غیرت و اخلاق مهمترین درسهای مکتب عاشورا است
هیات: لحظه به لحظه عاشورا سر تا سرش درس است هر اقدام و هر اتفاقش به نوعی چیزی رو بیان می کند و هدفدار است. هر کس به فراخور خودش سهمی بر میدارد و درس میگیرد. عاشورا جایی است که عشق به نهایت خودش میرسد و فقط معبود دیده میشود. این واقعه سترگ، در تاریخ بشری موجی پدید آورد و مسلمان و غیرمسلمان را با ارزشهای متعالی و مفهوم حیات هدفدار آشنا ساخت. هر اندازه که انسانها با درسهای نهفته در آن حرکت خونین و ژرف آشناتر شوند، به همان میزان عزتمند خواهند زیست و پایههای حکومت طاغوتها را خواهند لرزاند.لذا در این خصوص با حجت الاسلام «حسین نکویی»معاون مدرسه علمیه حضرت امام باقر علیه السلام و استاد حوزه گفت و گویی انجام دادیم که مشروح آن در ادامه تقدیم حضورتان می شود.
چه درس ها و عبرت هایی می توانیم از واقعه عاشورا بگیریم که باعث حل مشکلات امروز جامعه ما شود؟
مشکل آن روز جامعه اخلاق اجتماعی، سیاسی و حتی اخلاق شخصی بود. در آیات و روایات «ایمان و اخلاق» گره عجیبی به هم خورده اند. گاهی این سوال برای ما پیش می آید که چرا با وجود اینکه هر دو طرف (امام حسین علیه السلام و یزید) مومن بودند، هر دو رسول خدا را قبول داشتند و قرآن می خواندند، مقابل هم قرار گرفتند؛ حتی معلم قرآن کوفه نیز در لشکر عمر سعد بود. علیرغم اینکه می دانستند امام حسین علیه السلام کیست؟ ولی وی را بی رحمانه به مسلخ بردند و خانواده اش را به شکل فجیعی به اسارت بردند.
بنابراین ایمان گره عجیبی به اخلاق خورده است. اگر اخلاق نباشد، ایمان جز «اسم» چیز دیگری نیست. اخلاق باید باعث رشد و بالندگی انسان شود و با رشد آن انسان بتواند بر ناملایمات زندگی غلبه کند،وقتی در برابر امام معصوم اش قرار می گیرد، یعنی مشکل اخلاقی داشته و نتوانسته مقابل فتنه ها و شبهه ها بایستند. به فرموده امام صادق علیه السلام ، ایمان انسان کامل نمی شود مگر آنکه دارای چهار خصلت باشد؛ اخلاق اش نیکو باشد، نفس خود را خوار کند، کنترل سخن داشته باشد و اضافی ثروت اش (حقوق واجب مالی) را بپردازد که شاید یکی از مشکلات اساسی آن روز جامعه، همین مسئله بوده است. امام حسین علیه السلام فرمودند:«فقد مُلِئَت بُطونُکُم مِن الحَرامِ و طُبِعَ على قُلوبِکُم» هنگامى که عمربن سعد سپاهیان خود را براى جنگ با ایشان آماده کرد و از هر سو آن حضرت را در محاصره گرفتند و امام علیه السلام به سوى دشمن بیرون آمد و آنها را به سکوت دعوت کرد، اما خاموش نشدند خطاب به آنها فرمود: واى بر شما! شما را چه زیان که به من گوش دهید و گفتار مرا که به راه راست فرا مى خوانم بشنوید … همه شما از من نافرمانى مى کنید و به سخنان من گوش نمى دهید؛ زیرا شکم هایتان از حرام پر شده و بر دل هایتان مُهر [غفلت] خورده است و در جای دیگری فرموده اند: ابن زیاد مردم را با پول خرید، یعنی مردم گذشت مالی نداشتند.
امام حسین علیه السلام در زمینه اخلاق چه درس هایی برای جامعه امروز ما دارند؟
امام حسین علیه السلام به حضرت زینب سلام الله علیها فرمودند: خواهرم همه اشیای گران قیمت را در درب خیمه جمع کن، وقتی دشمنان حمله کردند آنها را به غارت ببرند، چون آنها بنده دنیا هستند. همه این مسایل به اخلاق بر می گردد، یکی از مسایل مهم امروز جامعه ما نیز است. وقتی مسئولان اخلاق نداشته باشند، زمانی که بنزین گران می شود، نگرانی و اضطراب جامعه را فرا می گیرد، مسئول مربوطه با یک لبخند تمسخرآمیز به جامعه می گوید: من هم صبح جمعه اطلاع پیدا کردم، این یعنی بی اخلاقی در جامعه، این مشکل بی سوادی نیست بلکه مشکل بی اخلاقی در جامعه است.
لذا جامعه آن روز فاقد اخلاق و گذشت بودند. فقط تعداد معدودی اصحاب واقعی بودند که اگر سوابق آنها را بررسی کنیم، می بینیم اغلب آنها از شاگردان خاص امیرالمومنین علی بن ابیطالب علیه السلام بودند، مانند حبیب بن مظاهر، مسلم بن عوسجه، ظهیر بن قیس، اینها توسط حضرت علی علیه السلام تربیت شده بودند، در واقع حضرت امیر علیه السلام علم «منایا و بلایا» یعنی علم به مسایل و حوادث آینده و گذشته را به آنها تعلیم داده بودند، فقط 72 نفر از 30 هزار لشکری که آنها بودند از اخلاق اهل بیت علیه السلام برخوردار بودند و در کنار امام خود ایستادند، مابقی یا ترسیدند و یا جو زده شدند. در زیارت عاشورا می خوانیم «وَ لَعَنَ اللَّهُ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ لَعَنَ اللَّهُ شِمْراً (شَمِراً)وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسْرَجَتْ وَ اَلْجَمَتْ وَ تَنَقَّبَتْ لِقِتالِکَ» خدا لعنت کند عمر بن سعد را و خدا لعنت کند شمر را و خدا لعنت کند گروهی را که اسبها را برای جنگ با حضرتت زین و لگام کردند و برای جنگ با تو مهیا گشتند این همان جوسازی است، همدیگر را می دیدند و می گفتند: حسین به کربلا آمده، لشکر عمر سعد می خواهد مقابل اش بایستد؛ این همان جوسازی بود، چون بصیرت لازم را نداشتند یعنی جو عمومی می گوید: برویم حسین را بکشیم. عده دیگری هم برای تطمیع یعنی جمع آوری غنیمت آمده بودند، برای همین امام حسین علیه السلام زیر لباس شان پیراهن کهنه پوشیدند، چون می دانستند مردم دنیاطلب هستند و به جایی می رسند که برای درآوردن انگشتر امام حسین علیه السلام انگشت حضرت را قطع می کنند؛ بنابراین باید درس عبرت و اخلاق را از عاشورا بگیریم.
سوالی از افراد مومن و اهل دعا و عبادت جامعه دارم. ما در دعای ندبه به کرات می خوانیم: عین الحسن (حسن کجاست) و عین الحسین (حسین کجاست) یعنی امامان معصوم ما کجا هستند. جلوتر می رویم می خوانیم «به نفسی» جانم فدای امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ، جانم فدای آن آقایی که بین ما نیست و از چشم ما غایب است. سوال اینجاست آیا دعای مکارم اخلاق امام سجاد علیه السلام را هم می خوانید، به کدام یک از اینها نیاز داریم، آیا با حسن کجاست و حسین کجاست کاری درست می شود،در حالی که مکارم اخلاق امام سجاد علیه السلام مطالب عجیبی دارد، اگر انسان مومنی این دعا را بخواند،بسیاری از مشکلات اش در زندگی حل می شود.
بنابراین ما امروز نیازمند این دعا در جامعه هستیم، ما باید بدانیم مومنی که (چه خویش و چه بیگانه) در کنار ما زندگی می کند، چه حقی بر گردن ما دارد؟ امام صادق علیه السلام فرمودند: مومن حق واجب بر گردن مومن دارد، اگر یکی از آنها را ضایع کند از اطاعت خداوند خارج شده است. همچنین حضرت فرموده اند: آسان ترین حق واجب مومن بر مومن این است که هرچه برای خود می پسندد برای دیگران هم بپسندد و هر چه بر خود نمی پسندد بر دیگران هم نپسندد، بنابراین اینها نیاز جامعه امروز ماست نه اینکه بگوییم «عین الحسن عین الحسین»، ضمن اینکه این هم دعای خوبی است و ما را به غیبت امام زمان گره می زند ولی به شرط اینکه 10 برابر آن به مکارم اخلاق امام سجاد علیه السلام توجه داشته باشیم.
لذا اگر این گونه رفتارها در جامعه ما نهادینه شود، غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هم تمام می شود. نکته مهم این است که جامعه آن روز، جامعه ایمان بدون اخلاق بود. اوایل انقلاب اخلاق بر جامعه ما حاکم بود. سوال اینجاست هشت سال دفاع مقدس را چه کسانی نگه داشتند؟ اگر یک خانواده جنگ زده مثلا از آبادان و خرمشهر به شهر دیگری می رفت به قدری محترمانه آنها را پناه می دادند که امروز خبری از آن رفتارها و برخوردها نیست، واقعا ما جنگ مان را با اخلاق نگه داشته بودیم، امروز آن اخلاق کمرنگ شده، یکی از دلایل عمده اش این است که اخلاق سیاست تدبیر حکومت داری ما تضعیف شده است. امروز اخلاق جامعه ما تبدیل به اخلاق تجمل گرایی و اخلاق مسابقه ثروت اندوزی شده است، به خاطر همین دچار این مسایل شدیم تا اخلاق بود، همه خوب بودیم اما همین که مسولانی روی کار آمدند که اخلاق مداری را کنار گذاشتند به این مشکلات اساسی در جامعه دچار شدیم.
فرمودید یکی از آسیب های جامعه عصر امام حسین علیه السلام نبود اخلاق بود این امر نیز یکی از مشکلات جامعه امروز ماست به نظر شما چه عواملی باعث این بی اخلاقی ها در جامعه ما شده است؟
یکی از عواملی که به بی اخلاقی ها در جامعه دامن می زند، بحث حجاب از طرف خانم ها و غیرت از سوی آقایان است. یکی از مواردی که امام حسین علیه السلام در کربلا به زیبایی آن را به نمایش گذاشت، بحث غیرت مردانه و عفت زنانه بود، به محض اینکه امام وارد کربلا شدند پرسیدند که نام اینجا چیست، گفتند کربلاست، حضرت فرمود ما همین جا خیمه می زنیم، امام حسین علیه السلام فرمودند: خیمه زنان را وسط برپا کنید و خیمه مردان دور تا دور خیمه زنان، یعنی ایشان ابتدا به فکر ناموس خود بودند نه شرایط آب و هوایی آنجا، نگفتند ببینیم آب کجاست؟ این یعنی غیرت،سپس فرمودند: اطراف خیمه زنان خندقی بزنید و راهی برای در ورودی بگذارید که اگر دشمن حمله کرد، نتواند از هر طرف وارد خیمه شود. امام همچنین به حضرت زینب سلام الله علیها فرمودند: همه اشیای قیمتی را در درب خیمه جمع کن، آنها بنده دنیا هستند. در واقع ایشان دنیا را خرج غیرت خود کردند ولی امروز برعکس شده، غیرت های مردانه خود را برای رسیدن به دنیا هزینه می کنیم.
در خصوص غیرت مردانه امام حسین علیه السلام نیز توضیح دهید و این ویژگی در جامعه امروز ما تا چه حد نمایان است؟
یکی از درس ها و عبرت های مهم واقعه عاشورا غیرت مردانه بود که در کردار و رفتار امام حسین علیه السلام بسیار مشهود و مشهور بود. زمانی که تشنگی بر حسین علیه السلام غلبه کرد، حضرت خود را به آب رساندند، مرحوم «شیخ عباس قمی» می گوید: تا حضرت مشتی آب برداشت تا بنوشد همین که نزدیک دهان اش برد، دشمن دید اگر حسین آب را بنوشد دوباره بسیاری از آنها کشته خواهد شد لذا با توجه به اینکه غیرت یکی از ویژگی های مشهور حسین علیه السلام بود در این هنگام که دشمن می گفت، چه کار کنیم که حسین آب را ننوشد در همین حین یکی از دشمنان صدا زد، حسین تو آب می نوشی در حالی که لشکر عمر سعد به خیمه های تو حمله کرده است. حسین علیه السلام آب را رها کرد و خود را به سمت خیمه ها رساند، دید که آنها دروغ گفتند، حسین علیه السلام به خاطر غیرت مردانه اش از نوشیدن آب منصرف شد؛ در واقع به صرف احتمال لکه دار شدن غیرت، امام حسین علیه السلام آب ننوشید، چقدر غیرت در وجود حضرت مشهود است و دشمن هم از این راه به دروغ وارد می شود. این درس بزرگ عاشورا است لذا وقتی غیرت مردانه و عفت زنانه نداشته باشیم، چگونه می توانیم میدان دار هیئت امام حسین علیه السلام باشیم، آیا واقعا این غیرت امروز در جامعه ما وجود دارد و یا کمرنگ شده است؟
روایت است وقتی امام حسین علیه السلام روی زمین افتاده بود،خواستند ببینند،حضرت زنده است یا خیر، شمر گفت الان می گویم، حمله کنید به خیمه ها، چون می دانستند اگر بگویند خیمه ها امام حسین علیه السلام حرکت خواهد کرد. حضرت تا این را شنیدند در حالی که آخرین نفس های خود را می کشید بر روی دو زانوی خود ایستاد و فریاد زد، «وَيْحَكُمْ يا شيعَةَ آلِ أَبي سُفْيانَ! إِنْ لَمْ يَكُنْ لَكُمْ دينٌ، وَ كُنْتُمْ لا تَخافُونَ الْمَعادَ، فَكُونُوا أَحْراراً في دُنْياكُمْ هذِهِ، وَارْجِعُوا إِلى أَحْسابِكُمْ إِنْ كُنْتُمْ عَرَبَاً كَما تَزْعُمُونَ»؛(واى بر شما! اى پيروان آل ابى سفيان! اگر دين نداريد و از حسابرسى روز قيامت نمى ترسيد لااقل در دنياى خود آزاده باشيد، و اگر خود را عرب مى دانيد به خلق و خوى عربى خويش پايبند باشيد. در واقع حضرت تا آخرین لحظه زندگی خود به فکر ناموس خود بودند.
منبع: شبستان
بازدیدها: 0