یکی از معروفترین آیههای قرآن در نکوهش گناهان کبیره، آیه ۲۱سوره مبارکه حجرات است، آنجا که خداوند متعال میفرماید: «…و لا یغتب بعضکم بعضا اءیحب احدکم اءن یاءکل لحم اخیه میتا فکرهتموه ؛… و برخی از شما از دیگری غیبت نکند. آیا هیچیک از شما دوست دارد گوشت برادر مردهاش را بخورد؟ البته از آن کراهت دارید و…» خیلیها این آیه را در مذمت غیبت کردن شنیدهاند. غیبت جزو گناهان کبیره است که این آیه به خوبی میزان زشتی و بزرگی آن را در مقایسه با خوردن مردار نشان میدهد. یک جستوجوی ساده اینترنتی هم انجام بدهید به کلی روایات از پیامبرصلالله علیه و آله و سلم و ائمه اطهار علیهمالسلام در نکوهش این گناه کبیره میرسید. اما شاید خیلی از ما با جزئیات مربوط به این موضوع آشنا نباشیم و مصداقهای آن را ندانیم. یا ندانیم که وقتی دیگران مقابل ما غیبت میکنند وظیفه دینی ما چیست. در این صفحه سعی شده این جزئیات بیان شود.
غیبت چیست و چه شرایطی دارد؟
تعریف: غیبت یعنی در غیاب یک نفر، عیب پنهان او را به قصد مذمت و بیان نقصهایش بگوییم. جزئیات این تعریف اهمیت خاصی دارد و باید مدنظر قرار گیرد. چون اگر شرایط گفته شده در تعریف محقق نشود، عنوان غیبت که یک گناه کبیره است به آن گفته نخواهد شد.
نکته ۱: گناه کبیره بودن غیبت بسیار اهمیت دارد. چون اگر عملی از نظر اسلام جزو گناهان صغیره باشد، نه از گناهان کبیره، با یکبار انجام دادن آن، یک فرد از عدالت نمیافتد. ولی اگر بر این گناه صغیره اصرار کند، از عدالت میافتد. اما اگر عملی از گناهان کبیره باشد، با یکبار انجام دادن، فرد از عدالت ساقط میشود. عدالت هم شرط بسیاری از مسائل در احکام شرعی است. مثلا یکی از شروط امام جماعت، داشتن عدالت است.
نکته ۲: کسب درآمد از راه غیبت هم جزو درآمدهای حرام در احکام شرعی بیان شده است.
گفتن خوبی یک نفر هم غیبت است؟
در غیبت باید عیب یک نفر گفته شود، اما آیا گفتن خوبی یک نفر با وجود راضی نبودن طرف هم غیبت محسوب میشود؟ پاسخ فقها به این سؤال این است این موضوع غیبت محسوب نمیشود. در حقیقت بیان یک ویژگی فرد که جزو موارد خوب است، ولی پنهان بوده و گفتن آن هم باعث ناراحتی فرد میشود، غیبت بهحساب نمیآید. حتی اگر یک فرد قصدش از بیان این خوبی، مزمت شخص غایب باشد باز هم غیبت نیست. مثلا بگوید که فلانی هر چه دارد به فقرا میدهد و به همین دلیل همیشه جیبش خالی است. یادتان باشد که یک خصوصیت زمانی عیب است که از نظر شرع و عرف ناروا باشد.
چه چیزهایی در تعریف غیبت، عیب است؟
همانطور که گفته شد این عیب باید مبنای عرفی و دینی داشته باشد. اگر این مبنا وجود داشت، بیان هر نقصی از یک فرد غایب، غیبت بهحساب میآید. حالا ممکن است این عیب و نقص در دین او باشد یا در دنیای او، میتواند خصوصیتی از او باشد یا کارهایی که انجام میدهد. حتی این عیب میتواند درخصوص حرفهایی که او میزند باشد. یا اینکه بدن او دارای عیبی است و آن را بیان کند. در ضمن ممکن است شما عیب متعلقات یک نفر را در غیاب او بگویید. اگر بیان این عیب متعلق، به نوعی بیان عیب خود فرد غایب بشود غیبت خواهد بود، مثلا بگویید که لباسهای یک نفر کثیف است و منظور هم این باشد که طرف فرد کثیفی است. خب این غیبت است. اما زمانی که گفتن عیب یک متعلق، بیان عیب فرد غایب نباشد غیبت نخواهد بود.
آیا بیان چیزی که همه میدانند غیبت است؟
همانطور که در تعریف غیبت گفته شد، باید بیان چیزی باشد که از دیگران پنهان است. بنابراین اگر بیان یک عیب شخص غایب طوری باشد که همه بدانند دیگر غیبت محسوب نمیشود. البته ممکن است گناهان دیگری مثل مسخره کردن دیگران باشد. یک نکته مهم هم این است که پنهان یا ظاهر بودن این عیب باید عرفی باشد، نه براساس مخاطب شما. پنهان عرفی زمانی است که معمولا کسی از آن عیب خبر ندارد یا بیشتر مردم اطلاعی ندارند. ظاهر عرفی هم آن است که مردم معمولا میدانند این شخص دچار این عیب یا نقص است؛ اگرچه عدهای هم بیاطلاع باشند.
آیا تقلید لهجه شهرهای دیگر غیبت است؟
این هم یکی از موارد مبتلابه باشد که زیاد در زندگی روزمره با آن مواجه میشویم. در پاسخ کلی به این سؤال باید گفت که این کار غیبت محسوب نمیشود، چون نه لهجه یک شهر از کسی پنهان است و نه اصلا برای افراد آن شهر یک عیب محسوب میشود. اما تقلید از لهجههای مناطق مختلف، درصورتیکه برای تمسخر و استهزاء باشد، در حرام بودن آن هیچ شکی نیست. فرقی هم نمیکند که لهجه عمومی شهری را تقلید کند، یا شخص خاصی را. فقط فرقش در حلالیت طلبیدن است، یعنی در تقلید لهجه یک شخص باید فقط از همان شخص حلالیت بطلبد. این نکته را هم بدانید که گاهی تقلید لهجه برای تمسخر نیست، خب در این صورت این کار حرام نخواهد بود.
بیان عیب فرد، بدون قصد گفتن بدی او غیبت است؟
این هم در مواردی است که در تعریف غیبت به آن اشاره شده است. یعنی اگر شما از بیان عیب یک نفر، قصد بیان بدی او و مزمت کردنش را نداشته باشید غیبت محسوب نمیشود. شاید با یک مثال بیشتر مشخص شود که چنین چیزی چطور ممکن است. مثلا یک نفر به پدری بگوید که فرزند تو فلان گناه را انجام میدهد. اینجا قصد فرد بیان بدی آن فرزند نیست، بلکه قصد اصلاح او به کمک پدرش را دارد. یا مثلا به یک نفر اتهام انجام جنایتی داده شده است و شما میگویید که فلانی آنقدر ترسو است که چنین کاری نمیتواند انجام بدهد. شما دارید ترسو بودن فرد را بهعنوان یک عیب بیان میکنید، اما قصدتان مزمت و بیان بدی او نیست، بلکه میخواهید او را از این اتهام نجات دهید.
غیبت میتواند در مورد یک گروه هم باشد؟
نکته مهم در این زمینه این است که شما بدانید غیبتشونده باید مشخص باشند. اگر عیبی غایبی بیان شود که شنونده میان چند نفر مردد باشد که منظور چهکسی است، این غیبت محسوب نمیشود. مثلا شما بگویید که یک نفر از میان آن جمع دروغگو است. اما اگر شما عیب را به تمام آن جمع غایب نسبت دهید این غیبت بهحساب میآید. مثلا بگویید که همه اعضای آن خانواده دروغگو هستند.
آیا غیبت رجال سیاسی جایز است؟
اگر مقصود برملا کردن عیبهایی در امور شخصی و خصوصی یک فرد سیاسی به قصد مزمت او باشد قطعا غیبت خواهد بود. اما گاهی در مقام مشورت و نصیحت در بحثهای سیاسی، ما درباره رجال مختلف صحبت میکنیم. اگر کسی درباره امری با شما مشورت میکند و این امر مستلزم غیبت از فرد دیگری است؛ مثلا کسی در مورد خواستگار دخترش با شما مشورت میکند، اگر بخواهید به او مشورت بدهید و نصیحت کنید، ناچارید از خواستگار غیبت کنید. یا کسی میخواهد با دیگری شراکت مالی داشته باشد و با شما مشورت میکند. یا شخصی درنظر دارد فردی را در منصب مهمی بگمارد و با شما مشورت میکند. در اینجا لازم است که از آن شخص غیبت کنید. درضمن غیبت کردن اگر برای اطلاع دادن به مسئولی که میتواند جلوی یک تخلف را بگیرد، جایز است. یا اگر در انتخابات، برای انتخاب اصلح اگر در مورد شخصی سؤال بکنند گفتن آن مسائلی که مربوط و مؤثر در آن انتخاب است و مرتبط با مسئولیت خواهد بود اشکالی ندارد.
آیا غیبت را باید گفت، یعنی باید به زبان باشد ؟
در پاسخ به این سؤال هم باید گفت که غیبت، ظاهر کردن عیب یک فرد غایت است، حالا یا با زبان یا با هر کار دیگر. مثلا چنانچه با اشاره دست، عیب کسی بیان شود، مثلا کم عقل بودن کسی را بفهمانند؛ این اشاره غیبت محسوب میشود. یا با کاریکاتور، بخل یا سارق بودن کسی را بفهمانند یا در کتابی نوشته شود؛ هرچند این کتاب هماکنون خواننده ندارد، اما چند سال دیگر منتشر شده، خواننده پیدا میکند، این هم غیبت است. مثلا کسی که از عیب یک نفر فیلم میگیرد و آن را به دیگران نشان میدهد این هم نوعی غیبت است. یا مثلا در فضای مجازی، عیب یک نفر را برای دیگران بیان میکند که باز هم حکم غیبت را دارد.
غیبت کودک و آدم دیوانه جایز است؟
اگر کودک به سنی رسیده باشد که بفهمد از او بدگویی میکنند و از این بدگویی ناراحت شود و چنانچه از او تعریف و ستایش کنند، خوشحال شود، بدگویی از او غیبت و حرام است. اما اگر آنقدر کوچک باشد که از بدگوییاش ناراحت نشود. غیبت کردن فرد دیوانه هم درست مثل همین کودک است. اگر فرد دیوانه بدگویی را میفهمد و ناراحت میشود بدگویی در غیاب او غیبت خواهد بود، در غیراین صورت غیبت نیست.
آیا غیبت حلال هم داریم؟
پاسخ این سؤال «بله» است، اما بحث آن بسیار مفصل خواهد بود که شاید در آینده صفحهای را به این موضوع اختصاص دهیم. اما بهطور کلی بدانید که غیبت فاسق متجاهر، یعنی کسی که ابایی نداشته باشد از اینکه مردم گناهش را ببینند یا بفهمند جایز است. اگر فردی مورد ظلم قرار گرفته هم میتواند بهعنوان مظلوم غیبت آن ظلم ظالم را بکند که همان شکایت کردن است. یک مورد دیگر هم وجود دارد که در اصطلاح فقهی به آن «تزاحم بین دو حکم» میگویند. یعنی هرگاه بین حرام بودن غیبت و حکم دیگری تداخل وجود داشته باشد، بهگونهای که مصلحت آن حکم مهمتر از مصلحت ترک غیبت، یا مهمتر از مفسده غیبت باشد، در اینجا آن حکم اولویت دارد.
آیا غیبت غیرمسلمان را میتوان کرد؟
حرام بودن غیبت مربوط به غیبت مسلمانان است. پس شما اگر عیب یک فرد غیرمسلمان را بگویید غیبت محسوب نمیشود. حالا شاید این سؤال مطرح شود که آیا گفتن عیب فرد غایبی که سنی است و شیعه نیست هم غیبت محسوب میشود؟ در پاسخ به این سؤال گفتهاند که غیبت مسلمان بهطور کلی حرم است، چه شیعه ۱۲امامی باشد یا سنی و غیرامامی. البته فرقههایی از میان مسلمانان که محکوم به کفر هستند در این حکم استثنا شده است.
منبع:ماهنامه هیأت رزمندگان اسلام
پایگاه اطلاع رسانی هیأت رزمندگان اسلام
بازدیدها: 174