محسن عمادی مسئول نشر شهید ابراهیم هادی در این مراسم با اشاره به شخصیت شهید ابراهیم هادی گفت: در والفجر مقدماتی تنها کسی که کانال کمیل را نگه داشته بود شهید ابراهیم هادی بود، اما پس از حمله عراق پیکرش متلاشی و اثری از او باقی نماند. خودش هم دوست نداشت اثری از او بماند. او همواره دعایش این بود که از زمره شهدای گمنام باشد. حتی بعد از اینکه کانال کمیل را زیر و رو کردند و 400 شهید بیرون آوردند، اثری از شهید هادی نبود، اما خبر داده که در میان شهدای گمنام به کشور بازگشته است.
وی افزود: یکی از رفقای شهید هادی در گیلانغرب به شهادت رسید و پیکرش در کوهستان ماند. ابراهیم هادی چند کیلومتر در عمق خاک دشمن نفوذ کرد و پیکر او را روی دوش گرفت و برگرداند، اما در مراسم آن شهید، پدر شهید گفت که پسرش به خوابش آمده و از ابراهیم هادی گلایه کرده، وقتی ابراهیم از او علت این مسئله را جویا میشود میگوید پسرش گفته؛ چند روزی که در خاک دشمن بوده، حضرت زهرا(سلام الله علیها), به او سر میزده، اما بعد از اینکه پیکرش بازگشته، دیگر حضرت به دیدارشان نیامده است. همین مسئله سبب شده بود که شهید ابراهیم هادی همواره در دعایش از خدا گمنامی طلب کند.
مدیر نشر شهید ابراهیم هادی گفت: «محمد بنا» مربی کشتی فرنگی ایران، جانش را مدیون ابراهیم بود، زیرا در یک نزاع پشتش درآمده بود. نقل کردهاند که او هفت دور تسبیح شنا میرفت تا ورزیده شود. پدرش میگوید همیشه به او میگفتم مبادا با کشتی حال کسی را بگیری و خودش میگوید که قبل از کشتی 2 رکعت نماز میخوانده تا افتاده شود.
او در بخش دیگری از این مراسم که از ویژگیها و خصوصیتهای شهید سخن میراند؛ گفت: در یکی از عملیاتها که زمان زیادی به سپیده نمانده بود و ارتفاعات باید فتح میشده و ابراهیم هادی مسئول بازپسگیری ارتفاعات بوده، تیر میخورد، وقتی بالای سر او میروند میگویند که هنگام اذان صبح روی بلندی ایستاده و رو به دشمن اذان گفته است که در همین حین تیری رها میشود و به کتف شهید ابراهیم هادی برخورد میکند که آسیبی نمیبیند، اما در همین لحظات میبینند که 18 نفر عراقی خودشان را تحویل داده و اسیر میشوند. وقتی علت این کار را از آنها سوال کردند، میگویند که به ما گفته بودند ایرانیها مجوس هستند، اما با شنیدن صدای اذان فهمیدیم که ایرانیها اهل نماز هستند، در حالی که فرماندهان ما اهل خوردن مشروبات و کارهای ناپسند هستند.
عمادی اضافه کرد: راوی نقل میکند که سالها بعد حین یک عملیات، یک نفر جلوی او را میگیرد و میگوید من را شناختی؟ من فرمانده آن 18 نفری هستم که با اذان ابراهیم هادی خود را تحویل دادیم و آیتالله حکیم ضمانت ما را کرد و اکنون در گردان توابین لشگر بدر با عراق میجنگیم. شما نگاه کنید، یک اذان شهید هادی 18 نفر را نجات داد و آنها را حُر کرد.
این ناشر و فعال حوزه دفاع مقدس گفت: تهیهکننده برنامه تلویزیونی «از لاک جیغ تا خدا» میگفت تاکنون پنج برنامه فقط برای ابراهیم هادی ضبط کردهایم، کسی که 25 سال اسمی از او نبوده، امسال در سالروز تولدش، 70 جشن تولد برایش برگزار شد. کتاب خاطرات شهید ابراهیم هادی توسط انتشارات حزبالله لبنان به عربی ترجمه و توزیع شده و گفتهاند این کتاب الگوی خوبی برای جوانان حزبالله است. خاطرات شهید هادی به آلمانی ترجمه و در برلین توزیع شده است.
عمادی در بخش پایانی سخنانش با اشاره به شهید محسن حججی گفت: حال امروز میبینیم که شهید حججی، شهید هادی را الگوی خودش قرار داد و پای خود را جای پای ابراهیم گذاشت و همسر شهید حججی نقل میکند که پس از ازدواج اولین هدیهای که به من داد کتاب خاطرات شهید ابراهیم هادی بود و این نشان میدهد که شهید چه کسی را در زندگی خود الگو قرار داده است.
بر اساس این گزارش، کتاب خاطرات شهید ابراهیم هادی با عنوان «سلام بر ابراهیم» که از سوی انتشارات شهید ابراهیم هادی منتشر شده، یکی از پرفروشترین آثار دفاع مقدس است که طی سالهای اخیر توانسته توجه مخاطبان را به خود جلب کند.
منبع: فارس
بازدیدها: 61
خاک تو سرتون که به اونایی که توبه می کنند خر میگین، خدا خودش توابین رو دوست داره، نشر همچین داستانی با اون تیتر مضخرف و مسخره جای هزار قباحت و شرمندگی هست، خااااااک بر سر نویسنده و وااااای بر اسلام و مسلمان. شمایی که از قلمتون خیر نمی چکه غلط می کنید متن منتشر می کنید
برادر عزیز « حر » نوشته شده است. آزاده دشت کربلا، فرمانده سپاه عمر سعد ملعون که به امام حسین پیوست