فضائل و کرامات امام صادق علیه السلام/ زهد و تقوا
محمّد بن زیاد ازدى گفت از مالک بن انس فقیه مدینه شنیدم می گفت:
من خدمت حضرت صادق می رسیدم برایم پشتى می گذاشت و احترام می کرد. می فرمود مالک من ترا دوست دارم. این مطلب را پنهان می کردم و خدا را ستایش می نمودم. پیوسته آن جناب بیکى از این سه کار اشتغال داشت یا روزه بود و یا بعبادت مشغول بود و یا ذکر می گفت از بزرگترین عبادت کنندگان و پارسایانى که از خدا می ترسند، بشمار می رفت.بسیار حدیث می کرد خوش مجلس بود همنشینى با او سود فراوان داشت.
وقتى می فرمود (قال رسول اللَّه صلّى اللَّه علیه و آله) پیغمبر فرموده گاهى سبز می شد و گاهى زرد آنچنان که دوستان اگر می دیدند ایشان را نمی شناختند.
سالى با ایشان بحج رفتم همینکه سوار بر مرکب شد بعد از احرام هر چه تصمیم می گرفت لبیک بگوید صدا در گلویش می گرفت بطورى که نزدیک بود از مرکب بیافتد.
عرض کردم لبیک بگوئید چاره اى نیست باید گفت. فرمود: ابن ابى عامر چگونه جرات کنم بگویم لبیک اللهم لبیک می ترسم بگوید لا لبیک و لا سعدیک( بلى بار پروردگارا نداى ترا جواب دادم می ترسم بگوید خوش نیامدى.)
ابن رئاب گفت شنیدم حضرت صادق در حال سجده می گفت:
اللهم اغفر لی و لاصحاب ابى فانى اعلم ان فیهم من ینقصنى
خداوندا مرا بیامرز واصحاب پدرم را می دانم می ان آنها بعضى هستند که مرا کوچک می شمارند.(قرب الاسناد)
منبع: زندگانى حضرت امام جعفر صادق علیه السلام ( ترجمه جلد ۴۷ بحار الأنوار)،محمد باقر بن محمد تقى مجلسى،انتشارات :اسلا میه – تهران،صص-۱۳-۱۲
پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام
بازدیدها: 203