تربیت فرزند بر مدار فاطمی
اهلبیت عصمت و طهارت علیهم السّلام بهعنوان جانشینان بحق و شایسته پیامبر گرامی اسلام صلوات الله علیه وآله بهشمار میآیند. آنان به اراده خداوند متعال، هدایتگران خلایق بهسوی عالیترین ارزشهای نظام خلقت هستند. اما در آن سوی میدان، ابلیس و شیاطین همواره سعی در انحراف نگاه و رأی مردم از مسیر مستقیم اهل عترت داشتهاند.
در این میان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها از جایگاهی رفیعتر برخوردار است طوری که امام حسن عسکری علیه السّلام در حدیثی میفرماید: «نحن حجج الله علی خلقه و جدّتنا فاطمه حجه الله علینا» ما حجتهای خدا بر مخلوقین هستیم و جدّ ما حضرت فاطمه حجت بر ما هستند. کسی که خدا با خشم او بهخشم میآید و با رضای او راضی میشود. در همین راستا، گفتگویی با حجتالاسلام والمسلمین محمدمهدی ماندگاری صورت گرفته که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
تربیت صحیح فرزند به روش است نه امکانات
با توجه به اهمیت بالای مسأله خانواده و تربیت فرزند، بهنظر شما در سیره حضرت فاطمه سلام الله علیها چه شاخصهها و معیارهایی برای تربیت صحیح فرزندان وجود دارد که میتوان از آنها بهرهمند شد؟
در مکتب اسلام و اهلبیت علیهم السّلام اصلیترین مسأله، تربیت، مهمترین کانون تربیت، خانواده و دقیقترین محورهای تربیت، پنج مورد است. خانواده حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نمونه برتر یک خانواده آسمانی است و ایشان بیتردید مربی و معلم بشریت هستند.
خداوند در آیه ۳۳ سوره مبارکه احزاب میفرماید: «إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا»؛ این خانواده، پاکترین، عالیترین و باکمالترین خانواده است، در این خانواده محور فاطمه زهرا است، لذا خداوند متعال در حدیث شریف کساء همه را با محوریت حضرت فاطمه معرفی میکند: «هُم فَاطِمَهُ وَأَبُوها وَبَعلُهَا وَبَنوهَا» معلمی که آقا رسولالله صلوات الله علیه و آله درباره ایشان میفرماید: «فداها أبوها»، مربیای که شوهرش امیرالمؤمنین علیه السّلام مدحخوان او میشود، مربیای که فرزندان او «سَیِّدا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّهِ» هستند. فکر میکنید حضرت فاطمه چهکار کردند که اینطور درباره ایشان سخنها گفته میشود؟ ایشان در خانهای کوچک و با کمترین امکانات، بیشترین بهرهبرداری در خانواده را بهنمایش گذاشتند و این یعنی تربیت صحیح به امکانات نیست، بلکه تربیت نیازمند روش صحیح است.
به چند مورد از روشهای تربیت فاطمی بهصورت مصداقی اشاره بفرمایید.
روش تربیتی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در پنج قالب معرفی میشود که باید درباره آنها تأمل کرد که آیا بهراستی ما نیز میتوانیم همچون آن بانوی بزرگوار در تربیت فرزند عمل کنیم یا خیر که بنده معتقدم قطعاً میتوانیم و اگر نمیتوانستیم خدا آنان را الگوی ما قرار نمیداد. در ابتدا باید بگویم که معنای درنظر گرفته شده برای واژه تربیت در این بحث، تنظیم است.
تربیت فاطمی
اوّلین روش تربیتی حضرت زهرا علیها السّلام، تنظیم محبت است. وقتی انسان بهخوبی تربیت میشود که در محبت، افراط و تفریط صورت نگیرد. امروز برخی خانوادههای ما یا زیادی محبت میکنند یا کمبود محبت دارند که باعث ضعفهایی در فرزندان میشود. در حقیقت بیشترین حجم مشکلات جامعه یا بهدلیل زیادی محبت است یا بهدلیل کمبود محبت.
مبدأ محبت باید خدایی باشد، امام علی علیه السّلام میفرماید: «المُؤمِنُ مَن کانَ حُبُّهُ لِلّهِ و بُغضُهُ لِلّهِ و أخذُهُ لِلّهِ و تَرکُهُ لّلّهِ» مؤمن، کسى است که دوست داشتنش براى خدا، نفرت داشتنش براى خدا، گرفتنش براى خدا و رها کردنش براى خدا باشد. (غرر الحکم: ج۲ ص۳۷ ح۱۷۴۲) امام صادق علیه السّلام نیز فرمود: «هَلِ الإیمانُ إلَّا الحُبُّ و البُغْضُ» آیا ایمان چیزى جز حبّ و بغض است؟ پس ما باید حبّمان را تنظیم کنیم.
عدم تنظیم محبت، ما را از جهاد در راه خدا بازمیدارد
مسیر تربیتمان هم باید الهی باشد، گاهی اوقات به ما گفته میشود “محبت کن”، بگوییم چشم و گاهی اوقات به ما گفته میشود “محبت را کم کن”، باز هم بگوییم چشم و حرفشنوی داشته باشیم. خداوند در آیه ۲۴ سوره توبه میفرماید: در میدان جهاد محبتهایتان را تنظیم کنید «قُلْ إِن کَانَ آبَاؤُکُمْ وَأَبْنَآؤُکُمْ وَإِخْوَانُکُمْ وَأَزْوَاجُکُمْ وَعَشِیرَتُکُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَهٌ تَخْشَوْنَ کَسَادَهَا وَمَسَاکِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَیْکُم مِّنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِی سَبِیلِهِ فَتَرَبَّصُواْ حَتَّى یَأْتِیَ اللّهُ بِأَمْرِهِ وَاللّهُ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ». آنهایی در جهاد با امام علی علیه السّلام، امام حسن و امام حسین علیهما السّلام و جهاد دفاع مقدس شرکت نکردند و امروز هم در جهادها شرکت نمیکنند که محبت زیادی به دنیا و تعلقات آن دارند.
علاوه بر اینها، مقصد محبت هم باید خدایی باشد. اگر اینطور باشد میفهمیم که باید اوّل خدا را، بعد اولیای خدا را و بعد خودمان را و بعد دیگران را دوست داشته باشیم. وقتی محبت تنظیم شود آن موقع در صورت نیاز فرزند و همسرش را هم برای اسلام فدا میکند. (کربلا یعنی گذشت از هرچه هست) تا محبتمان را تنظیم نکنیم کربلایی نمیشویم.
خانواده حضرت فاطمه سلام الله علیها همگی کربلایی بودند و این از ماجرای مباهله برداشت میشود، در جریان مباهله همه آمدند جانشان را وسط گذاشتند. فاطمه زهرا سلام الله علیها کربلایی بود که برای ولیّ امر خود به پشت در آمد، حضرت زینب سلام الله علیها و… نیز همینطور، این یعنی محبت را میشود تنظیم کرد. امروز اگر ما از سر کار خود نمیزنیم تا خودمان را به نماز اول وقت برسانیم، یعنی محبت را تنظیم نکردیم، حتی اگر میترسیم امر به معروف و نهی از منکر کنیم بهخاطر اینکه ممکن است اقوام از ما ناراحت شوند، بهخاطر عدم تنظیم محبت است.
تنظیم شخصیت؛ دومین روش تربیتی فاطمی
دومین روش تربیتی حضرت فاطمه علیها السّلام، تنظیم شخصیت است، در قرآن یک شخصیت متّصل داریم و یک شخصیت منفصل. حضرت زهرا به فرزندانشان آموختند که اگر میخواهید شخصیتتان رشد کند سه چیز را در خود تقویت کنید؛ اوّل معرفت، دوم تقوا و سوم مجاهدت.
امروز عدهای هستند که با شخصیت متّصل رشد نمیکنند بلکه با شخصیت منفصل رشد میکنند. یعنی ارزششان به قیمت کت و شلوارشان است، اگر کت و شلوار چندمیلیونی استفاده کند، گمان میکند شخصیت ارزشمندی دارد و اگر لباس نهچندان قیمتی و نسبتاً ساده استفاده کند، گمان میکند فاقد ارزش است. امروز مدل ماشین و موبایل، متراژ خانه و پست و مقام برای عدهای معیار ارزش و شخصیت شده است، در حالی که در فرهنگ اهلبیت علیهم السّلام هیچ یک از اینها عامل ارزشمند بودن شخصیت آدمی نیست.
برخی خودشان را گم کردهاند
حضرت فاطمه زهرا علیها السّلام خواستند شخصیت ما تنظیم شود، یعنی اگر تمام دنیا را به ما دادند باد نکنیم و اگر تمام دنیا را از ما گرفتند غمباد نکنیم، خداوند در آیه ۲۳ سوره حدید میفرماید: «لِکَیْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَکُمْ وَ لَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاکُمْ». این را بهخوبی میتوان در سیره شهدا دید. بسیاری از شهدای عزیز ما مثل شهید صیاد شیرازی، شهید احمد کاظمی و… سردار شدند اما خود را گم نکردند بلکه متواضعتر هم شدند. اما امروز برخی مسئولیت بیارزشترین سمتها را عهدهدار میشوند و خودشان را میگیرند.
امروز اشکال برخی مسئولان کشور در ردههای مختلف این است که در مقام و منصبها خودشان را گم کردهاند، اگر این افراد خودشان را گم نمیکردند امروز اینقدر مشکل در جامعه وجود نداشت. حضرت فاطمه سلام الله علیها به ما نشان دادند که روی سینه رسول الله صلوات الله علیه و آله یا روی زمین باشی، ارزش فرد نزد خدا به اعمال انسان بستگی دارد «یوم علی صدر المصطفی و یوم علی وجه الثری». امام حسین علیه السّلام هر دو جا را تجربه کرده اما در هر دو جا فرموده «الهی رِضاً بِرِضِاکَ»، این میشود تنظیم شخصیت.
مردم فریب ظاهرهای فریبنده برخی مسئولان را خوردند
سومین ملاک تربیت فاطمی، تنظیم ظاهر و باطن است. بزرگترین مشکل جامعه ما حتی بعد از چهل سال از انقلاب اسلامی، این است ظاهر و باطنها یکی نیست و برخی مسئولان ظاهر و باطنشان یکی نیست. حضرت فاطمه به همه ما آموختند بندهای نزد خدا مقام و منزلت دارد که صادق باشد. صداقت یعنی ظاهر و باطن ما یکی باشد که اگر چنین شد بنده خوبی خواهیم بود. چهل سال است که مردم کشور دارند در انتخابات شرکت میکنند اما فریب برخی ظاهرهای فریبنده را میخورند.
چهارمین ملاک تربیت فاطمی، تنظیم ارتباطات است. یعنی من باید با خالق و مخلوق در ارتباطی باشم. برخی با غیرخدا مستقیم در ارتباط هستند و برخی هم از طریق خدا ارتباط برقرار میکنند. حضرت فاطمه به ما آموختند که ارتباط با هر کسی حتی با اولیای خدا باید از طریق خدا باشد. لذا در دعای توسل عرضه میداریم: «یا وَجیهاً عِنْدَ اللّهِ إِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللَهِ».از طرف دیگر به ما گفتند که اگر به حرمهای اهلبیت علیهم السّلام میروید و گمان دارید که آنان بدون خدا حوائج را برطرف کنند، این شرک است.
پنجمین محور در تربیت فاطمی، تنظیم سرمایه است، سه سؤال را باید بهخوبی بدانیم: سرمایهها از کیست؟ از خداست، محضر چهکسی باید پاسخ بدهیم؟ محضر خدا، چطور از سرمایهها استفاده کنیم؟ آنطور که ولیّ خدا فرموده است. برخی گمان میکنند سرمایهها چه مادی و معنوی و چه علمی و… برای خودشان است، در حالی که تمام سرمایهها از آنِ خداست. حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها زیباترین الگوی تربیت را به ما آموختند و شهدای عزیز ما از این پنج محور بهخوبی بهره بردند و بهسوی آسمانها پرواز کردند، عدهای هم در همین جمهوری اسلامی از این پنج محور خوب استفاده نکردند و در خسران قرار گرفتند.
انقلاب اسلامی و جنگ ۳۳ روزه پیوسته با نصرتهای فاطمی همراه بود
یکی از القاب حضرت فاطمه سلام الله علیها «منصوره» است. از طرفی یکی از اسامی خداوند نیز «ناصر و نصیر» است. بهنظر شما آیا میتوان گفت کسانی که در دوران انقلاب اسلامی و دوران دفاع مقدس برای نصرت ولیّ زمانۀ خود به میدان نبرد آمدند، از نصرت الهی بهواسطۀ فاطمۀ منصوره بهرهمند شده اند؟ این در حالی است که رهبر معظم انقلاب نیز در این باره فرمودند: «یکی از خصوصیاتی که در انقلاب ما بارز است، مطرح شدن مکرّر و مضاعف نام مبارک حضرت زهرا سلام الله علیها و نام مبارک حضرت بقیهالله حضرت صاحبالزمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف است، این دو نام مبارک در تمام دوران انقلاب بهمناسبتهای مختلف بیش از سایر معارف الهی، معارف اسلامی و معارف شیعی تکرار شده است و این یک پدیده است»
بله به نکته جالبی اشاره کردید. خداوند در قرآن میفرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِن تَنصُرُوا اللَّهَ یَنصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدَامَکُمْ» هر کسی ناصر شود منصور هم میشود. حضرت فاطمه تمام وجودش را برای نصرت دین و ولیّ خدا گذاشت، خدا در این مسیر او را بسیار یاری کرد و امروز آن بزرگوار تمام عالم و عالمیان را نصرت میکند. شهدایی که در مسیر حضرت فاطمه بودند نیز اینگونهاند. شهدا خدا را یاری کردند. یاری خدا در سه مصداق است؛ نصرت دین خدا، نصرت ولیّ خدا و نصرت ارزشهای دین خدا. هر کسی این سه را داشته باشد خدا آنقدر او را نصرت میکند که او هم میتواند دیگران را نصرت کند.
ما معتقدیم انقلاب اسلامی با نصرت فاطمه زهرا سلام الله علیها همراه بود، دفاع مقدس، دفاع از حرم، جنگ ۳۳روزه، جنگ ۲۲روزه حماس، جنگ امروز یمن و… نیز با نصرتهای فاطمی دارد پیش میرود.
منبع:سایت حوزه
پایگاه اطّلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام
بازدیدها: 2