بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
تا داشتهام فقط تو را داشتهام *** با یاد تو قد و قامت افراشتهام
بوی صلوات میدهند دستانم *** از بس که گل محمدی کاشتهام
شریعتی: سلام میکنم به شما هموطنان عزیزم. خانمها و آقایان، دوستان خوب بیننده و شنوندهی ما، انشاءالله هرجا که هستید باغ ایمانتان آباد و زندگیتان پر نشاط باشد. همانطور که وعده داده بودیم روزهای پنجشنبه در ماه جمادی الاول خدمت حاج آقای انصاریان عزیز هستیم که همه شما با تصویر و صدای ایشان آشنا هستید و کلی خاطرهی خوش با منبرها و درسهای ایشان دارید. سلام علیکم و رحمة الله خیلی خوش آمدید.
حاج آقای انصاریان: علیکم السلام. سلام میکنم به همه شنوندگان برنامه سمت خدا و غیر سمت خدا. سلام به همه، امنیت برای همه، درود برای همه، اگر اجازه بدهید من در ابتدای برنامه یک تسلیت قلبی به همه آتشنشانان ایران و آتشنشانان دنیا بدهم. همه ملت ایران در این داغ سنگینی که دیدند و به ویژه خانوادههای این فداکاران بیادعا داشته باشم و خدمت ملت ایران عرض کنم اگر اینگونه افراد را شهید میگویند، شاید همه مردم ندانند، بیملاک نیست. رسول خدا میفرماید: امت من، امت دیندار و مؤمن هستند. چه در دریا غرق شوند و چه در آتش سوخته شوند و چه زیر هوار بروند، مرگشان شهادت است. این مرگی است که طرفش با توجه به اینکه پیغمبر او را شهید میداند، پاک و بیگناه از دنیا میرود. اینها در حقیقت دو برابر شهید شدند. یکی سوختگی و یکی زیر هوار رفتن. هرکدام دو شهید هستند. ملت ایران ثابت کردند هنوز از ایمان به خدا و قیامت و آثار این ایمان برخوردار هستند و بر کارگردانان این کشوری که چطور قدر زن و بچهی خودشان را میدانند، قدر این ملت را به آن اندازه باید بدانند. بدانند که حل کردن مشکل این ملتی که همه چیز را در طبق اخلاص گذاشتند مایهی جلب رضایت پروردگار است. یعنی خدمت به این ملت یقیناً خدمت به پروردگار است. این یک مسأله است.
مسألهی دوم اینکه ما در ایام ولادت واقعاً وجود مقدس و مبارک زینب کبری قرار داریم که برای خود من ثابت شده مقام عصمت انحصاری نیست. یعنی اینطور نیست که این مقام منحصر به انبیای خدا و ائمه طاهرین باشد. ما در بین زنان دو مقام عصمت داریم که یکی به نام در قرآن ذکر شده است، حضرت مریم «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاكِ وَ طَهَّرَكِ وَ اصْطَفاكِ عَلى نِساءِ الْعالَمِين» (آلعمران/42) یکی هم با آیاتی که جز صدیقهی کبری مصداقی ندارد. پس انحصاری نیست. برای خود من طبق روایات و مدارک و اینکه زینب کبری مصداق چه آیاتی است، ثابت شده که ایشان هم دارای مقام عصمت است. علی اکبر به فرمودهی امام ششم دارای مقام عصمت است. قمر بنی هاشم دارای مقام عصمت است. ولادت حضرت زینب کبری(س) را به همهی جامعهی اسلامی به خصوص ملت ایران و مخصوصاً زنان با کرامت این کشور تبریک میگویم که در مقابل هجوم فرهنگ غرب با چنگ و دندان عفت و عصمت زینبی را در خودشان حفظ کردند و به پرستاران هم ویژه تبریک میگویم که کار با ارزشی را دارند.
من یک پیامی را از امام عصر در کتابی دیدم که ایشان به یکی از یارانشان در عصر غیبت کبری نوشتند: اگر گرفتاریهای تو با چیزی حل نشد، خدا را به زینب کبری قسم بده، حل میشود. من این قسم به زینب کبری را در زندگی خودم تجربه دارم. زینب کبری دختر پدر و مادری هستند که هردو شهید هستند. خواهر شهید است. مادر شهید است. عمه شهید است. یعنی شهادت از همه طرف وجود مبارک ایشان را محاصره کرد. باز عجیب است که پیغمبر وقتی اولین لحظه زینب کبری متولد شد، او را بغل کرد، فرمود: کسی که برای این دختر گریه کند، ثواب گریهی بر او همسنگ و مساوی با گریهی بر حسن و حسین است.
شریعتی: خیلی مقدمهی پرباری شد. از وقتی بینندهها و شنوندههای ما متوجه شدند که شما قرار هست پنجشنبههای سمت خدای ما را مزین کنید، خیلی خوشحال شدند. بسیار تشکر کردند و ما بیصبرانه مشتاق حضور شما در سمت خدا بودیم و این فرصت را مغتنم میشماریم. من هم میلاد با سعادت حضرت زینب کبری را به همه شما تبریک میگویم. ایام دههی فجر را گرامی میداریم. یاد و خاطرهی امام شهدا و همینطور یاد و خاطرهی شهدای مدافع حرم که وقتی اسم زینب کبری میآید ناخودآگاه از مقام ارزشمند آنها تجلیل میکنیم.
حاج آقای انصاریان: خانوادههای مدافعان حرم هم باید بدانند که زحمات شهدایشان به ثمر نشسته است. یعنی خداوند از نفس این جوانهای ملکوتی حرم حضرت زینب و کل سوریه و مردمش را نجات داد.
شریعتی: انشاءالله شاهد آزادی یکپارچهی سوریه و عراق باشیم و همینطور مکه و مدینه. ما فکر کردیم که روزهای پنجشنبه در مورد چه موضوعی با حاج آقای انصاریان صحبت کنیم، براساس پیامهایی که دوستان فرستادند و با توجه به مطالعات جدی شما و مکتوبات شما و کتابهایی که از شما در مورد نظام خانواده به رشتهی تحریر درآمده است، به نظرم رسید که شاید بد نباشد ما روزهای پنجشنبه را با توجه به اینکه خانوادههای بیشتری سمت خدا را دنبال میکنند، در مورد نظام خانواده صحبت کنیم و اینکه خانواده دینی اساساً باید چه ویژگیهایی داشته باشد.
حاج آقای انصاریان: در جامعه هر خانوادهای، مثلاً در ایران فرض کنید سی میلیون خانواده داشته باشیم که با بچههایشان هفتاد میلیون جمعیت کشور را تشکیل میدهند، هر خانوادهای صد در صد در تشکیل یک جامعهی حکیم، یک جامعهی عادل، یک جامعهی پر مهر مؤثر است. یعنی اول پدر خانواده، اینکه میگویم اول پدر خانواده یک مسألهی قرآنی است. در سورهی تحریم مطرح است. در آیهی شریفهای که میفرماید: «قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْلِيكُمْ نارا» (تحریم/6) یعنی اول خطاب به مدیر خانواده است که مرد خانواده است، بعد خانواده است. اگر زن و شوهر بدانند که در پیشگاه خدا اول برای ساختمان خانواده بر پایهی معرفت و حکمت و دین و اخلاق و عمل صالح که قهراً نتیجهی آن یک جامعهی حکیم میشود، چه مسئولیتی دارند، هیچ روزی از این مسئولیت غفلت نمیکردند. یعنی تک تک خانوادهها دانه دانه یک مروارید و لؤلؤ و مرجان هستند، که جامعه آن نخ تسبیح اصلی است که همه را به همدیگر وصل میکند و یک خانواده باید آنچه امور مثبت است به بیرون جریان بدهد که ما در بیرون یک جریان الهی و یک جریان مؤدب به آداب، یک جریان پاک و سالمی داشته باشیم.
شریعتی: یعنی حاج آقای انصاریان میخواهند بگویند: اگر خانوادههای ما خوب و با اخلاق باشند این به جامعه سرایت میکند و جامعه هم یک جامعه ایدهآل از نگاه دین میشود.
حاج آقای انصاریان: جامعه در حقیقت همان خانواده است. اما آن سی میلیون خانواده است که یک واحد به نام جامعه شده است و جامعه یک کشتی است. تختهها و پیچ و مهرهها و ابزارهای دیگر کشتی خانواده هستند. اگر یک تختهی سوراخی، یک ابزار ناجوری در این کشتی به کار گرفته شود، چه خواهد شد؟ زندانها را پر میکند. اعتیاد را فراوان میکند. فساد را رواج میدهد و گناه را گسترده میکند. جامعه به هم میریزد. امنیت جامعه را به هم میریزد که نهایتاً امنیت خانواده را هم تهدید میکند.
اینکه پیغمبر میفرماید: «كُلّكم راع» (جامعالاخبار/ص119) همه شما به تعبیر حضرت چوپان هستید. «و كُلّكم مسؤل عن رَعيّته» همه شما به تعبیر زیباتر کارگردان هستید و نسبت به تمام کسانی که زیر دست شما هستند و باید آنها را کارگردانی کنید، مسئول هستید. مسئول یعنی چه؟ برای کلمهی مسئول که در قرآن بکار گرفته شده، «كُلُ أُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْؤُلًا» (اسراء/36) یعنی چه؟ مسئول از نظر ادبی اسم مفعول است. یعنی مورد سؤال قرار گرفتن، یعنی فردای قیامت به پدر و مادر خانواده، خداوند میفرماید: دخترها و پسرهایی که به شما دادند، ساخت شما نبود. شما یک ازدواج کردید. نتیجه این ازدواج شما را من ایجاد کردم که خلقت پسران و دختران شما بود. اینها را وقتی من به شما دادم، به دنیا آمدن «كُلُّ مَوْلُودٍ يُولَدُ عَلَي الْفِطْرَة» (كافي، ج2، ص12) پاک به دنیا آمدند. یعنی من گوهر صاف و سالم و پاکی را به شما پدر و مادر عطا کردم که این از طرف من برای شما امانت الله است. مواظب باشید این امانتی که سالم به شما دادم، در قیامت به من سالم برگردانید. البته کسی که حسابش پاک است از محتسب چه باک است!
من قبلاً هم شاید در سخنرانیهای ماه رمضان عرض کرده باشم که هیچ مرد مؤمنی و هیچ زن مؤمنی و هیچ انسانی که به وظیفهاش عمل کرده در قیامت دادگاه ندارد. چون معنی ندارد میخواهند چه چیزی از او بپرسند؟ باید بیاورند چه بگویند؟ بگویند: چرا با حجاب بودی؟ چرا نماز خواندی؟ چرا روزه گرفتی؟ چرا مال حلال خوردی؟ چرا بچههایت را خوب تربیت کردی؟ اینها سؤال ندارد. اینکه پیغمبر میفرماید: «حَاسِبُوا أَنْفُسَكُمْ قَبْلَ أَنْ تُحَاسَبُوا» (وسایل الشیعه/ج16/ص99) خودتان اینجا به حساب خودتان برسید، تا آنجا دیگر حساب و کتابی نداشته باشید. چه کسی را دادگاه میبرند؟ آن کسی که مال مردم را خورده است. رشوه گرفته است. آن کسی که اختلاس کرده، آن کسی که دزدی کرده است. آن کسی که گناه علنی انجام داده است. قاضی به او میگوید: چرا؟ ولی در قیامت برای چه به پاکان چرا بگویند؟ پس پاکان دادگاه ندارند. اینکه قرآن مجید میگوید: مسئول، سؤال از این است که کل امکاناتی که به تو دادم از بدن سالم، از چشم و گوش، از انبیاء، از ائمه، از قرآن، از مسجد، از نعمت، اینها را چرا قدردانی کردی و در مسیر دیگری غیر از مسیر من خرج کردی؟ پس بدان دادگاه دارند. خوبان معنی ندارد دادگاه داشته باشند. شما به ذهنت میرسد که خدا، انبیاء را به دادگاه بکشد که به آنها چه بگوید؟ ولی پاداششان محفوظ است. خوبان که «وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها» (نساء/122) کاری به پاداش ندارند. کار به مسئولیت دارند که برادرها، مادرها، پدرها، آقایان، جوانها، بیایید طوری زندگی کنیم که روز مرگ ما روز راحتی ما باشد. یعنی نه برزخی داشته باشیم تنگ و تاریک و نه قیامتی با پنجاه دادگاه. چرا خودمان را باید گیر دادگاههای قیامت بیاندازیم که آنجا هم نه پارتی هست ما را نجات بدهد و نه کسی به داد ما میرسد و نه حرف قانع کنندهای به پروردگار داشته باشیم. در قرآن هم هست «وَ لا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ» (نحل/84) آنهایی که بد عمل کردند، بد زندگی کردند، پدر و مادر بدی بودند، اولاد بدی بودند، جامعه بدی بودند، اصلاً اجازه عذرخواهی در قیامت به آنها داده نمیشود. «وَ لا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ» از آنها نمیخواهند بیایید از خدا عذر بخواهید تا خدا از شما راضی باشد. چون جای رضایت نیست. قرآن دارد به پدر و مادرها میگوید: «قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْلِيكُمْ نارا» شما در برابرتان امیرالمؤمنین میفرماید: بهشت و دوزخ است. بر شما واجب است خودتان را اول و خانوادهتان را از درگیر شدن با دوزخ حفظ کنید. آن فعل امر تقواست به معنای خود نگاه داشتن است. یعنی خودتان را نگهدارید که در خانواده به خطر نیافتید. به خطر دوزخ، یعنی خانواده سالم کسی است که اولاً مؤمن باشد. زبان پاکی داشته باشد. چشم پاکی داشته باشد، بچههایش از پدر و مادر دروغ نشنوند. غیبت نشنوند. کوبیدن افراد را به ناحق نشنوند. بچهها از پدر نماز ببینند، از مادر نماز ببینند، از مادر پاکدامنی ببینند، از مادر حجاب ببینند، چون بچه به قول معروف یک ذهن صفر کیلومتر دارد، یک خرده که بزرگتر میشود در درون خودش جنگ به پا میشود که مادر جوان من به این زیبایی، دارد با روی باز و موی باز و لباس جلب توجه کننده و آرایش بیرون میرود، دیگران نگاهش کنند، چه میشود؟ این میبیند با فطرتش در جنگ میافتد. دچار تناقض میشود. میگوید: از یک طرف من میلم به پاکی و سلامتی و عصمت و عفت است، این میل در کل انسانها است. چرا مادر من اینطور است؟ این واقعاً برای من مادر است؟ این رشته محبت را ضعیف میکند؟ این بچه را هیجان زده میکند. سردرگم میکند. بچه را مضطرب میکند.
بنای خانواده اگر بنای اسلامی باشد اهل خانواده قیامت مسئولیت ندارد. یعنی چه؟ یعنی مورد بازپرسی قرار نمیگیرد. اجر عظیمی که دارند این خانوادههای پاک به ساختن جامعه پاک کمک دادند. این عبادت کمی نیست. عبادت فقط این نیست، این هم عبادت است و باید انجام بگیرد. من ببینم ده تا جوان ازدواج کرده با دو بچه در به در مستأجری میکند و لذت زندگیاش دارد کشته میشود، اجاره دارد بالا میرود و نمیتواند بدهد. من بیایم خودم با رفقایم همکاری کنیم، ده تا خانه صد متری بسازیم. این چقدر پیش خدا ثواب دارد؟ حالا اگر جامعه را خانوادهها بسازند، بنای جامعه را بسازند، یعنی خانه سازی کجا و انسان سازی کجا! این خیلی عبادت عظیمی است. که من بیایم یک مشت آهن و خشت و گل را روی هم بریزم و به یک نفر بدهم تا دلش خوش شود، یا خانواده را به گونهای بار بیاورم که یک جامعه پاک بار بیاید، خدا رضایت پیدا کند. انبیا در برزخ خوشحال شوند که مشرف به عالم هستند. ائمه طاهرین خوشحال شوند و امام عصر هم دعاگو باشد.
شریعتی: نکتهای اشاره کردید که فکر میکنم نخ تسبیح بحث ماست. «قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْلِيكُمْ نارا» الآن پدر یک خانواده میخواهد شروع کند. قدم اول چیست؟
حاج آقای انصاریان: یک حسنی که اسلام دارد و از درون اسلام هم این حرف را درآوردند، میگویند: هیچوقت دیر نیست. اگر دیر بود برای حرّ بن یزید دیر بود. حر نزدیک شصت سال سن داشت. بسیاری از سالهای عمرش را هم کارمند بنی امیه بود ولی دیر نبود. یا این ضرب المثل ایرانی که میگوید: ماهی را هروقت از آب بگیری، تازه است. یعنی اسلام همیشه تازه است. همین الآن بیا به اسلام متصل شو، خیلی از مشکلات تو حل میشود. خیلی از رنجهایی که از بچههایت میکشی پایان میپذیرد. یعنی یک پدر باوقار، یک پدر با ادب، یک پدر آرام، یک پدر متدین، وقتی این چهرهاش در ذهن بچهاش نقش میبندد هیچوقت بچه نمیآید هیجان زده با او برخورد کند. نمیآید به حالت دعوا با او برخورد کند. وقتی میبیند پدر اینطور عوض شده است، اثر برمیدارد. اصلاً کل عالم هستی عالم اثر گیر و اثر پذیر است. همینطور که ما داریم از جهان اثر میگیریم، داریم اثر هم میگذاریم. دیر نیست. یعنی اگر یک پدر بیدینی الآن دارد بحث شما را میشنود، از همین امشب تصمیم بگیرد، بیاید یک نماز با قاعده بخواند، بیاید بدیهایش را از بچههایش عذرخواهی کند. بیاید مؤدب به آداب شود. بیاید متخلق به اخلاق شود. امتحان کند.
من یک دوستی داشتم میگفت: فقط نباید مردم را امتحان کرد. یکبار هم خدا را امتحان کن. بیا خوب شو خدا را امتحان کن. خوب شو، ببین همه چیز تغییر میکند. آن امتحان را خوب پس میدهد. «إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِم» (رعد/11) خیلی آیهی عجیبی است، یعنی به خانوادهها و جامعه میگوید: میخواهی هرچه خوبی است به طرفت سرازیر کنم؟ تمام بدیها را تغییر بده. چون تغییر بدیها کلید باز کردن درهای رحمت خداست. «إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ» این «ما» ما موصوله است. یعنی مشکلاتی که جامعه، خانواده و مرد و زن گرفتارش هستند، این را خدا تغییر نمیدهد، مگر اینکه «حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِم» مگر مردم اینها را تغییر بدهند. خدا تغییر نمیدهد، خودتان تغییر بدهید آنوقت ببینید من چه درهایی را به سوی شما باز میکنم.
من این برایم تجربه شده است. نامههای زیادی برای من از سرپرستهای خانواده آمده که در این پنجاه سال منبر، مشکلاتشان را برای من گفتند، حالا تلفن دادند یا آدرس دادند، من تلفن کردم، فرستادم دنبالشان آمدند، صحبت کردند، بعد از مدتی آمدند پای منبر و گفتند: ما را میشناسی؟ گفتم: شما به من نامه نداده بودی، شما را خواستم؟ گفتند: بسیاری از مشکلات خانواده ما حل شد. با همان تغییر و فقط یک عزم و اراده میخواهد.
شریعتی: انشاءالله خدا این عزم و اراده را به ما بدهد. ما هر روز یک قرار روزانه با بینندهها داریم و روزی یک صفحه از قرآن را میخوانیم. امروز صفحهی 479 قرآن کریم، آیات 21 تا 29 سوره مبارکه فصلت در سمت خدا تلاوت میشود.
«وَ قالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَيْنا قالُوا أَنْطَقَنَا اللَّهُ الَّذِي أَنْطَقَ كُلَّ شَيْءٍ وَ هُوَ خَلَقَكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ «21» وَ ما كُنْتُمْ تَسْتَتِرُونَ أَنْ يَشْهَدَ عَلَيْكُمْ سَمْعُكُمْ وَ لا أَبْصارُكُمْ وَ لا جُلُودُكُمْ وَ لكِنْ ظَنَنْتُمْ أَنَّ اللَّهَ لا يَعْلَمُ كَثِيراً مِمَّاتَعْمَلُونَ «22» وَ ذلِكُمْ ظَنُّكُمُ الَّذِي ظَنَنْتُمْ بِرَبِّكُمْ أَرْداكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ مِنَ الْخاسِرِينَ «23» فَإِنْ يَصْبِرُوا فَالنَّارُ مَثْوىً لَهُمْ وَ إِنْ يَسْتَعْتِبُوا فَما هُمْ مِنَ الْمُعْتَبِينَ «24» وَ قَيَّضْنا لَهُمْ قُرَناءَ فَزَيَّنُوا لَهُمْ ما بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ وَ حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ إِنَّهُمْ كانُوا خاسِرِينَ «25» وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لا تَسْمَعُوا لِهذَا الْقُرْآنِ وَ الْغَوْا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَغْلِبُونَ «26» فَلَنُذِيقَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا عَذاباً شَدِيداً وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَسْوَأَ الَّذِي كانُوا يَعْمَلُونَ «27» ذلِكَ جَزاءُ أَعْداءِ اللَّهِ النَّارُ لَهُمْ فِيها دارُ الْخُلْدِ جَزاءً بِما كانُوا بِآياتِنا يَجْحَدُونَ «28» وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا رَبَّنا أَرِنَا الَّذَيْنِ أَضَلَّانا مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ نَجْعَلْهُما تَحْتَ أَقْدامِنا لِيَكُونا مِنَ الْأَسْفَلِينَ «29»
ترجمه: و دوزخيان به پوستشان گويند: «چرا عليه ما گواهى داديد؟» گويند: «خدايى كه همه چيز را به نطق آورده ما را نيز به سخن آورد، او كه نخستين بار شما را آفريد و فقط به سوى او برگردانده مىشويد». (بر فرض) شما گمان مىكرديد كه خداوند بسيارى از عمكردتان را نمىداند، ولى (نسبت به اعضاى بدنتان كه وسيلهى گناه شما بودند) نمىتوانستيد چيزى را پنهان كنيد كه گوش و چشمها و پوستتان بر ضد شما گواهى دهد. و اين گمان (فاسد) شما نسبت به پروردگارتان بود كه شما را به هلاكت انداخت و از زيانكاران شديد. پس اگر صبر كنند (چه سود كه) دوزخ جايگاهشان است، و اگر تقاضاى عفو كنند، از بخشودگان نيستند. و ما براى آنان همنشينانى گماشتيم، كه از پيش رو و پشت سرشان (كارهاى خلافشان را) برايشان زيبا جلوه دادند و فرمان عذابى كه قبل از آنان گروههايى از جن و انس را فراگرفته بود بر آنان نيز ثابت شد، همانا كه آنان زيانكارانند. و كسانى كه كفر ورزيدند گفتند: «به اين قرآن گوش ندهيد و در (هنگام تلاوت) آن، (سخن) لغو و باطل بيافكنيد تا شايد پيروز شويد.» پس قطعاً به آنان كه كفر ورزيدند عذاب سختى مىچشانيم و حتماً آنان را به بدترين كارى كه انجام مىدادند كيفر خواهيم داد. سزاى دشمنان خدا همين است كه برايشان به خاطر انكار دائمى آيات ما، آتشى باشد كه هميشه در آن جا بمانند. و كسانى كه كفر ورزيدند گفتند: «پروردگارا! آن جن و انسى كه ما را گمراه كردند به ما نشان ده تا آنها را زير قدمهايمان بگذاريم (و لگد مالشان كنيم) تا از پستترين افراد باشند.»
شریعتی: سلام میکنیم به روح بلند امام عظیم الشأن و همهی شهدای انقلاب اسلامی و هشت سال دفاع مقدس. اشاره قرآنی را میفرمایید.
حاج آقای انصاریان: در این صفحه که تلاوت شد آیهی 29 که آخر صفحه هست، نکتهی بسیار مهمی را مطرح کرده است. آن نکته ناسپاسی ناسپاسان از نعمتهای الهی است. وجود انبیاء را ناسپاسی کردند. وجود ائمه و عالمان ربانی و کتابهای مفیدشان، وجود نعمتهای خوراکی را، وجود زن و بچه را، وجود درآمد را ناسپاسی کردند. اینها همه در لغت «کَفَرُوا» است. یکی از معانی کفر که پنج تا معنا دارد ناسپاسی است. چطور اینها ناسپاس شدند؟ آدم از مادر به دنیا میآید که ناسپاس به دنیا نمیآید. خود آیه میگوید: «أَضَلَّانا» دو گروه ما را گمراه کردند، یکی مردم معمولی بودند که دین نداشتند و ما با آنها رفیق شدیم و به حرفشان گوش دادیم. یکی شیطان صفتان جامعه بودند که خودشان را زیر شیطنت پنهان کرده بودند، چهرهی حق به جانب بر ما گرفته بودند. هرچه گفتند، گفتیم: چشم! رفیق بد، معلم بد، قوم و خویش بد، فرد بد، ما خودمان فکر داشتیم، عقل داشتیم، میتوانستیم این بدیها را از آنها نپذیریم. میتوانستیم برویم با افراد وارد مشورت کنیم که ما به تور چنین افرادی خوردیم، تکلیفمان چیست؟ اما مشورت نکردیم. در این دنیا که بودند با این دو گروه رفیق جون جونی بودند. اما الآن قیامت در پیشگاه خدا، صدایشان درمیآید، میگویند: خدایا فقط و فقط اینهایی که ما را گمراه کردند، جلوی چشم ما بیاور، زیر پا بیاندازیم و لگد مالشان کنیم که به کمال خواری برسند که این بلا را اینها سر ما آوردند و البته در آیه 22 سوره ابراهیم خدا میفرماید: اینها بلا سر شما در نیاوردند، اینها فقط شما را دعوت به ناسپاسی کردند. میخواستید گوش ندهید! اینطور نیست که حالا چون شما میگویید: اینها ما را گمراه کردند، من شما را از عذاب نجات بدهم و عذاب را گردن آنها بیاندازم. آنهایی که گمراه کننده بودند، خودشان عذاب دارند. شما هم که گمراهی را خواستید، شما هم عذاب دارید.
شریعتی: چه خوب است که حسن ختام برنامه این سؤال مخاطبین ما باشد که منشأ اختلافات خانوادگی از نگاه شما و از نگاه قرآن چیست؟
حاج آقای انصاریان: این پاسخ خیلی مفصل است. البته احتیاج به چند جلسه دارد. فقط برای اینکه بحث را تقریباً تمام و کامل کنم، طبق آیات و روایات ما یکی از منشأهای اختلاف فقد اخلاق است. یعنی یا ممکن است زن دچار سیئات اخلاقی باشد و مرد نباشد. این خودش عامل اختلاف است. چطور؟ چون زن و شوهر باید چرخ دنده باشند. این چرخ دندهها راحت در هم بگردند. وقتی یکی از آنها دندههای اخلاقیاش شکسته باشد، چرخ خانواده نمیگردد. صدایش درمیآید. صدای جرق جرق درمیآید، یعنی بیخود آدم را هضم میکند. بیخود آدم را در چرخ گوشت بداخلاقی، چرخ میکند. یا ممکن است زن حسنات اخلاقی داشته باشد، ولی مرد دچار سیئات اخلاقی باشد. در درون خودش در خانه خودش را شاه بداند. هرچه من میگویم، هرچه تو میگویی که تو علم خدا را نداری. هرچه میگویم یعنی چه؟ خوبیهایی که میدانی بگو، بگو عمل شود. آن را هم که خوبی و بدیاش را تشخیص نمیدهی، بپرس! یا ممکن است مرد به شدت آدم عصبانی و تند خلقی باشد. یا برعکس آن زن، اگر هردو دارای اخلاق انسانی باشند، متخلق به قول رسول خدا به اخلاق الهی باشند، هیچ مشکلی پیش نمیآید. من وقتی با روش ایمانی دارم با زنم عمل میکنم، زنم با من به روش ایمانی عمل میکند، در این دو برخورد که در یک روش انجام میگیرد، آن هم روش الهی، دعوا از کجای این سر درمیآورد؟ از تقاضای دو نفری اختلاف درمیآید؟ از عشق دو نفره اختلاف درمیآید؟ از محبت به همدیگر اختلاف درمیآید؟ از گوش دادن به حرفهای همدیگر که حرفهای درستی است، اختلاف درمیآید؟ ما باید ببینیم اختلاف از کجا در میآید؟ اختلاف از فقد اخلاقی است. یا برای طرفین است یا برای یک طرف است.
اگر یک زن و شوهری از اول، حالا دخترهای محترمی که میخواهند شوهر کنند، یا پسرهایی که میخواهند همسر اختیار کنند، اگر به سه دستور الهی عمل کنند، خیلی کم اختلاف پیش میآید. یکی نسبت به هم کم توقع باشند. یعنی مرد نسبت به زن و زن نسبت به مرد توقع را در حد توان پولی و روحی مرد نظام بدهد. مرد هم توقع را در حدود عاطفی و جسمی و روحی زن نظام بدهد. 1- کم توقع بودن است. 2- پر گذشت بودن. اگر زن اشتباهاً یک حرفی زد که شوهر را میخواهد از کوره در ببرد. شوهر بگذارد این دعوا یک طرفه بماند. یعنی این شعلهی کبریت از آن طرف شعلهی گاز به آن وصل نشود. یعنی مرد سکوت کند تا خانم حرفش تمام شود. یعنی این پر گذشتی باعث میشود آن شعله خاموش شود، وقتی زن از عصبانیت و اشتباهش درآمد، حالا مرد اگر واقعاً میخواهد الهی عمل کند بگوید: خانم یک ربع است داری با من حرف میزنی. خسته شدی! چای بیاورم، شربت بیاورم، امشب شام را من بکشم.
شریعتی: خیلی سخت است اینطور رفتار کنی!
حاج آقای انصاریان: دین همین است! ولی دین آسان است. تمرین میخواهد.
شریعتی: چون خیلی به ما برمیخورد اگر کسی با ما اینطور برخورد کند، بعد بیاییم نقطه مقابلش گذشت کنیم و بعد هم بخواهیم خیلی با مهربانی رفتار کنیم.
حاج آقای انصاریان: پیغمبر اکرم با مردم چه کار میکرد؟ مردم که همسان و هم وزنش نبودند. اخلاق خودشان را داشتند. پیغمبر را توهین میکردند. زیر بار حرفش نمیرفتند. اما خدا دستور داده در سوره آل عمران که «فَاعْفُ عَنْهُم» (آلعمران/159) فقط گذشت، یعنی دعوا را یک طرفه کن. وقتی دعوا یک طرفه شود، خود دعوا کننده هم از آن حال عصبانیت و دعوا پشیمان میشود. ناراحت میشود. آن ممکن است از شوهر عذرخواهی کند. یا شوهر از زن عذرخواهی کند. پس کم توقع باشیم. پر گذشت باشیم.
نکته سوم اینکه صله رحم طرفینی داشته باشند. من خانه داداش تو نمیآیم. من خانه پدرت نمیآیم. من از مادرشوهر خوشم نمیآید. اینها خلاف دین خداست. خلاف انسانیت است. وقتی مرد عاشق مادرش است. دلش میخواهد دو تا بچه را که نوه مادرش هستند، ببرد مادر ببیند. پدر ببیند، زن میگوید: من نمیآیم. این عامل اختلاف است. ضربه به محبت مرد میخورد. یا اگر مرد بگوید: من خانه پدرت نمیآیم. خانه خواهرت نمیآیم. اینها همه تلنگر به محبت است. اینها همه سردی میآورد. خوب نیست.
شریعتی: خیلی روز خوبی بود. انشاءالله هفتههای آینده هم در خدمت حاج آقای انصاریان هستیم. خاطرم هست یکوقتی در کرمان در خدمت ایشان بودیم، ایشان سفر تبلیغی آنجا بودند و خدمتشان رسیده بودیم و یک برنامه سمت خدا را با حضورشان تقدیم نگاهتان کردیم. خوشحالیم که مجدداً باز هم شاهد حضورشان هستیم. دعا بفرمایید.
حاج آقای انصاریان: خدا را به حقیقت زینب کبری که شب تولدشان است و امام عصر هم به این دعا اعتماد دارند، به همین زودی برای خوش شدن دل کل مسلمانها آخرین فرد داعش را هم نابود کن. خدایا به حقیقت زینب کبری این امنیت را که بالاترین نعمت در نعمتهای ماست، در این دنیای پر آشوب که این هم از برکت نفس رهبری و کارگردانی درستش است، از ما نگیرد. من جوانها را نمیشناسم چون خیلی جوان در ایران داریم. اما با همه وجودم عاشق جوانها هستم. به خوبهایشان نیازی نمیبینم دعا کنم. دوست دارم به دیگران آنها دعا کنم. خدایا به حق علی اکبر هرچه جوان بیدین داریم، به دینی که خودش فرستاده برگرداند و دینداران بیدین شده را هم به حق قمر بنی هاشم بر دامن دین برگرداند. همانطور که در دعاهای امام زمان هم هست، خداوند عفت و پاکی و حجاب را به خواهران ما که از این مسأله دور شدند برگرداند. خدا این سفر کردههای جامعهی آتش نشانی را با وجود مبارک سیدالشهداء در برزخ محشور کند. شهدای جنگ، شهدای حرم، شهدای قبل از انقلاب که فجر را به وجود آوردند همه را با امیرالمؤمنین محشور کند. امام را با سیدالشهداء محشور کند. در دنیا و همه جا پرچم کشور ما را اولین و بالاترین پرچم قرار بدهد.
بازدیدها: 322