چکیده: گسترش شبکه های اجتماعی مانند هر نوآوری دیگر به ایجاد دگرگونی هایی در جنبه های مختلف زندگی انجامیده است و در کنار دستاوردهای انکارناپذیر مثبت در زمینه های گوناگون، پیامدهای ناخوشایندی نیز به همراه داشته است.
فضای مجازی عرصه حضور قدرتهای اطلاعاتی و محتوایی است. بنابراین جوامعی که قدرت بیشتری در این عرصه دارند، بالطبع حضور قویتری در این فضا خواهند داشت و این بدین معناست که فرصت بیشتری برای تأثیرگذاری بر روی دیگر فرهنگها و تمدنها دارند.
همین موضوع به فرهنگهای ارزشی، غنی و باریشهای که به دلایل متعدد، از حضور مؤثر در فضای مجازی محروم یا ناتواناند، آسیب جدی وارد میکند و به نوعی آنها را در معرض استحاله و اثرپذیری از فرهنگهای بیگانهی مسلط بر فضای مجازی قرار میدهد. به بیان دیگر، دهکدهی جهانی گاهی شبیه جنگلی میشود که در آن، قویترها میمانند و ضعیفترها یا میروند یا زیر سلطهی آنان زندگی میکنند.
رصد تحرکات دشمن در فضای مجازی نشان می دهد که آنان به دنبال تغییر باورها و اعتقادات و ارزش های جامعه اسلامی و انقلابی ما هستند و در زمینه فضای مجازی لشکری مجهز و گسترده برای مقصود خود به ویژه تاثیرگذاری روی نسل جوان و نوجوان جامعه مان تدارک دیده اند.
از نظر مقام معظم رهبری، این فضا به اندازه انقلاب اسلامی اهمیت دارد.این فضا مثل یک رودخانهی پر از آب و خروشان است که میآید و دائماً هم بر آب آن افزوده و خروشانتر میشود. اگر ما برای این رودخانه تدبیر کنیم و برنامه داشته باشیم؛ زهکشی کنیم و هدایت کنیم این رودخانه را تا به سد بریزد، میشود فرصت. اگر رهایش کنیم و برنامهای برای آن نداشته باشیم، میشود یک تهدید.
ایشان معتقدند که باید فضای مجازی را مدیریت کرد و کنترل آن را در دست گرفت و از برخوردهای انفعالی پرهیز کرد.معظم له در آذر سال 1391 در دیدار به اعضاء شورای عالی انقلاب فرهنگی فرمودند: «اینترنت یکی از نعم بزرگ الهی است، اما در عین حال یک نقمت بزرگ هم هست؛ یعنی یک چاقوی دو دم و خطرناک… اینترنت الان مثل یک جریان افسار گسیخته است… این مثل آن است که کسی یک سگ وحشی را بیاورد، بگویند قلادهاش کو؟ بگویند سفارش کردهایم آهنگر قلاده را بسازد!»
به تعبیر مقام معظم رهبری، ما امروز در یك «سونامی اطلاعات» قرار داریم. این پدیده الزاماتی دارد كه باید به آنها توجه ویژه كنیم. امروزه جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی در فضای مجازی، حرفهای بسیاری برای گفتن دارد و مطالبهكنندگان و شنوندگان و دریافتكنندگان زیادی در جهان دارد. در مقابل، دشمن هم جبهه فرهنگی تقابل با انقلاب را شكل داده است . بر همین اساس، ما باید یك آرایش منطقی و نظاممند برای رساندن پیام خود و مقابله با ترفندهای دشمن در این عرصه داشته باشیم. پیدایش فناوریهای ارتباطاتی و اطلاعاتی، فرصتها و تهدیدهای انقلاب را چنان برجسته کرده که استمرار و تکامل انقلاب اسلامی منوط به توجه خاص و جدی و سرمایهگذاری نظام در این زمینه است. این یکی از جهاتی است که حوزهی فضای مجازی را در نظر رهبری معظم به اندازه خود انقلاب اسلامی پراهمیت کرده است.
از حدود 2 سال قبل، سلسله نشست هایی با هدف شناسایی و مقابله با آسیب های اجتماعی در سطح سران و مسوولان نهادهای ذیربط در حال برگزاری است که آخرین جلسه آن روز سه شنبه 23 آبان برگزار شد.
یکی از موضوعات مطرح در این جلسات، بررسی پدیده فضای مجازی و شبکه های اجتماعی و تاثیر آن بر آسیب های فردی و اجتماعی بوده است. بر اساس پژوهش های صورت گرفته، مهمترین آسیب های اجتماعی کشور در حال حاضر عبارتند از:
1- اعتیاد، 2- حاشیه نشینی،3-طلاق4 -آسیب های فضای مجازی5-فقر 6- نقاط بحرانی شهری، 7- فساد اخلاقی، 8- بیکاری، 9- فقر، 10- خانواده نابسامان، 11- سرقت، 12- کودکان کار ، 13- فحشا، 14- دختران فراری، 15- همسر آزاری، 16- خودکشی، 17- ترک تحصیل و18- مهاجرت
در این یادداشت بنا داریم به یکی از مهمترین آسیب ها و تهدیدات اجتماعی که این روزها با عنوان ” فضای مجازی و شبکه های اجتماعی” شناخته می شود، بپردازیم.
فلسفه و چرایی اهتمام رهبر معظم انقلاب به فضای مجازی
همزمان با رشد فناوری های نوین ارتباطاتی، مقام معظم رهبری دغدغه فرهنگی و غفلت از آسیب های فضای مجازی را نیز یادآور شده اند و فرموده اند: “علیرغم موضوعات و مشکلات مهم سیاسی و اقتصادی که در فضای کشور مطرح است، اما عمده ترین نگرانی بنده موضوعات فرهنگی است که خواب را از چشمان من ربوده است.”
رصد تحرکات دشمن در فضای مجازی نشان می دهد که آنان به دنبال تغییر باورها و اعتقادات و ارزش های جامعه اسلامی و انقلابی ما هستند و در زمینه فضای مجازی لشکری مجهز و گسترده برای مقصود خود به ویژه تاثیرگذاری روی نسل جوان و نوجوان جامعه مان تدارک دیده اند.
ما باید از مرزهای فكری، مرزهای اعتقادی و مرزهای فرهنگی خود دفاع كنیم. بنابراین یكی از بستـرهـایـی كــه در آن میتـوانیـم بــرای رسـانــدن پیام خودمان و مقابله با پیامهای مخالفین و دشمنان انقلاب و اسلام و دشمنان عقاید بحق انقلاب اسلامی، در جهان امروز بهره بگیریم، عرصهی مجازی است
مقام معظم رهبری، از سال ۱۳۶۸ با تأسیس مركز تحقیقات كامپیوتری علوم اسلامی(قم)، حضوری فعال و تأثیرگذار در فناوری اطلاعات كشور داشتهاند. دوراندیشی ایشان در 28 سال گذشته نشان از شناخت و درک عمیق معظم له نسبت به نحوه و مواجهه با فناوری های نوین دارد.
همچنین در تغییر سیاستهای سازمان تبلیغات اسلامی و بهرهمندی از فناوری اطلاعات در این سازمان نیز توصیههایی مهمی داشتهاند. پس از آن و در تمام سیاستهای ابلاغی، ایشان به تمام حوزهها و از جمله حوزههای فرهنگی، دولتی و قضایی، همواره لزوم استفادهی حداكثری از فناوری اطلاعات و ارتباطات را گوشزد كردهاند.
ایشان همچنین در دستورهای اكید خود به مجموعهی مدیران كشور، همواره توجه به حوزههای مختلف فضای مجازی را به عنوان امری بسیار مهم و جدّی، در مكتوبات و تذكّرهای شفاهی مشهود خویش توصیه كردهاند.
یكی دیگر از سیاستگذاریهای مهم، تصویب سیاستهای شبكههای اطلاعرسانی رایانهای در سال ۱۳۸۰ است كه معظم له آن را ابلاغ نمودند و هنوز بسیاری از بندهای آن، شایستهی توجه ویژه در این حوزه و بر زمین مانده است. علیرغم تذكرات مؤكّد ایشان به نخبگان و دستاندركاران، مدتی طول كشید تا دیگر نخبگان كشور نیز به اهمیت این حوزه، توجه عمیقتری داشته باشند.
همچنین مقام معظم رهبری، در تاریخ هفدهم اسفندماه 1390، ضمن دستور برای تشكیل شورای عالی فضای مجازی به ریاست رئیسجمهور، اعضای حقوقی و حقیقی این شورا را تعیین كردند. ایشان، آثار چشمگیر شبكهی جهانی «اینتــرنـت» در ابعاد زندگی فردی و اجتماعی، لزوم برنامهریزی و هماهنگی به منظور صیانت از آسیبهای ناشی از آن، و بهرهگیری حداكثری از فرصتها در جهت ارائهی خدمات گسترده و مفید به مردم را از دلایل اصلی ضرورت تشكیل شورای عالی فضای مجازی برشمردند و تأكید كردند: این شورا وظیفه دارد مركزی بنام مركز ملّی فضای مجازی كشور ایجاد كند.
مقام معظم رهبری درخصوص اهمیت تشکیل شورای عالی فضای مجازی فرمودند: ” مجاهدت در مورد این پدیده مثل مجاهدت برای اصل انقلاب است. اگر مسئولیت رهبری بر دوشم نبود حتما مسئولیت این شورا را بر عهده می گرفتم. “
چگونگی مهار رودخانه پرآب و خروشان فضای مجازی
از نظر معظم له این فضا به اندازه انقلاب اسلامی اهمیت دارد.این فضا مثل یک رودخانهی پر از آب و خروشان است که میآید و دائماً هم بر آب آن افزوده و خروشانتر میشود. اگر ما برای این رودخانه تدبیر کنیم و برنامه داشته باشیم؛ زهکشی کنیم و هدایت کنیم این رودخانه را تا به سد بریزد، میشود فرصت. اگر رهایش کنیم و برنامهای برای آن نداشته باشیم، میشود یک تهدید.
ایشان تأکید بسیاری بر اهمیت این فضا و لزوم مدیریت آن داشتند؛ به گونهای که همهی ارکان نظام باید نقش خاص خود را با حضوری فعال در این فضا ایفا کنند.نگاه ایشان به فضای مجازی یک نگاه فرصت گونه است که می شود از آن در راستای اهداف متعالی استفاده کرد.ایشان میفرمایند: «این فرصت تا امروز کِی برای روحانیت وجود داشته؟ علاوه بر این، ابزارهای تسهیلکننده، مثل رایانهها و ارتباطات اینترنتی و فضای مجازی و سایبری هم که الان در اختیار شماست. اگر بتوانید اینها را یاد بگیرید، می توانید یک کلمه حرف درستِ خودتان را به هزاران مستمعی که شما آنها را نمی شناسید، برسانید؛ این فرصت فوقالعادهای است؛ مبادا این فرصت ضایع شود.» (بیانات در دیدار علما و روحانیون خراسان شمالی،19/7/1391)
ایشان معتقدند که باید فضای مجازی را مدیریت کرد و کنترل آن را در دست گرفت و از برخوردهای انفعالی پرهیز کرد.معظم له در آذر سال 1391 در دیدار به اعضاء شورای عالی انقلاب فرهنگی فرمودند: «اینترنت یکی از نعم بزرگ الهی است، اما در عین حال یک نقمت بزرگ هم هست؛ یعنی یک چاقوی دو دم و خطرناک… اینترنت الان مثل یک جریان افسار گسیخته است… این مثل آن است که کسی یک سگ وحشی را بیاورد، بگویند قلادهاش کو؟ بگویند سفارش کردهایم آهنگر قلاده را بسازد!»
فرصت آفرینی فضای مجازی و امکان بهره مندی از آن و اثرات چشمگیر آن و البته برخی دغدغه ها و نگرانیهای موجود باعث شده تا ایشان نسبت به تشکیل مجموعهای مشخص و متمرکز بر این موضوع اقدام کنند و دستور تشکیل شورای عالی مجازی را صادر فرمایند. ایشان در حکم تشکیل شورای عالی مجازی می فرمایند: «گسترش فزاينده فناوريهاي اطلاعاتي و ارتباطاتي بويژه شبكهي جهاني اينترنت و آثار چشمگير آن در ابعاد زندگي فردي و اجتماعي، و لزوم سرمايه گذاري وسيع و هدفمند در جهت بهره گيري حداكثري از فرصت هاي ناشي از آن در جهت پيشرفت همه جانبه كشور و ارائه خدمات گسترده و مفيد به اقشار گوناگون مردم و همچنين ضرورت برنامه ريزي و هماهنگي مستمر به منظور صيانت از آسيب هاي ناشي از آن اقتضا مي كند كه نقطهي كانوني متمركزي براي سياستگذاري، تصميم گيري و هماهنگي در فضاي مجازي كشور بوجود آيد».(حکم تشکیل شورای عالی مجازی 17/12/1390)
توجه خاص معظم له به فضای مجازی در سیاست های کلی نظام نیز مشهود است.به عنوان مثال در رهبر انقلاب اسلامي در سياستهاي کلي نظام در امور «امنيت فضاي توليد و تبادل اطلاعات و ارتباطات(افتا)» بر ايجاد نظام جامع و فراگير در سطح ملي و سازوکار مناسب براي امنسازي ساختارهاي حياتي و حساس و مهم در حوزه فناوري اطلاعات و ارتباطات، و ارتقاء مداوم امنيت شبکه هاي الکترونيکي و سامانه هاي اطلاعاتي و ارتباطي در کشور تاکید کرده اند و مواردی چون،حفظ فرهنگ و هويت اسلامي- ايراني و ارزشهاي اخلاقي،توسعه فناوري اطلاعات و ارتباطات با رعايت ملاحظات امنيتي،ارتقاء سطح دانش و ظرفيتهاي علمي، پژوهشي، آموزشي و صنعتي کشور براي توليد علم و فناوري مربوط به امنيت فضاي اطلاعاتي و ارتباطي (افتا)،تکيه بر فناوري بومي و توانمنديهاي تخصصي داخلي در توسعه زيرساختهاي علمي و فني امنيت شبکههاي الکترونيکي و سامانههاي اطلاعاتي و ارتباطي،پايش، پيشگيري، دفاع و ارتقاء توان بازدارندگي در مقابل هرگونه تهديد در حوزه فناوري اطلاعات و ارتباطات، فرهنگ سازي، آموزش و افزايش آگاهي و مهارتهاي عمومي در حوزه افتا تاکید می کنند.
ایشان در برنامه ابلاغی ششم توسعه نیز تاکیدات ویژه ای بر فضای مجازی و شبکه ملی اطلاعات و کسب توانمندی در این فضا داشته اند و در ابلاغیه خود آورده اند:
– كسب جايگاه برتر منطقه در توسعه دولت الكترونيك در بستر شبكه ملي اطلاعات.
– توسعه محتوي در فضاي مجازي براساس نقشه مهندسي فرهنگي كشور تا حداقل پنج برابر وضعيت كنوني و بوميسازي شبكههاي اجتماعي.
– ايجاد، تكميل و توسعه شبكه ملي اطلاعات و تأمين امنيت آن، تسلط بر دروازههاي ورودي و خروجي فضاي مجازي و پالايش هوشمند آن و ساماندهي، احراز هويت و تحول در شاخص ترافيكي شبكه به طوري كه 50 درصد آن داخلي باشد.
– حضور مؤثر و هدفمند در تعاملات بينالمللي فضاي مجازي.
– افزايش سهم سرمايهگذاري زيرساختي در حوزه فناوري اطلاعات و ارتباطات تا رسيدن به سطح كشورهاي برتر منطقه.
پیوند قدرت با تکنولوژی در دنیای امروز
در عصر ما عنصر “قدرت” و “تکنولوژی” به خصوص تکنولوژیهای رسانهای با هم پیوند عمیقی دارند. شست وشوی مغزی انسانها توسط رسانههای بزرگ و صاحبان قدرتمند آنها از جمله مهمترین نگرانیهای این عصر است.
در واقع در بسیاری از اوقات این رسانههای زنجیرهای و شبکه های اجتماعی هستند که تعیین می کنند مردم به چه موضوعاتی فکر کنند. از این رو بررسی اهداف و منشأ این رسانهها اهمیت بسیاری دارد. کنترل اطلاعات در عصر جدید، اهرم اصلی قدرت بازیگران جهانی است. اهرمی که در انقلاب های رنگی در اختیار بنیاد سوروس و سازمان های غیردولتی وابسته قرارگرفت و رهبران احزاب و جنبش های مرتبط با دولت های غربی، بیشترین بهره را از آن بردند.
آسیب مهم دیگر رسانه های نوین، تأثیر بر افکار عمومی و بسیج آن است. به گونه ای که به واسطه این رسانه ها، نوعی فضای عمومی شکل می گیرد و بسیاری افراد، بی آن که یکدیگر را ببینند و تبادل نظر کنند، مانند یکدیگر فکر و در نتیجه مانند یکدیگر نیز عمل می کنند. بر این اساس، از طریق تولید پیام، شعار و اندیشه، به شیوه ای هنری و از طریق تصویر، گرافیک، صدا و موسیقی، تصورات دستکاری و بسیج می شوند و در نهایت فعالیت سیاسی، این امکان را می یابد که با زندگی روزمره آمیخته شود.
در این صورت دیگر مانند گذشته، نیازی نیست که عوامل خارجی برای تبدیل افکار عمومی به نیروی اجتماعی و تغییر اوضاع سیاسی، به اهرمی مانند احزاب سیاسی وابسته و مرعوب متوسل شوند . جنبش های اجتماعی جدید و هویت های دگرخواهانه، از مهم ترین جنبه های نرم افزاری تهدید امنیت ملی هستند.
از فضای مجازی تا حقیقت مجازی
مراحل رشد و تکامل اینترنت را باید در قالب وب های سه گانه از جهان مجاز تا حقیقت دانست چه آنکه از نظر تاریخی فضای مجازی مراحل سه گانه ای را به شرح زیر تا به امروز پشت سر گذاشته است:
وب1: خبرهای آمده را انسان استفاده می کرد. مانند خبرگزاری ها.
وب 2: افراد هم تولید کننده و هم مصرف کننده بودند مانند تولید وبلاگ و وب سایت؛.
وب 3: فضای آنلاین است مانند شبکه های اجتماعی که امروزه برخی از آن ها بالای یک میلیارد کاربر ( بالاتر از هر شبکه ماهواره ای) دارد. که آسیب های مرتبط با فضاهای نوپدید شبکه های اجتماعی به صورت جداگانه در یادداشت دیگری در آینده بررسی خواهد شد.
نکته مهم آنکه فضای مجازی نسل سوم، در حقیقت دیگر فضای مجازی نیست، حقیقت مجازی است. زیرا در این فضا می توان برحقیقت افراد و وروح وروان آن ها تاثیر گذاشت.
گسترش استفاده از اینترنت و فضای مجازی در تعاملات روزمره منجر به ایجاد تغییر در زندگی روزمره افراد به ویژه قشر جوان شده است. جاذبه های این فضا منجر شده افراد ساعات زیادی از روز خود را در این فضا گذرانده و تعاملات در این فضا را جایگزین تعاملات با اعضای خانواده و همسالان خود کنند.
فضای مجازی، فضایی است که در عین داشتن فرصتها و قابلیتها، میتواند مخاطرات و تهدیدهای زیادی را نیز همراه داشته باشد. سیاستگذاران باید در درجه اول نیازهای جوانان را بهخوبیشناسایی کنند و در درجه دوم این فضا را بهدرستی مدیریت کنند و به سمت تولید محتوای مناسب و سالم در قالبهای جذاب و متناسب با ذائقه جوانان بروند.
تا زمانی که بهلحاظ فرهنگی، اقدامی عملی صورت نگرفته و برنامهریزی مدونی برای اوقات فراغت جوانان وجود ندارد، نباید انتظار داشت که جوانان از تهدیدهای مربوط به استفاده از تکنولوژیهای جدید مصون بمانند. در نتیجه در این بین سه امر ضروری مینماید: شناخت نیازهای جوانان، آگاهسازی آنان و تدبیر و برنامهریزی صحیح برای اوقات فراغت آنها.
جامعه شناسان امن بودن فضای خانه و خانواده را در رشد فرزندان، استحکام و پایداری خانواده مهم می دانند و یکی از دلایل وجود مشکلات در جامعه را به خطر افتادن بنیان خانواده ها می دانند.
این روزها گاهی در خبرها از آسیب های اجتماعی از قبیل افزایش طلاق، افت تحصیلی و افسردگی فرزندان، فرار از خانه فرزندان، به خطر افتادن حریم خصوصی خبرهایی می شنویم و بعضی اوقات آمارهایی می شنویم که بعضی از کارشناسان فضای مجازی را به عنوان عامل اصلی آسیب ها معرفی می کنند و برخی دیگر ضمن تایید این موضوع به گونه ای دیگری به موضوع نگاه می کنند و بیان می کنند که این مشکلات در فضای حقیقی نیز وجود داشته است و فضای مجازی فقط آنها را تشدید کرده است.
در هر صورت فضای مجازی چه به عنوان عامل اصلی و چه به عنوان عامل تشدید کننده در به خطر افتادن امنیت خانواده ها، موضوعی است که به عنوان یک متغیر اساسی نوعی از سبک زندگی وارداتی را وارد حریم جامعه و امنیت خانواده ها نموده است که تاثیرات شگرفی را بر روابط اجتماعی حاکم کرده است.
شبکه های اجتماعی و آسیب های فرهنگی
در آسیب شناسی شبکه های اجتماعی و در بررسی کارکردهای ناخوشایند آن، درنظرگرفتن انگیزه های پنهان نهفته در پشت صحنه شبکه های مجازی و هدف هایی که گردانندگان آن دنبال می کنند، اهمیت ویژه ای دارد. یکی از حوزه های پژوهشی در این زمینه، رویکردی است که با عنوان «امپریالیسم فرهنگی» یا «امپریالیسم رسانهای» شهرت دارد. بر اساس این رویکرد، یکی از کارکردهای منفی شبکه های مجازی، سلطه فرهنگی است. سلطه فرهنگی عبارت است از مبادلة یک سویة عناصر و پدیده های فرهنگی. بر اساس این نظریه، رسانه های گروهی از جمله شبکه های مجازی، از سیاست دقیقی پیروی می کنند که قدرت های سیاسی و اقتصادی جهان تدوین کرده اند.
به تعبیر هربرت شیلر، واژه امپریالیسم فرهنگی، نشان دهنده نوعی نفوذ اجتماعی است که از طریق آن، یک کشور، تصورها، ارزش ها، معلومات، هنجارها، رفتارها و سبک زندگی خود را به کشورهای دیگر تحمیل می کند. در واقع الگوی «امپریالیسم فرهنگی» مسئلهای اساسی در رسانه های گروهی از جمله شبکه های مجازی مبتنی بر اینترنت است و به همگن سازی جامعة مخاطب می انجامد. بر اساس این دیدگاه، اینترنت به نحو عام و شبکه های مجازی به طور خاص، در جهت سلطه فرهنگی و ترغیب به ارزش ها و هنجارهای عمدتاً غیرمذهبی عمل می کنند.
قدرت های مهم سیاسی و اقتصادی، به ویژه آمریکا، برنامه های حسابشده ای برای بهره گیری از شبکه های اجتماعی مجازی برای نفوذ و سلطة فرهنگی بر کشورهای دیگر دارند. کاخ سفید در پنجم ژانویه 2000 م. بیانیه ای را با عنوان «استراتژی امنیت ملی در قرن جدید» منتشر کرد؛ در این بیانیه، افزون بر یادآوری منافع حیاتی آمریکا، از اینترنت به عنوان مهم ترین ابزار دیپلماسی مردمی نام برده و تصریح شده است که «برنامه ریزی ما باید به گونه ای باشد که توانایی ما را برای اطلاع رسانی و تأثیرگذاری بر ملت های دیگر در جهت منافع آمریکا تقویت کند.» بی گمان این سیاست می تواند آسیب هایی را برای ملت های جهان، به ویژه کشورهای اسلامی در پی داشته باشد؛ زیرا بسیاری از مردم آنچه را در شبکه های مجازی می بینند به عنوان معیار می پذیرند. از این رو، خوگرفتن به شبکه های مجازی سبب می شود افراد، فرهنگ غربی را الگو قرار داده و سبک زندگی خود را با آن تطبیق دهند.
شبکه های اجتماعی و آسیب های سیاسی ـ امنیتی
قرار دادن اطلاعات حریم خصوصی کاربران در اختیار دولت ها و شرکت های تجاری، همیشه یکی از موضوعهای بحثبرانگیز حوزة اینترنت و به خصوص شبکه های اجتماعی بوده است. برخی معتقدند که این شبکه ها در عمل مراکز جاسوسی پر زرق و برق آمریکا هستند. در واقع آمریکا با کمترین هزینه می تواند هم نظرسنجی خوبی از جوامع داشته باشد و هم اینکه جهت جریان افکار عمومی را رصد کند. جولیان آسانژ موسس وب سایت ویکی لیکس درباره یکی از معروف ترین شبکه های اجتماعی می گوید: «فیس بوک تنفرآمیزترین ابزار جاسوسی است که تاکنون خلق شده است. هرکس که نام و مشخصات دوستان خود را به شبکة اجتماعی فیس بوک اضافه می کند باید بداند که به شکل رایگان در خدمت دستگاه های اطلاعاتی آمریکاست و این گنجینة اطلاعاتی را برای آنها تکمیل می کند.»
به اعتقاد آسانگ، موضوع این نیست که فیس بوک را دستگاه های اطلاعاتی آمریکا هدایت می کنند. مسئله این است که دستگاه های اطلاعاتی آمریکا می توانند با روش های حقوقی و یا سیاسی، این شبکه اجتماعی را زیر فشار قرار دهند. رویدادهای سیاسی سال های اخیر از انتخاب باراک اوباما و ترامپ به ریاست جمهوری آمریکا گرفته تا ناآرامی های پس از انتخابات جمهوری اسلامی ایران، همگی کم و بیش متأثر از فعالیت های کاربران شبکه های اجتماعی بودند. انقلاب ها و خیزش های اجتماعی در کشورهای عربی در جریان بهارعربی نیز نمونه ای از کارکردها و آسیب های سیاسی این شبکه ها را بازنمایی می کند.
جنبش های اجتماعی جدید و هویت های دگرخواهانه، از مهم ترین جنبه های نرم افزاری تهدید امنیت ملی هستند. این جنبش ها تلاش دارند، تا با تکنولوژی های ارتباطی جدید و تغییرات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی سازگار شوند. در برخی مواقع، شبکه های اجتماعی به عنوان سربازان جدید جنگ نرم دولتهای غربی، اقدامات خود را به فضای واقعی جامعه نیز سرایت داده، هماهنگی و سازماندهی تجمع های سیاسی و اعتراضی را بر ضد دولتِ هدف بر عهده می گیرند. بخش عمده ای از رخدادهای اعتراضآمیز ایران، طی ماه های پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم، در فضای سایبر ساماندهی شد. پوشش غیرواقعی خبری اغتشاش ها و دعوت به تجمعهای غیرقانونی، توهین و فحاشی، دخالت آشکار بعضی سیاستمداران و دولتمردان غربی در امور داخلی ایران و دامن زدن به ناآرامی های موجود، از جمله نمونه های کاربرد شبکه های اجتماعی مجازی علیه امنیت کشورمان است.
فیس بوک نقش مهمی در گردآوری کمک و حمایت برای معترضان داشت. ایرانیان همچنین از توییتر برای لینک دادن به وبلاگ ها و صفحات وبی که حاوی عکس ها و ویدیوهای معترضان بود، استفاده می کردند. به گفته رابرت فایرز، مدیر مرکز برکمن، «ماهیت غیرمتمرکز ابزارهایی چون توییتر کنترل آنها را برای دولت مشکل می سازد. زیرا دارای منابع اطلاعاتی بی شماری هستند که مسدودکردن آنها موجب بدنامی و واکنش جمعی در افکار عمومی می شود. بنابراین می تواند تقش مهمی در سازماندهی به اعتراض های جمعی داشته باشد.»
شبکه های اجتماعی و آسیب های خانوادگی
در کنار تاثیر مثبتی که شبکه های اجتماعی بر کاهش دادن فاصله ها و رشد اطلاع رسانی داشته اند، از سوی دیگر مشاهده میشود که موجب کاهش ارتباط رودررو و فیزیکی انسان ها نیز شده اند. مطالعات حاکی از آن است که کاربران شبکه های اجتماعی کمتر به دیدار دوستان و بستگان خود می روند و به جای آن به صورت برخط و یا با گذاشتن پیام با آنها ارتباط برقرار می کنند، کمتر با اعضای خانواده خود صحبت می کنند و همچنین هنگامی که در کنار اعضای خانواده خود هستند کارها و فعالیت های شخصی خود را در شبکه های اجتماعی پیگیری می کنند. به این ترتیب شبکه های اجتماعی تغییرات بنیادین در سبک زندگی و فرهنگ جوامع مختلف ایجاد می کنند و توانسته اند بر الگوی روابط خانوادگی افراد تاثیر بگذارند.
الف. در حوزه روابط همسران
برخی محققان اظهار داشته اند که شبکه های اجتماعی تاثیر نسبتا زیادی بر آمارهای طلاق داشته اند. نسبت های طلاق رو به افزایش است و شواهدی در دست است که نشان می دهد شبکه های اجتماعی نظیر فیس بوک و مای اسپیس زمینه هایی برای عدم پایبندی به ازدواج فراهم آورده اند و به آمارهای بالاتر طلاق راه می برند.
برخی معتقدند که وابستگی به شبکه های اجتماعی، آسیب هایی نظیر ازدواج اینترنتی، طلاق و ازهم پاشیدگی خانواده را در کشورهای مختلف جهان از جمله آمریکا و انگلیس به گونة چشمگیری افزایش داده است. آمارها در ایالات متحده نشان می دهد که در سال 2011 حداقل یک زوج از هر پنجاه زوج متاهل، آشنایی شان از طریق پایگاه های شبکه های اجتماعی شکل گرفته است؛ در عین حال چهار مورد از هر پنج مورد وکلای مشاور در امور طلاق در آمریکا نیز گفته اند که شاهد افزایش در موارد طلاق مرتبط با شبکه های اجتماعی بوده اند. علاوه بر این، سایت های شبکه های اجتماعی پیش گفته، همسران ناخشنود را وسوسه می کند تا در جستجوی افراد دیگری (نظیر دوستان، هم کلاسی های سابق، دوستان صمیمی دوران کودکی، یا دوستان جدید) برآیند که بالقوه زمینة خیانت به همسران کنونی افراد را فراهم و بر ضد نهاد خانواده عمل می کند.
ب. در حوزه روابط والدین و فرزندان
پدیده شبکه های اجتماعی، خرده فرهنگ نوجوانان و جوانان را زیر تأثیر خود قرار داده است و در عین حال موجب بروز نگرانی هایی در میان والدینی شده است که به واسطه نداشتن سواد رسانه ای مدرن، از دنیای نسل جوان دور افتاده اند. این در حالی است که با توجه به گسترش روزافزون شکاف نسلی در شرایط عدم امکان گفتگو یا مفاهمه با نسل جدید، نگاه و نگرش منفی در میان والدین به رسانه های جدید و شبکه های اجتماعی شدت مییابد. شبکه های اجتماعی شیوة تعامل فرزندان با والدین را نیز دگرگون کرده است.
بر اساس تحقیقاتی که پیرامون رابطة فرزندان و والدین آنها در فیس بوک انجام شده است، در حالیکه در سنین سیزده تا هفده سالگی، 65 درصد نوجوانان برای والدین خود درخواست دوستی ارسال می کنند، در سنین بالاتر، این میزان به 40 درصد کاهش پیدا می کند. همچنین در ارسال نظر معمولاً این والدین هستند که ارتباط را آغاز می کنند و این رابطة یکسویه با افزایش سن فرزندان افزایش پیدا می کند. با وجود محدودیت های سنی برای دسترسی به برخی امکانات شبکه های اجتماعی، کودکان و نوجوانان با انتخاب سن های بالاتر در شبکه های اجتماعی ثبت نام کرده و فعالیت می کنند، بدین ترتیب کودکان وارد دنیایی می شوند که پیش از این بزرگترها نیز تجربه زندگی در آن را نداشته اند.
شبکه های اجتماعی و آسیب های روانی ـ رفتاری
سیر تحولات اجتماعی در دنیای معاصر گویای آن است که چهره بیماری ها و اختلال های در حال دگرگونی است، به نحوی که تا سال 2020 منشأ برهم زنندة سلامت در جهان، نه مشکلات جسمی، بلکه اختلال های و بیماری های روانی، رفتاری و اجتماعی خواهد بود. بنا بر پژوهش های صورت گرفته در زمینه اینترنت و شبکه های مجازی، فرهنگ حاکم بر اینترنت، پیامدهای منفی بر سلامت روان و رفتار انسان ها دارد.
الف. اعتیاد به شبکه های مجازی
اگر بپذیریم که هر چیزی می تواند جنبه اعتیادآور و بیمارگونه به خود بگیرد، در این صورت کاملاً منطقی خواهد بود که از اعتیاد به شبکه های مجازی سخن بگوییم. «وابستگی روزافزون مخاطبان به شبکه های اجتماعی و صرف کردن زمان های طولانی برای انتشار پست، بازنشر پست های سایرین، لایک کردن و امتحان کردن سایر قابلیت هایی که شبکه های اجتماعی در اختیار آنها قرار می دهند، نوعی از اعتیاد اینترنتی به نام اعتیاد به شبکه های اجتماعی را به وجود آورده است. اعتیاد به شبکه های اجتماعی پیامدهای روحی متفاوتی برای کاربران دارد، افسردگی، خجالتی شدن، گوشه گیری و تمایل به دوری از اجتماع و کاهش اعتماد به نفس از جمله این عوارض است.
نبود روابط پایدار و صمیمی با دیگران، نداشتن اعتماد به نفس و به طور کلی، شکست در عرصه های گوناگون زندگی، زمینه را برای اعتیاد افراد به اینترنت فراهم می کند. نتایج پژوهش یانگ در این زمینه نشان داد که یکی از دلایل مهم اعتیاد به اینترنت در افرادی که روابط عمومی کمتری دارند، به دست آوردن حمایت های اجتماعی است. حمایت اجتماعی با ارتباط های اینترنتی زودتر و آسان تر به دست می آید.
با ورود به شبکه های اجتماعی و به ویژه «اتاق های گپ» نوعی آشنایی و همدلی یا همدردی میان کاربران، پدید می آید که دارای ارزش ها، معیارها، زبان، نشانه ها و نوآوری های ویژه ای است و همگان با این هنجارها همنوایی می کنند. در این فضا، بسیاری از اطلاعات شخصی، میان افراد رد و بدل می شود، بدون اینکه احساس ترس، طرد شدن و در معرض داوری بودن وجود داشته باشد. ایجاد این نوع ارتباط، در پیدایش احساس حمایت اجتماعی موثر است.
برخی پژوهشگران اعتیاد به اینترنت را یکی از آسیب های روان شناختی بسیار زیانبخش می دانند که کنش وری بهنجار و سلامت روانی فرد را در جنبه های مختلف مختل می کند. شماری از پیامدهای منفی اعتیاد به شبکه های اینترنتی بر اساس یافته های گلدبرگ عبارتند از:
1-دگرگونی های شدید در سبک زندگی به منظور گذراندن زمان بیشتری در شبکه؛
2-کاهش کلی فعالیت های بدنی؛
3-بی توجهی به سلامت فردی و در نتیجه، پرداختن به سرگرمی های اینترنتی؛
4-دور شدن از فعالیت های مهم زندگی؛
5-کمبود خواب و یا تغییر الگوهای خواب، برای گذراندن زمان بیشتری در شبکه؛
6-کاهش معاشرت و در نتیجه، از دست دادن دوستان؛
7-غفلت از خانواده؛
8-بی توجهی به مسئولیت های شغلی و شخصی.
ب. افسردگی و انزوای اجتماعی
اساسا یکی از کاربردهای اصلی شبکه های مجازی، برقراری ارتباط اجتماعی با دیگران است. با این حال بسیاری از گزارش ها حاکی از آن است که شیوه های گوناگون ارتباط از طریق اینترنت، در پایین ترین سطح کیفی قرار می گیرند. ارتباط در فضای مجازی، عموما بر متن استوار است و بنابراین، از نشانه های بصری و شنیداری در تعامل های رودررو بی بهره است. بسیاری از روان شناسان این نگرانی را داشته اند که آسانی ارتباط های اینترنتی، چه بسا افراد را وادارد تا زمان بیشتری را به تنهایی بگذرانند؛ به صورت بر خط با غریبه ها صحبت کنند و ارتباط سطحی برقرار سازند و این کارها را به قیمت از دست دادن گفتگوهای رودررو و ارتباط های فامیلی و دوستانه انجام دهند.
پژوهشگران در پژوهشی درازمدت دو ساله درباره کاربران اینترنت، به این نتیجه دست یافتند که استفاده فزاینده از اینترنت با کاهش ارتباط خانوادگی و شرکت در محافل اجتماعی محلی همراه است. افزون بر این، شرکت کنندگان در این پژوهش، به انزوای اجتماعی و افسردگی دچار شده بودند.
در واقع چنین به نظر می رسد که شبکه های اجتماعی در بسیاری از مواقع و برای این گروه از اعضایش به عنوان فضایی جمعی و محیطی برای بودن افراد در کنار هم به کار گرفته نمی شود. بلکه بیشتر، فضایی است برای پرداختن به «خود» است یا دست کم، چنین فضایی را شکل می دهد و در اختیار کاربران و اعضایش قرار می دهد. شکل غالب حضور در شبکه های اجتماعی، گشت و گذار در صفحه ها و تماشا و مطالعه محتواها و واکنش به آنها (اما به تنهایی) است. به عبارت دیگر حضور در این شبکه های مجازی توسط اینگونه افراد با تنها بودن اما در کنار یکدیگر بودن همراه است؛ نوعی تنهایی که می توان آن را «تنهایی جمعی» نامید.
ج. اختلال های جنسی و روابط نابهنجار
یکی از آسیب های شایع شبکه های اجتماعی، اشاعه فحشا، بی بندوباری اخلاقی و تحریک جنسی است. مارک لاسر معتقد است در حال حاضر، اینترنت به دلیل داشتن سه ویژگی «دسترسی آسان»، «هزینه اندک» و «ناشناس ماندن کاربر»، به یکی از مهم ترین منابع اشاعه هرزه نگاری تبدیل شده است. همچنین یافته های علمی نشان می دهد «گمنامی» و «نامرئی بودن»، دو عامل اصلی بازداری زدایی در شبکه های اجتماعی است.
در بسیاری از محیط های اینترنتی، افرادِ دیگر نمی توانند شما را ببینند. نامرئی بودن این جرأت را به افراد می دهد که به جاهایی بروند و کارهایی بکنند که در خارج از اینترنت نمی کردند. افراد در اینگونه ارتباط ها، نگران این نخواهند بود که از سوی دیگران تهدید شوند؛ زیرا هر کاری که انجام دهند، گمنام خواهند ماند.
با نظر به همین شرایط آزاد و بی قید و شرط در اینترنت، به تازگی شاهد شکل گیری نوعی رابطه های عاشقانه و جنسی از طریق شبکه های مجازی هستیم که در اصطلاح از آن به «سکس مجازی» یاد می شود. سکس مجازی، موضوع جدیدی است که افراد می توانند همدیگر را در فضای اینترنت ببینند و بدون تماس جسمانی، رابطه عاشقانه و سکسی را تجربه کنند. بی شک شکل گیری چنین شرایطی در شبکه های اجتماعی می تواند نقطه آغازی برای انقلاب دیگری در عرصه اخلاق جنسی باشد. بر اساس برخی پژوهش ها، سکس مجازی می تواند به کابوسی تبدیل شود و افراد را وا دارد تا خانه و کاشانه خود را در جستجوی شخص دلخواهش رها کند. با وجود چنین شواهدی است که می توان شبکه های مجازی را عامل ترویج انحراف های اخلاقی در جامعه، به ویژه برای نسل جوان دانست.
دیگر پيامدهاي منفي شبکه هاي اجتماعي
1. شکل گيري و ترويج سريع شايعات و اخبار کذب
به علت عدم امکان شناسايي هويت واقعي اعضا و نيز عدم امکان کنترل محتواي توليد شده توسط کاربران شبکه هاي اجتماعي، يکي از مهم ترين پيامدهاي منفي اين شبکه ها، شکل گيري و ترويج سريع شايعات و اخبار کذبي خواهد بود که توسط برخي از اعضاي اين شبکه ها و با اهداف خاص و غالباً سياسي منتشر مي شود.
2. تبليغات ضد ديني و القاي شبهات
در شبکه هاي اجتماعي اينترنتي نيز مانند ساير رسانه ها، افراد و گروههاي مغرض با اهداف از پيش تعيين شده و با شيوه هاي مخصوص، اقدام به تبليغات ضد ديني و حمله به اعتقادات مذهبي مينمايند. گاه پس از تحقيق و ريشه يابي در مييابيم که هدف اصلي گردانندگان برخي ازاين شبکه ها، دين زدايي و حمله به مقدسات بوده است.
3. نقض حريم خصوصي افراد
معمولاً شبکه هاي اجتماعي ابزارها و امکاناتي را در اختيار کاربران خود قرار مي دهند تا آنها بتوانند تصاوير و ويدئوهاي خويش را در صفحه شخصي خود قرار دهند. همين طور، کاربران مي توانند اطلاعات شخصي خود را نيز در اين شبكهها قرار دهند.
در اغلب شبکه هاي اجتماعي، براي حفظ حريم خصوصي افراد راه کارهايي ارائه شده است؛ براي مثال، دسترسي به تصاوير و اطلاعات را با توجه به درخواست کاربر محدود مي نمايند و يا اجازه مشاهده پروفايل کاربر را به هر کسي نمي دهند؛ ولي اين راه ها کافي نيستند. مشکلاتي از قبيل ساخت پروفايل هاي تقلبي در شبکه هاي اجتماعي و عدم امکان کنترل آنها به دليل حجم بالاي اين هرزنامهها، باعث ميشود كه افرادي با پروفايلهاي تقلبي به شبکه هاي اجتماعي وارد شوند و با ورود به حريمهاي خصوصي افراد مورد نظر، تصاوير و اطلاعات آنها را به سرقت برده و شروع به پخش تصاوير در اينترنت كنند.
فرجام سخن
گسترش شبکه های اجتماعی مانند هر نوآوری دیگر به ایجاد دگرگونی هایی در جنبه های مختلف زندگی انجامیده است و در کنار دستاوردهای انکارناپذیر مثبت در زمینه های گوناگون، پیامدهای ناخوشایندی نیز به همراه داشته است.
فضای مجازی عرصه حضور قدرتهای اطلاعاتی و محتوایی است. بنابراین جوامعی که قدرت بیشتری در این عرصه دارند، بالطبع حضور قویتری در این فضا خواهند داشت و این بدین معناست که فرصت بیشتری برای تأثیرگذاری بر روی دیگر فرهنگها و تمدنها دارند. همین موضوع به فرهنگهای ارزشی، غنی و باریشهای که به دلایل متعدد، از حضور مؤثر در فضای مجازی محروم یا ناتواناند، آسیب جدی وارد میکند و به نوعی آنها را در معرض استحاله و اثرپذیری از فرهنگهای بیگانهی مسلط بر فضای مجازی قرار میدهد.
به بیان دیگر، دهکدهی جهانی گاهی شبیه جنگلی میشود که در آن، قویترها میمانند و ضعیفترها یا میروند یا زیر سلطهی آنان زندگی میکنند. از سوی دیگر، باید توجه داشت فضای مجازی و تکنولوژیهای مرتبط با این دنیا، اعم از سختافزاری و نرمافزاری، دانشی است که در غرب تولید شده و هنوز هم امتیاز این علم در دست آنان است.
بنابراین سیاستگذاریهای این دنیا بر اساس راهبردهایی چنین جوامعی طرحریزی میشود. قلب و محتوای عرضهشده در فضای مجازی نیز از سوی کشورهای صاحب امتیاز این فضا تولید و عرضه میشود، اما از آنجایی که این محتوا قرار است خوراک فکری و زیربنای باورهای تمام کاربران فضای مجازی در سراسر جهان را تأمین کند، در این راستا، ذائقهی مخاطب و پارهای اصول روانشناختی نیز برای اثرگذاری بیشتر، چاشنی محتوا و غالب میگردد و سبب میشود تا غرب و آمریکا از طریق امواج ماهوارهای و فیبرهای نوری، در خانهی یکایک مردم دیگر کشورها، برای خود پایگاهی بسازند؛ پایگاهی که به اندازهی یک دستگاه رایانه و یا گوشی تلفن همراه است، اما قدرتی برای تسلط بر اندیشه و سبک زندگی کاربران در ورای آن وجود دارد.
به تعبیر مقام معظم رهبری، ما امروز در یك «سونامی اطلاعات» قرار داریم. این پدیده الزاماتی دارد كه باید به آنها توجه ویژه كنیم. امروزه جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی در فضای مجازی، حرفهای بسیاری برای گفتن دارد و مطالبهكنندگان و شنوندگان و دریافتكنندگان زیادی در جهان دارد. در مقابل، دشمن هم جبهه فرهنگی تقابل با انقلاب را شكل داده است. بر همین اساس، ما باید یك آرایش منطقی و نظاممند برای رساندن پیام خود و مقابله با ترفندهای دشمن در این عرصه داشته باشیم. پیدایش فناوریهای ارتباطاتی و اطلاعاتی، فرصتها و تهدیدهای انقلاب را چنان برجسته کرده که استمرار و تکامل انقلاب اسلامی منوط به توجه خاص و جدی و سرمایهگذاری نظام در این زمینه است. این یکی از جهاتی است که حوزهی فضای مجازی را در نظر رهبری معظم به اندازهی خود انقلاب اسلامی پراهمیت کرده است. ///////////////////////
پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام
بازدیدها: 273