبارزهی واقعی نیست، [بلکه] این یک کار صوری است. آنوقت وقتی در تبلیغات میخواهند علیه این گروههای مفسد و فاسد حرف بزنند، از آنها تعبیر میکنند به دولت اسلامی؛ یعنی آن کسانی که با مردم آنجور رفتار میکنند، بچّهها را آنجور نابود میکنند، کودکان را آنجور فریب میدهند و برای کارهای انتحاری وارد میدان میکنند، دولت اسلامیاند! اسلامستیزی یعنی این.
امروز، وظیفهی ما مسلمانها آگاه شدن و آگاه کردن دنیا از حقیقت بعثت است. بعثت یعنی برانگیختگی برای نجات انسان و برای نجات بشر؛ بعثت یعنی استقرار نظام صلاح و سداد در میان جامعهی بشری؛ این معنای بعثت است. بعثت یعنی خیرخواهی برای تمام آحاد بشر؛ ما برای تمام آحاد بشر خیرخواهیم و حتّی برای همان رؤسای فاسدِ مفسدِ رژیمهای طاغوتی دعا میکنیم که خدای متعال آنها را هدایت کند؛ یا هدایتشان کند و از راه غلط برگرداند، یا عمرشان را کوتاه کند که بیشتر از این فساد نکنند، بیشتر از این موجب غضب الهی نشوند؛ اینهم واقعاً دعای خیر است. اسلام خیر همهی بشریّت را میخواهد، پیغمبر میخواهد.
و این حرکت امّت اسلامی، این حرکتی که با تشکیل نظام جمهوری اسلامی در دنیا آغاز شده است و هر چه هم تلاش کردهاند نتوانستهاند آن را از بین ببرند و روزبهروز قویتر شده است، روزبهروز عمیقتر شده است، این نهضت قطعاً پیروز خواهد شد؛ دشمنی دشمنان نمیتواند این حرکت عظیم را از بین ببرد.
اینجا ما باید به توصیه و امرِ آیهی شریفهی قرآن، که تلاوت کردم، عمل کنیم: فَقُل حَسبِیَ الله؛ اگر دیدی با تو مخالفت میکنند، اگر دیدی روگردانی میکنند، اگر دیدی با ابزارهای گوناگون از همه طرف تو را احاطه میکنند، فَقُل حَسبِیَ اللهُ لآ اِلهَ اِلّا هُوَ عَلَیهِ تَوَکَّلتُ وَ هُوَ رَبُّ العَرشِ العَظیم. این توکّلِ امامِ بزرگوارِ ما بود که راه را به ما نشان داد و ما را تا اینجا رساند و ملّت ایران با همین توکّل انشاءالله راه را ادامه خواهد داد و امّت اسلامی با بیداری اسلامی این حقایق را روزبهروز تجسّم بیشتری خواهد بخشید.
و نصرت اسلام و نصرت مسلمین در نهایت قطعی است، منتها ما وظیفهای داریم؛ هم افراد وظیفه دارند، هم جماعات وظیفه دارند، هم نخبگان سیاسی کشورها وظیفه دارند، رؤسای دولتهای اسلامی وظیفه دارند؛ هرکدام به وظیفهی خودشان عمل کردند، پیش خدای متعال مأجورند، عمل هم نکنند «فَسَوفَ یَأتِی اللهُ بِقَومٍ یُحِبُّهُم وَ یُحِبُّونَه»،(۱۱) بار خدا زمین نخواهد ماند، این راه ادامه پیدا خواهد کرد. امیدواریم انشاءالله ما جزو کسانی باشیم که این بار را هرگز بر زمین نگذاریم.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
۱) در ابتدای این دیدار، حجّتالاسلام والمسلمین حسن روحانی (رئیسجمهور) مطالبی بیان کرد.
۲) سورهی توبه، آیهی ۱۲۸؛ «قطعاً برای شما پیامبری از خودتان آمد که بر او دشوار است شما در رنج بیفتید؛ به [هدایت] شما حریص، و نسبت به مؤمنان دلسوز و مهربان است.»
۳) سورهی توبه، آیهی ۱۲۹؛ «پس اگر روی برتافتند، بگو: خدا مرا بس است؛ هیچ معبودی جز او نیست، بر او توکّل کردم و او پروردگار عرش بزرگ است.»
۴) نهجالبلاغه، خطبهی ۱
۵) مولوی. مثنوی معنوی؛ دفتر اوّل
۶) جواهر لعل نِهرو؛ اوّلین نخستوزیر هند پس از استقلال این کشور از استعمار انگلیس.
۷) سورهی انعام، بخشی از آیهی ۱۱۲؛ «و بدینگونه برای هر پیامبری دشمنی از شیطانهای انس و جن برگماشتیم. بعضی از آنها به بعضی، برای فریب [یکدیگر]، سخنان آراسته القا میکنند …»
۸) سورهی نساء، بخشی از آیهی ۷۶؛ «کسانی که ایمان آوردهاند، در راه خدا کارزار میکنند. و کسانی که کافر شدهاند، در راه طاغوت میجنگند…»
۹) سورهی بقره، آیهی ۲۰۵؛ «و چون برگردد [یا ریاستی یابد] کوشش میکند که در زمین فساد نماید و کشت و نسل را نابود سازد، و خداوند تباهکاری را دوست ندارد.»
۱۰) حتمی
۱۱) سورهی مائده، بخشی از آیهی ۵۴؛ «… بزودی خدا گروهی [دیگر] رامیآورد که آنان را دوست میدارد و آنان [نیز] او را دوست دارند…»
بازدیدها: 3