مادری که فرزندش رهبر شد

خانه / پیروان عترت / بانوانه / مادری که فرزندش رهبر شد

همه چیز درباره آشنایی آیت اﷲ «سیدعلی خامنه ای» با قرآن از خانه پدری و از دوران کودکی آغاز شده است: «من اولین نغمه های خوش قرآن را از حنجره مادرم شنیدم»، «دور او جمع می شدیم و می نشستیم و ایشان قرآن را با صوتی خیلی شیرین و دلپذیر برای ما می خواند و آیاتی از آن را ترجمه می کرد.» بانو «خدیجه میردامادی» مادر آیت اﷲ العظمی خامنه ای داستان های انبیای الهی و قصه های قرآن را برای کودکانش تعریف می کرد و مراقب بود دقیقاً همان گونه بگوید که قرآن گفته. شیرینی معارف الهی با محبت مادرانه، خوراک کامل و گوارایی بود برای روح کودکان.

بانو خدیجه میردامادی در ۱۶ اردیبهشت ۱۲۹۳ در نجف اشرف به دنیا آمد. مادرش بی بی سکینه زود از دنیا رفت و این کودک در آستان فقدان محبت مادر  از چشمه مهر مادر بزرگ سیراب شد. به احتمال زیاد خدیجه خانم در ۱۵ سال نخست زندگی از محضر علمی پدر بهره برده و غیر از سواد معمول با برخی متون نیز آشنایی یافت.

وی همراه پدر به ایران مهاجرت کرد و در ۲۰ سالگی به عقد سیّد جواد خامنه ای در آمد. او زبان عربی و فارسی را به موالات هم آموخته بود و رفته رفته زبان ترکی را نیز فرا گرفت. اندوخته علمی بانو خدیجه با مطالعات در تفاسیر قرآن و کتب تاریخی چون “روضه الصفا” به جایی رسید که زندگی انبیا معصوم و شخصیت های قرآن را در قالب داستان ها و روایت های شنیدنی برای فرزندانش باز می گفت.

بانو خدیجه با دعا و مستحبات مانوس بود از اعمالی چون ام داوود، ادعیه ای مانند عرفه و نماز هایی چون جعفر طیار غفلت نمی ورزید. او فرزندان خود را نیز در این مناسک شریک می کرد.  ایشان قرآن را با صدایی خوش تلاوت می کرد، به ویژه در دوران جوانی گوش فرزندانش را از این نوا حظ می برد.

بانو خدیجه در گفتار و رفتار عوام گریز بود. حشر و نشری گزیده داشت و ترجیح می داد با زنانی نشست و برخاست کند که شبیه او باشند. فرزندانش در وصف او می گویند که زنی خوش سخن، سنجیده گو، حافظ آیاتی از قران، صریح الهجه،  بسیار تاثیر گذار در تربیت و بالندگی فرزندان بود. او به دیوان حافظ تسلط داشت و ضمیر خود و کودکانش را با اشعار خواجه صیقل می داد. خدیجه جوان وقتی به خانه سید جواد خامنه ای آمد، در میان جهیزیه خود یک دیوان حافظ آورد.

بانو خدیجه زنی شجاع بود و این خصلت در همه امور زندگی او نمود داشت. این ویژگی در زمان مبارزه پسرانش با حکومت پهلوی بارها چه در برخورد با ماموران و چه در ملاقات با پسران زندانی اش بروز داشت. خانم میر دامادی وقتی برای ملاقات پسرانش به زندان می رفت، مادرانه حرف نمی زد و از رنجی که می کشید واگویه نمی کرد. او در قبال پدیده های سیاسی منشی روشن بینانه داشت.

زمانی که پسرش سید علی خامنه ای مباحثی را در سخنرانی های خود آغاز کرد که طرفداران زیادی از جوانان، روشنفکران و دیگر طبقات مردم پیدا نمود، بانو خدیجه به پای سخنان پسر می نشست و با چشم قبول به آن می نگریست.

خانم میردامادی چندین بار به عتبات سفر کرد گه همگی آنها پیش از کودتای ۱۳۳۷ ش عبدالکریم قاسم بود.در آخرین سفر (۱۳۳۶ش) سید علی و سید محمد حسن نیز همراه او بودند. ایشان مرجع برخی از زنان محل یا شهر بود. برای حل اختلاف به او مراجعه می کردند و وی آنها را با گشاده رویی می پدیرفت. این مراجعات پس از انقلاب بیشتر شد.

حاجیه خانم خدیجه میردامادی در ۱۵ مرداد ۱۳۶۸ بر اثر سکته قلبی در گذشت و پیکرش روز بعد رخ بر تراب تیره نهاد. آرامگاه او در حرم امام رضا (ع) در کنار همسرش واقع است.

انتهای مطلب/

بازدیدها: 95

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *