مبانی قرآنی بیانیه گام دوم انقلاب - عبرت تاریخ

مبانی قرآنی بیانیه گام دوم انقلاب – عبرت تاریخ

خانه / پیشنهاد ویژه / مبانی قرآنی بیانیه گام دوم انقلاب – عبرت تاریخ

مبانی قرآنی بیانیۀ گام دوم انقلاب – قسمت سوم – عبرت تاریخ

توجه به تاریخ

هدف قرآن از نقل تاریخ ، عبرت آموزى است، نه داستان سرایى. توجه به تاریخ سبب غفلت زدایی و سازنده است و بی توجهی به آن، سبب توبیخ است؛ «أَلَمْ یَأْتِهِمْ نَبَأُ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ».

سنت های تاریخ ثابت است و برای همه مفید است و توجّه به تاریخ هر قوم، براى تبلیغ و تربیتشان لازم است؛ «قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهَا أُمَمٌ».

توجّه به تاریخ ، زمینه ى صبر و شکر را در انسان به وجود مى آورد. یادآورى مصیبت ها و تلخى هاى گذشته و برطرف شدن آنها، انسان را به شکر وادار مى کند. توجّه به پایدارى امّت ها و پیروزى آنان، آدمى را به صبر و مقاومت دعوت مى کند؛ «إِنَّ فِی ذَلِکَ لآیَاتٍ لِّکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ».

توجه به تاریخ و سرنوشت سعادت آفرین کسانى که در امتحان پیروز شده اند و سرنوشت تلخ کسانى که در امتحانات الهى مردود شده اند، زمنیه پیروزی در امتحانات الهی را فراهم می کند.

بهترین درس براى زندگىِ امروز، عبرت از تاریخ گذشته است. البته عبرت از تاریخ ، به فطرتى سالم و روحى پاک نیازمند است؛ «إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ». آرى، ایمان در بصیرت و روشن بینى انسان، تأثیرگذار است.

باید از تاریخ پیشینیان، عبرت بگیریم؛ «کَیْفَ کَانَ عَاقِبَهُ الَّذِینَ کَانُوا مِن قَبْلِهِمْ». آری بیان سختى ها و تلخى هاى گذشته، لذّت آزادى امروز را چندین برابر می کند؛ « یَسُومُونَکُمْ سُوءَ الْعَذَابِ وَیُذَبِّحُونَ أَبْنَاءکُمْ وَیَسْتَحْیُونَ نِسَاءکُمْ».

در تاریخ می خوانیم: قوم موسى پس از برخوردارى از لطف ویژه ى الهى و رسیدن به حکومت، گرفتار ذلت و مسکنت شدند. یعنی «آتَاکُم مَّا لَمْ یُؤْتِ أَحَدًا مِّن الْعَالَمِینَ» به «وَ بَآؤُوا بِغَضَبٍ مِّنَ اللّهِ» تبدیل شد.

باید توجه داشته باشیم که ایران قبل از انقلاب چه تاریخی داشته است. رژیم سلطنتی وابسته به بیگانگان، مستبد و فاسد، از طریق کودتا، صنعتش وارداتی، علمش ترجمه ای، کشورش تحت سلطه و تحقیرشده و عقب مانده، اخلاقش آلوده و غرب زده، تبلیغاتش ترویج فساد، خدماتش منحصر به شهرهای بزرگ، مناطق دوردست و روستاها محروم از بسیاری از خدمات، برنامه هایش سوق به فساد و بی بندوباری و دارای انواع عقب ماندگی ها در صنعت، سیاست، معنویت، فضیلت و نداشتن تجربه انقلابی، در حالی که همه چیز علیه حرکت انقلابی مسلمین بود، به گونه ای که با کشتن و زندان کردن و تهدید و شکنجه، همه ی صداها را خفه می کردند.

مبانی قرآنی بیانیه گام دوم انقلاب - عبرت تاریخ

توجه به نوآوری ها

قرآن بارها خداوند را به نوآوری در زمین و آسمان ها و خلق جدید ستایش کرده است؛ «بَدِیعُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ» و گاهی با کلمه انشاء به نوآوری اشاره کرده است؛ «وَ هُوَ الَّذِیَ أَنشَأَکُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَهٍ» و اوست کسى که شما را از یک نفْس آفرید.

در انقلاب اسلامی ایران، انواع نوآوری ها و ابتکارات را می بینیم؛

برآمدن انقلاب از ایمان و معرفت اسلامی

طرح دین و دنیا در کنار هم

شکستن چارچوب های کلیشه ای تقسیم قدرت در جهان که در گذشته یا باید شرقی می بود، یا غربی!

شعار استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی، که در هر یک از این سه کلمه معانی والایی نهفته است.

البته نوآوری ممکن است توسط قوم ستمگر باشد که قرآن می فرماید: «الَّتِی لَمْ یُخْلَقْ مِثْلُهَا فِی الْبِلَادِ» یعنی قوم عاد در ساختمان سازی ابتکار داشتند. البته هر ابتکارى ارزش ندارد. نوآورى گناه، ضد ارزش است. قرآن درباره قوم لوط می فرماید: شما در گناه نوآور هستید؛ «مَا سَبَقَکُم بِهَا مِنْ أَحَدٍ مِّن الْعَالَمِینَ» همانگونه که نوآوری در دین اگر برخاسته از وحی نباشد، بدعت و حرام است. آری نباید به بهانه ابتکار و نوآورى و آزاداندیشى، دست به گفتن یا نوشتن چیزی به نام دین زد که از فرمان خدا و رسول جلو بیفتد.

استقلال

قرآن درباره استقلال می فرماید: ما قبله را تغییر دادیم تا یهود بر شما منت نگذارد که شما در قبله تابع ما هستید و استقلال ندارید؛ «لِئَلَّا یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَیْکُمْ حُجَّهٌ»

از نگاه قرآن، مسلمانان باید از تمام جهات سیاسى، نظامى، اقتصادى و فرهنگى از استقلال کامل برخوردار باشند؛ «لَن یَجْعَلَ اللّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلاً» و از کسانی که دارای استقلال، حتی در فکر و عقیده نیستند، به شدت انتقاد کرده است. منافقان، استقلال فکر و عقیده ندارند به هر جهتی مى چرخند، به دیگران وابسته و بى هدف سرگردانند؛ «مُّذَبْذَبِینَ بَیْنَ ذَلِکَ».

کسى که به خدا و پیامبر ایمان قلبى داشته باشد، حاضر نیست ولایت غیر الهى را بپذیرد. راه رسیدن به استقلال واقعى و رهائى از سلطۀ کفّار، ایمان است.«وَ لَوْ کَانُوا یُؤْمِنُونَ بِالله والنَّبِیِّ وَ مَا أُنزِلَ إِلَیْهِ مَا اتَّخَذُوهُمْ أَوْلِیَاء».

آری آنان که در راه و خط خدایند، نباید از منحرفان کمک بگیرند و باید استقلال سیاسى و اقتصادى خود را حفظ کنند؛ «وَ مَا کُنتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّینَ عَضُدًا». در قرآن می خوانیم که رهبر جامعه اسلامى هم باید استقلال رأى داشته باشد و گرفتار فضاسازی ها و جوسازی ها و فشارهای داخلی و خارجی نگردد. «لَوْ یُطِیعُکُمْ فِی کَثِیرٍ مِّنَ الْأَمْرِ لَعَنِتُّمْ».

آزادی

آزادى از سلطه ى طاغوت ها، از بزرگ ترین نعمت هاست. چنانکه خداوند در میان همه نعمت ها، نام آن را برده است؛ «وَ إِذْ نَجَّیْنَاکُم»
جنگ های اسلامی یا برای دفاع است و یا برای برداشتن ستمگرانی که مانع انتخاب آزادانه راه حق می شوند. قرآن می فرماید: «وَ قَاتِلُوهُمْ حَتَّى لاَتَکُونَ فِتْنَهٌ» و با آنها بجنگید تا فتنه (بت پرستى و سلب آزادى از مردم) باقى نماند. در جای دیگر می خوانیم: «فَقَاتِلُواْ أَئِمَّهَ الْکُفْرِ».

فرعون به مؤمنین گفت: چرا بدون اذن من به موسی ایمان می آورید؛ «قَالَ فِرْعَوْنُ آمَنتُم بِهِ قَبْلَ أَن آذَنَ لَکُمْ» آری در استعمار فرهنگى حکومت ها، آزادى اندیشه و حقّ انتخاب عقیده از مردم سلب مى شود. او می گفت: «مَا أُرِیکُمْ إِلَّا مَا أَرَى» من جز آن چه را که تشخیص مى دهم راه دیگرى به شما ارائه نمى دهم. طاغوت ها جز براى خود، براى هیچ کس حقّ اظهار نظر قایل نیستند.

سنّت و قانون خداوند، آزاد گذاشتن انسان است. او مى تواند مردم را به اجبار به راه حقّ وادار کند، امّا رشد واقعى در سایه آزادى است. در قرآن مى خوانیم که اگر خدا مى خواست، اختلاف و نزاعى میان مردم ایجاد نمى شد.

حضرت امیر علیه السّلام می فرماید: «لاتکن عبد غیرک و قد جَعَلَک اللّهُ حُرّاً» بندۀ دیگرى مباش که خداوند تو را آزاد آفریده است.

اسلام، برای آزادسازی مستضعفان دربند و مظلومان تاریخ سفارش کرده و از بی تفاوتی نسبت به مظلومان توبیخ کرده است. «وَ مَا لَکُمْ لاَ تُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفِینَ».

آزادی به قدری مهم است که وقتی در مکه به شخصی ظلم شد، پیغمبر اسلام قبل از نبوت با چند نفر از مشرکین مکه پیمان بستند که علیه هر ظالمی بشورند و احدی در مکه مورد ظلم قرار نگیرد و بتواند آزادانه زندگی کند. این پیمان به نام حلف الفضول بود که نوعی بیمه برای فقیران و ورشکستگان به حساب می آمد. پیامبر صلّی الله علیه وآله فرمود: «من شاهد پیمانی بودم که بسیار برای من محبوب بود و دوست دارم در اسلام هم باشد.»

… ادامه دارد.

پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام

بازدیدها: 334

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *