فرازی از وصیت نامه شهید محمد علی تــک

خانه / انقلاب و دفاع مقدس / شهدا / دفاع مقدس / فرازی از وصیت نامه شهید محمد علی تــک

شهید «محمد علی تک» در وصیت‌نامه خود نوشته است: ای مردم شهیدپرور! اسلحه مرا نگذارید زمین و راه مرا ادامه بدهید و از رهبر پشتیبانی کنید و مانند مردم کوفه نباشید که حسین علیه السلام را تنها گذاشتند، نه! ما مردم کوفه نیستیم و امام عزیز را تنها نمی‌گذاریم و باید در عمل ثابت کنیم و امروز روز عمل است.

شهید «محمدعلی تک»، فرزند «محمد‌رضا» در تاریخ ۱۵ مرداد‌ماه سال ۴۴ در روستای «رضی‌آباد» دامغان و در خانواده‌ای نه چندان متمکن به دنیا آمد. اوضاع کار و زندگی در روستا آن قدر سخت شد که وی و خانواده‌اش تصمیم گرفتند تا به شهر مهاجرت کنند. پس از آن زندگی آن‌ها کم کم سر و سامانی به خود گرفت و اوضاع رو به بهبود رفت.

وی دوره‌ ابتدایی و راهنمایی را با موفقیت پشت سر گذاشت و وارد دبیرستان شد و این مرحله را هم با موفقیت تا سال سوم دبیرستان طی کرد و بعد از آن به واسطه حمله نظامی عراق به خاک ایران که وضعیت بسیار بدی در بسیاری از مناطق به وجود آمده بود، تصمیم گرفت ترک تحصیل کند و در شرایط به وجود آمده به کمک مردم بی‌دفاع بشتابد.

صدام ملعون با استفاده از هر وسیله‌ای سعی داشت به اهداف شوم خود دست پیدا کند و به دستور این اهریمن پلید، روزانه بسیاری از هموطنان شریف‌مان در نقاط مختلف به شهادت می‌رسیدند.

هرچه این وضعیت سخت‌تر می‌شد و هرچه این حلقه محاصره بر مردم تنگ‌تر می‌شد، مردم از پیر و جوان برای دفاع از دین و ناموس، اشتیاق بیشتری از خود نشان می‌دادند.

در این هنگام «محمد علی» هم مانند دیگر رادمردان ایرانی، تصمیم گرفت سهمی در خلق این حماسه تاریخی و قطع پای بیگانگان از این خاک مقدس داشته باشد؛ بنابراین به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و از این طریق چندین بار به جبهه اعزام شد و در این مدت جانانه در برابر دشمنان اسلام جنگید و دلاوری زیادی از خود نشان داد و سرانجام در تاریخ ۷ اسفند‌ماه سال ۱۳۶۲ در منطقه عملیاتی «خیبر» واقع در جزیره مجنون مفقود‌الأثر شد.

پیکر مطهر این پاسدار دلاور پس از چند سال توسط گروه تفحص پیدا شد و در گلزار شهدای دامغان آرام گرفت.

وصیت‌نامه شهید «محمدعلی تک»:

بسم الله الرحمن الرحیم

«اَشْهَدُ اَنْ لا اله الا الله وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَدَ رَسولُ الله وَ اَشْهَدَ انَّ اَمیرالمؤمنین عَلی وَلی الله»

«الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِیبَهٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ»

با سلام درود بر منجی عالم بشریت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و سلام و درود بر امام امت این قلب تپنده مستضعفین، این خار چشم مستکبرین، این قوت قلب مظلومین، این نابود کننده ظالمین، این بت شکن زمان خمینی عزیز و سلام بر مجروحین، معلولین و خانواده‌های شهدای انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی. شکر خدای را که به ما هستی داد تا بتوانیم فکر کنیم، حرکت کنیم برای رضای او استقامت کنیم برای رضای او و جهاد کنیم برای رضای او.

شکر خدا را که ما را از نیستی به هستی کشاند و سپاس خدایی را که بر ما منت نهاد تا توانستیم خدمتی برای اسلام کرده باشیم.

بار پروردگارا! ما را بیامرز، بار پروردگارا! اسلام و اسلامیان و کسانی که خدمت برای اسلام می‌کنند [را] در پناه خودت نگهدار، الهی خالق یکتا و بی همتا! ما را جزو کسانی قرار بده که بر آن‌ها انعام و پاداشی نیک دادی، نه مانند کسانی که بر آن‌ها خشم و ذلت دادی.

شکر خدای را که توانستم جان ناقابل را در راه خودش فدا کنم، می‌دانیم هر کاری آخرش پاداش دارد چه پاداشی بد و چه پاداشی خوب «هَل جَزاءُ الاِحسان الا الاِحسان» آیا پاداش نیکویی و احسان جز نیکویی و احسان است.

باید بدانیم و به خود بقبولانیم که همه از این دنیای فانی رفتنی هستیم، این دنیا که ظلمت در آن سر افکنده، هیچ کس در این دنیا نمی‌ماند و نخواهد ماند، پس چه کنیم که با افتخار برویم و آخرتی خوب داشته باشیم، فقط یک راه که آن راه «اِهدنا الصِّراط المُستَقیم» راهی که خدا نشان داده است، این دنیا مانند قفس می‌باشد.

در حدیث داریم که «الدُنیا سِجْنُ المؤمنین و جنه الکافرین» دنیا زندان مؤمن است و بهشت کافران [است].‌

ای مردم شهیدپرور! اسلحه مرا نگذارید زمین و راه مرا ادامه بدهید و از رهبر پشتیبانی کنید و مانند مردم کوفه نباشید که حسین علیه السلام را تنها گذاشتند، نه! ما مردم کوفه نیستیم و امام عزیز را تنها نمی‌گذاریم و باید در عمل ثابت کنیم و امروز روز عمل است.

و‌ ای منافقین کوردل! موشان روز و خفاشان شب! بدانید همان طوری که در طول تاریخ نتوانستید کاری کنید، مگر این که آتش خود را شعله‌ورتر کنید هم در دنیا و هم در آخرت.

و‌ ای کسانی که شایعه درست می‌کنید که این‌ها مرا با زور به جبهه می‌فرستند، بدانید که ما با چشمانی باز و قدم‌های استوار و قلبی پر از محبت خدا و با آن عقیده‌ای که به آن ایمان داریم که فقط خدا می‌باشد، [به جبهه] می‌رویم.

آن کس که تو را شناخت جان را چه کند، فرزند و عیال و خاندان را چه کند، دیوان کنی هر دو جهانش بخشی، دیوانه تو هر دو جهان را چه کند.

خداوند می‌فرماید که هر کس مرا بشناسد به من عشق می‌ورزد و هر کس به من عشق ورزیده عاشقم می‌شود. آری این مکتب اسلام و انسان‌سازی است [که] هدف «الله» می‌باشد و رضایت خداوند بزرگ‌.

ای مردم عزیز و شهید پرور! بیشتر برای اسلام کار کنید و کمتر توقع داشته باشید.‌ ای برادر کشاورز بیا فعالیت کشاورزیت را زیاد کن و سعی کنیم خودکفا بشویم به کار خود دل‌گرم باشید، ان‌شاءالله.

مردم شهیدپرور! ان‌شاءالله که مرا می‌بخشید، اگر به کسی بدی کرده‌ام و حقی از کسی گرفته شده و داده نشده. جبهه رفتن لیاقت می‌خواهد و برای کسب لیاقت خودسازی و انسان شدن لازم است، نمی‌دانید که جبهه رفتن چه شیرین است که انسان را به یاد مرگ می‌اندازد. به قول حضرت قاسم علیه السلام «مرگ در راه خدا شیرین‌تر است از عسل است» و شیرین‌تر از آن رضایت پروردگار که ما را به خود نزدیک می‌کند و دربارگاهش پذیرا شده است.

اینک حرفی برای خانواده؛

پدر و مادر عزیزم! صبر را پیشه کنید و به یاد صحرای کربلا باشید و به یاد حسین علیه السلام. پدرجان اگر از من کوتاهی بوده است مرا ببخشید و مرا حلالم کنید و‌ ای مادر عزیزم، خدا ان‌شاءالله صبر عظیمی به شما عنایت بفرماید و هروقت ناراحت بودید فقط به یاد حضرت زهرا سلام الله علیها باشید و بر خود افتخار کنید که فرزندی را هدیه خداوند بزرگ کرده‌اید و اگر ناراحتی و کوتاهی از من دیده‌اید مرا ببخشید و حلالم کنید.

خواهران عزیزم شما هم باید صبر خواهر حسین علیه السلام داشته باشید، وقتی به بدن برادرش رسید که سر نداشت، باید صبر شما زیاد باشد، مرا ببخشید و حلالم کنید.

والسلام

محمدعلی تک، چهارشنبه ۶۲/۱۲/۰۳

منبع: تاشهدا

بازدیدها: 161

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *