تا ساحل آرامش، نشانۀ موفّقیت در زندگی مشترک چیست؟، توسط حجه الاسلام و المسلمین عباسی وَلَدی

خانه / آموزش / تا ساحل آرامش، نشانۀ موفّقیت در زندگی مشترک چیست؟، توسط حجه الاسلام و المسلمین عباسی وَلَدی

گام دوم: نشانه‌شناسی موفّقیت

موفّقیت، سهمیه نیست که به تو  نرسیده باشد. تمام هم نشده که پی‌جویی‌اش بی‌فایده باشد. موفّقیت را بشناس و به دنبالش برو.

برای پیدا کردن پاسخ این پرسش که: «نشانۀ موفّقیت در زندگی مشترک چیست؟»، باید دید هدف از زندگی مشترک چیست؟ از نگاه قرآن، هدف از زندگی مشترک، رسیدن به آرامش است:

<وَ مِنْ آیاتِهِ أنْ خَلَقَ لَکُمْ مِّنْ أنْفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَّوَدَّهً وَ رَحْمَهً إِنَّ فى ذلِکَ لآیاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ.[۱]

و از نشانه‏هاى او این که از [نوع‏] خودتان، همسرانى براى شما آفرید تا بدان‌ها آرام گیرید و میانتان، دوستى و رحمت نهاد. آرى! در این [نعمت‏] براى مردمى که مى‏اندیشند، قطعاً نشانه‏هایى است>.

امّا این آرامش به چه کار می‌آید؟ آرامشی که محصول ازدواج است، سرمایه‌ای برای رسیدن به رشد و کمال انسانی است که فلسفۀ آفرینش ما در آن معنا می‌شود. خداوند، در بارۀ نتیجۀ این سکون و آرامش می‌فرماید:

<هُوَ الَّذِى أنْزَلَ السَّکِینَهَ فىِ قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لِیَزْدَادُوا إِیمَانًا مَعَ إِیمانِهِمْ.[۲]

اوست آن کس که در دل‌هاى مؤمنان، آرامش را فرو فرستاد تا ایمانى بر ایمان خود بیفزایند>.

با توجّه به این آیه، باید گفت: انسان‌ها برای رسیدن به رشد ایمانی، نیازمند آرامش هستند. یکی از ابزارهای لازم برای رسیدن به این آرامش، ازدواج است.

حال با کنار هم قرار دادن این دو آیه می‌توان گفت که نشانۀ موفّقیت در زندگی مشترک، آن است که ما در کنار هم احساس آرامش کرده، با سرمایۀ چنین آرامشی، پلّه‌های رشد و کمال را یکی پس از دیگری طی کنیم.

امّا برای این که دو نفر در کنار هم احساس آرامش کنند، باید در اخلاق و عقاید، همتای یکدیگر  باشند که در زبان دینی به این همتایی «کفویّت» گفته می‌شود.[۳] اگر یکی از دو پایۀ کفویّت، یعنی همسویی در اخلاق یا عقاید، استحکام لازم را نداشته باشد، ساختمان زندگی دچار تزلزل خواهد شد. وقتی زن و شوهر، خُلقیات متفاوتی داشته باشند، بنای سازش هم نخواهند داشت. موافق بودن در عقاید و اخلاق، موجب می‌شود، بسیاری از دغدغه‌های زاید، از زندگی انسان بیرون برود و دل انسان، مشغولیت‌هایی بیش از آنچه مربوط به هدف آفرینش او می‌شود، نداشته باشد.

خُلقیات متفاوت، یعنی آنچه مرا عصبانی می‌کند، در همسرم حالت خاصّی ایجاد نمی‌کند و یا حتّی حالتی متضاد با من تولید می‌کند. اگر من نسبت به مسئله‌ای حسّاسیت مثبت دارم، همسرم نسبت به آن، بی‌قید است یا حسّاسیت منفی دارد. اگر چیزی به من احساس خوش‌بختی می‌دهد، به همسرم احساس خاصّی نداده یا احساس ناکامی و ناخوشایندی می‌دهد و … .

خُلقیات، معمولاً ریشه در عقاید دارند. وقتی نوع نگرش زن و مرد به دین و خدا و زندگی و آخرت و … متفاوت باشد، در بسیاری از نقاط زندگی به هم برخورد می‌کنند.

به این مثال، توجّه کنید: زن و شوهری در یک مراسم عروسی شرکت کرده‌اند که با شئون اسلامی سازگار نبوده و مجلس گناه است. یکی از آنها می‌خواهد از مجلس بیرون برود و دیگری اصرار بر نشستن دارد. یکی می‌گوید: «درست نیست که بستگان را ناراحت کنیم» و دیگری می‌گوید: «اشتباه است که برای خوشامدِ دیگران، گناه کنیم». قضاوت متفاوت این دو، به نوع نگاه متفاوت آنها به مردم و خدا بر می‌گردد: یکی معتقد است که می‌شود در مواردی مردم را بر خدا ترجیح داد و دیگری می‌گوید که هیچ وقت نباید این کار را کرد.

ناگفته پیداست این کفویت، باید پیش از ازدواج، وجود داشته باشد و ازدواج به امید پیدا شدن کفویت، اشتباه است. باز هم تأکید می‌کنیم که ازدواج به امید پیدا شدن کفویت، اشتباه است!

البتّه آنچه در بالا گفته شد، بدان معنا نیست که اگر دو نفر با هم ازدواج کردند و بعد از ازدواج به این نتیجه رسیدند که کفوِ هم نیستند، باید از هم جدا شوند.

(تا ساحل آرامش ج۱ ص۳۱؛استاد محسن عباسی ولدی)

[۱]. سورۀ روم: ۳۰، آیۀ ۲۱٫

[۲]. سورۀ فتح: ۴۸، آیۀ ۴٫

[۳]. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «کفوها را به ازدواج هم در بیاورید و در میان آنها ازدواج کنید» ( الکافی، ج۵، ص۳۳۲). باز هم‌ایشان فرمود: «هر گاه کسی که اخلاق و دینش را می‌پسندید، به خواستگاری شما آمد، به او زن بدهید که اگر چنین نکنید، فتنه و فساد بزرگی پدید می‌آید» (تهذیب الأحکام، ج ۷، ص ۳۹۶).

بازدیدها: 387

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *