به هیبت ثانیِ احمد(ص) ، به غیرت ثانیِ حیدر(س)

خانه / اشعار / به هیبت ثانیِ احمد(ص) ، به غیرت ثانیِ حیدر(س)

شعر ولادت حضرت زهرا (س)

از آن روزی که وصف خویش، حیِّ ذوالمِنَن می‌گفت

به جبریل از علی و احمد و زهرا سخن می‌گفت

 ز نورِ او، چو نور چارده معصوم خلقت شد

گه از نور حسین و گاه از نور حسن می‌گفت

تمام آفرینش، آفریده از همین‌ها شد

از اول مدح آنان را خدای مؤتمن می‌گفت

 

خداوند تبارک نور زهرا را که افشا کرد

به خود تبریک از این محور هر پنج‌تن می‌گفت

 

ز بانویی که قبل از خلقت او را آزمایش کرد

خبرها از قبولِ امتحانش، ممتحن می‌گفت

 

حدیتِ قدسیِ لولاک را با وحی، چون قرآن 

مرتب با رسولانِ بزرگِ خویشتن می‌گفت

 

اَعَزُّالنّاس نزدِ حق، همان صدّیقۀ کبراست

اُولُواَلباب را هر دم، از او در انجمن می‌گفت

 

به قابِ قوسِ اَواَدنی، خدا می‌زد دَم از زهرا

گه از اُمِ اَبیها، گه ز یاس و یاسمن می‌گفت

 نه تنها اُمِ اَب، که اُمِ مامِ خویش هم بوده

که خود در بتنِ مادر، وقت غم با او سخن می‌گفت

 

خدیجه طفل نه، حوریه آورده خدا را شکر

به چشمِ اِنسیان، اِنسیه آورده خدا را شکر

نبی را چیست اَعطَینا، طلوع زهرۀ اَزهَر

همه قرآن به یک سوره بنازد، سورۀ کوثر 

خدا را آیةاللهی است در اسلام و او زهراست 

علی را کفوِ یکتائی است، روح و جان پیغمبر

 امامانِ مبین را مادری، برتر ز مادرها

بزرگانِ جهان را سروری، بهتر ز هر سرور

 

زن اما چون پیمبر بود، آن مردآفرین بانو

جوانمردان عالم را زنی چون اوست کو مادر؟

چه مادر، صاحبِ خلقت ، چه دختر ، بانوی عصمت 

به هیبت ثانیِ احمد، به غیرت ثانیِ حیدر

 

رضیه، مرضیه، صدیقه، زهرا، فاطمه، حوراء

هم او مستورۀ دنیا، هم او منصورۀ محشر

 

به محشر چون درآید، می‌شود سرها همه پایین

شفاعت می‌کند از دوستانِ دوستان، یکسر

 

وجودش از صفاتِ حق، سجودش محوِ ذات حق

غذایش حمد و تسبیحِ خدای خالقِ اکبر

 دعای هر شبِ او، شاملِ حالِ محبانش

نیفتاد از لبش نامِ محبان تا دم آخر

 

تمامِ مصحفش وحی و تمامِ خطبه‌اش قرآن

که قرآن جمله یک حرف است، از آن وحیِ بی پایان

بنازم بر مرام او، عنایات مدام او

که یکدم در نمی‌ماند به کار خود غلام او 

کند انفاق حتی بهترین رخت عروسی را

فقیران و یتیمان و اسیران و طعام او

به دستش بوسه می‌زد خاتم پیغمبران یعنی

که تا او بود، یک لحظه نشد بی‌کس امام او

 

پر از فریاد شد در راه مظلومیتِ مولا

نفهمیدند حرفش را، خواص او، عوام او

 

به خانه همسری کرد و به کوچه یاریِ حیدر

به وقت غربت مولا نشد حفظ احترام او

 

تمام نیرویش را صرفِ یاریِ علی فرمود

حمایت از ولایت شد تمام اهتمام او

شهادت را برای خود خرید و دوست‌دارانش

شهیده ماند نام او، برای انتقام او

 

سزاوار است درسِ عبرت از مادر بگیرم من

که نصبُ العینِ خود سازم، جهاد او قیام او

 

امامِ امتِ ما را، هدایت کرد این مادر

دعای اوست امداد علمدار نظام ما

همین یک درس بس، از مکتبِ نابِ سلیمانی

که هر طوفانُ الاقصی هست، یک الگوی ایرانی

#محمود_ژولیده

بازدیدها: 0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *