روایت شیخ احمد کافی از زیارت با پای پیاده از نجف تا کربلای معلی

خانه / ویژه نامه / ویژه نامه های مناسبتی / ویژه نامه اربعین / اربعین / روایت شیخ احمد کافی از زیارت با پای پیاده از نجف تا کربلای معلی

روایت شیخ احمد کافی از زیارت با پای پیاده از نجف تا کربلای معلی

مراسم پیاده روی کربلا در روز اربعین، از دیرباز در میان محبان اهل بیت اهمیت بسزایی داشته. و علما و مراجع نیز همگام با مردم عراق و دیگر سرزمین‌های اسلامی در این مراسم معنوی شرکت می کنند.

زیارت با پای پیاده بزرگداشتی است که از گذشته بوده و اختصاص به زمان خاصی ندارد.

همانگونه که نقل شده حضرت آدم هزار بار به زیارت خانه خدا رفت. در حالی که این مسیر را به وسیله قدم‌هایش پیمود. این شیوه، اختصاص به دین و فرهنگ خاصی ندارد. همان گونه که قیصر پادشاه روم با خدا پیمان بسته بود. که هرگاه در نبرد با امپراتوری ایران پیروز شود. به شکرانه این پیروزی بزرگ از مقر حکومت خود (قسطنطنیه پیاده به زیارت بیت المقدس برود. او پس از پیروزی به نذر خود عمل کرد. و پای پیاده رهسپار بیت المقدس شد. در دین مبین اسلام، نیز زیارت با پای پیاده سنتی حسنه شمرده شده و سفارش بسیاری بر آن شده است.

امام صادق (ع) محبوبترین وسیله تقرب بنده به خداوند را زیارت خانه او با پای پیاده دانسته. و می‌فرمایند یک حج با پای پیاده برابر با هفتاد حج است. تشرف با پای پیاده به بارگاه ائمه اطهاره نیز مورد تأکید بسیاری قرار گرفته. و امام صادق (ع) می‌فرمایند: هر که پیاده به زیارت امیر مؤمنان می‌رود. خداوند متعال به هر گامی ثواب یک حج و یک عمره برای او می‌نویسد. و اگر پیاده برگردد. به هر گامی برای او ثواب دو حج و دو عمره می‌نویسند.

امام صادق می‌فرمایند هر که پیاده به زیارت او رود هر گامی که بردارد و بگذارد. ثواب آزاد کردن بندهای از اولاد اسماعیل را دارد. و در روایت دیگری نیز می‌فرمایند هر که پیاده به زیارت قبر امام رود. خداوند متعال به عدد هر گام برای او هزار حسنه می‌نویسد. و هزار گناه را از او محو می‌کند و روایات در این باب بسیارند.

اهل بیت‌ها نیز به این سنت نیکو اقدام کرده اند. و نقل شده است که امام حسن مجتبی بیست و پنج مرتبه از مدینه با پای پیاده به زیارت خانه خدا رفتند. امام حسن در مسیر زیارت خانه خدا، از مرکب پیاده شده و مسافت بین مدینه تا مکه را با پای پیاده طی نموده. و تمام کاروان نیز به تأسی از ایشان از مرکب پیاده شدند. به گونه‌ای که دیگر سواره ای در کاروان وجود نداشت. در روایت دیگری نیز بیان شده است. که امام حسین راه را پیاده می‌پیمود در حالی که محمل‌ها و جهازها در کنار ایشان حرکت می‌کردند.

از نقل‌های تاریخی این گونه به دست می‌آید که تشرف به بارگاه ائمه اطهار ها با پای پیاده از زمان حضور ائمه رایج بوده. ولی در قرن‌های گوناگون اسلامی و به مقتضای حکومت‌های مختلف سیاری به خود دیده. و همان گونه که زیارت ائمه اطهار در زمان‌ها و مکان‌های مختلف دچار فراوان بوده. این سنت نیز دارای فراز و نشیب بوده است.

حاکمان حکومت‌های شیعی مانند حکومت آل بویه و حکومت صفویه، به این سنت حسنه اقدام کرده. و سعی در تبلیغ آن بین شیعیان داشته اند. بنا به نوشته ابن جوزی جلال الدولمه یکی از نوادگان عضدالدوله، در سال ۴۳۱ ق با فرزندان و جمعی از یاران خود برای زیارت رهسپار نجف شده. و از خندق شهر کوفه تا مشهد امیرالمؤمنین در نجف را که یک فرسنگ فاصله بود. پیاده و با پای برهنه پیمود. در زمان حکومت صفویه نیز اهتمام بسیاری بر زیارت با پای پیاده صورت گرفته است. شاه عباس صفوی و علمای بزرگ عصر ایشان همچون مرحوم شیخ بهایی برای رواج فرهنگ زیارت در بین مردم در سال ۱۰۰۹ ق از اصفهان عزم مشهد کرده. و با پای پیاده به زیارت امام علی بن موسی الرضا (ع) رفت.

به مناسبت فرارسیدن ماه صفر و ایام پیاده روی اربعین حسینی، در سلسله مطالبی، به مهمانی خاطرات این بزرگان از راهپیمایی اربعین و زیارت حرم امام حسین (ع) می‌رویم. و می‌توانید تمامی بخش‌های این مجموعه را در اینجا مشاهده نمائید.

روایت شیخ احمد کافی از زیارت با پای پیاده از نجف تا کربلای معلی

حجت الاسلام احمد کافی متولد ۱۳۱۵ و متوفی ۱۳۵۷ شمسی معروف به شیخ احمد کافی خطیب و واعظ شهیر پیش از انقلاب بود. که سخنرانی‌های بسیار پرشور و تأثیرگذاری داشت. ایشان پس از فراگیری بخشی از علوم اسلامی در مدرسه نواب مشهد، برای ادامه تحصیلات دینی و کسب معرفت از حرم امام علی و حوزه علمیه نجف در سال ۱۳۳۳ شمسی به همراه میرزا احمد کافی عازم نجف گردید. و از اساتیدی چون سید ابوالقاسم خویی، سید محسن حکیم، حسین راستی کاشانی و سید اسدالله مدنی بهره مند شد.

مرحوم کافی درباره زیارت اربعین در آن دوره می‌فرماید:

«در ایام اربعین ۱۰ – ۱۲ نان می‌گرفتیم و از نانوا می‌خواستیم تا آن را خشک کند. بعد به داخل اتاق مدرسه می‌بردیم. در کیسه‌ای خُرد می‌کردیم. یک من ماست هم می‌گرفتیم. و داخل کیسه می‌ریختیم. تا آب آن گرفته شود. نعنا و نمک هم در آن می‌ریختیم. هرکدام از ما یک کاسه و قاشق هم بر می‌داشتیم. و لباس‌ها شامل عبا و قبا را هم داخل کوله پشتی می‌گذاشتیم. شب بعد از نماز مغرب و عشاء به حرم امیرالمومنین می‌رفتیم. و سلام می‌دادیم و می‌گفتیم ما راهی کربلا هستیم. امری ندارید؟ می‌رویم کنار قبر حسین عزیز شما، امری ندارید؟.

سپس در گروههای ۱۰ یا ۱۵ نفره به سمت کوفه می‌رفتیم. و از کنار فرات و نخل‌ها پیاده راهی کربلا می‌شدیم. ۲ یا ۳ فرسخ که راه می‌رفتیم کمی استراحت می‌کردیم. غذایی می‌خوردیم و حدیث می‌خواندیم. در این جمعیت اهل علم سر من دعوا بود. و همه می‌خواستند من خدمتشان باشم کار من این بود که در این مسیر هر جایی که دور هم روی خاک‌ها می‌نشستیم. عبای خود را به عنوان زیرانداز می‌انداختیم. و من برای آن جمعیت روضه می‌خواندم. عجب حال خوبی هم داشتند.

برخی اعراب شیعه در این مسیر گاهی فقط چهارتا درخت خرما داشتند. زمانی که محصولش می‌رسید آن را نگه می‌داشت. صبحانه نهار و شام خرما به زائران می‌داد.

گاهی ۴ من برنج که می‌کاشتند. محصولش را جمع می‌کرد. بخشی از آن را میفروخت و خرج زراعت می‌کرد. مابقی را نگه می‌داشت و حتی یک دانه اش را به زن و فرزندش نمی‌داد. می‌گفت صبر کنید زوار سیدالشهدا بیایند. این را برای آنها طبخ کنیم. این چه علاقه‌ای به امام حسین است!؟ زمانی که ما طلبه‌ها می‌رسیدیم. آنها می‌آمدند به زور این جمعیت ۱۰ یا ۱۵ نفره را داخل مُضیف عربی خود می‌کردند. مهمان خانه اش سالن چندانی نبود. و ۱۰ عدد حصیر در آن انداخته بود. ما را به آنجا برد و با آن برنج از ما پذیرایی کرد. ظرف که نداشتند. به جای سفره حصیری پهن می‌کرد و برنج را روی آن می‌ریختند.

گاهی بز یا گوسفند هم طبخ کرده بودند و همراه آن می‌آوردند. پدر خانواده با فرزندانش بالای سر ما ایستاده بودند. یکی فانوس در دست داشت. دیگری لیوان دوغ دستش بود. و زمانی که ما اراده می‌کردیم. از ما پذیرایی می‌کردند. غذا زیاد بود و ما فقط بخشی از آن را می‌خوردیم. بعد او باقی غذا را به باغ‌ها می‌برد. و به افراد حاضر به عنوان تبرک می‌داد. و می‌گفت این باقیمانده خوراک زوار پیاده امام حسین است.

در روز اربعین زوار دسته دسته به کربلا می‌رسند. برخی پاهایشان آبله کرده و پینه بسته است. برخی در پایشان خار شکسته است. شما اگر مکه، مدینه، نجف کاظمین سامرا و مشهد بروید. در آداب زیارت آمده است که اول باید غسل کنید. سپس به حرم مشرف شوید. اما برای کربلا آمده است با همان صورت خاک آلوده به حرم بروید.»

منبع: کتاب طریق العلماء؛ احمد سیاحی

بازدیدها: 0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *