رسیده رزق عالم از سر خوان ابوفاضل/شعر

خانه / اشعار / رسیده رزق عالم از سر خوان ابوفاضل/شعر

شعر ولادت حضرت عباس علیه السلام

رسیده رزق عالم از سر خوان ابوفاضل 

تبرک میکند هر سفره را نان ابوفاضل

کسی که اربعین تا کربلا رفته است میداند

تمام زائران هستند مهمان ابوفاضل 

چه جای غصه خوردن هست تا وقتی که در عالم

گره ها باز خواهد شد به دستان ابوفاضل

 کمیت زندگی‌ش لنگ می‌ماند هر آن کس که 

نمی‌بندد دخیل‌ش را به دامان ابوفاضل  

 

پس از حیدر نوشتم لا فتی الا اباالفضل و

سپس لا سیف الا تیغ بران ابوفاضل 

گدا از صحن او مانند سلطان میزند بیرون 

که می‌بارد کرم از طاق ایوان ابوفاضل  

امام ارمنی ها روز تاسوعا اباالفضل است

که باید گفت آن ها را مسلمان ابوفاضل

برای وصف ایثار و وفای او همین بس که 

شکست ابرو ولی نشکست پیمان ابوفاضل

 

گره در کار مشک افتاد تا بر خاک دست افتاد

گره وا می‌شود تنها به دندان ابوفاضل 

 فقط داغ برادر را برادر مرده می‌داند

که زینب را در آخر کشت فقدان ابوفاضل

#سجاد_روانمرد 

کوی حسین (ع) کعبه ی آمال فطرس است/شعر

بازدیدها: 0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *