مبانی قرآنی بیانیۀ گام دوم انقلاب – قسمت پنجم – عزّت
پاک سازی و طرد افراد نفوذی
در طول تاریخ عوامل نفوذی با اسم های مختلف از جمله به نام دیپلمات، خطرناك ترین جاسوس ها را به كشورها اعزام مى كنند. به نام مستشار نظامى، توطئه گرى مى كنند و به اسرار نظامى دست مى یابند. به نام حقوق بشر، از مزدوران خود حمایت مى كنند. به نام دارو، براى مزدوران خود اسلحه مى فرستند. به نام كارشناس اقتصادى، كشورهاى ناتوان را ضعیف نگه مى دارند. به نام سم پاشى، باغ ها و مزارع را از بین مى برند و حتّى به نام اسلام شناس، اسلام را وارونه جلوه مى دهند.
ولی انقلاب اسلامی به قرآن عمل کرد که می فرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ بِطَانَةً مِّن دُونِكُمْ» (بِطانَة) به لباس زیر گفته مى شود كه به (بطن) شکم می چسبد.
این كلمه، كنایه از مَحرم اسرار است. بر این اساس، نباید بیگانگان را مَحرم اسرار خویش قرار دهیم. وجود مستشاران خارجى در كشورهاى اسلامى، ممنوع است و رازدارى، یك وظیفه ى قطعى است. هر مسلمانى هم كه مصداق «دُونِكُمْ» باشد نباید مَحرم اسرار قرار گیرد، زیرا در میان مسلمانان نیز افراد فتنه جو و جاسوس، كم نیستند. ملاك دوستى و روابط صمیمانه ى مسلمانان با سایر جوامع، باید ایمان باشد.
از وظایف هر مسلمان آن است که دست نشانده ها و عناصر خائن را شناسایی و در مقام طرد و حذف آنان گام بردارد. در قرآن می خوانیم که در میان مسلمین افراد نفوذی بودند: «وَ فِيكُمْ سَمَّاعُونَ لَهُمْ».
در میان مسلمانان افرادی هستند که امور را گاهی با بزرگ نمایی و گاهی با کوچک نمایی واژگونه نشان می دهند: «وَ قَلَّبُواْ لَكَ الأُمُورَ». تحریف واقعیت ها و گزارش هاى جعلى براى رهبر، كار منافقان است و رهبر امّت اسلامى باید هوشیار باشد و به هر گزارشى اعتماد نكند. قرآن این افراد را دشمن واقعی دانسته و می فرماید: «هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ» آنان دشمنان تو هستند، از آنها برحذر باش.
«هم العدوّ» یعنى دشمن واقعى این افراد هستند، زیرا اوّلاً درون جامعه هستند و از اسرار مسلمانان آگاهند، ثانیاً چون در لباس دوست هستند، شناخت آنان مشكل است، ثالثاً چون ناشناخته اند، مبارزه با آنان سخت تر است، رابعاً چون پیوندهاى نسبى و سببى با مسلمانان دارند، برخورد با آنان پیچیده تر است و خامساً ضربه آنان غافلگیرانه تر است.
عزّت
مسلمانان باید باور کنند که تمام عزّت برای خدا و رسول و مؤمنان است؛ «وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ».
امام صادق علیه السّلام فرمود: خداوند امور مسلمانان را به خودشان واگذارده، ولى اجازه ذلیل كردن خود را به آنان نداده است؛ «و لم يُفوّض اليه أن يكون ذليلا» کافی ج 5 ص 63.
در حدیث مى خوانیم كه پرسیدند: چگونه مؤمن خود را ذلیل مى كند؟ امام صادق علیه السلام فرمود: «يتعرّض لِما لا يُطيق و يدخل فيما يعتذر منه» در كارى كه توان انجامش را ندارد و از انجامش معذور است وارد مى شود.
ناگفته پیداست که معنای عزّت ، داشتن ثروت و قدرت نیست. بلکه معنای عزّت ، صلابت و نفوذناپذیری است. به زمین سخت می گویند: «ارض عزاز» یعنی بیل و کلنگ در آن فرو نمی رود. مؤمن عزیز است، یعنی حاضر نیست با هیچ گونه تهدید و تطمیع از منطق و راه خود دست بردارد، یا نسبت به دشمن کوتاه بیاید یا سازش و عقب نشینی کند.
ممکن است، فردی مثل اباذر بدون داشتن امکانات و قدرت بر سر فردی مثل معاویه فریاد بکشد. این گونه افراد عزیزند و در مقابل، افرادی هستند که امکانات زیادی دارند ولی باز هم به خاطر ترس یا طمع، از موضع خود عقب نشینی کنند. این گونه افراد، ذلیل هستند گرچه همه چیز داشته باشند.
قبل از انقلاب اسلامی آمریکا و دست نشانده های او برای مردم تصمیم می گرفتند. حتی امروز سران بعضی کشورها با حمایت های آمریکا جابجا می شوند. ولی با لطف الهی پس از انقلاب و جان فشانی ها، حتی یک فرد از مسئولین یک شهر و روستا را نمی توانند تعیین کنند و این انقلاب اسلامی بود که با تشکیل حکومت مردمی و مردم سالاری و اراده ملی و ترویج فرهنگ «ما می توانیم» و اتکاء به توانایی داخلی و امثال آن برای ایران عزّت آفرینی کرد.
توجّه به نقش جوانان
جوانان دارای همّت بلند و امیدوار، هوشیاری، سرعت عمل، ابتکار، عمل جهادی، روحیه انقلابی، برادری و ایثار، همراه با ذکر و دعا و پاسداری از عظمت و هیبت الهی و شجاع در برابر متکبر و مستکبر، حماسه آفرین، عدالت دوست، استوار، مسئولیت پذیر، فعال، پیشگام، تسخیرکننده قلّه های علمی، ناکام ساز دشمن و آماده برداشتن گام های بلند، فعال در میدان های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، بین المللی، در عرصه ی دین و اخلاق و معنویت، با درس گرفتن از تجربه ها، و با نگاه انقلابی و جهادی مانع ویژه خواران، دشمن فریب کاران و حامی مستضعفان هستند و می توانند برای مقابله با سبک زندگی غربی گام های بلندی بردارند.
قرآن به نوجوانان سفارش می كند كه باید در مصالح و مفاسد جامعه، خود را دخالت دهند: «يَا بُنَيَّ أَقِمِ الصَّلَاةَ وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنكَرِ». یعنی نوجوان می تواند نسبت به معروف ها امر کند و نسبت به منکرات نهی کند. این عمل نشانه آن است که نوجوان باید، هم بفهمد، هم تشخیص دهد، هم فریاد کشد، هم شجاع باشد، هم متعهد باشد وگرنه بدون این ها نمی تواند امر و نهی کند.
در بعضی آیات می خوانیم که حضرت ابراهیم علیه السّلام به پدر یا عموی خود می گفت: «إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ يَا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ مَا لَا يَسْمَعُ وَ لَا يُبْصِرُ وَ لَا يُغْنِي عَنكَ شَيْئًا» اى پدر! چرا چیزى را مى پرستى كه نمى شنود و نمى بیند و تو را از هیچ چیز بى نیاز نمى كند؟
آری نهى از منكر مرز سنّى ندارد. پسر مى تواند بزرگ خانواده را نهى كند، امّا باید احترام آنان را حفظ كند. زیرا همیشه كمال افراد به سن آنها بستگى ندارد؛ گاهى فرزند خانه از بزرگ ترها بهتر مى فهمد.
قرآن به سوره یوسف نام احسن القصص داده است. شاید به خاطر آن باشد که محور این سوره یک نوجوان به نام یوسف است. در سیره پیامبر می خوانیم که مسئولیت تبلیغ اسلام در مدینه را به جوانی به نام مصعب واگذار کرد و فرمانده نظامی لشگر، شخصی به نام زید 18 ساله بود. در قرآن می خوانیم که مسئولیت تطهیر مسجد الحرام به عهده سالمندی به نام ابراهیم و نوجوانی به نام اسماعیل واگذار شد.
قرآن در بیان کمالات، سالمند و نوجوان را در کنار هم تجلیل می کند و می فرماید: «فَلَمَّا أَسْلَمَا وَ تَلَّهُ لِلْجَبِينِ»
امام حسین علیه السّلام در کربلا، هم جوانان و هم نوجوانان را با خود برد. در انقلاب ایران حضور جوانان در راهپیمایی ها، جبهه ها، بازسازی ها، تشکیل مراکز امدادی و خدماتی از یک سو، و پیشرفت و توسعه دانشگاه ها و فناوری ها از سوی دیگر و توجه به معنویاتی از قبیل اقامه نماز در آموزش و پرورش و دانشگاه ها و رشد مسأله اعتکاف و حفظ قرآن بر هیچ منصفی پوشیده نیست.
رونق معنوی را باید در زائران مکه و کربلا و مشهد و جمکران و شرکت در مسابقات دینی و حضور در اردوهای جهادی و پیاده روی های اربعین و دل کندن از پدران و مادران و همسران با حضور در جبهه ها و شکرگزاری خانواده شهدا از اینکه عزیز خود را در راه خدا داده اند، پیدا کرد.
نوجوانان دیروز که امروز جوانان دانشمند و مخترعان برجسته شده اند و انواع وسایل زیرساختی و صنعت های پیشرفته دفاعی و رشد مسایل بهداشتی و پزشکی در همه صحنه ها پدید آمده است، همه در سایه برکات انقلاب بوده است.
البته جمعی هم فاسد و مفسد و خائن پیدا می شوند، ولی آمار افراد خدمتگزار امین به مراتب بیش تر از این افراد است. این رشد معنوی، مرحله نخستین خودسازی و گامی به سوی مرحله جامعه سازی و تمدن سازی است.
… ادامه دارد.
پایگاه اطّلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام
بازدیدها: 241