حسن ظن به خداوند | حکایتی از حضرت آیه الله العظمی بروجردی قدس سره الشریف
پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام؛مرحوم آیت الله العظمی آقا بروجردی زنده بود آماده بود قم – این قصه رو برای من ، مرحوم حاج احمد مصطفی (خدارحمتش کنه) اینجا از معمومین بود و مرد چیز فهمی هم بود، ایشان برای من نقل کردند، گفتند: حاج آقا آمده بود قم ، من رفته بودم قم نزدیک آخر ماه بود نزدیک این بود که به طلبه ها حقوق بدهیم. گفت پول ندارم حقوق طلاب رو بدم ، گفت من به آیت الله العظمی آقای بروجردی گفتم آقا فلان تاجر خیلی به شما ارادت دارن اجازه بدین من بهش تلفن کنم ۱۰۰ هزار تومان به شما قرض بده ، شما حقوق طلاب رو بدین بعدش می رسونیم دستش. فرمود وقتی اینو گفتم آقای بروجردی بعضی از مسائل رو فکر میکرد بعد جواب میداد . دیدم این پیر مرد سرش خم شد در گریبانش ! یک دقیقه دو دقیقه دودقیقه و نیم فکر کرد …
برای شنیدن کامل این حکایت کلیپ زیر را مشاهده و دریافت نمائید :
بازدیدها: 0