ویژه دهه فجر – 6
دستاوردهای منطقهای انقلاب اسلامي[1]
مقدمه:
بسياري از ناظران سياسي و اجتماعي جهان اذعان دارند كه انقلاب اسلامي ايران در سير تكويني حيات سه دههای آن داراي نكات و مولفههاي انحصاري است كه نمونه آن را در ساير انقلابها نميتوان يافت. الگويي كه در آن ريشههاي ديني و اجتماعي ناهماهنگي با پيشرفت و توسعه براي تحولات روز جهان را ميتوان مشاهده كرد.
مهمترين بخش از ويژگيهاي انقلاب اسلامي ايران را در مولفههاي انديشهاي آن مي توان مشاهده كرد. انديشههايي كه برگرفته از تعاليم ديني و رهنمودهاي معمار كبير انقلاب حضرت امام خميني (ره) مي باشد. مردمي بودن، تاكيد بر مولفههاي اسلامي و ديني، مقابله با ظلم و ستم و حاكمان فاسد، پايان دادن به وابستگي و سياست ارباب-رعيتي تحميل شده از سوي غرب بويژه امريكا، دوري از رژيم صهيونيستي به عنوان مهمترين دشمن جهان اسلام، احترام به آراي مردمي به عنوان تعيينكننده سرنوشت كشور، تشكيل دولتي خدمت گذار و مردم محور و… از جمله انديشههاي حاكم بر انقلاب اسلامي است كه به الگويي براي جهانيان مبدل شده كه نمود آن را در شكل گيري انديشههاي ضد امريكايي و ضدصهيونيستي در سراسر جهان ميتوان مشاهده كرد.
توسعه و پيشرفت به رغم 8 سال جنگ تحميلي و تحريمها و تهديدات گسترده غرب و شرق كه امروز ايران را به كشوري پيشرفته در منطقه و جهان مبدل كرده است. كشوري كه هم ساختار سياسي مردم سالار و پيشرفته دارد و هم در حوزه علم و پيشرفت توانسته به دستاوردهاي روز جهان دست يابد. پيشرفت در حوزه نانو و سلولهاي بنيادين، پرتاب ماهواره بومي به فضا، پيشرفتهاي هستهاي و در اختیار گرفتن چرخه کامل سوخت هستهاي، پيشرفتهاي همه جانبه در صنايع دفاعي كه ايران را به دژي مستحكم در برابر تهديدات خارجي مبدل كرده و دامنه آن حتي به حضور ناوگان دريايي ايران در آبهاي بين المللي براي مبارزه با دزدان دريايي و برقراري امنيت رسيده است.
اين دستاوردها در حالي حاصل شده كه غرب از تمام ابزارها حتي از ترور، كشتار و اهرمهاي بين المللي براي جلوگيري از آن، استفاده كرده است. جمهوري اسلامي ايران اثبات كرده كه سر سپردگي غرب موجب پيشرفت نخواهد شد بلكه رويكرد به استقلال و تحقق شعار نه شرقي نه غربي زمينه ساز پيشرفت و خودكفايي داخلي خواهد بود؛ امري كه امروز بسياري از كشورهاي جهان با رويكرد به آن، براي رسيدن به خودكفايي و پيشرفت تلاش ميكنند.
حضور فعال در معادلات جهاني و قرار داشتن در جمع كشورهاي تاثير گذار از ديگر مولفههاي انقلاب اسلامي ايران است. جمهوري اسلامي با رويكرد به عدم سرسپردگي به قدرتهاي جهاني و تلاش براي برقراري صلح و عدالت جهاني و پرچمداري مبارزه با استكبار توانسته جهانيان را به خود معطوف سازد و بهگونهاي امروز در بسياري از تحولات منطقهاي و جهاني، حتي غرب نميتواند نقش ايران را ناديده بگيرد. جهان اكنون خواستار برخوردار شدن از طرحهاي ايران براي دگرگوني در ساختار كنوني عرصه بين الملل است. بخشی از دستاوردهای انقلاب و نظام اسلامی در این حوزه عبارتند از:
1- موج آفرینی انقلاب اسلامي در منطقه
انقلاب اسلامي ايران و سير تكويني آن داراي ويژگيهايي است كه بسياري آن را برابر با خواستهاي ملتهاي منطقه ميدانند. برخی از ويژگيهاي بارز انقلاب اسلامي ايران مطابق ديدگاه ملتهاي منطقه و حتي آزادي خواهان جهان ميباشد. بسياري از ناظران سياسي و اجتماعي بر اين عقيدهاند كه حضور غرب در كشورهاي عربي نتوانسته الگوي مناسبي برای مردم منطقه ارائه دهد و دموكراسي ادعايي آنها نيز برابر با بيبندوباري و زوال اجتماعي بوده است.
این در حالی است که جمهوري اسلامي توانسته به جايگاهي مهم در ميان ملتها دست يابد. چنانكه انديشمندان بزرگ عربي نيز به اين امر اذعان كردهاند. “محمد حسنين هيكل” انديشمند بزرگ مصر در برنامه زنده خود با شبكه الجزيره ميگويد:” ايران و مصر با هم انقلاب كردند اكنون ايران با ايستادگي و تاكيد بر ملت و اقتدار خويش توانسته قلههاي پيشرفت را بپيمايد و امروز در اوج منطقه و جهان قرار گيرد و در مقابل مصر به دليل وابستگي به امريكا و روابط با رژيم صهيونيستي در مسير زوال حركت كرده كه نتيجه آن فقر دروني و تزلزل موقعيت منطقهاي است.” [2]
آنچه هيكل درباره جايگاه ايران مطرح ميكند از سوي مصر و ساير كشورهايي كه در آنها قيام مردمي روي داده مورد تاييد و تاكيد قرار گرفته است.
در اين چارچوب “شيخ نعيم قاسم، معاون دبيركل حزبالله لبنان در تشريح ديدگاه اين جنبش در قبال تحولات اخير خاورميانه و شمال آفريقا، نقش انديشههاي امام خميني(ره) و آموزههاي انقلاب اسلامي ايران را در شكلگيري قيامهاي مردمي بسيار مهم دانسته و تاكيد ميكند تاثيرپذيري ملل مسلمان از آرمانهاي امام(ره) به رغم آنچه آمريكا و غرب ادعا ميكنند، مداخله ايران در امور داخلي اين كشورها نيست، بلكه مشابهت شعارهاي داده شده از سوي ملل عرب در جريان قيامها با شعارهايي كه مردم ايران در جريان انقلاب اسلامي سر ميدادند، نشانگر همسويي مطالبات سياسي آنان است.”[3]
“شيخ نعيم قاسم” در پاسخ به اين ادعاي محافل رسانهاي و سياسي كه تفاوت در روند تحولات انقلاب اسلامي ايران با قيام ملتهاي عربي را مطرح ميكنند ميگويد:« مشاهده ميكنيم كه شعارهاي يكساني در سير قيامهاي مردمي كشورهاي عربي و انقلاب اسلامي ايران وجود دارد؛ البته با توجه به طبيعت و سيستم اداره هر كشور، اين شعارها از كشوري به كشوري ديگر داراي جزئيات و تفاصيل مختص به خود است، ولي مسئله مهم اين است كه انقلابهاي كشورهاي عربي تحت تأثير امام خميني(ره) قرار گرفتهاند»[4]
همچنين شيخ “محمد نمر زغموت” رئيس شوراي اسلامي فلسطين در لبنان با تشبيه تحولات كشورهاي عربي خاورميانه و شمال آفريقا با تحولات ايران در سال 1357 ميگويد: «قيامهاي عربي نشأت گرفته از انقلاب اسلامي ملت ايران به رهبري امام خميني (ره) در بيش از سه دهه گذشته است. رئيس شوراي اسلامي فلسطين در لبنان با اشاره به شعارهاي اسلامي انقلابيون در تظاهرات میدانی، تحولات اخير كشورهاي عربي خاورميانه و شمال آفريقا را برگرفته از خيزش اسلامي دانست و گفت: معتقدم كه روح و صبغه اسلامي در انقلابهاي اخير به چشم ميخورد كه برگرفته از الگوي جمهوري اسلامي ايران است.»[5]
در اين زمينه “شيخ جمال الدين شبيب” از اعضاي برجسته شوراي علماي لبنان نيز ميگويد : «انقلاب اسلامي با وجود تمامي فعاليتهاي دشمنان، توانست الگوي خوبي در اين زمينه ارائه کند. به واقع قيامهاي فعلي جهان عرب همگي از انقلاب اسلامي ايران سرچشمه گرفته اند. اين مسئله شايد در شعارها مطرح نباشد، اما در قدرت تاثيرگذاري بر ملتها کاملا قابل مشاهده است.»[6]
در همين راستا “مصطفي عباس” انديشمند کويتي در باب جايگاه انقلاب ايران در حركتهاي ملتهاي عربي تاكيد ميكند« انقلاب اسلامي نقش بارزي در ايجاد اعتماد به نفس در ميان جوانان انقلابي نسل جديد به وجود آورد.آنها به برکت انقلاب ايران طاغوتها را شناختند و به مبارزه با آن پرداختند».[7]
با توجه به آنچه از اظهارات و ديدگاههاي انديشمندان عرب و غير عرب در باب تاثير گذاري انقلاب اسلامي ايران بر تحولات منطقه ذكر شد، تجلي انديشههاي انقلاب در اين رويدادها را در ابعاد مختلف ميتوان مشاهده كرد كه برخي از آنها عبارتند از :
1- فراگیر شدن ندای وحدت در جهان اسلام:
از نشانههاي بارز انقلاب اسلامي ايران وحدت ميان ملت شامل شيعه و سني و اقليتهاي ديني بود امري كه شاخصه ملت بزرگ ايران بوده و هست. تا پيش از اين حركتهاي مردمي در كشورهاي عربي به صورت قومي و قبيلهاي بويژه بر اساس شيعه و سني بوده است. امري كه نشات گرفته از سياست غرب براي سلطه بر اين كشور بوده است. در قيامهاي اخير، ملتها شامل شيعه و سني و اقليتهاي ديني در كنار يكديگر قرار گرفته و حتي در كشوري مانند يمن قبايل نگاه قبيلهاي را كنار نهاده و بر اتحاد براي پايان دادن به سه دهه حاكميت علي عبدا.. صالح تاكيد كردند.
اين امر چنان مشهود است كه حتي انديشمندان و شخصيتهاي عرب نيز به آن اذعان دارند. به عنوان نمونه : شيخ “محمد نمر زغموت” رئيس شوراي اسلامي فلسطين در لبنان همدلي مسلمانان و غيرمسلمانان در اين انقلابها را يكي از بركات اين انقلابها خوانده و تاكيد دارد تعاليم اسلامي به علت جامعيت و عدالت خواهي همه انقلابيون مسلمان و غير مسلمان را تحت خيمه خود قرار داده و باعث شد كه همه آنها در كنار يكديگر آرمانهاي اسلامي جهت سرنگوني طاغوت و دستيابي به آزادي و آزادگي را سر دهند.[8]
2- ظلم ستيزي:
حركت مردم براي پايان دادن به نظامهاي پادشاهي و خودكامه و حركت در مسير ايجاد نظام مردم سالار از ويژهگيهاي انقلاب ايران است كه امروز در تحولات منطقه مشاهده كرد. امري كه نمود آن را در شعارهاي ملتهاي منطقه تبلور يافته و مردم خواستار برقراري عدالت و مردم سالار ميباشند البته مردم سالاري و عدالت كه اساس آن را الگوي اسلامي و ديني تشكيل داده و نه فرهنگ غربي. برگزاري تظاهراتهاي سراسري ميليوني پس از برگزاري نماز جمعه و نيز فعاليت گسترده احزاب اسلامي در كشورهايي مانند مصر و تونس پس از سرنگوني حاكمان مستبد و ديكتاتور را ميتوان از نشانههاي اين امر دانست. اين امر چنان نمود پيدا كرد كه بسياري از واژه بيداري اسلامي در منطقه ياد كردند. چنانكه امام خامنهاي فرمودند: «اكنون بيداري اسلامي ملتهاي منطقه را فرا گرفته كه بر گرفته از انديشههاي ناب اسلامي است كه لرزه را بر پيكر حاكمان مستبد و غرب انداخته است».[9]
اين بيداري چنان بوده كه سران غرب بارها نسبت به شكل گيري نظامهاي اسلامي در كشورهاي منطقه هشدار دادهاند. به عنوان مثال ديويد كامرون نخست وزير انگليس هنگام سفر به مصر رسما اعلام كرد «لندن پذيرنده به قدرت رسيدن احزاب اسلامي از جمله اخوان المسلمين نميباشد و با اين امر مقابله ميكند.»[10]
اسناد و گزارشهاي منتشره نشان ميدهد كه برخي كشورهاي عربي نظير عربستان در كنار امريكا و اروپا ميلياردها دلار در كشورهايي نظير مصر و تونس هزينه كردهاند تا روند انتخاب احزاب اسلام گرا به قدرت دست يابند.
3- رويكرد به روابط با ايران:
هر چند كه غرب تلاش كرده تا چنان وانمود كند كه ارتباطي ميان انقلاب اسلامي ايران با قيامهاي عربي وجود ندارد اما مواضع و رويكرد جديد مردم كشورهايي كه قيام آنها به نتيجه رسيده نشانگر نگرش مخالف اين ادعاها است. نمود عيني اين امر را در تحولات مصر ميتوان مشاهده كرد. پس از سرنگوني مبارك، شوراي نظاميان و دولت موقت به نخست وزيري عصام شرف بارها تاكيد كردهاند كه روابط با جمهوري اسلامي از اركان دولت جديد مصر است . افرادي مانند البرادعي مدير كل سابق آژانس بين المللي انرژي اتمي ، عمر موسي دبير كل اتحاديه عرب كه كانديداي رياست جمهوري مصر هستند، اعضاي برجسته احزابي مصري و حتي شيخ الازهر در مواضع خود تاكيد دارند كه دوران سردي روابط با ايران به سر آمده و بايد در چارچوب توسعه روابط گام برداشت. سفر هياتهايي از انديشمندان و جوانان مصري به ايران و عبور رزم ناو ايران از كانال سوئز براي نخستين بار پس از 30 سال از نشانههاي اين رويكرد جديد است.
رسانههاي غربي و حتي صهيونيستي عبور ناو ايران از كانال سوئز را چنين تحليل كردهاند . «اين عبور به منزله جايگاه انقلاب اسلامي ايران در ميان ملتهاي منطقه است كه موجب شده تا دولت موقت مصر و حتي شوراي نظامي به خواست مردم مصر اجازه عبور به ناو ايراني از كانال سوئز را بدهند. امري كه نشانگر عمق جايگاه و نفوذ ايران در منطقه است. كه تا مرزهاي سرزمينهاي اشغالي فلسطين گسترش داده است»[11].
4- صهيونيسم ستيزي:
از ديگر اصول انقلاب اسلامي ايران حمايت از فلسطين و مقابله با رژيم اشغالگر قدس تشكيل ميدهد هر چند كه غرب در سه دهه گذشته با ادعاي روند سازش، تلاش كرده تا اين مهم را از ميان ملت هاي منطقه دور سازد، اما قيامهاي عربي نشان داد كه اين كشورها نيز با الگوگيري از تعاليم و افشاگريهاي ايران، دشمن اصلي خويش يعني رژيم صهيونيستي را شناخته و خواستار مقابله با آن هستند. بسياري از ناظران سياسي تاكيد دارند اگر پروژه ايران هراسي غرب و سران عرب نتيجه داشت، ملتهاي عربي بويژه كشورهايي مانند مصر و تونس كه در آنها قيام به سرنگوني نظام منجر شد، بايد ملتها در مسير ايران ستيزي و همگرايي بيشتر با رژيم صهيونيستي گام بر مي داشتند. اما در تحولات اخير نه تنها اين امر صورت گرفت بلكه ضديت و مقابله با رژيم صهيونيستي ابعاد گسترده تري به خود گرفت. در تونس تحت فشار مردمي، دولت قانون ممنوعيت هر گونه ارتباط با رژيم صهيونيستي را تصويب و درباره همكاري اقتصادي با اين رژيم را هشدار داد. در مصر مردم از همان ابتدا بر پايان روابط با كشورشان با رژيم صهيونيستي تاكيد و با برپايي تظاهرات گسترده خواستار برچيدن سفارت رژيم صهيونيستي شدند.
لغو پيمان كمپ ديويد با اين رژيم ، قطع صادرات گاز مصر به سرزمينهاي اشغالي حمايت از ملت فلسطين با رفع محاصره غزه و رويكرد به حزب ا.. لبنان و جبهه مقاومت و..از دیگر خواسته های آنان بود. مطالبات مردمي در اين حوزه چنان گسترده بود كه سران رژيم صهيونيستي سرنگوني مبارك را فاجعهاي براي اين رژيم دانستهاند. دولت موقت مصر تحت تاثير خواست مردمي ضمن بازگشايي گذرگاه رفح پس از 4 سال بر توسعه روابط با جبهه مقاومت شامل ايران، سوريه ، لبنان تاكيد كرد. در ساير كشورهاي عربي از جمله اردن ، عربستان ، بحرين، يمن، قطر ، امارات و.. نيز ميتوان تشديد فضاي ضد صهيونيستي را مشاهده كرد. همچنین حركت عظيم مردمي در شصت و ششمين سالگرد اشغال فلسطين” روز نكبت” و چهل و چهارمين سالگرد جنگ 1967 و اشغال بخشهايي از سرزمين فلسطين و تخريب توسط صهيونيستها “روز نكسه” از دیگر نشانه های این رویکرد مردمی است.
5- آمريكا ستیزی:
از درسها براي ملتهاي منطقه، عدم صداقت غرب در روابط با كشورها است. آنها دريافتهاند غربي ها از جمله امريكا، صرفا براي منافع خويش و چپاول ثروتهاي ديگران فعاليت ميكنند و هرگز حقوقي براي ملتها قائل نيستند امري كه نه تنها دستاوردي براي ملتها نداشته، بلكه به فقر و بحران اقتصادي و وجود حاكمان سرسپرده در داخل و تزلزل موقعيت جهاني آنها منجر شده است.
در مقابل آنها الگويي به نام ايران را دارند كه با دوري از امريكا و غرب توانسته به پيشرفتهاي روز جهان دست يابد. در حالي كه موقعيت جهاني آن نيز ارتقاء يافته است. شعارهاي مردم كشورهاي عربي نشان مي دهد كه آنها ديگر پذيرنده حاكميت پنهان و آشكار غرب بر كشورشان نميباشند و بايد روابط آنها بر اساس الگوي جديد تعريف شود. این پدیده تبلوري از گسترش نگاه کاملا ايراني در منطقه است كه هراس غرب را به همراه داشته است.
نوام چامسكي انديشمند بزرگ امريكا در باب تحولات منطقه و نگاه ملتها به ايران و دوري آنان از امريكا تاكيد كرده« برخلاف پروژه ايران هراسي غرب ملتهاي عرب نه تنها ايران را دشمن خود نميدانند بلكه آن را الگويي براي رسيدن به آنچه تاكنون از دست داده بودند ميدانند«. وي تاكيد ميكند كه امريكا ديگر جايگاهي در خاورميانه ندارد و نگاه ضد امريكايي در منطقه روز به روز افزايش مييابد. در حالي كه فريبكاري آنان، براي دشمن نشان دادن ايران نيز به نتيجه نخواهد رسيد. وي تاكيد ميكند كه مردم منطقه حتي ايران هستهاي را عامل ثبات و امنيت در منطقه ميدانند.»[12]
سراسيمگي امريكا از تحولات منطقه چنان گسترش پیدا کرده است كه هيلاري كلينتون وزير امور خارجه امريكا در سفر به امارات خطاب به سران عرب ميگويد:» شما سران عرب بايد با رويكرد سريع به اصلاحات و پاسخگويي به مطالبات مردمي از تكرار انقلاب اسلامي ايران در كشورهايتان جلوگيري كنيد».
هيلاري كلينتون همچنين در نشست سالانه «آمريكا- جهان اسلام» كه از سوي موسسه بروكينگز واشنگتن برگزار شد، اظهار داشت:« ايران و انقلاب سال ۱۹۷۹ آن يك روايت هشدار دهنده است. كشورهاي عربي نبايد راه انقلاب ايران را در پيش بگيرند«. وي همچنين گفت: كشورهاي عربي در خليج فارس و شمال آفريقا مراقب باشند در حين گذار به دموكراسي، به سرنوشت انقلاب اسلامي دچار نشوند. كلينتون اظهار داشت:» نشانه هاي نگران كننده اي در مصر پس از بركناري سران آن ديده مي شود.»[13]
در همين چارچوب رابرت گيتس وزير دفاع سابق امريكا نيز در سفر به عربستان با اذعان به جايگاه منطقهاي ايران، الگو شدن براي ملتهاي منطقه را تهديدي براي امريكا و سران عرب دانسته است. [14]
البته سران غرب براي سرپوش نهادن بر اين مهم از واژه دخالت و تاثير منفي ايران در قيامهاي عربي نام می برند تا به حقيقت رويكرد ملت هاي منطقه،یعنی امريكا ستيزي سرپوش گذارند. به رغم تمام سركوبهاي صورت گرفته از سوي سران عرب و موج سواري غرب براي مصادره و انحراف قيامهاي عربي، آنچه مسلم گرديده نمودار شدن احساسات ضد امريكايي در منطقه است كه جهانيان آن را برگرفته از پيامها و دستاوردهاي ايران اسلامي از ضديت با نظام سلطه بويژه امريكا براي ملتهاي منطقه ميدانند كه در آينده نيز ادامه خواهد يافت.
نتیجه
در باب تحولات آينده منطقه و چشم انداز آن ميتوان گفت كه به رغم تحركات گسترده سران عرب و غرب براي سركوب و يا انحراف قيامها وضعيت به گذشته باز نخواهد گشت و شرايط جديدي بر منطقه حاكم ميشود؛ شرايطي كه بخش قابل توجهي از آن را خواست و مطالبات مردمي تشكيل ميدهد. با توجه به آنچه از نقش و جايگاه انديشهها و الگوهاي انقلاب اسلامي ايران در تحولات منطقه ذكر شد و نگاهي كه ملتهاي منطقه از اين الگوها دارند استمرار شرايط كنوني و چشم انداز آينده تحولات از چند منظر قابل توجه است.
ناظران سياسي تاثير تحولات منطقه بر آينده ايران را در چند منظر مثبت و منفي ارزيابي ميكنند.آنچه مسلم است با دگرگوني در ساختار منطقه، برخلاف ادعاهاي غرب نه تنها ايران در انزوا قرار نميگيرد بلكه شاهد توسعه مناسبات منطقه با جمهوري اسلامي خواهيم بود؛ چرا كه ملتهاي منطقه نشان دادهاند كه خواستار توسعه اين مناسبات و برخوردار شدن از ظرفيتهاي ايران براي توسعه و پيشرفت ميباشند. زیرا ايران اسلامي ميتواند الگويي براي آينده سياسي و حتي موضع گيري جهاني آنها باشد. البته روند تحولات از حركت ملتها در اين مسير حكايت دارد.
تقويت جبهه مقاومت با الگوي ايران در برابر رژيم صهيونيستي و امريكا از ديگر پيامدهاي اين قيامها خواهد بود. روند تحولات نشان ميدهدكه ملتها خواستار تحقق اين مهم هستند و كشورهايي كه در آنها دگرگوني سياسي روي داده، بيشترين گام را در اين مسير بر خواهند داشت.
تقويت جايگاه جهاني ايران و الزام جهاني براي پذيرش ظرفيتهاي آن، از ديگر نتايج اين تحولات است. چنانكه ناظران سياسي تاكيد دارند كه غرب ديگر نميتواند در منطقه و جهان، ايران را ناديده بگيرد و بايد اجبارا در مسير تعامل و مذاكره با ايران گام بردارد .
برخي ناظران سياسي نيز تاكيد دارند كه با توجه به نارضايتي غرب و برخي سران عرب از حضور گسترده ايران در منطقه ، كشورهاي مذكور تهديدات خود عليه ايران و جبهه مقاومت را تشديد خواهند كرد. افزايش تحريمها، تكرار ادعاهاي واهي عليه فعاليتهاي صلحآميز هستهاي ايران ، تحرك تبليغاتي براي تخريب چهره منطقهاي و جهاني ايران، ايجاد فضاي ناامني در مرزها نظير تشديد فعاليت گروههاي تروريستي پژاك و منافقين، تحركات بيشتر براي به چالش كشاندن جبهه مقاومت نظير تحركاتي كه عليه سوريه و لبنان صورت ميگيرد و… از جمله اقدامات غرب براي به چالش كشاندن ايران و كم رنگ ساختن نقش منطقهاي آن خواهد بود.
در اين چارچوب برخي كشورهاي عربي نيز كه منافع خويش را در معرض تهديد ميبينند با رويكرد به بازي آمريكايي به زعم خويش برآنند تا در برابر جمهوري اسلامي ايران و جايگاه منطقهاي آن قرار گيرند. اقدامي كه با تبليغات گسترده رسانهاي و اتخاذ مواضع مداخله جويانه و غير اصولي عليه ايران از جمله در قبال جزاير سه گانه ايران صورت ميگيرد. ادعاهاي مطرح شده عليه ايران در قبال بحرين و نيز ادعاي نگراني از فعاليتهاي هستهاي ايران از جمله بازيهايي است كه غرب براي اين كشورها جهت مقابله با ايران طراحي و اجرا ميكند.
در صورت پذيرش نقش و تاثير گذار بودن انقلاب اسلامي ايران در قيامهاي ملتهاي منطقه ميتوان گفت كه گسترش حوزه مقاومت و تقابل با نظام سلطه با محوريت مقابله با رژيم صهيونيستي و امريكا از مهمترين تحولات منطقه است. روند تحولات نشان ميدهد كه غرب و صهيونيستها به رغم تمام تحركاتشان براي مصادره قيامها نخواهند توانست همچون گذشته بر منطقه حكمراني كرده و اهداف سلطه طلبانه خود را پيگيري نمايند؛ هر چند كه آنها براي مقابله با اين روند، بحرانسازي در منطقه و ايجاد ناامني سراسري را در دستور كار قرار خواهند داد. نمود آن، تشديد حملات صهيونيستها به غزه و جنگ افروزيهاي امريكا در منطقه است.
[1] . قاسم غفوری
[2] . برنامه هفتگي محمد حسنين هيكل با شبكه الجزيره قطر، 7 اسفند ماه 1389 .
[3] .خبرگزاري فارس 5 /4 1390
[4]. همان
[5]. خبرگزاري فارس 5/5/1390
[6]. خبرگزاري مهر 14/3/1390
[7]. خبرگزاري مهر 13/3/1390
[8]. خبرگزاري فارس 5/5/1390
[9]. سخنراني امام خامنهاي در سالگرد ارتحال حضرت امام خميني (ره) حرم مطهر (14/3/1390)
[10] خبرگزاري جمهوري اسلامي 5/12 1390
[11]– خبرگزاري مهر به نقل از شبكه خبري سي ان ان (1/12/1390)
[12]. خبرگزاري واحد مركزي خبر3/ 3/ 1390
[13]. خبرگزاري ايسنا به نقل از رويترز 27/1 /1390
[14]. به گزارش خبرآنلاین به نقل از وبسایت «والاستریتجورنال» 19/1/1390
بازدیدها: 107