خصلت سخاوت از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به یارانش نیز سرایت کرده بود، مورّخ معروف مسعودى در مروج الذّهب مى گوید:
فقیرى تصمیم گرفت نزد عبید اللّه بن عباس بیاید، ولى اشتباه کرد و به حضور پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آمد به خیال اینکه او عبید اللّه است و گفت: «به من کمک کن خداوند به تو روزى دهد، من شنیدهام عبید اللّه بن عبّاس هزار درهم به فقیر مى دهد و از او عذر خواهى مى کند».
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: من کجا و عبید اللّه کجا؟.
فقیر گفت: تو کیستى از نظر حسب یا فراوانى مال و ثروت؟.
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: داراى هر دو جهت هستم.
فقیر گفت: حسب و شخصیت انسان به جوانمردى و نیکو کارى او است، وقتى که چنین بودى داراى حسب خواهى بود.
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم دو هزار درهم به او داد و عذر خواهى کرد.
فقیر گفت: اگر تو عبید اللّه نباشى، بهتر از او هستى، و اگر عبید اللّه هستى امروز تو بهتر از دیروز تو است.
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم هزار درهم دیگر به او داد.
فقیر گفت: اگر تو عبید اللّه هستى، سخاوتمندترین مردم زمانت مى باشى، فکر مى کنم تو در میان جمعیتى هستى که در میانشان محمد صلی الله علیه و آله و سلم است، تو را به خدا بگو بدانم تو خود محمّد صلی الله علیه و آله و سلم نیستى؟.
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: چرا، من محمد صلی الله علیه و آله و سلم هستم.
فقیر گفت: سوگند به خدا اشتباه نکردم، ولى شک و تردید مرا فرا گرفت، چرا که این جمال درخشان و دل آرا، جز از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم یا از عترت او نمى باشد.
منبع: سیرت پیامبر اعظم و مهربان، محمد محمدى اشتهاردى، انتشارات ناصر، قم، ۱۳۸۵، صص۱۵۲-۱۵۳٫
بازدیدها: 132