ضرت امام رحمه الله علیه در يكي از بيانات خود برداشت هاي متفاوتي كه از موضوع « انتظار فرج » شده دسته بندي كرده و به شرح زير مورد نقد و بررسي قرار مي دهند :
1 ـ ديدگاه كساني كه تكليف مردم در زمان غيبت را تنها دعا براي تعجيل فرج حضرت حجت عجل الله التعالی فرج الشریف مي دانند :
« بعضي ها انتظار فرج را به اين مي دانند كه در مسجد در حسينيه و در منزل بنشينند و دعا كنند و فرج امام زمان عجل الله التعالی فرج الشریف را از خدا بخواهند. اينها مردم صالحي هستند كه يك همچون اعتقادي دارند. بلكه بعضي از آن ها را كه من سابقا مي شناختم بسيار مرد صالحي بودند يك اسبي هم خريده بودند يك شمشيري هم داشت و منتظر حضرت صاحب عجل الله التعالی فرج الشریف بود. اينها به تكاليف خودشان هم عمل مي كردند و نهي از منكر هم مي كردند و امر به معروف هم مي كردند لكن همين ديگر غير از اين كاري از شان نمي آمد و فكر اين مهم كه يك كاري بكنند نبودند » . (صحيفه نور ج 20 ص 196)
2 ـ ديدگاه دوم بسيار شبيه به ديدگاه اول است با اين تفاوت كه در ديدگاه دوم به طور كلي وظيفه اي كه هر فرد مسلمان نسبت به جامعه خود دارد به فراموشي سپرده شده و حتي از امربه معروف و نهي ازمنكر هم غفلت شده است :
« يك دسته ديگري بودند كه انتظار فرج را مي گفتند اين است كه ما كار نداشته باشيم به اين كه در جهان چه مي گذرد بر ملت ها چه مي گذرد بر ملت ما چه مي گذرد به اين چيزها ما كار نداشته باشيم ما تكليف هاي خودمان را عمل مي كنيم براي جلوگيري از اين امور هم خود حضرت بيايند و كاري به كار آن چه در دنيا مي گذرد يا در مملكت خودمان مي گذرد نداشته باشيم . اينها هم يك دسته اي مردمي بودند كه صالح بودند . » (همان مدرك)
امام رحمه الله علیه در ادامه بياناتشان به نقد و بررسي دو ديدگاه ياد شده پرداخته و مي فرمايند :
« ما اگر دستمان مي رسيد قدرت داشتيم بايد برويم تا ظلم ها و جورها را از عالم برداريم تكليف شرعي ماست منتها ما نمي توانيم اين كه هست كه حضرت عالم را پر مي كند از عدالت نه شما دست برداريد از اين تكليفتان نه اين كه شما ديگر تكليف نداريد » . (همان مدرك ص 197)
3 ـ سومين برداشت از مفهوم انتظار فرج برداشت كساني است كه به استناد برخي روايات مي گويند : حضرت قائم (ارواحناله الفدا) زماني ظهور مي كنند كه دنيا پر از فساد و تباهي شده باشد پس ما نبايد در زمان غيبت با انحراف ها و مفاسدي كه در جامعه وجود دارد مقابله كنيم بلكه بايد جامعه را به حال خود بگذاريم تا به خودي خود زمينه ظهور حضرت فراهم شود. امام در اين باره مي فرمايند :
« يك دسته اي مي گفتند كه خوب بايد عالم پر از معصيت بشود تا حضرت بيايد. ما بايد نهي ازمنكر نكنيم امربه معروف هم نكنيم تا مردم هر كاري مي خواهند بكنند . گناه ها زياد بشود تا فرج نزديك بشود » . (همان مدرك ص 196)
4 ـ ديدگاه چهارم اين است كه ما نه تنها نبايد جلوي معاصي و گناهاني كه در جامعه وجود دارد بگيريم بلكه بايد به آن ها دامن هم بزنيم تا زمينه ظهور حجت عجل الله التعالی فرج الشریف هر چه بيشتر فراهم شود :
« يك دسته از اين بالاتر بودند مي گفتند : بايد دامن زد به گناه ها دعوت كرد مردم را به گناه تا دنيا پر از جور و ظلم بشود و حضرت عجل الله التعالی فرج الشریف تشريف بياورند. اين هم دسته اي بودند كه البته در بين اين دسته منحرف هايي هم بودند اشخاص ساده لوح هم بودند . منحرف هايي هم بودند كه براي مقاصدي به اين دامن مي زدند » . (همان مدرك ص 196)
حضرت امام دو ديدگاه اخير (سوم و چهارم ) را به شدت مورد انتقاد قرار داده و در ادامه سخنانشان مي فرمايند :
« يعني خلاف ضرورت اسلام خلاف قرآن نيست اين معنا كه ما ديگر معصيت بكنيم تا حضرت صاحب بيايد! حضرت كه تشريف مي آورند براي چه مي آيند براي اين كه گسترش بدهند عدالت را براي اين كه حكومت را تقويت كنند براي اين كه فساد را از بين ببرند. ما برخلاف آيات شريفه قرآن دست از نهي ازمنكر برداريم دست از امر به معروف برداريم و توسعه بدهيم گناهان را براي اين كه حضرت بيايند. حضرت بيايند چه مي كنند حضرت مي آيند مي خواهند همين كارها را بكنند. الان ديگر ما هيچ تكليفي نداريم ديگر بشر تكليفي ندارد بلكه تكليفش اين است كه دعوت كند مردم را به فساد! » . (همان مدرك ص 197)
5 ـ آخرين ديدگاهي كه حضرت امام رحمه الله علیه در بيانات خود بدان مي پردازد ديدگاه كساني است كه هر اقدامي براي تشكيل حكومت در زمان غيبت را خلاف شرع دانسته و عقيده دارند كه اين عمل با نصوص روايات مغاير است :
« يك دسته ديگري بودند كه مي گفتند كه هر حكومتي در زمان غيبت محقق بشود اين حكومت باطل است و برخلاف اسلام است . آن ها مغرور بودند آن هايي كه بازيگر نبودند مغرور بودند به بعضي رواياتي كه وارد شده است بر اين امر كه هر علمي بلند شود قبل از ظهور حضرت آن علم علم باطل است آن ها خيال كرده بودند كه نه هر حكومتي باشد در صورتي كه آن روايات كه هركس علم بلند كند علم مهدي به عنوان مهدويت بلند كند. حالا ما فرض مي كنيم كه يك همچون رواياتي باشد آيا معنايش اين است كه ما تكليفمان ديگر ساقط است » . (همان مدرك ص 197)
حضرت امام خميني رحمه الله علیه در ادامه كلامشان به نتايج چنين ديدگاهي پرداخته و مي فرمايند :
« اين كه مي گويند حكومت لازم نيست معنايش اين است كه هرج و مرج باشد. اگر يك سال حكومت در يك مملكتي نباشد نظام در يك مملكتي نباشد آن طور فساد پر مي كند مملكت را كه آن طرفش پيدا نيست . آني كه مي گويد حكومت نباشد معنايش اين است كه هرج و مرج بشود همه هم (ديگر) را بكشند همه به هم ظلم بكنند براي اين كه حضرت بيايد حضرت بيايد چه كند براي اين كه رفع كند اين را اين يك آدم اگر سفيه نباشد اگر مغرض نباشد اگر دست سياستي اين كار را نكرده باشد كه بازي بدهد ماها را كه ما كار به آن ها نداشته باشيم آن ها بيايند هر كاري بخواهند انجام بدهند اين بايد خيلي آدم نفهمي باشد » . (همان مدرك ص 197)
ايشان در ادامه نيز چنين مي گويند :
« اينهايي كه مي گويند كه هر علمي بلند بشود…. خيال كردند كه هر حكومتي باشد اين برخلاف انتظار فرج است اينها نمي فهمند چه دارند مي گويند. اينها تزريق كردند بهشان كه اين حرف ها را بزنند نمي دانند دارند چي چي مي گويند حكومت نبودن ; يعني اين كه همه مردم به جان هم بريزند بكشند همه را بزنند همه را از بين ببرند برخلاف نص آيات الهي رفتار بكنند. ما اگر فرض مي كرديم دويست تا روايت هم در اين باب داشتند همه را به ديوار مي زديم براي اين كه خلاف آيات قرآن است . اگر هر روايتي بيايد كه نهي از منكر را بگويد نبايد كرد. اين را بايد به ديوار زد. اين گونه روايت قابل عمل نيست و اين نفهم ها نمي دانند دارند چه مي گويند » . (همان مدرك ص 197 )
حضرت امام رحمه الله علیه در پايان بررسي ديدگاه هاي ياد شده ديدگاه خود را در باب مفهوم انتظار فرج را به صراحت مطرح كرده و مي فرمايند :
« البته اين پر كردن دنيا را از عدالت اين را ما نمي توانيم بكنيم اگر مي توانستيم مي كرديم اما چون نمي توانيم بكنيم ايشان بايد بيايند. الان عالم پر از ظلم است شما يك نقطه هستيد در عالم عالم پر از ظلم است ما بتوانيم جلوي ظلم را بگيريم تكليفمان است . ضرورت اسلام و قرآن تكليف ما كرده است كه بايد برويم همه كار را بكنيم اما نمي توانيم بكنيم . چون نمي توانيم بكنيم بايد او بيايد تا بكند اما ما بايد فراهم كنيم كار را فراهم كردن اسباب اين است كه كار را نزديك بكنيم كار را همچو بكنيم كه مهيا بشود عالم براي آمدن حضرت عجل الله التعالی فرج الشریف » . (همان مدرك ص 197 )
آري انتظار در قاموس و فرهنگ امام خميني رحمه الله علیه مفهومي جز آمادگي فردي و اجتماعي براي برپايي دولت كريمه حضرت ولي عصرعجل الله التعالی فرج الشریف ندارد و اين همان است كه در فرهنگ شيعي بدان اشاره شده و در روايات معصومين عليهم السلام از آن سخن به ميان آمده است .
اين جاست كه هر پژوهش گر منصفي بر نقش عظيم حضرت امام خميني رحمه الله علیه در احياي انديشه و فرهنگ انتظار اذعان نموده و اقرار خواهد كرد كه هيچ حركتي در طول قرون گذشته به اندازه حركت رهايي بخش امام رحمه الله علیه در زمينه سازي ظهور حضرت حجت عجل الله التعالی فرج الشریف تاثير نداشته است .
امام خميني :
يك دسته اي مي گفتند كه بايد عالم پر از معصيت بشود تا حضرت بيايد. ما بايد نهي از منكر نكنيم امر به معروف هم نكنيم تا مردم هر كاري مي خواهند بكنند. گناه زياد بشود تا فرج نزديك بشود!
امام خميني :
يك دسته مي گفتند بايد دامن زد به گناه ها دعوت كرد مردم را به گناه تا دنيا پر از جور و ظلم بشود و حضرت عجل الله التعالی فرج الشریف تشريف بياورند!
انتظار در نگاه امام خمينيرحمه الله علیه مفهومي جز آمادگي فردي و اجتماعي براي برپايي دولت كريمه حضرت ولي عصرعجل الله التعالی فرج الشریف ندارد و اين همان است كه در فرهنگ شيعي به آن اشاره شده و در روايات معصومين علیه السلام از آن سخن به ميان آمده است .
منبع : سراج اندیشه
بازدیدها: 114