مردى از حضرت سجاد (علیه السلام ) سؤ الاتى کرد و آن حضرت به آنها پاسخ داد. آن مرد به فکر طرح پرسش جدید افتاد، امام سجاد (علیه السلام ) فرمودند: مکتوب فى الانجیل: لا تطلبوا علم ما لا تعلمون و لما عملتم بما علمتم فان العالم اذا لم یعمل به لم یزده من الله الا بعدا ثم قال: علیک بالقرآن فان الله خلق الجنه بیده لبنه من ذهب و لبنه من فضه و جعل ملاطها المسک و ترابها الزعفران و حصاها اللؤ لؤ و جعل درجاتها على قدر آیات القرآن فمن قرء القرآن قال له اقرء وارق و من دخل منهم الجنه لم یکن اءحد فى الجنه اءعلى درجه منه ما خلا النبیین و الصدیقین (۴۰۷)؛ در انجیل آمده است: تا به آموخته هاى پیشین خود عمل نکرده اید، دانش جدید مطلبید (زیرا معلوم مى شود علم را براى عمل نمى خواهید و ) علمى که براى عمل نباشد عامل دورى از خداست. آنگاه فرمود: خداوند بهشت را با دست خود، خشتى از طلا و خشتى و از نقره آفرید و ملات آن را مشک و خاک آن را زعفران و ریگ آن را لؤ لؤ قرار داد و درجات بهشت را به اندازه آیات قرآن قرار داد. پس کسى که ( در دنیا) قرآن خواند، خداوند به او مى فرماید: بخوان و بالا برو و کسى که از آنان (اهل قرآن ) وارد بهشت شد، هیچ کس در درجه بهشت از او برتر نخواهد بود، مگر پیامبران و صدیقان.
حفص مى گوید: حضرت موسى بن جعفر (علیه السلام ) به مردى فرمودند: اءتحب البقاء فى الدنیا ؛ آیا بقاى در دنیا را دوست مى دارى ؟ آن شخص که از تربیت شدگان مکتب امامت بود، عرض کرد: آرى آن حضرت پرسیدند: چرا؟ عرض کرد: براى آن که به قرائت سوره محبوب خود، (قل هو الله اءحد) بپردازم. (۴۰۸) امام کاظم (علیه السلام ) پس از لحظه اى سکوت فرمودند: یا حفص !من مات من اءولیائنا و شیعتنا و لم یحسن القرآن علم فى قبره لیرفع الله به من درجته فان درجات الجنه على قدر آیات القرآن یقال له: اقراء وارق. فیقراءثم یرقى ؛ اگر از شیعیان ما، کسى قرآن را به خوبى فرا نگرفته باشد (چون به حقیقت آن ایمان دارد) در جهان برزخ، قرآن به او تعلیم داده مى شود تا خداى سبحان با معرفت قرآن بر درجات او بیفزاید؛ زیرا درجات قرآن به اندازه آیات قرآن است. به قارى گفته مى شود: بخوان و بالا برو. او نیز مى خواند و بالا مى رود.
در جهان برزخ زمینه اى براى تکامل عملى نیست، تا انسان با انجام کارى واجب یا مستحب به کمال برتر عملى برسد، ولى راه تکامل علمى باز است ؛ نظیر آنچه در رؤ یا براى روح معلوم مى شود و براى آگاهى به آن حرکت فراگیرى از قبیل کوششهاى بدنى در زمان بیدارى راه ندارد و بسیارى از علوم و معارف دین در آن جا براى انسانها روشن و مشهود خواهد شد و چون عدد درجات بهشت به عدد آیات نورانى قرآن کریم است، براى ترفیع درجات شیعیان، ابتدا از تعلیم قرآن بهره مند خواهند شد و سپس با فرمان اقراء وارق مى خوانند و در درجات بهشت صعود مى کنند.
صعود در درجات بهشت پاداش قرائت در عالم آخرت نیست ؛ زیرا در عالم برزخ، تکلیف و عمل مکلفانه که جزا را به همراه داشته باشد نیست، بلکه صعود بهشتیان در درجات بهشت، همان ظهور انس با قرآن در دنیاست.
حفص مى گوید: فما راءیت اءحدا اءشد خوفا على نفسه من موسى بن جعفر (علیهما السلام ) و لا ارجاء الناس منه و کانت قرائته حزنا فاذا قرء فکانه یخاطب انسانا (۴۰۹)؛ در خوف و رجا کسى را همتاى موسى بن جعفر (علیه السلام ) نیافتم و قرائت او با حزن آمیخته بود هنگامى که قرآن را قرائت مى کرد گویا با کسى سخن مى گفت و این ویژگى تلاوت متدبرانه است که قارى متدبر خود را گاهى مخاطب خداوند مى یابد.
نحوه فراگیرى قرآن در میان اصحاب پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم بدین گونه تبیین شده است: کانوا یاءخذون من رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم عشر آیات. فلا یاءخذون فى العشر الاءخرى حتى یعلموا ما فى هذه من العلم و العمل (۴۱۰)؛ آنان ده آیه از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم فرا مى گرفتند و تا بر علم و عمل به آن واقف نمى گشتند، آیات بعدى را فرا نمى گرفتند.
بازدیدها: 0