در کتب ملل و نحل، برای شیعه فرقه های بسیاری ذکر شده و حتی گفته شده است که حدیث معروف افتراق امت (هفتاد و سه فرقه) بر فرقه های شیعه منطبق می گردد، ولی باید توجه داشت که اولا: برخی از این فرقه ها مانند غلات و شعب آن و. . . ، حقیقتا از انشعابات شیعه نبوده و دانشمندان شیعه آنها را تکفیر نموده اند، و ثانیا: حقیقت انشعاب در مذهب شیعه این است که در مسئله امامت، که معرف مکتب تشیع است، اختلافاتی وجود داشته باشد، ولی اختلاف در مسائل اعتقادی دیگر معیار شناخت فرقه های شیعه نیست. بر این اساس، ذکر بسیاری از این فرقه ها، از قبیل هشامیه، یونسیه، نعمانیه و. . . به عنوان فرقه شیعه واقع بینانه نیست، ثالثا: تعداد بسیاری از فرقه هایی که در مسئله امامت از آنها یاد شده است، بر فرض واقعیت داشتن آنها، زمان کوتاهی بیش دوام نیاورده و به کلی محو گردیده اند، مثلا پس از شهادت امام عسکری علیه السلام فرقه های چهارده گانه ای برای شیعه نقل گردیده که هیچ اثری از آنان یافت نمی شود و حتی واقعیت داشتن آنها نامعلوم است، چنانکه شیخ مفید پس از ذکر فرقه های چهارده گانه گفته است:
«در این زمان (373 هجری) جز امامیه (اثنا عشری) که به امامت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف معتقدند، فرقه ای وجود ندارد، و فرقه های دیگر منقرض شده و جز حکایاتی غیر قابل اعتماد از آنان در دست نیست » . (1)
محقق طوسی نیز پس از اشاره به فرقه هایی که در کتاب ملل و نحل برای شیعه ذکر گردیده گفته است:
«اینها اختلافاتی است که درباره شیعه نقل شده است، ولی از اکثر آنها جز در کتابهای غیر قابل اعتماد اثری یافت نمی شود، و برخی از این فرقه ها مانند غلات و گروهی از باطنیه خارج از اسلام اند» . (2)
علامه طباطبائی نیز پس از اشاره به فرقه های کیسانیه، زیدیه، اسماعیلیه، فطحیه و واقفیه گفته است:
«دیگر پس از امام هشتم تا امام دوازدهم که نزد اکثریت شیعه، مهدی موعود است، انشعاب قابل توجهی به وجود نیامد، و اگر وقایعی نیز در شکل انشعاب پیش آمده چند روز پیش نپاییده و خود به خود منحل شده است، مانند اینکه جعفر فرزند امام دهم پس از حلت برادر خود (امام یازدهم) دعوی امامت کرد و گروهی به وی گرویدند، ولی پس از چند روزی متفرق شدند و جعفر نیز دعوی خود را تعقیب نکرد، و همچنین اختلافات دیگری در میان رجال شیعه در مسائل علمی کلامی و فقهی وجود دارد که آنها را از انشعاب مذهبی نباید شمرد» . (3)
فرقه های اساسی شیعه
در مورد تعداد فرقه های اساسی شیعه (اصول فرقه شیعه) چند قول است:
بغدادی آنها را سه فرقه دانسته است: «زیدیه، کیسانیه و امامیه » . وی در آغاز غلات را نیز از انشعابات شیعه دانسته، ولی بعدا یاد آور شده است که چون آنان از اسلام خارج شده اند از فرقه های اسلامی به شمار نمی آیند. (4)
رازی غلات را نیز بر تعداد آنان افزوده است (5) و شهرستانی اسماعیلیه را نیز بر شمرده و فرقه های اصلی شیعه را پنج فرقه دانسته است. (6)
محقق طوسی نیز در قواعد العقائد با نظریه بغدادی موافقت نموده و اصول فرقه های شیعه را زیدیه، کیسانیه و اثنا عشریه دانسته است. این سه فرقه در وجوب نصب امام بر خدا اتفاق نظر دارند، ولی دو فرقه غلات و اسماعیلیه امامت را واجب «من الله » می دانند نه واجب «علی الله » . (7)
قاضی عضد الدین ایجی نیز اصول فرقه های شیعه را سه فرقه غلات، زیدیه و امامیه دانسته است. (8) و بالاخره علامه طباطبائی انشعابات اصلی شیعه را در زیدیه، اسماعیلیه و اثنا عشریه خلاصه کرده است. (9)
یادآور می شویم اگر ملاک در بیان فرقه های امامیه یا شیعه کلام شیخ مفید باشد که هر کس قائل به نص در مسئله امامت بوده و علی علیه السلام را امام و جانشین بلا فصل پیامبر بداند امامی و شیعی نامیده می شود، سخن شهرستانی جز در مورد غلات صحیح است و امامیه مشتمل بر فرقه هایی چون فطحیه و ناووسیه نیز می گردد، و اگر ملاک فرقه های موجود شیعه است نه آنها که منقرض شده اند، در این صورت کلام علامه طباطبائی استوار است.
ما در این بحث، عمده فرقه های شیعه را که در مسئله امامت پدید آمده اند به اجمال یادآور می شویم، ولی از فرقه هایی چون هشامیه، یونسیه، زراریه و مانند آن که ربطی به مسئله امامت ندارند بحث نخواهیم کرد و در مورد غلات نیز با نظریه بغدادی موافقیم که آنها در حقیقت جزو هیچ یک از فرقه های اسلامی نیستند، و درباره پیروان فرقه هایی که منقرض شده، یا در مسائل کلامی آرا و عقاید زیدیه، اسماعیلیه و امامیه را پذیرفته اند، به اختصار خواهیم گذشت. در حقیقت محور بحث مشروح ما را فرقه های زیدیه، اسماعیلیه و امامیه تشکیل می دهند.
پی نوشت ها:
1- الفصول المختاره، ص 321.
2- تلخیص المحصل، ص 413.
3- شیعه در اسلام، ص 61.
4- الفرق بین الفرق، ص 23- 21.
5- تلخیص المحصل، ص 408.
6- الملل و النحل، ج 1، ص 147.
7- قواعد العقائد، ص 110.
8- شرح المواقف، ج 8، ص 285.
9- شیعه در اسلام، ص 32.
منبع:آوینی
بازدیدها: 116