به نقل از خبرگزاری دفاع پرس؛ کتاب «یک نکته از هزاران» مشتمل بر خاطرات جمعی از سرداران و رزمندگان دفاع مقدس در غرب کشور است که توسط اداره کل حفظ آثار و نشر ارشهای دفاع مقدس استان کرمانشاه جمع آوری و تدوین شده است.
خاطره زیر برگرفته از این مجموعه و از خاطرات «ایرج مرادی» از پیشکسوتان دفاع مقدس استان کرمانشاه است.
اواخر سال ۱۳۶۰ در قلعهای خدمت میکردیم. برای امنیت بیشتر، بچهها ۲ نفره پست میدادند. یک شب حدود ساعت ۳:۳۰ از خواب بیدار شدم و رفتم تا سری به بچههای نگهبانی بزنم. دیدم هیچکس توی سنگر نیست. سریع برگشتم و همه را بیدار کردم و دستور آمادهباش دادم.
بعداً فهمیدم ضدّانقلاب آنها را فریب داده و با خود برده است. قصدشان این بود که بیایند بچهها را در خواب بکشند. خوشبختانه به نقشه شومشان نرسیدند و مدتی بعد آن ۲ نفر به دامان انقلاب برگشتند و از کرده خود پشیمان شدند.
بازدیدها: 0