تلک أُمّه قد خلت لها ما کسبت ولکم ما کسبتم ولاتسئلون عمّا کانوا یعملون (۱۴۱)
گزیده تفسیر
ادعای همکیشی انبیای سلف با یهود و نصارا مشکلی را از اهلکتاب حل نخواهد کرد، زیرا همانگونه که آیندگان درباره کارهای ناصواب نیاکان مورد سؤال و بازخواست قرار نمیگیرند، ارتباط و انتساب و استناد به آنان نیز به حال آیندگان سودی ندارد. هیچ فرد یا امتی عهدهدار و مسئول کار دیگری نیست.
تفسیر
تناسب آیات
اندکی پیش از این نیز کلمات این آیه بدون هیچ تفاوتی ذکر شد و تفسیر آن گذشت. راز این تکرار آن است که اهل کتاب سخن خود را درباره ارتباط با گذشتگان تکرار کردهاند.
تکرار آیه گاهی در قبال تکرار دعوا یا درخواست طرف مقابل است، یا برای زدودن غبار جاهلی و رسوب قومی و اَملاح نژادی است. قومگرایی و مصادره حیثیتهای دینی و اجتماعی سلف صالح به سود خلف طالح از خصلتهای محوری اسرائیلیها بود. درمان چنین داء عُضالْ نیازمند به تعدّد دلیل
۲۸۱
از یک سو و تکرار الفاظ آن از سوی دیگر است. پیام قرآن حکیم در این باره نفی هرگونه تأثیر مثبت و منفی بین غابر و قادم است. گاهی از مسئولنبودن یکدیگر از اعمال ناصواب واقعی یا فرضی گفتوگو میشود، مانند آیه مورد بحث، و زمانی از منتفع نشدن یکدیگر از اعمال صائب دیگری سخن به میان میآید، نظیر: ﴿یوم لایُغنی مولی عن مولی شیئاً ولا هم یُنصرون) ۱ همانطور که در معاد مال و قدرت سودی ندارد، نیا و تبار هم نافع نخواهد بود: ﴿ماأغنی عنّی مالیه) ۲
نکته: قرآن کریم، کتابی فنّی همچون سایر کتابهای عقلی یا نقلی نیست که به برهان محض یا نقل صرف اکتفا کند، بلکه چون کتاب نور و هدایت است هرگاه در مسئلهای، برهانی عقلی یا نقلی اقامه کند، از آن نتیجهگیری کرده، آن را با بیان پند و موعظهای به پایان میبرد، بر همین اساس، پیام این آیه و بخش پایانی آیه قبل، موعظه است.
٭ ٭ ٭
هرکس مسئول کار خویش است
همانگونه که در مسائل شخصی هیچکس عهدهدار کار دیگری نیست و هر کسی مسئول کار خویش است: ﴿ولاتزر وازرهٌ وزر أُخری) ۳ در مسائل نژادی و قومی و مانند آن نیز هیچ ملت و قبیله و گروهی عهدهدار کار گروه دیگری نیست؛ هر امتی کار خویش و بار خود را دارد. پیشینیان رختبربستند و همانگونه که آیندگان درباره کارهای آنان مورد بازخواست قرار نمیگیرند،
^ ۱ – ـ سورهٴ دخان، آیهٴ ۴۱٫
^ ۲ – ـ سورهٴ حاقّه، آیهٴ ۲۸٫
^ ۳ – ـ سورهٴ فاطر، آیهٴ ۱۸٫
۲۸۲
ارتباط و انتساب و استناد به آنان نیز سودی به حال آیندگان ندارد، بنابراین، ادعای همکیشی انبیای سلف با یهود و نصارا و اینکه بسیاری از پیامبران در میان آنان مبعوث شدهاند، مشکلی را از اهلکتاب حل نخواهد کرد.
این نکته پیش از این نیز بیان شد که لام در ﴿لها﴾ و ﴿لکم﴾، لام اختصاص است؛ نه لام نفع که در برابر «علیٰ» قرار میگیرد. مراد این است که کار نیک و بد هر کسی از آنِ خود اوست، چنانکه در ﴿ولنا أعمالنا ولکم أعمالکم) ۱ نیز همین معنا مراد است.
اشارات و لطایف
هیچکس بار دیگری را بر عهده نمیگیرد
در قیامت، بار سنگین است. این بار سنگین را خود انسان باید حمل کند، زیرا در آنجا نه باربری هست: ﴿کلاّلاوَزَر) ۲ و نه کسی که خود باری سنگین بر عهده اوست بار دیگری را حمل میکند: ﴿ولاتزر وازرهٌ وزر أُخری) ۳ از اینرو، مُثْقَل، یعنی کسی که زیر بار وزر احساس سنگینی میکند، اگر تضرع و نیایش و دعوت کند که مقداری از بار او را دیگری بردارد کسی بار او را حمل نمیکند: ﴿وإن تدعُ مُثقلهٌ إلی حِملها لایحمل منه شیء ولو کان ذاقُربی) ۴ بستگان نزدیک نیز انسان را یاری نخواهند داد، زیرا یا خود نیز زیر باری
^ ۱ – ـ سورهٴ بقره، آیهٴ ۱۳۹٫
^ ۲ – ـ سورهٴ قیامت، آیهٴ ۱۱٫
^ ۳ – ـ سورهٴ فاطر، آیهٴ ۱۸٫
^ ۴ – ـ سورهٴ فاطر، آیهٴ ۱۸٫ آنچه را در بطن و شکم است «حَمْل»، و آنچه را بر ظَهر و پشت است «حِمْل» گویند: ﴿و لَمَن جاء به حِمْل بَعیر﴾ (سورهٴ یوسف، آیهٴ ۷۲).
۲۸۳
سنگیناند یا اگر در زمره صالحان و نیکوکاراناند بدون اذن خداوند نمیتوانند به یاری دیگری بشتابند و بار او را بردارند. در مسئله شفاعت نیز که خدای سبحان درباره آن به شافعان اذن میدهد، مشفوعٌله باید دینِ مرضی خداوند داشته باشد. در این صورت اشتباهات جزئی او را شفیعان حل میکنند.
چنانکه پیش از این نیز اشاره شد، اصل مزبور، هم در مسائل شخصی و هم در مسائل گروهی، در شماری از آیات قرآن کریم تکرار و بازگو شده است.
٭ ٭ ٭
۲۸۴
بازدیدها: 170