مجتبی میر لوحی که بود…

خانه / انقلاب و دفاع مقدس / شهدا / انقلاب اسلامی / مجتبی میر لوحی که بود…

06

سید مجتبی نواب صفوی

سید مجتبی میرلوحی (۱۳۰۳ تا ۲۷ دی ۱۳۳۴) معروف به نواب صفوی طلبه، فعال سیاسی و بنیان‌گذار تشکیلات  فدائیان اسلام است که در ترور حسین علاء و احمد کسروی نقش مستقیم داشت.

سالهای اولیه زندگی

سید مجتبی میرلوحی سال ۱۳۰۳ شمسی در محله خانی‌آباد و در خانواده‌ای روحانی دیده به جهان گشود. پدرش سیدجواد میرلوحی به دنبال صدور قانون «لباسهای متحدالشکل» در سال ۱۳۱۴ لباس روحانیت از تن بیرون کرد و به عنوان وکیل دعاوی دادگستری مشغول به خدمت شد، اما پس از چندی در پی یک مشاجره سخت، سیلی محکمی به صورت علی‌اکبر داور وزیر عدلیه وقت زد که نتیجه آن گذران محکومیت سه ساله در زندان بود. او چندی پس از گذراندن دوره محکومیت و آزادی از زندان دارفانی را وداع گفت. طی این سه سال سیدمحمود نواب میرلوحی، از بستگان نزدیک سیدمجتبی، عهده‌دار سرپرستی وی بود.

سیدمجتبی در ۷ سالگی وارد دبستان حکیم نظامی شد و سپس در مدرسه صنعتی آلمانی‌ها به تحصیل ادامه داد و در سال ۱۳۱۹ در همان مدرسه تظاهراتی بر ضد کشف حجاب به راه انداخت.[۹] او همزمان در یکی از مساجد خانی‌آباد به فراگیری دروس دینی نیز مشغول شد و پس از خروج رضاخان از کشور به فعالیتهای سیاسی روی آورد. سخنرانی وی علیه دولت قوام‌السلطنه در ۱۷ آذر ۱۳۲۱ در حالی که ۱۸ سال بیش نداشت اولین مبارزه وی علیه حکومت پهلوی محسوب می‌شد. در پی این سخنرانی و تهییج دانش‌آموزان دیگر مدارس و همراهی عده‌ای از مردم ناراضی، تظاهراتی در مقابل مجلس شورای ملی علیه قوام برگزار شد که با مداخله و تیراندازی پلیس، دو نفر کشته شدند. این حادثه اثر عمیقی در شخصیت سیدمجتبی گذاشت و او را در راه مبارزه با حکومت پهلوی مصمم‌تر ساخت.

در ۱۳۲۲ سیدمجتبی به استخدام شرکت نفت درآمد و پس از مدت کوتاهی به آبادان منتقل شد. مدتی بعد برخورد شدیدی از سوی یکی از متخصصین انگلیسی شرکت نفت با یکی از کارگران صورت گرفت که به دنبال آن، نواب کارگران را به اعتراض و اجرای قصاص دعوت کرد. با دخالت پلیس و نیروهای نظامی، اعتراضات سرکوب شد. نواب نیز فرار کرده و شبانه به وسیله قایق از آبادان به سوی بصره و سپس نجف روانه شد. او برای امرار معاش به ساخت و فروش عطر روی آورد.[۱۰][۱۱][۱۲] سیدمجتبی در مدرسه «قوام» نجف اقامت گزید و از همان روزهای نخست، دوستی و رابطه نزدیکی با علامه امینی ـ که در یکی از حجره‌های فوقانی مدرسه، کتابخانه‌ای تأسیس کرده و در حال تألیف اثر مشهور خود الغدیر بود، برقرار کرد.[۱۳] وی فقه و اصول و تفسیر را از استادانی چون عبدالحسین امینی، حاج آقا حسین قمی و آقا شیخ محمد تهرانی آموخت.

01

حکم ارتداد وترور کسروی

در این دوران احمد کسروی کتاب شیعی‌گری را نوشت و جمعیت با هماد آزادگان را تأسیس کرد. کتب ادعیه شیعه و کتب شیخ سهروردی را در دی ماه هر سال تحت عنوان «جشن کتاب‎سوزان» آتش زد و این عمل خود را «پاک‌دینی» نام نهاد.[۱۳] کتاب شیعی‌گری کسروی به حوزه علمیه نجف رسید. نواب آن را به روحانیان نجف داد. از میان روحانیان محمد حسین کاشف الغطاء، آقا حسین قمی،[۱۴] سید عبدالهادی شیرازی، سید محمد حسینی شاهرودی ، سید ابوالحسن اصفهانی حکم ارتداد کسروی را صادر می‌نمایند. در عین حال مجلس شورای ملی هم در نامه‌ای به نخست وزیر خواستار توقیف فعالیت‌های کسروی شد؛ اما کسروی به فعالیت خود ادامه داد.[۱۳]

عبدالحسین امینی درخواست نواب را برای صدور حکم ارتداد رد کرده و از او می‌خواهد که تنها به درسش برسد.[۱۴] دوستان نواب و طلاب او را عازم ایران کردند تا کسروی را از دین ستیزی بازدارد.[۱۰][۱۳] وی پس از چند جلسه بحث و گفتگو با کسروی، وی را عنصری بی‌دین یافت.[۱۲] در نتیجه به کمک سراج انصاری، قاسم اسلامی، مهدی شریعتمداری و برخی دیگر از نویسندگان تهران «جمعیت مبارزه با بی‌دینی» را تشکیل داد. اما این جمعیت علی‌رغم تماس‌ها و مذاکرات متعدد نتوانست کسروی را از دین ستیزی بازدارد.[۱۰]

با وجود این نواب صفوی پس از آنکه در آخرین دیدار خود با کسروی، توسط او و گروه مسلح همراهش تهدید شد، مصمم گردید وی را از میان بردارد. او پس از تهیه پول از اسدالله مدنی و محمدحسن طالقانی٬[۱۵] کسروی را در ۲۹ فروردین ۱۳۲۴ در میدان حشمت الدوله تهران ترور کرد[۱۶]، اما کسروی زنده ماند و نواب را دستگیر و زندانی کردند.[۱۰] وی چندی بعد به درخواست روحانیان ایران و نجف پس از دو ماه، با قید کفالت آزاد گردید. کسروی قرآن سوزی خود را انکار کرد و مبلغ ۵۰ هزار ریال برای کسی که این موضوع را ثابت کند، جایزه تعیین کرد.[۱۳]

نواب صفوی، پس از آزادی از زندان طی اعلامیه‌ای جمعیت فدائیان اسلام را تشکیل داد.وی در این اعلامیه برادری، استقامت و اتحاد را خط کلی جنبش فدائیان اسلام؛ رسیدن به حاکمیت اسلام و قرآن را هدف اصلی جنبش؛ و شهادت و انتقام و قصاص را روش اصلی مبارزه معرفی کرد. نخستین اقدام این جمعیت، کشتن موفق احمد کسروی، نویسنده و محقق ایرانی در ۲۰ اسفند ۱۳۲۴ در ساختمان دادگستری تهران بود: سید حسین امامی مخفیانه به محافل کسروی راه یافت و در آنجا او شاهد بود که کسروی به فعالیت‌های ضد شیعی خود ادامه می‌دهد. نواب طوماری تنظیم کرد و خواستار محاکمه کسروی به جرم توهین به مقدسات اسلامی شد. از آنجا که به رأی مثبت دادگاه به نفع‎شان امیدی نداشتند، تصمیم به کشتن او گرفتند. در ۲۰ اسفند ۱۳۲۴ سید علی‌محمد امامی و سید حسین امامی به همراه نه نفر دیگر از فداییان اسلام کسروی را در کاخ دادگستری به همراه منشی‌اش حدادپور در یک اقدامیبه طرز فجیعی به قتل رساندند.

07

دیگر اعتراضات

به دنبال اعلام تشکیل دولت اسرائیل توسط سازمان ملل متحد در ۱۳۲۷، نفرت و انزجار عمومی سراسر جهان اسلام و از جمله ایران را فراگرفت. به دعوت آیت‌الله کاشانی در روز جمعه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۲۷ اجتماع اعتراض‌آمیز بزرگی در مسجد شاه تهران برگزار شد که در آن آیت‌الله کاشانی و نواب صفوی شرکت داشتند. فدائیان اسلام نیز با ثبت‌نام از نیروهای داوطلب، پنج هزار نفر را برای اعزام به فلسطین و نبرد با اشغالگران بسیج کردند که دولت وقت مانع از اعزام آنان گردید.

نواب صفوی در ۲۷ خرداد ۱۳۲۷ بانی تظاهرات عظیمی علیه دولت عبدالحسین هژیر بود. این تظاهرات به فاصله ۴ روز پس از به قدرت رسیدن هژیر به وقوع پیوست. تظاهرکنندگان نمایندگانی را که به هژیر رأی داده بودند، مذمت کردند و خواستار عزل او شدند. در کشاکش تولد جبهه ملی و التهابات سیاسی پاییز سال ۱۳۲۸، انگشت اتهام تقلب در انتخابات به سوی یک نفر دراز شده بود: عبدالحسین هژیر وزیر دربار وقت که متهم بود که در تلاش است با تقلب در انتخابات، مجلس را پر کند از وکلایی که هوادار انگلیس هستند. تا قرارداد تازه با شرکت نفت، به تصویب مجلس برسد و کار نفت یکسره شود. در ۱۳ آبان ۱۳۲۸، عبدالحسین هژیر توسط حسین امامی از فدائیان اسلام به قتل رسید. ترور هژیر، شرایط را بیش از پیش تغییر داد و دولت را در برگزاری انتخابات مجلس شانزدهم در تهران به عقب نشینی واداشت. محمد ساعد، نخست وزیر وقت، دستور توقف انتخابات را در تهران صادر کرد و نتایج به دست آمده را باطل کرد.[۱۷]

در تیر ۱۳۲۹ سپهبد علی رزم‌آرا به نخست‌وزیری رسید که یکی از مهمترین برنامه های او به تصویب رساندن لایحه گس ـ گلشائیان بود. این لایحه از طرف کمیسیون نفت مجلس شورای ملی رد شد و آیت‌الله کاشانی نیز طی بیانیه‌ای بر ضرورت ملی شدن صنعت نفت تأکید کرد، اما رزم‌آرا و اکثریت نمایندگان مجلس همچنان در برابر تصویب ملی شدن صنعت نفت مقاومت می‌کردند. در چنین بن‌بست سیاسی، به دستور نواب صفوی، خلیل طهماسبی از اعضای فدائیان اسلام، رزم‌آرا را در روز ۱۶ اسفند ترور کردند و متعاقب آن، اکثریت مجلس که به شدت مرعوب شده بودند چاره‌ای جز عقب‌نشینی از خواسته خود نیافتند. از این رو مجلس شورای ملی، پس از ماهها کشمکش سرانجام لایحه ملی شدن صنعت نفت را در کمتر از دو هفته بعد از قتل‌ رزم‌آرا، تصویب نمود.البته در مورد جای تردید و شک بسیاری وجود دارد و در همان زمان نیز در روزنامه شاهد در مورد اینکه قاتل از فداییان اسلام است یا نه، بحث‌های زیادی گردید برخی قتل تیمسار رزم‎آراء را به دستور شاه و به دست یک گروهبان ارتش که محافظ او بود، می‌دانند و علت آن را جلوگیری از کودتای رزم‌آرا بیان می‌دارند.

Untitled-3

دوران مصدق

پس از ملی شدن صنعت نفت و نخست‌وزیری دکتر مصدق، به تدریج روابط میان فدائیان اسلام و آیت‌الله کاشانی به سردی گرایید، زیرا فدائیان انتظار داشتند که از آن پس اقدامات عملی برای تحقق حکومت اسلامی صورت گیرد. نواب صفوی در این مقطع با چاپ و انتشار جزوه‌ای تحت عنوان «راهنمای حقایق» اهداف، اصول و شیوه‌های سیاسی و برنامه حکومت اسلامی موردنظر خود را که در حقیقت منشور فدائیان اسلام بود عرضه کرد. در این کتاب به مواردی همچون جداسازی کامل زن و مرد در محل کار، اجرای کامل حدود اسلامی و محدود سازی کتاب و موسیقی و سینما مگر با هدف ترویح اسلام تاکید شده است. اما آیت‌الله کاشانی مهمترین هدف را در آن مقطع حفظ دستاوردهای ناشی از ملی شدن صنعت نفت و کوتاه کردن دست استعمار انگلیس می‌دانست.[۲۷]

وی در زمان دولت مصدق وی را به قتل تهدید می‌کند[۲۸][۲۹] و پس از مدتی به مخالفت با دولت برمی خیزد که در این میان آیت الله کاشانی نیز جانب مصدق را می‌گیرد.[۳۰] نواب در سال ۱۳۳۰ به دلیل پرونده قبلی در ساری به دو سال زندان قطعی محکوم شده بود[۳۱] و به همین دلیل به دستور مصدق، نخست وزیر وقت، مأموران در تیرماه ۱۳۳۰ نواب را در خیابان ژاله (شهدا) دستگیر می‌کنند و با توجه به پرونده معاونت او در قتل رزم آراء پرونده دیگری برای او از سوی دادستان تشکیل می‌گردد.[۳۲][۳۳]

در متن دادنامه دادستان ساری فرزاد نیا چنین آمده‌است:

سید مجتبی نواب صفوی فرزند جواد، ۲۹ ساله دارای عیال بدون اولاد ساکن تهران خیابان امیریه کوچه اسلحه دار باشی منزل نواب صفوی به موجب دادنامه شماره ۲۴۳ – ۲۸/۷/۲۷، دادگاه جنحه ساری که به شرح گزارش مامورین کلانتری تهران مشارٌ‌الیه از دیدار آن استنکاف نموده به گناه ورود به عنف به دبیرستان ایران دخت به دو سال حبس تادیبی و پنج هزار ریال غرامت نقدی… غیاباً محکوم گردیده…۲۵/۳/۳۰[۳۴]

در ۲۵ بهمن ۱۳۳۰ دکتر حسین فاطمی به دست محمدمهدی عبدخدایی از اعضای فدائیان ترور شد و باعث گردید که دکتر فاطمی تا زمان مرگش از عوارض این زخم رنج ببرد. پس از حوادث تیر ۱۳۳۱ و بروز اختلاف شدید میان جبهه ملی و آیت‌الله کاشانی، فدائیان اسلام با وجود اختلافات قبلی از آیت‌الله کاشانی حمایت کردند.

نواب صفوی در شهریور ۱۳۳۲ به دعوت سید قطب از رهبران اخوان‌المسلمین برای شرکت در «کنگره اسلامی قدس» عازم بیت‌المقدس شد. او در آن کنگره سخنان پرشوری ایراد نمود و مسلمانان را به وحدت برای آزادسازی سرزمین فلسطین فراخواند. وی در این سفر از عراق، سوریه و لبنان بازدید کرد و در شهر صور لبنان با شرف‌الدین عاملی ملاقات نمود. نواب در ادامه سفر خاورمیانه‌ای خود پس از لبنان به دعوت اخوان‌المسلمین مصر رهسپار قاهره شد. این دوره مصادف با کودتای ژنرال محمد نجیب و برکناری ملک فاروق، پادشاه مصر بود. وی در دانشگاه الازهر سخنرانی کرد که با استقبال هزاران تن از حاضران مواجه گردید، و اندکی بعد «جمعیت اخوان‌المسلمین» به توسط دولت مصر غیرقانونی اعلام شد. نواب صفوی پس از اطلاع، در تلگرافی که از ایران به قاهره مخابره نمود، مراتب نگرانی خود و عموم مسلمانان را از اقدام دولت مصر اعلام کرد و خواستار تجدیدنظر فوری آن دولت نسبت به اخوان‌المسلمین گردید.[۱۰][۳۳] و در مسیر بازگشت به ایران در عراق طی مصاحبه‌ای کودتای ۲۸ مرداد را به شاه تبریک می‌گوید.[۳۵]

او پس از بازگشت در تهران بیانیه‌ای به این شرح صادر می‌کند که در روزنامه کیهان ۳ شهریور ۱۳۳۲ به نشر می‌رسد:

هوالعزیز – فرمان خدا بالاتر از هر فرمانی بوده اطاعتش واجب تر از اطاعت هر کسی است و هر کس عملاً با احکام خدا مخالفت کند اطاعت او حرام و مخالفتش واجب است. من به همین دلیل با دولت مصدق به شدت مخالف بوده و او در تمام حکومتش از ترس من و برادرانم در گوشه خانه متحصن بود و هر واسطه‌ای برای سازش با من می‌فرستاد چون حاضر نبود که تسلیم حکم خدا شود مایوس می‌شد، بزرگترین جنایت مصدق تقویت عمال شوروی در ایران بود و تنها روح ایمان و علاقه خلل ناپذیر مردم این سرزمین و افسران و سربازان پاکزاد و مسلمان ما به ناموس و دیانت بود که به یاری خدا او و عمال رذل بیگانه را شکست داده و خواهد داد و به خدای محمد صلی الله علیه و آله قسم که اگر دو روز دیگر حکومت مصدق باقی‌مانده و رجاله بازیهای بیگانه پرستان ادامه پیدا می‌کرد عقده‌های درونی مردم مسلمان ایران به هزاران برابر شدیدتر از آن طور که شد منفجر گردیده و رگهای بدن فرد فرد عمال کوچک و بزرگ شوروی رذل را به دست و دندان خشمناکشان بیرون کشیده بنیاد هستی یک یک آنها را بدون استثناء در شعله‌های سوزان غیرت خویش می‌سوزاندند تا یاس کرملین نشینان از تسلط بر کمترین خشت مملکت ما هزاران برابر یاس کنونی گردد و گویا چون اکثر این فریب خوردگان، بدبخت و نادان و قابل هدایت بودند. خدای رحیم رحمی کرد که شاید هدایت شوند و از راه پلید فروش دین و ناموس و وطن به بیگانه بازگردند و اگر حقوق خویشتن را هم می‌خواهند در سایه پیروی علی علیه السلام و از روی مبانی الهی اسلام بخواهند نه اینکه به خاطر وعده‌های پوچ و بی مغزی دین و ناموس و آزادی و وطن را فدای چکمه‌های ظالمانه رذل ترین بیگانه کنند، پس مملکت به خاطر اسلام و به نیروی ایمان حفظ گردیده و هر نفعی به هر که رسید در پناه اسلام رسید و اگر قانون اساسی صحیح است اصل دوم متمم قانون اساسی و سایر اصول آنهم صحیح است و شاه و نخست وزیر و وزرا عملاً باید دارای مذهب شیعه و مروج آن باشند و باید قوانینی که مخالف احکام مقدس خداست و به غلط از مغزهای پوسیده گمراهانی تجاوز کرده لغو و باطل گردیده و به عمر کثیف منکرات و مفاسد خاتمه داده شود و در مرحله اولی مسکرات خانمانسوز و لختی و بی قیدی شرم آور زنان و موسیقی شهوت انگیز فضیلت کش و رقاص خانه‌های جنایت بار و قوانین قضایی پوسیده اروپایی از میان برود و تعالیم عالی و احکام حیات بخش اسلام جایگزین آنها گردد و با اجرای برنامه عالی اقتصادی اسلام فقر و محرومیت اکثریت مردم مسلمان ایران و فواصل خطرناک طبقاتی پایان یابد تا شاه و هیئت حاکمه قانونی و رسمی و خوشبخت و سعادتمند باشند و بر ملتی خوشبخت و سعادتمند هم حکومت کنند و خدا و خلق خدا از آنها راضی باشند و در این خصوص کتاب رهنمای حقایق (برنامه فدائیان اسلام) راهنمائیهای لازم را با براهین کافی از سالهای پیش نموده‌است. والا تا وضع چنین است و کار بر این منوال، قدرت دولت و ملت پراکنده و متلاشی و متصادم با هم بوده، مملکت در سراشیب سقوط مادی و معنوی و اخلاقی می‌باشد. تهران – به یاری خدای توانا – سیدمجتبی نواب صفوی

نواب پس از بازگشت از سفر خود رابرای مجلس ۱۸ از شهر قم نامزد انتخابات مجلس شورای ملی اعلام می‌کند[۳۶][۳۷] این عمل باعث می‌شود که برخی از یارانش از او جدا شوند و با توجه به مخالفت‌های پیش امده سرانجام از این امر منصرف می‌گردد.

05

دستگیری و اعدام

فداییان اسلام در اعتراض به پیوستن ایران به پیمان بغداد ، حسین علاء نخست‌وزیر وقت را در آستانه سفر به بغداد جهت شرکت در اجلاس این پیمان در روز ۲۵ آبان ۱۳۳۴ توسط مظفر ذوالقدر ترور کردند، اما وی جان سالم به در برد و ضارب دستگیر شد و به دنبال آن نواب صفوی و دیگر اعضای مؤثر فدائیان در اول آذر آن سال بازداشت گردیدند. آنان تحت شکنجه‌های شدید قرار گرفتند و در دی‌ همان سال در دادگاهی نظامی محاکمه شدند. سرانجام پس از چند جلسه، دادگاه، نواب صفوی به همراه مظفر ذوالقدر، خلیل طهماسبی و محمد واحدی به اعدام محکوم شد. حکم دادگاه در بامداد ۲۷ دی ۱۳۳۴ به اجرا درآمد. پیکر آنها را پس از مرگ ابتدا در مسگرآباد تهران به خاک سپردند. اما بعداً با اجازه آیت‌الله‌ مرعشی نجفی و با اقامه مجدد نماز میت توسط او، به قم منتقل و در قبرستان وادی‌السلام این شهر خاکسپاری شد.

دیدگاه ها درباره او

سید علی خامنه‌ای رهبر ایران در دست‌نوشته‌ای بر روی عکس نواب صفوی در وصف او نوشت «سلام بر آن پیشاهنگ جهاد و شهادت در زمان ما».[۳۹] وی همچنین در مورد نواب صفوی میگوید :اولین جرقه های انگیزش انقلابی به وسیله نواب در من به وجود آمد. همچنین وی را نویسنده کتابی به نام راهنمایی حقایق به عنوان اولین کسی یاد می‌کند که در قالب این کتاب قانون‌اساسی حکومت اسلامی را نوشت.[۴۰]

ایستگاه نواب در متروی تهران

جمهوری اسلامی او را به عنوان شهید و قهرمان به حساب می‌آورد و چندین مکان از جمله یک بزرگراه که از محله قدیمی نواب می‌گذرد به نام او ثبت شده‌است.

جعفر شجونی از اعضای جامعهٔ روحانیت مبارز وجود افرادی مانند نواب صفوی را لازمهٔ دفاع از انقلاب اسلامی ایران می‌داند و می‌گوید: «ما  برای دفاع از انقلاب اسلامی کسانی را احتیاج داریم که شجاعت شهید نواب صفوی را برای دفاع از اعتقادات ملت ایران داشته باشند.»[۴۱]

به ادعای محمدمهدی عبدخدایی، حسن‌علی منصور توسط جمعیت مؤتلفه اسلامی که یاران نواب صفوی بودند و راه او را ادامه می‌دادند کشته شد. همچنین عبدخدایی مدعی‌ست که مهدی عراقی اعلام کرده بود منصور با اسلحه نواب کشته شده‌است.

در ادبیات

در رمان من او اثر رضا امیرخانی، مجتبی نواب صفوی یکی از هم‌کلاسان شخصیت اول داستان است.

منابع
«شهید نواب صفوی و فداییان اسلام». مرکز اسناد انقلاب اسلامی. بازبینی‌شده در ۱۳ آذر ۱۳۸۶.
سید مجتبی نواب صفوی، اندیشه‌ها و… ، سید حسین خوش نیت، تهران،۱۳۶۰
: ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ ۱۰٫۲ ۱۰٫۳ ۱۰٫۴ «نواب صفوی». مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی. بازبینی‌شده در ۱۳ آذر ۱۳۸۶.
«شهید نواب صفوی و فداییان اسلام». مرکز اسناد انقلاب اسلامی. بازبینی‌شده در ۱۳ آذر ۱۳۸۶.
: ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ ۱۲٫۲ «شهید نواب صفوی و فداییان اسلام». مرکز اسناد انقلاب اسلامی. بازبینی‌شده در ۱۴ آذر ۱۳۸۶.
بازبینی‌شده در ۱۴ آذر ۱۳۸۶.
: ۱۴٫۰ ۱۴٫۱ ناگفته ها- حاج مهدی عراقی – انتشارات رسا -۱۳۷۰-ص۲۱-۲۲
فاضلی، محمود. پس از ۵۶ سال، شرق، ۲۳ آذر ۱۳۹۰، شماره ۱۴۱۶، ص ۱۲.
Amini (2012) KASRAVI, AḤMAD ii. ASSASSINATION
‏ «انتخابات مجلس شانزدهم و تولد جبهه ملی». رادیو فردا، ۱۴ بهمن ۱۳۹۴.
مرکز اسناد انقلاب اسلامی
کتاب سالهای بحرانی –خاطرات ناصر خان قشقائی در صفحات۱۲۴ الی ۱۲۶ – نشر رسا ۱۳۶۶
خاطرات سیاسی – سرهنگ مصور رحمانی -۱۳۶۴ انتشارات رواق
آن سوی خاطره‌ها – خاطرات سرتیپ شایان‌فر – وکیل مدافع نواب صفوی
رحمانی، غلامرضا؛ خاطرات سیاسی، تهران، رواق، بی‌تا، صص۲۷۰ـ۲۷۶.
خاطرات مهندس شریف امامی – تاریخ شفاهی هاروارد – نشر نگاه امروز ۱۳۸۰ ص ۱۳۵
تاریخ شفاهی هاروارد – مصاحبه دکتر بقایی با دکتر حبیب لاجوردی مصاحبه دوم ۴ ژوئن ۱۹۸۶ ص ۱۳۶ الی ۱۴۹
سیری در نهضت ملی شدن نفت – خاطرات شمس قنات‌آبادی – ۱۳۷۷ -ISBN 964-5645-07-07 در ص ۲۱۰ الی ۲۲۰
«بهشت نواب صفوی چگونه جایی بود؟». بی بی سی فارسی، ۲۷ دی ۱۳۹۴.
مصدق، غلامحسین – در کنار پدرم – انتشارات رسا -۱۳۶۹- ص ۶۲
موحد محمدعلی -خواب آشفته نفت – ج۱ -ص ۱۳۶ –
[بی نا]. «جانبداری آیت‌الله کاشانی از مصدق در برابر اعتراض نواب صفوی». پارسینه، ۰۴ خرداد ۱۳۸۹. بازبینی‌شده در ۳۱ دسامبر ۲۰۱۰.
عراقی، مهدی – ناگفته‌ها – رسا ۱۳۷۰- ص۱۰۴
ترکمان -، محمد -اسرار قتل رزم آرا – ص۲۴۴ – صدور حکم بازداشت نواب
: ۳۳٫۰ ۳۳٫۱ عراقی، مهدی – ناگفته‌ها – رسا ۱۳۷۰-ص ۱۲۲ الی ص۱۴۸- آزادی نواب و شرکت در موتمر اسلامی
داود امینی اسنادی از فدائیان اسلام و نواب صفوی (۳) (زندان قصر ۳۱ – ۱۳۳۰ ش)، مجله تاریخ و فرهنگ معاصر، شماره‌های ۲۴ – ۲۳ – ۱۳۷۶، ص ۱۲۹
روزنامه اطلاعات – مهندس عزت‌الله سحابی ۲۷ دی ماه ۱۳۵۹
۱۱۸ اعلامیه اعضای فدائیان اسلام در قم در پذیرش ‍ نمایندگی شهر قم توسط نواب صفوی.
داود، امینی، اسناد نویافته فدائیان اسلام و نواب صفوی (۲) -شماره ۲۲ و ۲۱و ۱۳۷۶، سند شماره ۶۷ ص
‏ «ماجرای نبش قبر شهید نواب صفوی». فارس، ۲۷ دی ۱۳۹۱.
«عکس/دستخط رهبر معظم انقلاب بر عکس نواب» ‎(فارسی)‎. جوان فردا. بازبینی‌شده در ۱۶ دی ۱۳۸۸.
آفتاب‌نیوز
فتنه گران برای مقابله با ارزشهای انقلاب اسلامی خیز برداشته‌اند/روحانیت پیشاپیش مردم از انقلاب دفاع کند.
آفتاب‌نیوز

بازدیدها: 2

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *