شیوه امر به معروف در زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)
بسم الله الرحمن الرحیم
آیات و روایات و مستندات تاریخی به خوبی بازگو کننده آن است که در تاریخ صدر اسلام دو فریضه الهی امر به معروف و نهی از منکر نه تنها فقط از سوی پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، بلکه از سوی تمامی مسلمانان به عنوان یک واجب دینی همچون دیگر واجبات مورد اهتمام بوده است و مسلمانان به اجرای این فریضه ی بزرگ پایبند بوده و اهیمت خاصی برای آن قائل بوده اند و به دلیل دارا بودن همین ویژگی است که خداوند فرموده:
کنْتُمْ خَیرَ أُمَّهٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ[۱]؛
«شما بهترین امتی بودید که به سود انسان ها آفریده شده اند؛ (چه این که) امر به معروف و نهی از منکر می کنید و به خدا ایمان دارید».
از همین رو علامه طباطبایی در تفسیر المیزان ذیل این آیه می گوید:
«جامعه صالحی که برای اولین بار در مدینه تشکیل شده و سپس تمامی شبه جزیره عربستان را گرفت، عالی ترین جامعه ای بود که در تاریخ اسلام تشکیل یافت، جامعه ای بود که در عهد رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در آن نماز به پا می شد، زکات داده می شد، امر به معروف و نهی از منکر می شد، بی تردید امّت زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، بارزترین مصداق این آیه می باشند».[۲]
در دوران پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرهنگ امر به معروف و نهی از منکر چنان برای مسلمانان صدر اسلام نهادینه شده بود که تمامی اقشار آن را می شناختند و به عنوان یکی از اساسی ترین احکام اسلام بدان عمل می نمودند تا جایی که هنگامی که یکی از اصحاب پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به ایشان عرض کرد که قصد گوشه گیری و شب زنده داری دارد و برای این کار سوگند خورد و حضرت را گواه عهد خود گرفت، حضرت او را به دلیل محروم شدن از فریضه امر به معروف و نهی از منکر برحذر داشت و فرمود:
«لَمْ تَصْنَعْ شَیئاً کیفَ تَأْمُرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَی عَنِ الْمُنْکرِ إِذَا لَمْ تُخَالِطِ النَّاس»[۳]
؛ «اگر با مردم در نیامیزی، چگونه امر به معروف و نهی از منکر خواهی کرد؟»
اما مستندات و نمونه های تاریخی قبل و بعد از رحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نشان دهنده نهادینه بودن این فریضه در میان تمامی اقشار مختلف مسلمان دارد که این امر بیان گر آن است که نه تنها پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به عنوان شخصیت اول جامعه اسلامی بلکه عموم مسلمانان به این فریضه دینی اهتمام داشتند. که در اینجا تنها به دو مورد اشاره می نماییم:
۱- امر به معروف سلمان فارسی
در دوران رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) روزی سلمان به ملاقات ابودرداء رفت، زن او را دید که افسرده حال و پریشان خاطر است. وضع او و خانه اش نامرتب و به هم ریخته بود. از او پرسید: چرا اوضاع چنین است؟ پاسخ داد: برادرت ابودرداء ترک دنیا کرده و به زن و زندگی توجهی ندارد. در این بین غذایی آوردند، سلمان به ابودرداء گفت: بخور، جواب داد: من روزه ام (روزه مستحبی).
سلمان گفت: اگر غذا نخوری، من هم نخواهم خورد. ابودرداء ناچار به خوردن غذا شد. شب فرارسید. سلمان داخل بستر شد. دید ابودرداء برای خواندن دعا و نماز برخاست. سلمان دست او را گرفت و از او خواست بخوابد او هم خوابید. پس از مدتی دومرتبه خواست برخیزد باز سلمان گفت: بخواب، ابودرداء خوابید. ثلث آخر شب فرا رسید. سلمان او را صدا زد و گفت: اکنون برخیز. هر دو برخاستند و به نماز و عبادت پرداختند و سلمان از در نصیحت و ارشاد به وی گفت: خدا بر تو حقّی دارد. خانواده هم بر تو حقّی دارند، حق هر کسی را به صاحبش بده. بعداً سلمان خدمت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) رسید و ماجرا را تعریف کرد. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: سلمان راست گفته است.[۴]
۲- امر به معروف ابوذر غفاری
ابوذر غفاری که یکی از بهترین شاگردان مکتب نبوی است بر اساس وظیفه امر به معروف و نهی از منکر عثمان- خلیفه سوم- را همواره به کتاب و سنت رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) فرامی خواند و نسبت به حیف و میل بیت المال و بذل و بخشش بی حساب آن به اطرافیان عثمان بارها به او هشدار داد. عثمان که از او به ستوه آمده بود روزی بحث جار و جنجال برانگیزی را با ابوذر در میان کشید و موضع گیری های ابوذر را علیه حکومت خود و فرماندارش معاویه برشمرد و او را مورد بازخواست قرار داد.
ابوذر گفت: آنچه را من در مورد تو و رفیقت (معاویه) گفته ام از سرنصیحت بوده است.
عثمان گفت: دروغ می گویی تو فتنه جو هستی و از فتنه انگیزی خوشت می آید!
ابوذر: انگیزه ای برای کار من جز امر به معروف و نهی از منکر نمی یابی.[۵]
پی نوشت ها
[۱] . آلعمران(۳)، آیه ۱۱۰٫
[۲] . سید محمد باقرموسوى همدانى، ترجمه تفسیر المیزان، قم، دفتر انتشارات اسلامى جامعهى مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۳۷۴ ش، پنجم، ج ۱۴، ص ۵۴۷٫
[۳] . سید فضل الله راوندى، النوادر للراوندى، قم، دار الکتاب، بى تا، اول، ص ۲۶٫
[۴] .، آموزش ملى امر به معروف و نهى از منکر(تکمیلى)، تهران، پیام آزادى، ۱۳۸۸ ش، اول، ص ۱۵۴ به نقل از کتاب سلمان محمدى، على مهاجرانى، ص ۱۰۶٫
[۵] . بحارالانوار، ج ۲۲، ص ۴۱۷٫
پایگاه اطلاع رسانی هیأت رزمندگان اسلام
بازدیدها: 96