خرداد ماه هر سال یاد آور خاطراتی سخت و عجیب است که در سال ۸۸ حوادثی غمبار را رقم زد. فتنه ای که شاید در زمان اجرای آن بسیاری از ابعاد آن مشخص نبود و گاهی برخی در آن دوره، هدایت خارجی و طراحی آمریکایی – اسرائیلی آن را باور نمیکردند، اما امروز پس از گذشت چند سال، دیگر ابعاد مختلف و مهمی از آن آشکار شده و هیچ عقل سلیمی باور نمیکند که وقایع ایجاد شده توسط میرحسین موسوی و کروبی و نزدیکان آنها که مجموعه فعالان فتنه ۸۸ را تشکیل دادند و حوادث سال ۸۸ را رقم زدند تنها یک اشتباه بوده و یا حتی به دلیل لجبازی با احمدی نژاد و امثال این موضوعات آن اردوکشی های خیابانی و باج خواهی های سیاسی به وجود آمد. بلکه شدت گرفتن تحریمها ( که به علت رفتار سیاسی فتنه گران ایجاد شد و نقش اساسی متهم مشهور مهدی هاشمی در آنها که بعد با اصرار و ظرافت سیاسی به گردن موضوع هسته ای و دولت دهم انداخته شد )، پیامهای متعدد غربی ها در حمایت از سران فتنه، فرار بیش از دویست و پنجاه نفر از نزدیکان خاتمی، میر حسین و کروبی به آمریکا و اروپا، نزدیک شدن فعالان رده ی اول فتنه مانند فائزه هاشمی و نوری زاده با بهائیت که نقش واسط و جاسوس آمریکا و انگلستان در کشور را دارند، و بالاخره تلاشهای فراریان فتنه گر برای افزایش تحریمها؛ نشان از انجام یک عملیات برنامه ریزی شده داشته که وقتی طرح اول یعنی ابطال انتخابات و باز کردن راه برای ورود کلاه آبی ها با شکست مواجه شد، عملیات ها و نقشه های دوم و سوم فعال شدند.
بخشی از نقشه نیز پس از سرکار آمدن دولت یازدهم که بسیاری افراد ارشد دولت خود در جریان فتنه اثرگذار بودند ( چه در سطح وزرا و چه در سطح مشاوران ) پیگیری شد، و شیوه ی اصلی این مرحله گره زدن همه معیشت و رفاه مردم به تحریمهایی که منشا آنها در حقیقت همان فتنه ۸۸ بود، برای ایجاد فضای مذاکره و شکستن اصل دوری از مرکز استعمار و شیطان بزرگ که با دقت و پروپاگاندای شدید اجرا شد، هر چند تدابیر مقام معظم رهبری، بسیاری از تلاشها و نقشه ها را خنثی کرده و قطار انقلابی گری نظام را بر ریل اصلی برگرداند لیکن اثرات منفی جهانی این اقدامات در هر صورت قابل انکار نیست.
خسارات متعددی را میتوان برای فتنه ۸۸ برشمرد که هنوز اثرات آن باقی است، یعنی بجز خسارتهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی که در همان سال و ایام فتنه به کشور وارد شد و یک فرصت بزرگ حضور مردم در یک حماسه سیاسی را به یک تهدید تبدیل کرد، بخشی از خسارتها هنوز باقی است، که متاسفانه کاسبان فتنه و طرفداران رفع حصر و … هرگز به آنها پاسخ روشنی ندادند و از پاسخگوی به آنها شانه خالی کردند، برخی از این موارد به شرح ذیل است :
– کاهش سطح امنیت سیاسی، بدین معنا که مردم واقعا نمی دانند که اگر در انتخابات هایی که انجام میشود اگر نتیجه ی آنها خلاف نظر سران جریان به اصطلاح اصلاح طلب باشد چه اتفاقی رخ خواهد داد، مثلا اگر آقای روحانی در دوره بعد رأی نیاورد چه تضمینی وجود دارد که اصلاحات اردو کشی خیابانی نکند؟
– عقب راندن جدی اقتصادی کشور به جهت تحریمهای شدیدی که دولت با توجه به سیاستهایش مجبور شد برای رفع آنها دست به اقدامات انتحاری مانند نابودی تقریبی انرژی هسته ای که محصول علم بومی دانشمندان این سرزمین بود، بزند.
– ایجاد یک دروغ سیاسی بزرگ در کشور و قرار دادن مستمسکی به دست دشمنان در خصوص مکانیزم انتخابات کشور که با اینکه آقایان هاشمی، خاتمی و روحانی با همین مکانیزم انتخاب شدند و در زمان انتخاب آنها این شیوه و روش انتخابات مشکلی نداشته، اما آنجا که رأی نیاوردند این مکانیزیم را زیر سوال بردند و در هر دوره انتخابات با شبهات متعددی طرف هستیم که استناد آنها همین رفتار و سخنان بزرگان فتنه بعنوان مشهورین انقلاب بوده است.
– قطع نشدن تلاشها برای گسترش تحریمها و روال رنگ باخته ی افزایش تحریمها برای فشار به نظام در راستای افزایش سطح مذاکرات و نابودی موضوعات مبنایی مانند حقوق بشر، دفاع از مقاومت ، موشکی و…
– توهینهای صریح یاران فراری فتنه به اصول ارزشی اسلام و انقلاب در خارج از کشور و تلاش در قبح شکنی اسلامی – انقلابی.
– جعل در تاریخ اتفاقات فتنه و سعی در جذب جوانان و نوجوانان برای اجرای اقدامات مشابه در آینده، هر چند انقلاب و نهادهای انقلابی با هوشیار چند برابر مراقب تکرار نشدن مجدد این وقایع هستند.
اما چند سوال مهم نیست از برخی یاران و مدافعان فتنه گران مطرح است :
– آقایان هاشمی و خاتمی باید به ملت ایران که برای اعتلای این انقلاب هزاران شهید تقدیم کرده اند پاسخ دهند که چطور در انتخابات هایی که آنها در آن حائز اکثریت آرا شدند مکانیزم شورای نگهبان اشکالی نداشته و امکان تخلف درانتخابات نبوده، اما آنجا که خواست آنها محقق نشد همه ی فرآیند انتخابات زیر سوال رفته و برای احقاق حق توهمی خود دست به دامان دشمنان انقلاب شدند.
– چه کسی باید پاسخ گوی تحریمهایی که بر اثر آن فتنه بر ایران وارد شده و مردم شریف و صبور ایران را به زحمت انداخته و از تحریمهای غذایی و دارویی تا علمی و فناوری را برای کشور ایجاد کرده است باشد؟ و آیا رقم و عدد این خسارت قابل محاسبه و جبران است؟
– چرا افرادی که در فتنه در کنار موسوی، کروبی و خاتمی بودند و امروز در کشورهای استعماری به مقدسات اسلام و ارزشهای انقلاب توهین میکنند هیچگاه مورد توبیخ و شماتت این آقایان قرار نگرفتند؟ و چرا حتی آنگاه که مشاور حقوقی فائزه هاشمی به کتیبه ی حسین(ع) توهین کرد نه سران فتنه و نه آقای هاشمی و یا فائزه هاشمی این اقدام را محکوم نکردند؟ آیا نباید این سکوت را دلیلی بر رضایت این افراد دانست؟
– و بالاخره تا چه زمانی مردم غیور و ولایتمدار ایران باید منتظر شنیدن عذرخواهی یاغیان انقلاب باشند؟؟
بازدیدها: 65