سردار مظلوم
سکوت، سایه بر ذوالفقار کلامت نینداخت و صلح، شمشیر فکرت را به نیام نکشاند.
نامت اى برادر زینب، بر جریده تاریخ، سرور آزاد مردان ماند. جانم فداى سالهاى غربت تو که از طعنه دوستان و شماتت دشمنان، رویت به زردى گرایید.
ترس از ابهت اندیشهات، با دشمنان چنان کرد که حتى خانهات را محل توطئه کردند.
سردار مظلوم عشق! جز تو، کدامین سردار، در مأمن خانهاش آماج ستیز دشمنان شد و کدامین دلاور چون تو، به تیغ توطئه کشته شد؟!
عشق بىفرجام شیعه که اشکها تا ابد سراغ در خانه تو مىگیرند و نالهها تا حشر، همآواى سوگواران تواند، بعد از تو مباد خنده بر اهالى کوچه بنىهاشم! بعد از تو مباد زندگى بر مردمى که در صلحت چانه چون عجوزهها زدند!
پس از تو…
افسانهگویان عرب از تو خواهند سرود، آن هنگام که بادهاى شمالى به سوگوارى تو مىآیند.
پسر فاطمه! جگر پارهات قصهگوى افسانههاى خونین عرب خواهد ماند تا آواز کودکان غم در بادیههاى حجاز باشد و مویه کولیان و آوارگان دشتهاى خشک عراق. مدینه بىتو عزاخانهاى بیش نیست اى برادر حسین! یتیمان، بعد از تو معنى کرامت و سخاوت را نخواهند فهمید.
دل نوشته هایی درسوگ شهادت کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام
پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام
بازدیدها: 166