برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: پاسخ به پرسشهای بینندگان در زمینه احکام
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين حسینی قمی
تاريخ پخش: 13-04-96
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
در گوشهای از خلوتم سجاده پهن است *** در گوشهی دیگر بساط باده پهن است
یک سو کتاب فقه و یک سو دفتر شعر *** یک مشت مضمون روی میز ساده پهن است
همواره در این خانهی پر رفت و آمد *** یک سفره برکت حاضر و آماده پهن است
گفتی اتاقم تنگ و تاریک است آری *** تا بیکران اما برایم جاده پهن است
از مسند اشراف بالاتر حصیری است *** که زیر پای مردم آزاده پهن است
وقت اذان شد، گفتگو کافی است برخیز *** هم مهر تربت هست هم سجاده پهن است
شریعتی: سلام میکنم به همه شما دوستان خوبم، خانمها و آقایان، بینندهها و شنوندههای نازنینمان، انشاءالله هرجا که هستید تنتان سالم و قلبتان سلیم و بهترینها نصیب شما شود. حاج آقای حسینی سلام علیکم و رحمة الله. خیلی خوش آمدید.
حاج آقا حسینی: عرض سلام و ارادت خالصانه خدمت همه بینندگان و شنوندگان رادیو قرآن دارم. عزیزانی که از شبکههای مختلف برنامه را میبینند، به همه عرض سلام دارم. مشتاق سخن گفت با عزیزان هستیم. در آستانهی امتحان کنکور هست، به همه عزیزان و پدران و مادران خدا قوت میگوییم و آرزوی توفیق برایشان داریم. مهمتر از همه چیز آرامش است. انشاءالله با خیال راحت بروند آزمون را بدهند و بدانند که همه عالم در این آزمون خلاصه نمیشود. با آرامش بروند و اینقدر استرس و اضطراب نداشته باشند.
شریعتی: حاج آقای حسینی دست پر و با کوله باری از ورقه و سؤالات شما آمدند. بحث امروز شما را میشنویم.
حاج آقای حسینی: بحث احکام را در ماه رمضان داشتیم و مردم الحمدلله خیلی استقبال کردند و به ما گفتند: بعد از ماه رمضان بحث را هم ادامه بدهید. چون سؤالات فراوانی بود، حدود 150 صفحه پیام هست که من تک تک اینها را مطالعه کردم. بیش از سه هزار پیام است. اگر خداوند توفیقی عنایت کند به بخشی از پیامهایی که مربوط به ماه رمضان هست، بپردازیم.
مسأله 131؛ ما در زکات فطره گفتیم: زکات فطره را به سرپرست خانواده بدهید. خیلیها سؤال کردند اگر آقایی باشد که سرپرست باشد و نیازمند و فقیر باشد ولی بچههایش هم نیازمند هستند، اشکالی دارد ما به بچهها بدهیم؟ حتماً باید به سرپرست بدهیم؟ آقایی بچههای بزرگ و نیازمند دارد که فقیر هستند، اشکالی دارد زکات فطره را بدهیم؟ نه، اشکال ندارد. اینکه ما گفتیم: حتماً به سرپرست بدهید، یعنی اگر صغیر هستند، مستقیم به صغیر ندهیم. اگر صغیر است حتماً به سرپرست بدهید، اما اگر بچهها بزرگ هستند و نیازمند هستند، مانعی ندارد به اعضای خانواده بدهند.
مسأله 132؛ در غسل ترتیبی گفتیم: اول باید سر و گردن و بعد سمت راست و بعد سمت چپ را بشوید. خیلی سؤال کرده بودند که اگر اینطور نباشد، غسل باطل است؟ اگر غسل ترتیبی است، اول سمت راست و بعد سمت چپ، من فقط یک توضیح بدهم اینکه بعضی از مراجع مثل مرحوم آیت الله العظمی خویی، از مراجعی که از دنیا رفتند، یا از مراجع فعلی آیت الله العظمی زنجانی میفرمایند: سر و گردن حتماً باید اول باشد. اما سمت راست و سمت چپ ترتیبش خیلی مهم نیست. این دو مرجع بزرگ میفرمایند: سر و گردن اول شسته شود، اما سمت راست و سمت چپ ترتیبش مهم نیست. پس غیر از این دو بزرگوار همه همانطور که گفتیم. اول سر و گردن، بعد سمت راست و بعد سمت چپ.
از آیت الله مکارم شیرازی سؤال کردند اگر کسی این ترتیب را تا به حال رعایت نکرده است، فرض کنید سر و گردن را هم اول نشسته است. سر و گردن را آخر همه شسته است، ایشان فرمودند: اگر تا به حال اینطور غسل کرده است، اشکالی ندارد. غسلهایش صحیح است. ولی این ترتیب را رعایت کنند حتماً بهتر است. پس اگر مقلد ایشان باشند، غسلهایی که قبلاً انجام دادند، یعنی سر و گردن هم آخر شستند، به فتوای ایشان اشکالی ندارد. اما به فتوای بقیه مراجع اگر سر و گردن را اول نشستند، حتماً غسلها باطل است. مشکل پیدا میکند در نمازها، بعضی نوشتند حج بیت الله مشرف شدیم، دیگر ریز مسائل را هرکس باید از مرجع تقلید خودش سؤال کند.
مسأله 133؛ ما گفتیم خانمها وقتی غسل میکنند، دوران عادت ماهانهشان تمام میشود و غسل حیض انجام میدهند، گفتیم: واجب است بعدش وضو بگیرند. آن غسل سر جایش است ولی برای نمازشان باید حتماً وضو بگیرند. این فتوای عدهای از مراجع هست، مثل مرحوم امام، مرحوم آیت الله العظمی گلپایگانی، مرحوم آیت الله العظمی اراکی، مرحوم آیت الله العظمی بهجت، از مراجع فعلی یک عده گفتند: غسل کفایت از وضو نمیکند. ولی در عین حال بعضی از مراجع از مراجع فعلی مثل آیت الله سیستانی، مثل آیت الله مکارم، مثل آیت الله زنجانی میفرمایند: کفایت میکند. البته بعضی فرمودند: مستحب است، در عین حال وضو گرفتن اشکالی ندارد ولی در عین حال کفایت از وضو میکند. از مراجعی هم که از دنیا رفتند مثل مرحوم آیت الله خویی و آیت الله تبریزی، هرکسی مقلد هر مرجع تقلیدی هست، آن مراجعی که گفتیم مثل مرحوم امام حتماً باید بعد از غسل حیض وضو بگیرند.
مسأله 134؛ گفتیم اگر زکات فطره ما بر کس دیگری واجب است، قهراً بر خود انسان واجب نیست. آقایی هست که باید زکات فطره فرزندانش را بدهد، زکات فطره همسرش را بدهد، هرکسی نان خور او هست باید زکات فطرهاش را بپردازد. اگر من زکات فطره ندهم، بگویم: زکات فطره چیست؟ مشهور فقها میفرمایند: دیگر بر خود این آقا واجب نیست. شوهر خانم اهل این حرفها نیست، با اینکه نان خور شوهرش است، باید شوهرش زکات فطرهاش را بدهد، اما شوهرش مقید نیست. خانم دیگر وظیفهای ندارد و بچهها وظیفهای ندارند. اما در عین حال آیت الله مکارم و آیت الله سیستانی احتیاط واجب کردند و میفرمایند: اگر خودش میتواند بپردازد. بنابراین خانمها و فرزندانی که مقلد این دو بزرگوار هستند و بخواهند به این احتیاط واجب عمل کنند، اگر یکوقت گرفتار پدر یا شوهری هستند که باید زکات فطره بدهد که نمیدهد، اگر میتوانند خودشان بپردازند. زکات فطره هم خیلی نیست، سه کیلو گندم شش هزار تومان میشود و اگر میخواهند به این احتیاط واجب عمل کنند.
مسأله 135؛ در وضو گفتیم: شستن اول واجب است، دوم مستحب است. من یادم است در جبهه وقتی این مسأله را گفتم که شستن اول یعنی چه و شستن دوم یعنی چه که خیلی آسان بود، یک آقایی اذان میگفت و مؤذن بود. بعد هم سالها بود این مؤذن را ندیدیم، راننده لودر بود و شاید حدود بیست سال گذشت. یکوقتی در منزل امام جمعه خرم آباد مرحوم آیت الله حسینی(ره) دیدم یک پیرمرد نابینایی آمد، سلام و علیک کردیم، تا صدای مرا شنید گفت: شما فلانی هستی! گفتم: بله. گفتم: چشم شما چه شد؟گفت: در همان عملیات در راه خدا تقدیم کردیم. ایشان وقتی میخواست اذان بگوید، میگفت: عجلوا بالوضو الانقلابی! ما گفتیم: شما وقتی به صورت آب میزنی، یک مشت بریزی، سه مشت آب بریزی تا وقتی است که مطمئن شوید یکبار همه صورت شما را آب گرفته است. نمیدانم از کجا پیدا شده که در پیامها هم بود. فکر میکنند اگر دست کشیدند دیگر شستن اول تمام شده است. نه! شما تا وقتی آب بریزید که یقین کنید همه صورت شما را آب گرفته است. ما گفتیم: شستن اول واجب است، شستن دوم مستحب است، این مستحب تقریباً فتوای بسیاری از فقها است که میگویند: شستن دوم مستحب است. امام(ره) به جای اینکه بفرمایند: شستن دوم مستحب است، فرمودند: جایز است. بعضی از مراجع مثل آیت الله مکارم میفرمودند: احتیاط واجب این است که دوم را انجام ندهند.
مسأله 136؛ گفتیم خانمی پیام داده من نماز قضا بر گردنم هست، میترسم بچههایم بعد از مرگ من نمازها و روزههای قضای مرا انجام ندهند. میتوانم نزد کسی پول به امانت بگذارم که بعد از مرگم قضای نماز و روزه را به جا آورد؟ من به بچههایم اعتماد ندارم! یک نفر را وصی خودش کند که نمازهای قضایش را به جا آورد. چون تا وقتی انسان زنده است نمیتواند کسی را وصی کند که نمازهای قضایش را بخواند. گفتیم: اشکال ندارد، شما پول پیش کسی بگذارید، به کسی که اطمینان دارید، نمازهای شما را بخواند. یک راه آسانتری هم هست، نه فقط در نماز و روزه، در خیلی از مسائل دیگر، مخصوصاً آنهایی که نگران بعد از خودشان هستند، زیاد به ما مراجعه میکنند. خانمها و آقایانی هستند که میگویند: ما وارثی نداریم، برادر و خواهرها وارث ما هستند که وضع مالیشان هم خوب است. احتیاجی به مال ما ندارند. دوست دارد خانهای که دارد باقیات الصالحات باشد، چه کار کنیم که این کار انجام شود؟ خیلی ساده است. شما میتوانید این خانه را مصالحه کنید. من به جنابعالی اعتماد دارم. خانه خودم را به مصالحه در اختیار شما قرار میدهم. ولی به شما شرط میکنم و میگویم: به شرط اینکه شما بعد از من این خانه را در مسیری که دلم میخواهد خرج کنی. مثلاً بعد از من وقف کنی، یا برای نماز و روزه من خرج کنی. در عین حال حق فسخ و پس گرفتن هم برای خودم قرار میدهم. شاید پشیمان شدم، با شما مصالحه میکنم و میگویم: خانه من در اختیار شما باشد، اگر پشیمان شدم از شما پس میگیرم. در مصالحه میشود این شرایط را گذاشت و تا وقتی هم خودم زنده هستم، خودم میتوانم از این خانه استفاده کنم. آنوقت شما بعد از من در مسیری که من دلم میخواهد، مثل نماز و روزه خرج کن. دیگر اینجا ورثه حقی ندارند.
فرض کنید ورثه نیازی ندارند، البته الآن نگویند: چه خوب، دیگر ما وارثان را از ارث محروم میکنیم. این کار خوبی نیست. ولی اگر یکوقت وارث احتیاجی ندارد، مثلاً ایران نیستند، خارج از کشور هستند و نیازی به خانه ما ندارند. این از راه مصالحه حل میشود. بنده با شما مصالحه میکنم و خانهام را به شما واگذار میکنم به شرط اینکه اگر پشیمان شدم از شما پس بگیرم و تا وقتی زنده هستم در این خانه باشم، شما بعد از من در این مسیری که میگویم استفاده کن.
مسأله 137؛ در بحث عمرا که مطرح کردیم. من کتاب تحریر الوسیله امام را آوردم. کتابی داریم به نام «کتاب الوقف» بعد از کتاب وقف، کتابی دارد «القول فی الحبس» حبس کردن، این بحث عمرا در بحث حبس آمده است. بعد از کتاب وقف در تحریر امام، «القول فی الحبس» محبوس کردن، گفتیم: برای اینکه همسر من بعد از مرگ من آواره نشود، با آن یک هشتم که به جایی نمیرسد، برای اینکه نه سیخ بسوزد و نه کباب و نه وارثان از ارث محروم شوند و نه این خانم آواره شود، بنده در زمان حیات خودم این خانه را واگذار میکنم به همسرم، «عمرا» میگویند. یعنی تا مادانی که عمر او هست، تا مادامی که همسر من زنده است، من به این خانه تصرف نمیکنم. همسر من که از دنیا رفت، بچهها ارث را تقسیم کنند. حق واگذاری این خانه و اسباب را میشود اضافه کرد. امام(ره) این کار را کرده است.
چند نفر پیام داده بودند که شما خبر از قوانین ندارید. ما گفتیم: خانمها از زمین ارث نمیبرند. از بنا ارث میبرند. بنابراین سهم الارثشان کم میشود. الآن قانونی که تصویب شده است، خانمها از زمین هم ارث میبرند. شما اطلاع نداشتید! ما اطلاع داشتیم. ولی سؤال ما این است. الآن یک آقایی از دنیا رفته است. این خانم مقلد مرجعی هست که مشهور فتوای مراجع این است که میگویند: خانم از زمین ارث نمیبرد. بله بعضی از آقایان میگویند. ولی اگر این خانم مقلد آن مشهور مراجع بود که میگوید: خانم از زمین ارث نمیبرد، فقط از بنا ارث میبرد، میشود بگوییم: چون قانون مجلس تصویب شده است، بگوید: نه من ارثم را میخواهم! ما از قانون خبر داریم و این راه حل خیلی خوبی است. ولی در تعارض با فتوای مرجعاش میشود.
شخصی از مشهد به من زنگ زد، گفت: جلسهای بوده و ده، بیست نفر جمع بودند، مسألهی عمرا که شما در برنامه گفتید، اینجا مطرح شد. همه گفتند: نه، این سند ندارد. چطور میشود که آدم منافع خانهاش را به همسرش واگذار کند. این کتاب تحریر الوسیله امام(ره) توضیح داده است.
مسأله 138؛ بعضی سؤال کردند اگر ما این را به خانم واگذار کردیم، بنده نوشتم که خانم من بعد از مرگ من از منافع من استفاده کند. حالا اگر خانم زودتر از دنیا رفت، سؤال کردند، در این صورت تکلیف چیست؟ ما گفتیم: منافع خانم تا زمانی که زنده است. وقتی خانم از دنیا رفت، تمام است.
مسأله 139؛ ما گفتیم: باید اعمال ما حتماً باید طبق فتوای مراجع تقلید باشد. متأسفانه زیاد هستند کسانی که میگوییم: مقلد چه کسی هستی؟ میگویند: مقلد امام. 28 سالگرد رحلت امام(ره) هم برگزار شد. تو هنوز مقلد امام هستی؟ امام فتوایش این است، امام که از دنیا رفت، شما باید مرجع تقلید زنده انتخاب کنید. این آقا ممکن است بگوید: شما باز هم باقی باش. ما دیگر وارد این بحث نمیشویم. ولی هرکس از شما سؤال کرد: مقلد چه کسی هستی؟ حتماً باید اسم مرجع تقلید زنده را بگویید. البته خیلی سؤال کردند که ما میخواهیم مرجع تقلید انتخاب کنیم باید برویم از مرجع اجازه بگیریم و حتماً باید رسالهاش را داشته باشیم؟ نه! نیت است. همین که شما نیت کنید از امروز مقلد این مرجع تقلیدی شوید که حیّ و حاضر است. شاید خیلیها همین الآن این مسأله را شنیده باشند. خیلی سؤال کردند ما چهل سال توجه نداشتیم که باید مرجع تقلید داشته باشیم. تکلیف اعمال سی، چهل ساله ما چیست؟ عدهای از مراجع مثل امام(ره) فرمودند: اشکالی ندارد. شما الآن متوجه شدید که باید از کسی تقلید کنید، این اعمالی که تا الآن انجام دادید، اگر مطابق این مرجع تقلیدی بوده که تا به حال باید از او تقلید میکردید و توجه نداشتید، کفایت میکند. مثلاً ما باید سالیان سال مقلد امام بودیم اما توجه نداشتیم، حالا شما اگر نماز و روزههایتان را مطابق فتوای امام انجام داده باشید، کفایت میکند. یا نه الآن که امام از دنیا رفته شما باید یک مرجع زنده داشته باشید. کارهایی که انجام دادید اگر مطابق فتوای این مرجع زنده باشد، کافی است. بعضی هم فرمودند: کار شما باید مطابق با همین مرجعی باشد که الآن میخواهی از او تقلید کنی. یعنی تطبیق اعمال ما با فتوای مرجع تقلید ما باید باشد.
مسأله 140؛ ما گفتیم خانمی که میخواهند طلاق بدهند، طلاق خانم شرایطی دارد. ازدواج آسان است و هیچ شرطی ندارد. دو طرف راضی باشند، کافی است. البته برای ازدواج اول باید اجازه پدر باشد. شهود و عادل نیاز نیست. ولی طلاق شرایط دارد. باید دو تا شاهد عادل باشند. ولی مسألهای که گفتیم این بود که وقتی خواستند طلاق خانم را بخوانند حتماً باید در دوران عادت ماهانه نباشد. زنی که صیغه طلاق او جاری میشود، اگر در دوران عادت ماهانه باشد، طلاق باطل است. در کتابهای فقهی مینویسند «طهر غیر مواقع» یعنی اولاً خانم در دوران عادت ماهانه نباشد، ثانیاً در دورانی که عادت ماهانه نیست هیچ رابطهای با شوهرش نداشته باشد. آنوقت میشود طلاق را خواند.
خیلیها نوشتند ما اصلاً توجه نداشتیم. یک نفر نوشته بود که دختر من چهل روز پیش طلاق گرفت. در حالی که به این مسأله توجه نداشتیم. اگر خانمی در عادت ماهانه باشد و طلاقش را بدهند در سه صورت طلاقش صحیح است. 1- اینکه اینها فقط عقد ازدواج خوانده باشند. اگر دو ماه، سه ماه اینها زن و شوهر بودند، هیچ رابطهای با هم نداشتند، اشکال ندارد. 2- اگر خانم باردار باشد، کسی همسر باردار خودش را طلاق داد، این شرط را لازم ندارد. 3- مرد در سفر است. غایب است و نمیتواند یا برایش مشکل است که خبر بگیرد خانمش در چه شرایطی هست. در این سه صورت اگر خانم در دوران عادت ماهانه باشد، اشکالی ندارد. اما در غیر این صورت به هر ترتیب مشکل دارد و اگر کسانی گرفتار شدند، باید مسألهاش را سؤال کنند.
مسأله 141؛ ما در مورد عدهی طلاق گفتیم، خانمها توجه داشته باشند، اگر خدای نکرده طلاق انجام گرفت، خانم یک عدهای دارد، مفات، شوهر از دنیا برود یک عدهای دارد. اگر زن و شوهر بعد از ازدواج هیچ رابطهای با هم برقرار نکردند، یک ماه بوده،شش ماه بوده، هیچ رابطهای با هم برقرار نکردند. اگر اینطور باشد که اصلاً عده ندارد. عروس و داماد ازدواج کردند پشیمان شدند. اگر هیچ رابطهای نداشتند این عده ندارد. بعد از صیغه طلاق همه چیز تمام میشود و میتواند ازدواج کند. اگر خانم به سنی رسیده که دیگر اصلاً دوران عادت ماهانه ندارد. شصت سال سن دارد و یک خانم سالخوردهای است. این خانم هم اگر طلاق بگیرد دیگر عده ندارد. پس اگر خانم به اصطلاح فقهی یائسه شده باشد، این هم عده طلاق ندارد. حالت دوم این است که اگر طلاق در دوران بارداری صورت گرفته باشد، اگر شوهر طلاقش داد، عده به صورتی است که تا زمانی که بچه به دنیا بیاید، باید صبر کند. وقتی بچه به دنیا آمد عده طلاقش تمام میشود. اگر باردار نبود ولی از خانمهایی است که دوران عادت ماهانه دارد، در همه رسالهها نوشتند و در این بحثی نیست که اولاً طلاق باید در دورانی باشد که عادت ماهانه ندارد و پاک است. الآن طلاق خانمی که عادت ندارد و پاک است را جاری کردند، دو بار که عادت ماهانه شد و پاک شد، سومین مرتبه به محض اینکه عادت ماهانه شد، دیگر عدهاش تمام میشود. اما صورت چهارم، خانمی هست باردار نیست، ولی اصلاً دوران عادت ماهانه را نمیبیند. سی ساله است، چهل ساله است، در این صورت فرمودند: باید عده طلاقش سه ماه بگذرد.
مسأله 142؛ عدهی وفات، یک کسی شوهرش از دنیا رفت و باردار بود. تا وقتی بچهاش به دنیا بیاید باید عده وفات را نگه دارد. هفت ماه است، هشت ماه است باید عده نگه دارد. اما اگر دو هفته بعد بچهاش به دنیا آمد این دیگر باید همین چهار ماه و ده روز عده نگه دارد. اگر هفت ماه دیگر زایمان میکند باید صبر کند این چند ماه بگذرد. اما اگر هفته دیگر زایمان میکند باید حداقل چهار ماه و ده روز عده نگه دارد. اگر دوران بارداری بیشتر است آن را حساب کند. اگر چهار ماه و ده روز بیشتر است آن را باید حساب کند. حالا خانمی باردار نیست، شوهرش از دنیا رفت. اینجاست گفتند: چهار ماه و ده روز، هر خانمی که شوهرش از دنیا رفت اگر باردار نیست، حتماً چهار ماه و ده روز باید عده وفات را نگه دارد. ولو سنش هشتاد ساله باشد و دیگر عادت ماهانه نشود. ولو هیچ ارتباطی با شوهرش هم برقرار نکرده باشد. فقط عقد بسته بودند، یک ساعت بود عقد شده بودند، حتماً باید چهار ماه و ده روز را رعایت کنند. اگر این عدهها را رعایت کنند و زود ازدواج کنند خدای نکرده مشکلاتی ایجاد میشود که دیگر سخت میشود.
مسأله 143؛ در نمازهای قضا گفتیم: ترتیب لازم نیست. فقط ظهر و عصر و مغرب و عشا را با هم بخوانند. منظور ما این است که نماز ظهر قبل از عصر خوانده شود. یک نفر نوشته من یک هفته فقط نماز ظهر میخوانم. هفته بعد فقط نماز عصر میخوانم. اشکال دارد؟ نه. مهم این است که شما وقتی ظهر و عصر را خواستی قضا کنی اول عصر را قضا نکنی بعد ظهر را بخوانی. عصر را بر ظهر مقدم نکنی.
مسأله 144؛ گفتیم: بانوانی که بچه شیر میدهند یا باردار هستند، در بعضی صورتها یک کفاره بر گردنشان هست. خانمهایی که شیرده هستند و ماه رمضان روزه نگرفتند، روزه برای بچه ضرر داشته است، یا برای خودشان ضرر داشته است، باید کفاره بدهند. الآن ماه رمضان تمام شد. الآن خانم بچه شیر نمیدهد یا زایمان کرده است، اگر مشکلش برطرف شد و قضا کرد دیگر هیچ، اما اگر تا ماه رمضان آینده نتوانست قضایش را به جا بیاورد، باز هم بچه شیر میدهد که دیگر هیچ، همان یک کفاره را دارد. اما اگر میتواند در این یازده ماه قضا را انجام بدهد و کوتاهی کرد، آنوقت یک کفاره تأخیر اضافه میشود.
شریعتی: دعا بفرمایید و آمین بگوییم.
حاج آقای حسینی: مخصوصاً برای کنکوریهای عزیز دعا میکنیم. انشاءالله هم خودشان و هم پدران و مادرانشان در کمال آرامش و موفقیت و خوبی این مراحل را سپری کنند. خدا حوائج همه ملتمسین دعا، مخصوصاً مریضها، لباس عافیت بپوشاند. گرفتاریها را برطرف بفرماید.
شریعتی: در هفتهای که منور به نام و یاد مفسر بزرگ و عالیقدر قرآن کریم، علامه طباطبایی(ره) است، امروز صفحهی پنجم قرآن کریم، آیات 25 تا 29 سوره مبارکه بقره در سمت خدا تلاوت خواهد شد. «الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمدٍ و آله الطاهرین»
«وَ بَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ كُلَّما رُزِقُوا مِنْها مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقاً قالُوا هذَا الَّذِي رُزِقْنا مِنْ قَبْلُ وَ أُتُوا بِهِ مُتَشابِهاً وَ لَهُمْ فِيها أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ هُمْ فِيها خالِدُونَ«25» إِنَّ اللَّهَ لا يَسْتَحْيِي أَنْ يَضْرِبَ مَثَلًا ما بَعُوضَةً فَما فَوْقَها فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا فَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَ أَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَيَقُولُونَ ما ذا أَرادَ اللَّهُ بِهذا مَثَلًا يُضِلُّ بِهِ كَثِيراً وَ يَهْدِي بِهِ كَثِيراً وَ ما يُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفاسِقِينَ«26» الَّذِينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِيثاقِهِ وَ يَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ أُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ«27» كَيْفَ تَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ كُنْتُمْ أَمْواتاً فَأَحْياكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ«28» هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُمْ ما فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً ثُمَّ اسْتَوى إِلَى السَّماءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ«29»
ترجمه: كسانى را كه ايمان آورده وكارهاى شايسته انجام دادهاند، مژده بده كه برايشان باغهايى است كه نهرها از پاى (درختان) آن جارى است، هرگاه ميوهاى از آن (باغها) به آنان روزى شود، گويند: اين همان است كه قبلًا نيز روزى ما بوده، در حالى كه همانند آن نعمتها به ايشان داده شده است (نه خود آنها) و براى آنان در بهشت همسرانى پاك و پاكيزه است و در آنجا جاودانهاند. همانا خداوند از اينكه به پشهاى (يا فروتر) يا بالاتر از آن مثال بزند شرم ندارد، پس آنهايى كه ايمان دارند مىدانند كه آن (مثال) از طرف پروردگارشان به حقّ است، ولى كسانى كه كفرورزيدند گويند: خداوند از اين مثل چه منظورى داشته است؟ (آرى،) خداوند بسيارى را بدان (مثال) گمراه و بسيارى را بدان هدايت مىفرمايد. (امّا آگاه باشيد كه) خداوند جز افراد فاسق را بدان گمراه نمىكند. (فاسقان) كسانى هستند كه پيمان خدا را پس از آنكه محكم بستند مىشكنند، و پيوندهايى را كه خدا دستور داده برقرار سازند قطع مىنمايند، و در زمين فساد مىكنند، قطعاً آنان زيانكارانند. چگونه به خداوند كافر مىشويد، درحالى كه شما (اجسام بىروح و) مردگانى بوديد كه او شما را زنده كرد، سپس شما را مىميراند و بار ديگر شما را زنده مىكند، سپس به سوى او باز گردانده مىشويد. اوست آن كس كه آنچه در زمين است، همه را براى شما آفريده، سپس به آفرينش آسمان پرداخت و آنها را به صورت هفت آسمان، استوار نمود و او بر هر چيزى آگاه است.
بازدیدها: 353