مداح اهل بیت با اشاره به اینکه مداحی امروز از هنر بودن دور شده است گفت: «مداحان امروز با مداحی درگیر نیستند. فقط میخوانند که فالوورشان بالا برود! ما که ادعا میکنیم نوکر امام حسین هستیم باید سیدالشهدا را معرفی کنیم یا خودمان را؟»
حنیف طاهری و نقد های آن به جامعه مداحی
پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام؛ در دفتر پربرگ ادبیات ایران فصل مهم و باارزشی به نام هیئت، عزاداری و ادبیات آیینی است. اشعار آیینی و بر اساس آنها آواها و نوحهها در زندگی مردم نقش پررنگی دارند. ابیات و آواهایی که واسطه پیوند مردم با ائمه معصومین هستند. به یک معنا شعر مداح، رابطی است میان امت و امام و به همین دلیل انتظاراتی که ازآن میرود ورای دیگر اشعار است. امروز در عرصه مدیحه و مرثیهسرایی، با سبکهای گوناگونی مواجهیم که بعضا در حد شان حضرات معصومین علیهم السلام نیستند. درباره سبک در مداحی، نقش هیئت در مسائل مرتبط با دین و جامعه با حنیف طاهری مداح و پژوهشگر حوزه مداحی گفتگویی کردیم که مشروح بخش دوم آن را میخوانید:
شما در جایی مثال زدید که اشعاری، چون «حسین سرباز ره دین بود» برای زمان خودشان مناسب بوده و اثرگذار بودهاند، استنباط از این جمله شاید این است که هیئت باید نسبت به مسائل جامعه موضع و کارکردی داشته باشد، نظر شما در این خصوص چیست؟
عریانگویی، نشاندهنده عدم هنر شاعر در شعر گفتن است. ما نیاز نیست حتما خیلی مستقیم مسائل را مطرح کنیم، این اصلا کار هیئت نیست. هیئت باید انسانسازی کند و سرنخ بدهد به مخاطب. مثل اتفاقی که در دانشگاه میافتد. در دانشگاه استاد که همه مسائل را مستقیم به دانشجو نمیگوید. برای مثال آقای برقعی شعری گفته است: علی خلیفه شود پیر مرد بیغوله/ یکی است در نظرش با حسن که فرزند است! این شعر سیاسی نیست؟ سیاسی است، زیبایی شعری هم دارد، اما عریان نیست. ما باید به جایی برسیم که این نوع شعرخوانیها گسترش پیدا کند.
نکته بعدی این است که مثلا شما میخواهی در مذمت این مسئولینی که حق مردم را میخوردند و ظلم میکنند چیزی بگویی. چه طور میگویی؟ میشود خیلی زیبا و زیرکانه این حرف را زد. پروین اعتصامی خیلی خوب این کار را کرده است، میگوید: آن پارسا که ده خرد و ملک رهزن / آن پادشاه که مال رعیت خورد گداست! ما این گنجینه را داریم کسی استفاده نمیکند.
اگر از شما بپرسند مهمترین نقدهایی که به هیئت وارد است را بیان کنید، چه مواردی را ذکر میکنید؟
من اصلا به عنوان اولین مطلب میگویم که اولین نقد را به من و جلسهای که داریم انجام بدهید. نقد کردن خیلی مهم است، اصلا وقتی شما من را نقد کنی، کسی که پیشرفت میکند من هستم، چرا باید از این نقد ناراحت بشوم؟
در سطح کلی چیزی که به ذهنم میرسد این است که من در کلیت کار معتقدم کسی که بخواهد هر کاری را شروع کند، باید در آن زمینه تخصص داشته باشد. اگر معرفت و شناخت به کارش نداشته باشد، در هر جایگاهی که باشد آدم خیلی خطرناکی است و خواسته یا ناخواسته دارد به آن جایگاهی که اشغال کرده خیانت میکند و این خیانت بیتقوایی است. اولین مرحله تقوا همین است که شما ببینی نسبت به آن جایی که هستی، معرفت و شناخت داری یا نه؟
وقتی نه صدای خوبی داری، البته من به صدای خوب اعتقادی ندارم، نه فن را بلدی، نه شعر میدانی چیست اما مداحی میکنی تقوا به چه معناست؟ عمر و عاص نامهای برای حضرت علی علیه السلام نوشت که در انتهایش یک بیت شعر بود، حضرت زمانی که میخواستند جواب نامه را بدهند فرمودند برای آن یک بیت شعر بدهید فلانی که شاعر متبحری است یک بیت شعر بگوید! این معنایش تقواست.
وقتی من هنوز به این درک نرسیدم که باید در برابر وقتی که از مردم میگیرم پاسخ بدهم، بی جا کردم مداح شدم! من از کسانی که میآیند و میپرسند که میخواهم مداح شوم میپرسم: چه قدر از خوابت زدهای؟ آیا مثل بقیه میخوابی؟ این نوع نگاه به مداحی امروز یه رویایی شده است که حرف زدن از آن خیلی عجیب است اما من این طوری بزرگ شدم. در بحث مداحی چه قدر بی خوابی میکشی؟ مثل بقیه مردم میخوابی و بیدار میشوی؟ تفریحاتت همان است؟ همانقدر خوش میگذرانی؟ همانقدر مسافرت میروی؟ من منظورم این نیست که اینها را کنار بگذاریم! نه منظورم این است که این کار سختیهای خودش را دارد.
ما فکر میکنیم رئیس جمهور خیلی کارش مهم است ولی کار مداح نه! هرکس در هرجایگاهی که هست کار مهمی را دارد انجام میدهد، این همه شهید در زمان دفاع مقدس از کجا تربیت شدند؟ از همین هیئات دیگر! این همه شهید امروز در عرصه دفاع از حرم دادیم! اینها از کجا تربیت شدند؟ از هیئات! پس هیئت اتفاقا خیلی جای مهمی است و مداح هم خیلی باید بر کارش مسلط باشد.
من شب شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها میخواستم شعری حفظ کنم که نرسیده بودم. شب شهادت خسته از هیئت آمدم و ظهرش جلسه داشتم باید میخوابیدم که حنجرهام آماده شود و بدنم آرام بگیرد، یک لحظه به خودم گفتم: پاشو شعر را حفظ کن! حق نداری بخوابی! بی جاکردی مسئولیت قبول کردهای! این بندههای خدا مطلب میخواهند بشنوند نمیخواهند چیزهای تکراری را برایشان بخوانی.
ما نگاهمان به مداحی نگاه درستی نیست. اگر این نگاه درست نشود این رویه ادامه دارد که شما برای من یک سبک میفرستی، من ده بار گوش میکنم و در هیئت میخوانم. البته که امروز متاسفانه مداحی همینطور شده و از آن هنر بودن دور شده است.
مداحان امروز با مداحی درگیر نیستند. فقط میخوانند که فالوورشان بالا برود! ما که ادعا میکنیم نوکر امام حسین هستیم باید سیدالشهدا را معرفی کنیم یا خودمان را؟ این اینستاگرام زندگیهای ما را اساسا عوض کرده است.
مداحی باید به آن سمت برود که شناخت بیشتر شود. وقتی نشناختید خطرناک و جاهل هستید. وقتی شناخت نباشد مداح برای فضای مداحی خیلی خطرناک است! ولی آقایانی که دارید کار اصیل انجام میدهید هیچ وقت دلسرد نشوید و کارتان را بکنید. سید الشهدا میبیند. بنده که این حرف را میزنم گوشه رینگ نیستم، یک آدم ضعیف و هیئت ضعیف نیستم، هیئتم الحمدالله به لطف امام حسین علیه السلام مردم میآیند و لطف دارند. البته که به خاطر من نیست به خاطر سید الشهداست. یعنی آدم ضعیف اینجا نیست. میشود کار اصیل بکنید. سید الشهدا خودش جلوه میدهد خسته نشوید.
مداح وقتی نمیداند چه کار کند؟ دری وری و چرت و پرت میخواند! او نه جایگاه خودش را میشناسد، نه شعری که میخواند را. این اشعاری که برای حضرت زهرا سلام الله علیها و امیرالمومنین علیه السلام میخوانند، العیاذ بالله با پیرزن و پیرمرد سر کوچه فرقی ندارند. اهل بیت از دید اینها اصلا یک موجود زمینی هستند.
من این جمله را خطاب به مستمعین میگویم: مداح از دل شماست. اگر گوشش را نگیرید هر کاری دلش میخواهد میکند و شما را هر طور بخواهد میرقصاند! نگذارید اینطور بشود. یک جریانی راه بیفتد که این اتفاق نیفتد!
من حسادت نمیکنم ان شالله همه مداحان عزیز از اینکه هست پرآوازهتر شوند. بحث این نیست اما سازمان تبلیغات اگر متولی است باید یک فکری بکند. متولی هیئت کیست؟ سازمان تبلیغات است؟ پس چرا کاری نمیکند؟ چرا ملاک ورود این نهادها فالوور مداحان است؟ منظورم این نیست که بیایید مدال بیندازید به گردن مداحان! اصلا اشتباه نکنید! اصلا نمیخواهد از کسی تعریف کنید فقط جلوی انحراف را بگیرید. اگر واقعا وضع مداحی در انحراف است سازمان تبلیغات بگوید آقای فلانی ما نهادی داریم اینجا و طبق نظرات کارشناسی شما در خواندنتان منحرف هستید، اشعارتان سخیف است، بیا اینجا و جواب بده چرا این شعر را خواندی؟
برای سیدالشهدا و این دستگاه مظلوم بمیرم. صبح تا شب در کل ایران در هیئات دارد بیحرمتیها میشود به دستگاه سید الشهدا از طریق خود مداحان، اشعار سخیفی که رواج پیدا کرده، خیانت به دستگاه اهل بیت است. یک بیتی هست که با آن حالم یک جور دیگری میشود: «جانش هوای بارگه کبریا نمود» مداحان بیایند و این اشعار را بخوانند. لازم نیست شاعر بگوید امام حسین این طوری بوده، این اشعار و این گنجینه به شدت غنی است.
امروز این اشعار خوانده نمیشوند و جایشان را اشعار سطحی گرفته است. الان روحانیون دادگاه ویژه دارند، در مداحی یک نفر نیست که بگوید: چرا این را خواندی؟ بزرگتری هم شاید نباشد و هر کسی حرفش را گوش کند. آقای انسانی برای این موضوع به شدت جنگید. من یک بخشیش را شاهد بودم. خدا بیامرزد حاج محسن عسگری را. هروقت کسی شعر ناصحیحی میخواند به او جدا تذکر میداد.
متناسب با این ایام که شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را پیش رو داریم، به نظر شما چه قدر جایگاه زن از نگاه اسلام، چقدر ابعاد گوناگون شخصیتی حضرت فاطمه سلام الله در هیئات ما امروز تبیین میشود و به آن پرداخته میشود؟
این بحث به شدت مهم است. حضرت آقا پیش بارها در این مورد و نقش زن در خانواده با مداحان صحبت کردهاند. زن تربیت میکند خانه را! همه ما ماحاصل تربیت مادرانمان هستیم همانطور که از قدیم میگفتند هر که هرچه دارد از پر قنداق است. واقعا این طوری است. مادر مهر و عاطفه است. تربیت با محبت صورت میگیرد و این مهر و عاطفه توسط زن در خانه صورت میگیرد.
واقعیت این است که ما نتوانستیم حضرت زهرا سلام الله علیها را الگو برای جهان بکنیم، یا حتی برای همه مسلمانان. خواهش میکنم کتابهای اهل تسنن که در مورد حضرت زهرا سلام الله علیها صحبت کردند و وهابیت ملعون که در مورد حضرت زهرا سلام الله علیها کتابی پارسال چاپ کردهاند را ببینید که چه طور از او تعریف میکنند. در یکی از این کتابها میگفت هر روز حضرت زهرا با امیرالمومنین علیه السلام دعوا میکرد و میآمدند پیش پیامبر، پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) میگفتتند: با علی بساز خدا بهت اجر میدهد! این تعریف در جامعه اسلامی از حضرت زهرا سلام الله علیها صورت میگیرد! ما حتی در جامعه خودمان ما خیلی کم کاریم، مخصوصا در مورد حضرت زهرا سلام الله علیها خیلی کم کاریم!
ببینید حالا اگر شعر قوی باشد چقدر زیبا شخصیتسازی میکند: شه بانوی حجاز، ولی کار خانه را / با فضه کنیز شریک و برابر است. ما از حضرت زهرا سلام الله علیها چه اثری بیش از این میخواهیم بگیریم؟ اینها همهاش در گنجینه شیعی هست، فقط لازم است که دنبالش را بگیریم.
به عنوان آخرین سوال کمی در باب این سبک از روضهخوانی گفتگو کنیم، نظر شما در مورد روضههایی که به اصطلاح باز هست چیست؟
بودند دیو و دد همه سیراب و میمکید / خاتم ز قحط آب سلیمان کربلا!
این سنگینترین روضهای است که در ابیات محتشم شما میتوانید پیدا کنید. اساسا روضهخوانی خیلی حساسی دارد. نمیشود به همین سادگی هرچه به ذهنمان میآید را بخوانیم. این خیلی مهم است که ما حواسمان به این ظرایف در روضه خوانی باشد. هرچیزی را نگوییم. مرحوم کمپانی را نگاه کنید، ایشان مرجع تقلید بودند، یک جایی فرمودهاند: سینهای کز حقیقت مخزنالاسرار بود / کی سزاوار فشار آن در و دیوار بود؟ شما بروید ببینید ایشان به عنوان کسی که بر مقاتل و زبان عربی و تاریخ بیشتر از همه ما مسلط بودند، از این بالاتر شعر گفتهاند برای حضرت زهرا؟
اما امروز من به نظرم میرسد که شعرها صرفا به نثری که منظم شده است تبدیل شدهاند و شاعرانگیشان را از دست داده اند.