خدای شکر کننده و خدای شکر شونده
شکرهای ما، به کمک خدا انجام می شود. به عبارت دیگر، خدا خودش ما را در حالی قرار می دهد که دوست داریم شکرش کنیم و سپس خود اوست که در پاسخ شکر ما، نعمتها را می افزاید. به این فرمایش امیرالمۆمنین توجه کنید: هر که شکر اعطایش شود، از زیادی محروم نمی شود (1) معلوم می شود که شکر را هم خدا عطا می کند.
بنابراین جا دارد که خدایی را که اول و آخر شکر به دست اوست را نیز شاکر بدانیم و گاهی هم خدا را با اسم شکور- یعنی بسیار بسیار شکر کننده- صدا بزنیم همانگونه که خود در قرآن این نام را هم برای خود پسندیده است.
شکر معادل صبر است
در نگاه امیرالمۆمنین شکر و صبر از یک خانواده اند:
(خدا) روزی انسان ها را تعیین فرمود، گاهى كم و زمانى زیاد، و به تنگى و وسعت به گونه اى عادلانه تقسیم كرد تا هر كس را كه بخواهد با تنگى روزى یا وسعت آن بیازماید، و با شكر و صبر، غنى و فقیر را مورد آزمایش قرار دهد. پس روزى گسترده را با فقر و بیچارگى در آمیخت، و تندرستى را با حوادث دردناك پیوند داد، دوران شادى و سرور را با غصّه و اندوه نزدیك ساخت . (2)
شاکر، بهره بردار شکر خویش است
همانطور که در قرآن خوانده ایم، شکر باعث زیادی نعمت می شود لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزیدَنَّكُمْ (3)
امیرالمۆمنین هم درباره شکر فرموده اند: نمی شود خدا برای بنده ای راه شکر را باز کند اما راه زیادی نعمت را از او ببندد و مَا كَانَ اللَّهُ لِیَفْتَحَ عَلَى عَبْدٍ بَابَ الشُّكْرِ وَ یُغْلِقَ عَنْهُ بَابَ الزِّیَادَة (4)
بسیاری از نعمتها مرحله مرحله به ما می رسد
اشتباه است اگر خیال کنیم که همه نعمت همانی است که در آن حال به ما رسیده است زیرا بسیاری از نعمتها را خدا به صورت مرحله مرحله به ما می رساند و تکمیل شدن آن بستگی به رفتار ما دارد. مولای متقیان و پیشوای سپیدرویان عالم فرموده اند:
هر گاه حاشیه های نعمتها به شما برسد، با کم شکریتان باعث نشوید که بخشهای دورتر آن نعمتها از شما رانده شود.
إِذَا وَصَلَتْ إِلَیْكُمْ أَطْرَافُ النِّعَمِ فَلَا تُنَفِّرُوا أَقْصَاهَا بِقِلَّةِ الشُّكْرِ (5)
می آموزیم که شکرگزاری ما هم در زیاد شدن نعمتها اثر دارد و هم در تمام رسیدن آنها زیرا گاهی فقط گوشه ای از نعمتها را خدا به ما می رساند تا عملکرد ما را ببیند.
روش شکرگزاری
در آیه سیزدهم سوره سبأ می خوانیم که خدا به خاندان داوود اینگونه پیام می دهد: « اعْمَلُوا آلَ داوُدَ شُكْرا » نتیجه می گیریم شکر کردن کاری عملی است. از امام صادق علیه السلام هم می آموزیم که «الحمد لله» گفتن، شکر واقعی است (6) معلوم می شود که وقتی امام صادق علیه السلام «الحمد لله» می گوید، این حمد تنها لقلقه زبان نیست بلکه کاری است عملی که ایشان ظاهرا به وسیله زبان اما باطنا به وسیله مدیر قوای ذهنی خود انجام می دهند، زیرا شکر کردن یک عمل است.
شکر کردن به غیر از زبان، قوای ذهنی و نیز رفتاری فرد را به کار می گیرد. آنچه ما را در این معنا راهنمایی می کند دو فرمایش از علی علیه السلام و امام صادق علیهما السلام است :
شكر مۆمن در عمل او ظاهر می شود (7) – هر که نعمت خدا را با قلب خود بشناسد حق شکر را ادا کرده است (8)
نکته پایانی آن است که مقایسه خود با کسانی که از ما امکانات و یا توانمندی ها و ویژگی های مثبت کمتری دارند، ما را در مسیر شکر می اندازد. این درس را از یکی از نامه های امام علی علیه السلام می آموزیم که به حارث همذانی توصیه کرده اند: … أَكْثِرْ أَنْ تَنْظُرَ إِلَى مَنْ فُضِّلْتَ عَلَیْهِ فَإِنَّ ذَلِكَ مِنْ أَبْوَابِ الشُّكْر . (9)
حتی دیدن گرفتاریهای مردم وقتی ما را به یاد خوشی های خودمان بیندازد هم نوعی شکر است؛ البته همانگونه که پیامبر صلی الله علیه و آله به ما آموخته اند باید دقت کنیم طوری نگوییم که بشنوند و ناراحت شوند(10)
پی نوشتها
1. نهج البلاغه، ص494
2. نهج البلاغه، خطبه 91، ص131
3. سوره ابراهیم، آیه 7
4. نهج البلاغه، حکمت 435
5. نهج البلاغه، ص 470
6. کافی، ج2، ص97
7. غررالحكم، ص 279
8. کافی، ج2، ص96
9. نهج البلاغه، نامه 69
10. کافی، ج2، ص98
منبع : تبیان
بازدیدها: 0