فضائل امام حسین علیه السلام | آزادگى‏ امام حسین علیه السلام

فضائل امام حسین علیه السلام | آزادگى‏ امام حسین علیه السلام

خانه / مطالب و رویدادها / فضائل امام حسین علیه السلام | آزادگى‏ امام حسین علیه السلام

از بارزترین ویژگى‏ هاى شخصیتى حسین بن على علیه السلام آزادگى و رادمردى است. حسین علیه السلام تن به ذلت نداد، زیر بار ستم نرفت و در برابر زورمداران مردانه تا پاى جان ایستاد.

آزادگى‏ امام حسین علیه السلام

پس از روى کار آمدن یزید احساس کرد که ارزش‏هاى اسلامى و انسانى رو به نابودى است و دریافت که هرگاه بوزینه ‏باز و شرابخوار و هوسرانى چونان یزید بر منبر اسلام بالا رود چراغ دین و دیندارى بى ‏فروغ مى ‏شود، از این رو در نخستین واکنش نسبت به اعلام بیعت مردم با یزید، با اشاره به همین نکته اساسى به مروان حکم فرمود:

هرگاه زمام امور جامعه اسلامى به دست کسى چون یزید بیفتد، فاتحه اسلام را باید خواند.
به برادرش محمّد حنفیّه نیز، که وى را دعوت به مسالمت مى ‏کرد، فرمود:
چنانچه در همه جهان هیچ پناهگاهى نیابد، باز هم زیر بار بیعت با یزید نخواهد رفت. «۱»
حسین که در خاندان وحى تربیت یافته بود، هرگز نمى ‏توانست براى حفظ مصالح و منافع شخصى خود، شاهد پامال شدن هدف‏هاى رسالت باشد؛ چنان که فرموده است:
ما خاندان پیامبر و کان رسالت و محل آمد و شد فرشتگانیم. خداوند با ما آغاز کرد و با ما به پایان برد. کسى چون من با یزید، این مرد فاسق و مى‏ گسارى که به ناحق خون مى ‏ریزد، بیعت نمى‏ کند. «۲»
در جریان قیام و نهضت نیز شأن آزادمردى خویش را پاس مى ‏داشت. هنگام حرکت از مدینه به مکه به وى پیشنهاد شد که او نیز مانند پسر زبیر بیراهه را در پیش گیرد، ولى آن حضرت فرمود:
به خدا سوگند از این راه بیرون نمى ‏روم تا آن‏که خداوند هر چه‏ بخواهد مقدر سازد.
روزى هم که حُرّ راه را بر او بست و گفت که به خاطر خدا جانش را حفظ کند که اگر بجنگند یکجا کشته مى ‏شوند، فرمود:
آیا مرا از مرگ مى ‏ترسانى؟ مى ‏پندارى که با کشتن من آسوده‏ خاطر مى ‏شوید؟ منطق من، منطق آن برادر اوسى است که قصد یارى پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم را داشت ولى پسرعمویش او را از مرگ بیم مى‏ داد و او در پاسخ گفت: من مى ‏روم، زیرا تا هنگامى که نیت جوانمرد حق باشد و در راه اسلام بجنگد، مرگ برایش ننگ نیست؛ من جان خویش را تقدیم مى ‏کنم و خواهان بقاى آن نیستم. تا آن‏که دو سپاه کوچک و بزرگ به میدان کارزار درآیند؛ اگر زنده بمانم پشیمان نیستم و اگر کشته شدم نکوهشم نکنند؛ مرد را پستى همین بس که زنده باشد ولى فرمان زور ببرد!
دشمن سپاهى بزرگ داشت و گروه کوچک یاران حسین در برابر آنان اندک مى‏نمود، ولى فرزند على آن گروه انبوه را هماورد خویش نمى‏ دید، چرا که مردمانى پست و فرومایه بودند و براى ارزش‏هاى والاى انسانى هیچ‏گونه حرمتى قایل نبودند. این بود که با مشاهده رفتار ناجوانمردانه آنان برآشفت و فرمود:
 «انْ لَمْ یَکُنْ لَکُمْ دینٌ وَکُنْتُمْ لا تَخافُونَ الْمَعادَ فَکُونُوا أَحْراراً فِى دُنْیاکُمْ …» «۳»
اگر دین ندارید و از رستخیز نمى‏ هراسید در دنیایتان آزاده باشید …

( ۱). اعیان الشیعه، ج ۱، ص ۵۸۸٫

( ۲). الملهوف، ص ۹۸٫

( ۳). الملهوف على قتلى الطفوف، ص ۱۷۱٫

پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام

بازدیدها: 0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *