خانواده ی مطلوب از دیدگاه امام خمینی
شاید بتوان گفت خانواده و اهمّیت آن در نظر امام خمینی رحمه الله، دارای جایگاهی کم نظیر بلکه بی نظیر است. ایشان به اهمّیت نقش خانواده و به زن به عنوان مهم ترین رکن و اساسی ترین ستون خانواده، در تربیت افراد جامعه نظر ویژه ای دارند تا جایی که خانواده را مانند مدرسه می دانند و می فرمایند: «خانواده شما باید مدرسه شما باشد.» و این مهم اتّفاق نخواهد افتاد مگر با همّت زن و داشتن نظر رفیع به جایگاه خانواده.
خانواده با توجّه به ماهیت و موقعیت اجتماعی آن و نقشی که می تواند در قوام و دوام و سلامت جامعه بازی کند، از دیرباز و همزاد تشکیل اولین اجتماعات بشری مورد توجّه و اهمّیت قرار گرفته و همواره در کانون توجِّه مصلحین و مأموریتی اساسی برای پاسداران واقعی تعالی جامعه و سلامت سرنوشت انسان ها، یعنی انبیای الهی که عمده ترین وظیفه ی آنها انسان سازی است، قرار داشته است. در رأس این همه احکام و دستورات دین مبین اسلام است که ضمن قداست بخشی و ارزشگذاری معنوی ویژه برای نهاد خانواده و بنیان های تشکیل آن و تعریف و تعیین شامل ترین و ریزترین دستورات، مباحث گسترده کاربردی را در این راستا ترسیم کرده است.
تعابیر و سفارشاتی که در باب انتخاب همسر و امر ازدواج به عنوان اوّلین سنگ بنای تشکیل عائله و شکل گیری خانواده آورده شده است، بیانگر آن است که این امر از نگاه اسلام امری مؤکّد و مقدّس و بسیار اساسی است و طبیعی است که نگاه امام خمینی قدّس الله نفسه الزّکیّه که خود عالمی اسلامی است و دین را در جامعیت آن، به عنوان حقیقی ترین برنامه زندگی فردی و اجتماعی و پاسخگوی همه نیازهای غریزی و فطری انسان ها چه به صورت دنیوی و چه اخروی باور دارد، به این مسأله همان نگاه دین باشد. نمونه زیر مصداقی است از برنامه ی شرع برای شکل گیری شالوده یک خانواده از دیدگاه امام خمینی رحمه الله؛
پی ریزی اسلام برای نهاد خانواده
«اسلام از قبل از تولد انسان شالوده حیات فردی را ریخته است تا آن وقت که در عائله زندگی می کند، شالوده اجتماع عائله ای را ریخته است و تکلیف معین فرموده است تا آن وقت که در تعلیم وارد می شود، تا آن وقت که در اجتماع وارد می شود، تا آن وقت که روابطش با سایر ممالک و سایر دوَل و سایر ملل هست. تمام اینها برنامه دارد، تمام اینها تکلیف دارد در شرع مطهر.» (صحیفه امام، ج ۲، ص۳۱)
واضح است که شالوده حیات اجتماعی با امر ازدواج پی ریزی می شود که آن هم گرچه در وجهی همانند همه مخلوقات که جفت آفریده شده و تمایل به جفت در نهاد آنها نهاده شده است و در آدمی هم، اما به آن جنبه ارزشی هم داده شده است تا استحکام اساس خانواده را در بر داشته باشد و همچنین برای بقاء و دوام نسل وظیفه خطیر خود را به انجام برساند. در این جهت دستوراتی همه جانبه صادر شده است که مواردی از آن، اینچنین مورد اشاره حضرت امام قرار گرفته است که البته نکات کلیدی را بیان می کند: «اسلام قبل از اینکه ازدواج بشود بین دو نفر، به او می گوید چه جور آدمی انتخاب کن؛ به او می گوید چه جور شوهری انتخاب کن. چه جورش را آنجا می گوید. چرا؟ برای اینکه این شوهر و زن مبدأ یک فرد است یا فردها، اسلام می خواهد این فرد را که به جامعه می خواهد تحویل بدهد صالح تحویل بدهد. قبل از اینکه اینها ازدواج کنند زن چه جور باید باشد، شوهر چه جور باید باشد، اخلاقش چه باشد، اعمالش چه باشد، او اخلاقش چه باشد، اعمالش؛ در چه خانواده ای تربیت شده باشد. بعد از اینکه ازدواج شد چه جور معامله کنند این دو نفر با هم؛ بعد از آنکه برای حمل پیدا شدند چه آدابی هست؛ برای زمان حمل چه آدابی هست، برای زاییدن چه آدابی هست، برای بچه داری چه آدابی هست. همه اینها برای این است که این موجودی که می خواهد از این دو موجود حاصل بشود، این یک موجود صالح در این جمعیت پیدا بشود تا صلاحیت در همه عالَم پیدا بشود.
اسلام انسان می خواهد درست کند و از قبل از اینکه ازدواج بشود شروع کرده است؛ از آنجا شروع کرده است، دستور داده است که چه کن، چه کن، چه کن؛ تا آنجایی که بچه به دنیا آمده؛ زمان شیر خوردن باید چه بکند، بعد در دامن پدر و مادر باید با این چه جور عمل بکنند، بعد در این مکتبخانه های کوچک- در این دبستانها- چه باید بکنند بعد در دبیرستانها، و معلمها چه جور اشخاصی باید باشند، مربی اطفال چه اشخاصی باید باشند. بعد که رسید به آنجایی که مستقل شد، خودش با خودش سر و کار دارد که چه جور باید باشی، چه اعمالی باید بکنی، چه اعمالی باید نکنی. این برای این است که می خواهد یک افرادی در یک جامعه ای پیدا بشوند همه صالح باشند، صحیح باشند. اگر آنکه اسلام می خواست می شد- خوب یک مقدار شده یک مقدار نشده، بیشتر آن نشده- اگر آنی که اسلام می خواست می شد، نه دزدی تو کار بود نه خیانت تو کار بود، هیچ یک از این چیزهایی که هست حالا نبود، هیچ کس تعدی به دیگری نمی کرد. ما می خواهیم که یک همچو مطالبی پیدا بشود.» (صحیفه امام، ج ۵، ص۳۲۷ و ۳۲۸ )
ملاحظه می شود که مطابق نظر امام خمینی قدّس سرّه الشّریف در اسلام برای تشکیل خانواده ی مطلوب، اوّلین مسأله، تأکید بر امر ازدواج است که در آن هدف ها و منظورهای چندی مدّنظر است. از جمله:
_ انتخاب همسر(چه مرد و چه زن). دقّت در این مسأله و انتخاب مناسب، ضامن بقای خانواده و ماندگاری و استحکام شالوده تشکیل عائله و خانواده است و آسیب پذیری آن را در هر دوره و زمانی فرو خواهد کاست.
_ در این انتخاب باید توجّه شود که هر کدام از طرفین چه فردی فی نفسه و چه در مقایسه با یکدیگر از چه ویژگی هایی برخوردار باشند؛ اخلاقش، اعمالش، وضعیت فرهنگی و خانوادگی او چه باشد تا تناسب معقولی برای تشکیل یک خانواده مطلوب رقم زده شود.
_ مرحله بعد از ازدواج و روابط متقابل طرفین و سلوک هر یک در زندگی مشترک و سایر مراحل از انعقاد نطفه گرفته تا دوران حمل، چه رفتاری و چه خورد و خوراکی و موقع وضع حمل و بعد از آن بچه داری که همه و همه از منظر امام خمینی مقدمه تولد یک انسان و سپس در خدمت پرورش فردی است که باید “صالح در این جمعیت پیدا بشود تا صلاحیت در همه عالَم پیدا بشود” و این که خود محصول یک خانواده مطلوب است، واضح است که چه امر مهم و تعیین کننده ای در سلامت زندگی انسانها است.
دقّت در نظرات حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه و نیز سیره ی عملی آن بزرگوار راهنمای دریافت نکات ارزنده و کلیدی در وظایف و کارکردهای یک خانواده مطلوب و نتایج حاصل از آن است که جهت رعایت اختصار به پاره ای از آن اشاره می شود و اضافه می نماید که هرکدام و به ویژه جنبه های عملی به علت سهولت کاربرد آن، راهگشای معضلاتی خواهد بود و در مراعات جمع آن، نهایت مطلوب برای تعریف عملی یک خانواده مطلوب حاصل خواهد شد.
رعایت دستورات شرعی و ارزشی و به ویژه توجه به عوامل مؤثّر بر تربیت انسان از این زاویه دید، و در کنار آن ارزشگذاری هم به نهاد خانواده و هم به اعضای خانواده(ولایت فقیه، ص :۲۹ و صحیفه امام، ج۶، ص:۲۰۰ _۲۰۱ و … ) و بر همین مبنا حسن سلوک با یکدیگر در جمع خانواده (صحیفه امام، ج۴، ص: ۴۵۰ و۴۵۱، ج۵، ص: ۳۲۷ و ۳۲۸ و … ) و تربیت انسان اخلاق مدار البته مطابق تعریف دین، انسان صالح، انسان عادل، انسان اجتماعی، انسان مهذّب، انسان سلحشور و در عین خیرخواه نوع بشر و بسیاری خوبی های دیگر. (نگاه کنید: ۱_ کتاب «جایگاه زن در اندیشه امام خمینی» تبیان دفتر هشتم. ۲_ کتاب هم نفس بهار. )
در بعد عملی و بر اساس خاطرات نقل شده از حضرت امام در خانواده مطلوب آن بزرگوار این شیوه های رفتاری ملاک کار و نوعی دستورالعمل کاربردی بوده است: گفتگو و مشاوره و دریافت نظرات یکدیگر، مودت و دوستی و عشق و علاقه و مهمتر از این، ابراز و بر زبان آوردن آن، برای یکدیگر زندگی کردن و دیدن زحمات دیگران و قدردانی قولی و عملی، داشتن روحیه و زبان تشکر، انتخاب ادبیات مناسب و به ویژه مثبت اندیشی در امور و رخدادهای روزمره، همکاری و معاضدت، حفظ احترام تک تک اعضا و به ویژه والدین و بالخصوص مادر در رفتار و گفتار، داشتن روحیه مدارا و زمینه سازی برای محیطی انباشته از آرامش و آسایش و پرهیز از جار و جنجال و کشمکش و دوری از ادبیات خشونت آمیز، برخوردهای منطقی و در عین حال صادقانه و صمیمانه و خوش محضری در عین توجه به فضائل و رذایل اخلاقی، پرهیز از ایجاد محدودیت های نا به جا و فراهم سازی زمینه رشد فردی و اجتماعی، تشویق و ترغیب به حساسیت ها نسبت به سرنوشت دیگران و حضور در فعالیت های اجتماعی، حاکم کردن فضائل بر گفتارها و رفتارها و روابط خانوادگی و ارتباط با دیگران و … و این همه در پرتو «عالم را محضر خدا دیدن.» (نگاه کنید: ۱_ کتاب برداشتهائی از سیره امام خمینی، جلد اول. ۲_ کتاب پدر مهربان. ۳_ کتاب هم نفس بهار.)
چند نکتۀ پایانی
۱_ گرچه امام خمینی قدّس الله نفسه الزکیّه به نقش هم پدر و هم مادر در تشکیل یک خانواده مطلوب و حساسیت نقش آن اشاره و بر آن تأکید دارند. (صحیفه امام، ج۱۵، ص: ۲۴۵ و … ) ولی شواهدی موجود است که بر اهمیت و خطیر بودن شغل و نقش مادری در این باب تأکید مضاعفی روا می دارند. به عنوان نمونه به دو مورد در زمینه اهمیت نقش والای زنان در جامعه اشاره می شود که خود گویای امر مورد اشاره است: « نقش زن در جامعه بالاتر از نقش مرد است؛ برای اینکه بانوان علاوه بر اینکه خودشان یک قشر فعّال در همه ابعاد هستند، قشرهای فعّال را در دامن خودشان تربیت می کنند. خدمت مادر به جامعه از خدمت معلّم بالاتر است، و از خدمت همه کس بالاتر است. و این امری است که انبیا می خواستند. می خواستند که بانوان قشری باشند که آنها تربیت کنند جامعه را، و شیر زنان و شیر مردانی به جامعه تقدیم کنند». (صحیفه امام، ج ۱۴، ص: ۱۹۷)
«دامن مادر، بزرگترین مدرسه ای است که بچه در آنجا تربیت می شود. آنچه که بچه از مادر می شنود غیر از آن چیزی است که از معلّم می شنود. بچه از مادر بهتر می شنود تا از معلّم. در دامن مادر بهتر تربیت می شود تا در جوار پدر؛ تا در جوار معلّم. [این ] یک وظیفه ی انسانی است، یک وظیفه ی الهی است، یک امر شریف است؛ انسان درست کردن است.» (صحیفه امام، ج ۹، ص: ۲۹۳ و ۲۹۴)
۲_ در مقایسه با مکتب های بشری و غیر الهی، حضرت امام خمینی فقط مأموریت مکاتب الهی را انسان سازی به تمام جوانب آن تعریف می کند و نقص عمده این مکتب ها را در ناتوانی آنها در این امر اساسی یاد آوری می نماید.
«اسلام در انسان این نظر را داشته است که آن زوجی که انتخاب می شود چه جور باشد تا از این زوج یک انسان صحیح پیدا بشود. آن زنی که انتخاب می کنی چه جور زنی باشد تا از این دو نفر زوجین یک انسان پیدا بشود؛ بعد هم به چه آدابی باید باشد. روی چه ادبی این ازدواج باید باشد، بعد هم در چه حالی باید تلقیح بشود و چه آدابی دارد، بعد هم در ایام حمل چه ادب هایی هست، بعد هم در ایام شیر دادن چه ادب هایی هست؛ همه اینها برای این است که این مکتب های توحیدی که بالاترینش اسلام است، آمده اند برای اینکه انسان درست کنند؛ نیامده اند که یک حیوانی منتها دارای ادراکاتی که حدود همان حیوانیت و همان مقصدهای حیوانی باشد، منتها یک قدری زیادتر،نیامده اند این را درست کنند؛ آمده اند انسان درست کنند.(صحیفه امام، ج ۸، ص: ۴۱۴)
و چنین است که بر خلاف آنچه در این مکتب ها بعضاً پنداشته می شود که: «انسان گرگ انسان است» (توماس هابز)، امام خمینی رحمه الله تعالی از خانواده مطلوب چنین ترسیمی ارائه می کنند:
«اسلام توی خانه تنهایی شما باشید با شما کار دارد؛ یعنی می گوید باید چه جور باشد. اخلاقت چه جور باشد؛ ادراکات عقلیت چه جور باشد؛ اعمالت، خودت با بچّه ات باید چه جور آدابی داشته باشی؛ بچّه با پدرش چه جور باشد؛ پدر با فرزندش چه باشد؛ بچّه با مادرش چطور باشد؛ مادر با فرزندش چطور باشد؛ برادر با برادرش چطور باشد؛ همه این عائله با هم چطور باشند؛ این عائله با عائله دیگر چطور باشند. تمام اینها را آداب دارد اسلام برایش و نظر دارد به آنها. راجع به اجتماع هم نظر دارد. مسائلی دارد که مربوط به همه بشر است؛ … یعنی نظر اسلام به این بوده است که بشر بسازد، تمام بشر را. … یعنی آمده است که همه بشر را به این صورتی که می خواهد درآورد، به یک صورت عادلانه درآورد. … می خواهد یک انسان عادل به تمام معنا که انسان باشد، هم عقلیتش عقلیتِ انسان باشد، هم نفسیتش نفسیتِ انسان باشد، هم ظاهرش ظاهرِ انسان و مؤدَّب به آداب انسانی باشد، می خواهد این مطلب را اجرا بکند.» (صحیفه امام، ج ۴، ص۴۵۰و ۴۵۱)
و در این صورت است که فرد تربیت شده در یک خانواده مطلوب، با فرهنگ و تربیت متعادل دوستدار همه انسان ها خواهد بود و آنگاه است که علی رغم پندار هابز، «اسلام انسان را محبّ آدم بار می آورد. به آدم عطوفت دارد.»(صحیفه امام، ج ۸، ص: ۸۲)
۳_ حرف آخر در رابطه با این نهاد دارای این موقعیت و با این خطیری مأموریت، آن است که ضرورت دارد دم به دم راهکار تحکیم بنیان آن جستجو و تقویت شود و خطرات و آسیب ها و آفات گوناگونی که سر راه آن می تواند قرار بگیرد _ که متأسّفانه چنین شده است و نتایج تخریبی و زیانبار آن را هم کم و بیش مشاهده می کنیم که خود البتّه اگر نه زنگ خطر که لااقلّ هشداری است برای چاره اندیشی _ را شناسائی و بر اساس اندیشه و عمل آن پیر فرزانه ی خدا خواه، راهکار درستی را پیش پای جامعه قرار دهیم.
پرتال فرهنگی راسخون
پایگاه اطّلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام
بازدیدها: 554