شعر در شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام
ز آن طشت پر ز لخت جگر در مقابلش
پیدا بود که زهر چه کرده است با دلش
مظلوم چون على و به مظلومیش گواه
آن پاره هاى دل، که بود در مقابلش
او حاصل نبوّت و بیداد دشمنان
از آب شعله خیز، شرر زد به حاصلش
عمر حسن ز عمر على سختتر گذشت
تا آن که مرگ آمد و حلّ کرد مشکلش
از ورطهاى که بود کران تا کران ملال
موجى زد و رساند، شهادت به ساحلش
هر مرد راست محرم دل همسرش، ولى
غربت ببین که همسر او گشته قاتلش
از زهر، پاره پاره و از صبر، ریز ریز
قرآن برگ برگ شهادت بود دلش
چشمش به لطف اوست «مؤید» که دم زند
گاه از مصائب وى و گاه از فضائلش
شاعر: سید رضا موید
پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام
بازدیدها: 435