سر خوش از باده حضور شود
مثل آیینه غرق نور شود
میشود در فضا طنین انداز
کرده درهای آسمان را باز
سمتِ این بارگاه نورانی
میپرد در فضای روحانی
اقتدا میکنم به حضرت او
دلم از گرمی محبّت او
با من « أمّن یُّجیب » میخواند
دل من از حبیب میخواند
از شمیم حبیب سرشار است
بَسْکه از عطر سیب سرشار است
فطرت پاک او اگر حسنی ست
که تبار عقیق او یمنی ست
که به دور از گناه و ناپاکی ست
کعبه خاکیان اَفلاکی ست
آفتاب ولا سه اختر را
« حمزه» و « طاهر » و « مطهّر » را
حرم با شکوه این وادی
وز عنایات حضرت هادی
شده عمری کبوتر حرمش
وز دل ما جدا مباد غمش
صبح صادق که میدمد دل من
از تماشای جلوه زار پگاه
نغمه آسمانی توحید
میپرد باز پلک من که : خدا
میوزد از مناره عطر اذان
دل من با فرشتگان خدا
به نماز ایستاده مُلک و مَلک
جانم از شوق دوست سرشار است
آسمان و زمین به گاه قنوت
فارغ خویش و فارغ از عالم
بیشتر از همیشه صحن و رواق
حرمش بوی کربلا دارد
رنگ و بوی حسین را دارد
از فروزنده گوهرش پیدا ست
آسمانی شده ست دامن او
مرقد پاک و آسمانی او
در مدارش به گردش آورده ست
قدر او ، حُرمت دگر بخشید
از سه خورشید ، نور میگیرد
حجّت هشتم و امام نهم
طایر پر شکستهدل من
مهرش از جان ما مبادا دور
هیات رزمندگان اسلام
شاعر: محمد علی مجاهدی
بازدیدها: 54