یک روز به آغاز محرم باقی مانده است، اما شهر خیلی زودتر وارد ماه پیروزی خون بر شمشیر شده است و هر طرف که نگاه میکنی پارچههای سیاه و بیرقهای عزا خودنمایی میکنند.
ریشسفیدان محل که مدیریت تکایا را بر عهده دارند، سعی میکنند با چهرهای بشاش نسل نو جامعه را برای آمادهسازی مجلس عزای حسین فاطمه(س) دعوت کنند، اینجا رنگ و بویی دیگر دارد، هر نوع تفکر، سلیقه و نگاه همه در زیر پرچم حسین جمع شدهاند تا بار دیگر با امام خویش پیمانی دوباره ببندند.
همدلی و همیاری در سایه محرم و صفر چهره شهر را دگرگون کرده است و این خون ثارالله است که هنوز با گذشت ۱۴۰۰ سال هنوز میتپد، برای ترسیم حال و هوای دلدادگان حسینی پای سخن مردمی مینشینیم که از چند روز قبل خود را برای محرم آماده کردهاند.
*یاد مظلومیت، تشنگی و علی اصغر(ع)
گلنوش اسدی که قطرات اشک بر گونههایش جاری است، درباره محرم میگوید: ماه محرم من را به یاد مظلومیت و تشنگی بهترین فرد عالم میاندازد، دوست دارم روز ششم محرم که روز آقا علی اصغر(ع) است، طبق عادت هر ساله به بچههایی که میشناسم احسان کنم.
*مشکی پوش حسینم
سوسن اصغری که همراه با خانوادهاش در اقامه عزای حسینی کوشاست، این چنین ابراز میدارد: تشنگی، لبهای ترک خورده، تاول پا، تیر سه شعبه و … واژگانی است که محرم را در ذهنم تداعی میکند، چندین سال است که نذر دارم در محرم مشکی بپوشم، روز عاشورا هم به احترام آقا اباعبدالله الحسین(ع) به آب لب نمیزنم.
*حسین(ع) نهایت خوبیهاست
وحید زینوند که چندین سال در پارکینگ منزلشان هیأت عزاداری داشته، اسم امام حسین(ع) را یادآور انسانیت و همه خوبیها میداند و میگوید: محرم که میشود، یاد بچگیها و محله قدیممان میافتم که چایی میریختم و طبل میزدم.
*خوشا به سعادت کبوترهای بینالحرمین
هاشم سیدی که بیشتر روزهای محرم را در قم و جمکران میگذارند، بیان میکند: با دیدن پرچم عزای حسینی یاد کبوترهای بینالحرمین میافتم، همچنین حرکات دستجات عزاداری به سمت مسجد جمکران، دادن شربت و قربانی کردن گوسفند جلوی دستهها حال و هوای خاص به مراسم میبخشد.
*محرم و قیمههایش فقط!
علیرضا بهرامی که در بالای داربست مشغول نصب پرچم است، وی سالها در این مراسمها از آشپزی گرفته تا مداحی کارهای مختلفی را انجام داده است، در پاسخ به سؤال ما به مزاح میگوید: با محرم به یاد قیمههای نذری امام حسین(ع) میافتم.
دوستش سعید بهراد که در کنارش ایستاده، اضافه میکند: با ماه محرم کار مادرهای خانه کم میشود، زیرا یخچالها پر از نذری میشود!
*ایستادگی امام در برابر ظلم و عدم سازش
در گوشهای دیگر که بانوان در حال آمادهسازی تکیه هستند، زهرا عبدی میگوید: روز عاشورا حتماً نمازم را به احترام امام حسین(ع) اول وقت میخوانم، دوست دارم در این روز بیشتر درباره فلسفه عاشورا و قیام سید و سالار شهیدان بخوانم، ایستادگی امام در برابر ظلم بزرگترین درسی است که از مکتب ایشان گرفتم.
*دوست دارم خادم حسین(ع) باشم
صدیقه پارسائیان دیگر بانویی است که در کنار هیأت ایستاده، اذان گفتن سر امام حسین(ع) بالای نیزه را یکی یادآوریهای ماه محرم بر میشمرد و ابراز میدارد: وقتی یاد این ماجرا میافتم، دلم میگیرد، همچنین یاد گریههای رقیه و بیتابیهای او جگرم را میسوزاند، برای همین دوست دارم در این شبهای عزیز در مسجد باشم و خادم مجلس آقا اباعبدالله الحسین باشم تا خداوند بزرگ و مهربان کمی از گناهانی که کردم بگذرد.
*یاد دستجات عزاداری پرشور انقلاب بخیر
علی سعیدی که از جوانان دهه انقلاب است، یاد دستجات عزاداری در بحبوحه انقلاب میافتد و یاد مداحان محلهشان را به نام براتعلی، حشمت و صادق گرامی میدارد، درباره اینکه دوست دارد در هیأت چه کاری انجام دهد، میگوید: رسیدگی به امور صوتی هیأت را خیلی دوست دارم، البته تا حدودی هم نوحهخوانی میکنم.
و در این هیاهوی شهر کافی است که گوش دل را باز کنید تا نوای «یا حسین» را به خوبی بشنوید که همگان از کودکان تا سالخوردگان فقط فقط به خاطر عشق به خاندان آله طه سیاهپوشاند و خود را برای روز موعود آماده میسازند تا شاید برسد آن روزی که در رکاب منتقم خون حسین(ع) دل زهرای مرضیه(س) را مسرور سازند.
بازدیدها: 357