تجلی صبر در قامت بانویی به نام حضرت زینب سلام الله علیها
میزان صبر و استقامت در راه رسیدن به مقصود و مطلوب، حاکی از علاقه بلکه عشق رهرو به هدفش می باشد. استقامت تا پای جان و تحمل انواع شدائد و سختی ها و هزینه کردن از تمام هستی خویش، در قالب این کلمات شاید راحت پیاده شود امّا … در میدان عمل، قضیه متفاوت است. مرد می خواهد مردانگی می خواهد آزادگی می خواهد حتی اگر این مردانگی در قامت بانویی همچون زینب کبری علیها السّلام متجلی گردد. این جریان در تاریخ ما و در سال های بسیار دور و نزدیک ، کاملا مشهود و مثال زدنی است.
در تاریخ دینی، از بارزترین نمونه ها باید به انبیاء و اولیای الهی اشاره کرد که در راستای رسالت و ماموریت الهی خود، از هیچ چیز فروگذار نکرده و تا پای جان به دعوت بسوی توحید و الله تبارک و تعالی مشغول و مفتخر بوده اند. تا برسیم به دوران ائمه معصومین صلوات الله علیهم اجمعین که یکایک ایشان اسوه استقامت بوده اند در مسیر «الله».
شایسته است در این روزها که سپری می شود به صورت ویژه از مقام ارزشمند پرستار و از جامعه پرستاران قدردانی شود که الگویی چون عقیله ی بنی هاشم حضرت زینب کبری سلام الله علیها دارند.
در این مجال به مناسبت فرا رسیدن سالروز وفات عقیله بنی هاشم حضرت زینب کبری سلام الله علیها، گزیده ای از بیانات رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای حفظه الله تعالی را باهم مرور می کنیم.
زینب کبری یک نمونهی برجستهی تاریخ است که عظمت حضور یک زن را در یکی از مهم ترین مسائل تاریخ نشان می دهد. اینکه گفته می شود در عاشورا، در حادثهی کربلا، خون بر شمشیر پیروز شد – که واقعاً پیروز شد – عامل این پیروزی، حضرت زینب بود؛ والّا خون در کربلا تمام شد. حادثهی نظامی با شکست ظاهری نیروهای حق در عرصهی عاشورا به پایان رسید؛ اما آن چیزی که موجب شد این شکست نظامىِ ظاهری، تبدیل به یک پیروزی قطعىِ دائمی شود، عبارت بود از منش زینب کبری؛ نقشی که حضرت زینب بر عهده گرفت؛ این خیلی چیز مهمی است. این حادثه نشان داد که زن در حاشیهی تاریخ نیست؛ زن در متن حوادث مهم تاریخی قرار دارد. قرآن هم در موارد متعددی به این نکته ناطق است؛ لیکن این مربوط به تاریخ نزدیک است، مربوط به امم گذشته نیست؛ یک حادثهی زنده و ملموس است که انسان زینب کبری را مشاهده می کند که با یک عظمت خیرهکننده و درخشندهای در عرصه ظاهر می شود؛ کاری می کند که دشمنی که به حسب ظاهر در کارزار نظامی پیروز شده است و مخالفین خود را قلع و قمع کرده است و بر تخت پیروزی تکیه زده است، در مقر قدرت خود، در کاخ ریاست خود، تحقیر و ذلیل شود؛ داغ ننگ ابدی را به پیشانی او می زند و پیروزی او را تبدیل می کند به یک شکست؛ این کارِ زینب کبری است.
زینب سلام اللّه علیها نشان داد که می توان حجب و عفاف زنانه را تبدیل کرد به عزت مجاهدانه، به یک جهاد بزرگ.
آنچه که از بیانات زینب کبری باقی مانده است و امروز در دسترس ماست، عظمت حرکت زینب کبری را نشان می دهد. خطبهی فراموش نشدنی زینب کبری در بازار کوفه یک حرف زدن معمولی نیست، اظهارنظر معمولی یک شخصیت بزرگ نیست؛ یک تحلیل عظیم از وضع جامعهی اسلامی در آن دوره است که با زیباترین کلمات و با عمیقترین و غنی ترین مفاهیم در آن شرائط بیان شده است.
قوّت شخصیت را ببینید؛ چقدر این شخصیت قوی است. دو روز قبل در یک بیابان، برادر او را، امام او را، رهبر او را با این همه عزیزان و جوانان و فرزندان و اینها از بین بردهاند، این جمع چند ده نفرهی زنان و کودکان را اسیر کردهاند، آوردهاند در مقابل چشم مردم، روی شتر اسارت، مردم آمدهاند دارند تماشا می کنند، بعضی هلهله می کنند، بعضی هم گریه می کنند؛ در یک چنین شرائط بحرانی، ناگهان این خورشید عظمت طلوع می کند؛ همان لحنی را به کار میبرد که پدرش امیرالمؤمنین بر روی منبر خلافت در مقابل امت خود به کار میبرد؛ همان جور حرف میزند؛ با همان جور کلمات، با همان فصاحت و بلاغت، با همان بلندی مضمون و معنا.
با این بیان قوی، با این کلمات رسا، آن هم در آن شرائط دشوار، اینگونه صحبت می کرد. اینجور نبود که یک عده مستمع جلوی حضرت زینب نشسته باشند، گوش فرا داده باشند، او هم مثل یک خطیبی برای اینها خطبه بخواند؛ نه، یک عده دشمن، نیزهداران دشمن دور و برشان را گرفتهاند؛ یک عده هم مردم مختلفالحال حضور داشتند؛ همان هائی که مسلم را به دست ابنزیاد دادند، همان هائی که به امام حسین نامه نوشتند و تخلف کردند، همان هائی که آن روزی که باید با ابنزیاد در می افتادند، توی خانههایشان مخفی شدند – اینها بودند توی بازار کوفه – یک عده هم کسانی بودند که ضعف نفس نشان دادند، حالا هم نگاه می کنند، دختر امیرالمؤمنین را می بینند، گریه می کنند.
حضرت زینب کبری با این عدهی ناهمگون و غیر قابل اعتماد مواجه است، اما اینجور محکم حرف می زند. او زن تاریخ است؛ این زن، دیگر ضعیفه نیست. نمی شود زن را ضعیفه دانست. این جوهر زنانهی مؤمن، اینجور خودش را در شرائط دشوار نشان می دهد. این زن است که الگوست؛ الگو برای همهی مردان بزرگ عالم و زنان بزرگ عالم. انقلاب نبوی و انقلاب علوی را آسیبشناسی می کند؛ می گوید شماها نتوانستید در فتنه، حق را تشخیص بدهید؛ نتوانستید به وظیفهتان عمل کنید؛ نتیجه این شد که جگرگوشهی پیغمبر، سرش بر روی نیزه رفت. عظمت زینب را اینجا می شود فهمید.
انقلاب و نقش زینب گون زنان
انقلاب ما انقلاب زینبی است. از اول انقلاب، زنان یکی از برجستهترین نقش ها را در این انقلاب ایفاء کردند. هم در خود حادثهی بزرگ انقلاب، هم در حادثهی بسیار بزرگ هشت سال دفاع مقدس، نقش مادران، نقش همسران، از نقش مجاهدان اگر سنگینتر و دردناکتر و تحملطلبتر نبود، یقیناً کمتر نبود. مادری که جوان خودش را، عزیز خودش را، دستهی گل خودش را هجده سال، بیست سال – کمتر، بیشتر – پرورش داده، با آن محبت مادرانه او را به ثمر رسانده، حالا او را به طرف میدان جنگ می فرستد، که معلوم نیست حتّی جسد او هم برخواهد گشت یا نه. این کجا، رفتن خود این جوان کجا؟ که خوب، این جوان، با شور و هیجان جوانی، همراه با ایمان و روحیهی انقلابیگری، حرکت می کند و می رود. کار این مادر، از کار آن جوان اگر بزرگ تر نباشد، کوچک تر نیست. بعد هم که جسد او را برمی گردانند، افتخار می کند که بچهی من شهید شده. اینها چیز کمی است؟ این، حرکت زنانه، حرکت زینبگون در انقلاب ما بود.
عزیزان من، خواهران، برادران! انقلاب ما اینجوری پیش رفت. قدرت و عظمت این انقلاب به این چیزهاست؛ به دل دادن به معنویت، مجذوب شدن در مقابل لطف الهی. وقتی که دشمن می خواهد زینب کبری را به آنچه که برایش پیش آمده، شماتت کند، می فرماید: «ما رأیت الاّ جمیلا»؛ جز زیبائی، چیزی ندیدم. برادرانش، فرزندانش، عزیزانش، نزدیک ترین یارانش، اینها در مقابل چشمش قطعه قطعه شدند، به خاک و خون تپیدند، خونشان ریخته است، سرهایشان بالای نیزه رفته است؛ می گوید جمیل، زیبا! این چه جور زیبایی ای است؟ این زیبائی را همراه کنید با آنچه که نقل شده است که زینب کبری حتّی در شب یازدهم نماز شبش ترک نشد. در طول دوران اسارت، انقطاع الی اللّهاش، دلبستگی اش به خدای متعال، رابطهاش با خدای متعال سست نشد، کم نشد، بلکه بیشتر شد. این زن، الگوست.
منتخبی از بیانات معظم له در تاریخ 89/02/01
پایگاه اطّلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام
بازدیدها: 0