حجاب و عفاف ، همواره در تاریخ – قسمت دوم
دلایل اقبال به حجاب در غرب
- فطری و ذاتی بودن؛
- پی بردن و توجه به اهمیت پاکدامنی: از نیمه دوم قرن بیستم، ما در غرب شاهد روند نزولی و عفافزدایی و حجابستیزی هستیم؛ اما پس از گذشت چند دهه و آشکار شدن آثار مخرب، زوال پاکدامنی اکنون دچار ایستایی و بازگشت به سنتهای قبل شد. زنان و دختران غربی به این نتیجه رسیدند که بسیاری از امتیازات و عوامل برتری خود را با بیعفتی از دست دادهاند. آثار بیعفتی دختران را در مقابل پسران، در موضع ضعف قرار داده و اعتماد به نفس آنان را زائل میکند. با بیحجابی هویت زنانگی، متانت و شرافت از زن گرفته شد. زنان در غرب اگر خواهان همسر و فرزند و تشکیل زندگی خانوادگی باشند، عقبافتاده تلقی میشوند.
- عفت و حجاب عامل غرور، استقلال و احترام: توجه بیش از حد زن به جسم و ظاهر خویش و غفلت از خود واقعی و حقیقی را میتوان یکی از آثار بیحجابی دانست. زنان و دختران غرب، احساس میکنند با حجاب و پاکدامنی است که میتوانند ارزش از دست رفته خود را مجدداً بهدست بیاورند و تعامل خود را صرفاً از تعامل جنسی به تعامل انسانی تبدیل نمایند. شلیت میگوید: داشتن حجاب نشانه استقلال یک زن است. زن با پوشاندن سر و بدن خود در واقع کالایی را که در دنیای غرب تا این حد کمارزش شده است، تحت مهار خود در میآورد.
- حجاب عامل حفظ جذابیت زن: حریم خصوصی، یکی از حقوق اولیه انسانهاست. اهتمام به حفظ این حریم را میتوان در سنت ادیان هم مشاهده نمود. جسم زن، هم یک حرم مقدس است و هم هسته محوری و تقدس فضای خانه که حجاب و عفت و شرافت و شرم حریم خصوصی را به وجود میآورد. چارلی چاپلین که همه ما او را به طنزپرداز میشناسیم در نامهای به دخترش مینویسد: شرافت و عفت ایجاب میکند که پوشیده در صحنه نمایش حاضر شود. هیچ کس و هیچ چیز دیگر را دراین جهان نمیتوان یافت که شایسته این باشد که دختری حتی ناخن پای خود را به خاطر آن عریان کند.
- تاثیر مثبت حجاب و پاکدامنی در زیبایی: اگرچه حجاب، باعث زیبایی درونی و وارستگی باطنی انسان است، اما در زیبایی بیرونی و عینی نیز تاثیر مثبت مستقیم دارد. برای تبیین چگونگی تاثیر پاکدامنی در زیبایی، جان جاکوب در کتاب پروژه بدن، با بررسی یادداشتهای روزانه دختران جوان به این نتیجه میرسد که دختران امروز نسبت به دختران صد سال پیش، نگرانی بسیار بیشتری نسبت به ظاهر خود دارند. به طور مثال از خاطرات یک دختر در سال ۱۸۹۰ نوشته شده، چنین برمیآید که وی تصمیم گرفته است در سال جدید پیش از صحبت کردن فکر کند، در رفتار و گفتار خویشتندار باشد، کرامت نفس داشته باشد؛ در حالی که در خاطراتی حدود سال ۱۹۹۰ آمده است: سعی میکنم خود را از هر طریق ممکن بهتر کنم: وزنم را کم کنم، لنزهای جدید بگیرم، آرایش موی جدید و… .
این یک خطاست. مطابق کدام قاعده و منطق، زن باید تمام تلاش خود را برای جلب توجه مردان کند؟ و آیا این موارد و تلاش، واقعاً مردان را به احترام به شخصیت زن وا میدارد؟ حقیقتا اگر عطوفت، مهربانی، متانت و وقار از زن حذف شود، از زنانگی چه چیزی باقی خواهد ماند؟
پژوهشگران دانشگاه ولسلی دریافتهاند که حدود ۴۰ درصد دختران، به خاطر پوشش نامناسب هر روز و ۲۹ درصد هفتگی در انظار عمومی مورد تعرض واقع میشوند. بیشتر دختران حتی برای تنها قدم زدن در خیایان احساس امنیت نمیکنند؛ بنابراین برای حفظ جان خود از وسایل دفاعی از قبیل اسپریهای بیهوشکننده و سلاحهای سرد استفاده میکنند. در یک گزارش از وضعیت زنان آمریکایی آمده است: در آمریکا در زمستان که مردم مجبورند جهت سردی هوا خود را پوشانده و پوشش بیشتری داشته باشند، تجاوز به عنف کمتر میشود و در تابستان تجاوز به عنف و حتی پیرزنها و راهبهها افزایش مییابد؛ بنابراین هرچقدر زنان و دختران پاکدامنتر و عفیفتر باشند، امنیت اجتماعی آنان کمتر از سوی مردان تهدید خواهد شد.
راههای تقویت عفاف و حجاب
- بدحجابی، قطعاً تبعات ناگواری به دنبال دارد؛ همچون ضرر به اخلاق، عقل، دین و اجتماع. راه گریز از این زیانها، روی آوردن به عفت، ازدواج مشروع، آگاه کردن جوانان از مفاسد بیبند و باری و تربیت شرافتمندانه آنها در دوران کودکی است.
- تبیین کارکردهای عفاف و حجاب، یکی از راههای نهادینه کردن عفاف و حجاب در جامعه است که رعایت ارزشهای اخلاق جنسی را به دنبال دارد.
کارکردهای عفاف و حجاب
۱) بالا بردن ارزش زن: عفاف و پوشش تدبیری است که خود زن با یک نوع الهام برای گرانبها کردن خود و حفظ موقعیت خود در برابر مرد به کار برده است؛ بنابراین حریم نگه داشتن زن میان خود و مرد، یکی از مسائلی است که زن برای حفظ مقام و موقعیت خود در برابر مرد استفاده کرده است و در این رابطه، هر اندازه متینترو باوقارتر حرکت کند، بر احترامش افزوده میشود.
۲) بالا بردن بهداشت روانی افراد و جامعه: محدود شدن روابط غریزی زن و مرد در کانون خانواده، محیط اجتماع را از تحریکات و بلوغ زودرس و روابط نامشروع و در نتیجه به وجود آمدن مشکلات روحی و روانی افراد و بهداشت روانی جامعه را بالا میبرد.
۳) عشقهای پاک: عفت و پاکدامنی، حجاب و پوشش، خویشتنداری و دور از دسترس بودن زن، عامل مهمی در پیدایش عشقهای پاک و عمیق است. اما محیطهای آزاد مانع پیدایش چنین عشقهایی است. در اینگونه محیطها، زن به حالت ابتذال درمیآید و ابزاری بیش نیست.
وندی شیت میگوید: اکنون زمان آن رسیده که به فرهنگ پاکدامنی روی آوریم. دیگر در مسیر بیعفتی به پایان خط رسیدهایم و چارهای جز بازگشت نداریم. مجله تایم از موج عظیم تقاضا برای لباسهای پوشیده، سخن به میان میآورد که سال به سال درحال افزایش است. در غرب، مسأله حجاب و پوشش به حدود ۱۵۰۰ سال قبل از تولد مسیح برمیگردد.
آثار و آسیبهای بدحجابی
۱) گسترش فساد و تباهی
در جامعهای که حجاب ، متانت ، عفت و حیا ، ارزش تلقی میشود، زن پایههای این ارزش را از رفتار و کردار خود، به بینش و باور خویش سرایت میدهد و از طرفی، نهتنها زنان دیگر، بلکه مردان را نیز به ارزشهای جامعه متوجه میسازد و جامعه را به سلامت و ارزشهای واقعی سوق میدهد. اما اگر زن، روشها و منشهای خود را تغییر دهد و به خودنمایی و آرایشهای ظاهری بپردازد، ارزشهایی چون حجاب و حیا و وقار را خدشهدار میکند و خود و اجتماع را به تباهی و فساد و بالاخره به ضدارزشها میکشاند.
زمانی این سؤال مطرح بود که براساس روایات، در آخرالزمان، زنان پوشیده، ولی برهنهاند. این پارادوکس را چگونه میشود حل کرد؟
امیرالمؤمنین علی علیه السّلام میفرماید:
«یَظْهَرُ فِی آخِرِ الزَّمانِ وَ هُوَ شَرُّ الاَْزْمَنْهِ نِسْوَهٌ کاشِفاتٌ عارِیاتٌ مُتَبَرِّجاتٌ مِنَ الدِّین خارجاتٌ فِی الْفِتَنِ داخِلاتٌ مائِلاتٌ اِلی الشَّهَواتِ وَ مُسْرِعاتٌ و اِلَی اللَّذّاتِ مُسْتَحِلاّتُ المُحَرَّمات وَ فی جَهَنَّمَ خالِداتٌ»؛ در آخرالزمان که بدترین زمانهاست، زنانی هستند که پوشیده، اما برهنهاند و از خانه با خودآرایی بیرون میآیند. اینان از دین بیرون رفتهاند و در فتنهها وارد شده و حرامها را حلال میدانند و در دوزخ به عذاب ابدی گرفتارند.»
۲) افت تحصیلی و آموزشی
فرهنگ هر جامعهای، به آموزشهای آن بستگی دارد. هر قدر آموزشها از غنای بیشتری برخوردار باشد، فرهنگ آن جامعه بالاتر خواهد بود. نخبگان و فرهیختگان، در پرتو تحصیلات شناخته میشوند. جامعهای که دانشمندان آن بیشتر باشد، معمولاً از تمدن بالاتری برخوردار است و پویایی در تمامی زمینههای فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و نظامیی کاملاً مشاهده میشود. خلاصه، پیشرفت هر جامعهای در گرو آموزش آن است.
دختران و پسران اگر در کنار تحصیل، دلمشغولیهای دیگری داشته باشند، از تحصیل باز میمانند و وقت زیادی از فرصتهای مطالعاتی و تحصیلی آنان بههدر میرود. بسیاری از مشاوران، از صحبتهای دختران و پسران جوان درباره مدهای روز و آرایشهای جدید گلهمند هستند. نمیخواهیم بگوییم دختران و پسران باید در دانشگاهها کاملاً از هم جدا باشند و دیواری بین آنها کشیده شود. اگر اینها فضای آموزشی را رعایت کنند و محیط را محیط درس بدانند و از آن چه برازنده فضای آموزشی نیست، پرهیز کنند، بسیار تحسین برانگیز خواهد بود. به گفته مربیان تربیتی، در مدارسی که دختر و پسر با هم درس میخوانند، کم کاری، عقبافتادگی و بیمسئولیتی به خوبی مشاهده شده است؛ زیرا دختران در چنین محیطی، با بدحجابی، توجه دیگران را به خود جلب میکنند و تمرکز ذهنی و روحی را از آنان میگیرند و باعث افت تحصیلی آنان میشوند و خود نیز دیگر حوصله درس خواندن ندارند و تمام حواسشان به لباس و نوع پوشش است. روح مطالعه و تحقیق در آنها خاموش میشود و افت تحصیلی پیدا میکنند.(چندی پیش در خبری آمده بود که بررسی های برخی محققان در غرب نشان داده که تفکیک جنسیتی در فضای تحصیلی، سبب پیشرفت درسی محصلین می باشد.)
۳) ایجاد ناامنی و سلب آرامش
آرامش و امنیت والاترین نعمتی است که خداوند به جامعه عنایت میفرماید و میتوان گفت، اگر جامعهای فاقد آن باشد به یک معنا، هیچ چیز ندارد و با وجود امنیت، همه چیز دارد. سلامت جسمیو روحیـروانی جامعه در سایه امنیت حفظ میشود و خلاقیت و نوآوری بروز میکند. زنان بدحجاب نمیدانند که چه ضربههای جبران ناپذیر خانمانبراندازی بر پیکره جامعه وارد میسازند.
در جامعهای که بدحجابی رواج پیدا کند، چشم و همچشمیها و ارائه هر چه بهتر زینتآرایی، تمامینخواهد داشت و زنان سعی میکنند تا چشمان بیشتری را متوجه خود سازند و در معرض دید همگان قرار گیرند و این امر تمامینخواهد داشت تا جایی که تمام افراد جامعه را آلوده سازد. در نتیجه، ناامنی، نه تنها دامان خود بدحجاب را میگیرد، بلکه خیلی سریع به اجتماع سرایت میکند و جامعه را از فعالیتهای سالم بازمیدارد.
نتیجه: اسلام اصولا به پیشگیری معتقدتر است تا مداوا. به همین دلیل با طرح سلسله اصولی، انسان را از قرار گرفتن در برابر خطر و گناه بازمیدارد. قطعاً مردان با زنان پوشیده برخوردی همراه با احترام و تکریمی قلبی دارند. اصولا مردها قدرت نگاه به چهره زنان پوشیده را ندارند؛ زیرا حجاب اسلامی نگاهشکن است. بیحجابی، ارزشهای واقعی زن را تحتالشعاع ظواهر جسمیاش قرار میدهد و او را فدای طمعها میکند. برتری شخصیت زن دراین است که دارای کمال همسری، کمال مادری و کمال اجتماعی باشد. زنی که بهلحاظ همسری، ناقص و بهلحاظ مادری، ناتوان و بهلحاظ اجتماعی، بازیچه است، از برتری شخصیت بیبهره است.
پرتال فرهنگی راسخون
منابع:
کتاب مقدس.
علی غلامی، مسأله حجاب در غرب، نشر دانشگاه امام صادق (علیه السّلام)، تهران، ۱۳۹۱٫
جوادی آملی، زن در آیینه جلال و جمال، نشر اسراء، قم، ۱۳۷۸٫
مرتضی مطهری، مسأله حجاب.
زهره سادات موسوی، عفاف و حجاب در ادیان الاهی، نشر موسسه فرهنگی زیتون سبز، تهران، ۱۳۹۰٫
علی محمدی، حجاب در ادیان الاهی، نشر نورگستر، قم، ۱۳۸۰٫
پایگاه اطّلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام
بازدیدها: 146