محمّد رسول الله صلّی الله علیه وآله وسلّم
آیا رسول خدا صلوات الله علیه و آله به مرگ طبیعی از دنیا رفتند یا به شهادت رسیدند؟
دلایل بسیاری وجود دارد که رحلت پیامبر اکرم حضرت محمّد صلّی الله علیه وآله ناشی از خوراندن سمّ به آن حضرت بوده است. این دلایل و روایات، از تواتر معنوی برخوردارند؛ یعنی هرچند که الفاظ و توصیفات آنها کاملاً با یکدیگر مشابه نیستند، امّا از مجموع آنها، می توان موضوع مورد بحث را ثابت نمود. از جمله، امام صادق علیه السّلام می فرمایند: چون پیامبر اسلام صلّی الله علیه وآله، ذراع (یا سر دست) گوسفند، را دوست می داشتند، یک زن یهودی با اطّلاع از این موضوع ایشان را با این بخش از گوسفند مسموم نمودند.[1]
در جای دیگری آن حضرت فرمودند: “پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله در جریان جنگ خیبر مسموم شده و هنگام رحلتشان بیان فرمودند که لقمه ای که آن روز در خیبر تناول نمودم، اکنون اعضای بدنم را نابود نموده است و هیچ پیامبر و جانشین پیامبری نیست، مگر این که با شهادت از دنیا می رود”.[2] در این روایت، علاوه بر تصریح به مسموم شدن رسول خدا صلّی الله علیه وآله و شهادت ایشان در پی مسمومیت، به اصلی کلّی نیز اشاره می شود که مرگ تمام پیامبران و اوصیاء با شهادت بوده و هیچ کدام، با مرگ طبیعی از دنیا نمی روند! روایات دیگری نیز وجود دارد که این اصل کلّی را تقویت می نماید.
علاوه بر روایات شیعه، روایات فراوانی در صحاح و دیگر کتب اهل سنّت وجود دارد که همین موضوع را تأیید می نماید که به عنوان نمونه، به سه مورد آن اشاره می نماییم:
روایت اوّل
در معتبرترین کتاب اهل سنّت، نقل شده که حضرت محمّد صلّی الله علیه وآله در بیماری منجر به رحلتشان، خطاب به همسرشان عائشه فرمودند: “من همواره درد ناشی از غذای مسمومی را که در خیبر تناول نموده ام، در بدنم احساس می کردم و اکنون گویا وقت آن فرا رسیده که آن سم، مرا از پای درآورد”.[3] همین موضوع در سنن دارمی نیز بیان شده است. علاوه بر این که در این کتاب، به شهادت برخی از یاران رسول الله صلّی الله علیه وآله، بر اثر تناول همان غذای مسموم نیز اشاره شده است.[4]
روایت دوم
احمد بن حنبل در مسند خود، ماجرایی را بیان می نماید که طیّ آن، بانویی به نام امّ مبشر که فرزندش به دلیل خوردن غذای مسموم در کنار پیامبر صلّی الله علیه وآله، به شهادت رسیده بود؛ در ایّام بیماری ایشان به عیادتشان آمده و اظهار داشتند که من احتمال قوی می دهم که بیماری شما ناشی از همان غذای مسمومی باشد که فرزندم نیز به همین دلیل به شهادت رسید! پیامبر صلّی الله علیه وآله در پاسخ فرمودند که من نیز دلیلی به غیر از مسمومیت، برای بیماری خویش نمی بینم و گویا نزدیک است که مرا از پای در آورد.[5] مرحوم مجلسی نیز با نقل روایتی؛ تقریبا مشابه با این روایت بیان نموده که به همین دلیل است که مسلمانان اعتقاد دارند، علاوه بر فضیلت نبوّت که به پیامبر صلّی الله علیه وآله هدیه شده، ایشان به فوز شهادت نیز نائل آمده اند.[6]
روایت سوم
محمّد بن سعد؛ از قدیمی ترین مورّخان مسلمان، ماجرای مسمومیت پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله را این گونه نقل می نماید: هنگامی که پیامبر خدا حضرت محمّد صلّی الله علیه وآله ، خیبر را فتح نموده و اوضاع به حالت عادی برگشت، زنی یهودی به نام زینب که برادر زاده مرحب بود که در جنگ خیبر کشته شد، از دیگران پرسش می نمود که پیامبر خدا کدام بخش از گوسفند را بیشتر دوست می دارد؟ و پاسخ شنید که سر دست آن را. سپس آن زن، گوسفندی را ذبح کرده و تکّه تکّه نمود و بعد از مشورت با یهودیان در مورد انواع سم ها، سمّی که تمام آنان معتقد بودند، کسی از آن جان سالم به در نمی برد را، انتخاب نموده و اعضای گوسفند و بیشتر از همه جا، سردست ها را مسموم نمود.
هنگامی که آفتاب غروب نموده و پیامبر خدا نماز مغرب را به جماعت اقامه فرموده و در حال برگشت بودند، آن زن یهودی را دیدند که همچنان نشسته است! پیامبر صلّی الله علیه وآله دلیل آن را پرسیدند و او جواب داد که هدیه ای برایتان آوردم! پیامبر صلّی الله علیه وآله با قبول هدیه، به همراه یارانش بر سر سفره نشسته و مشغول تناول غذا شدند … بعد از مدتی، پیامبر صلّی الله علیه وآله فرمودند که دست نگه دارید! گویا این گوسفند مسموم است! مؤلّف کتاب، سپس نتیجه می گیرد که شهادت پیامبر صلّی الله علیه وآله به همین دلیل بوده است.[7]
بدین ترتیب، از مجموع روایات نقل شده در کتب شیعه و اهل سنّت، می توان نظریه شهادت ناشی از مسمومیت پیامبر خدا حضرت محمّد صلّی الله علیه وآله وسلّم را تقویت نمود که در قریب به اتّفاق این روایات، زمان مسمومیت ایشان، هم زمان با جنگ خیبر و توسّط زنی یهودی بیان شده است.
تاریخ رحلت پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم
در تاريخ رحلت پيامبر اكرم صلّی الله علیه وآله ميان شيعه و اهل سنّت، اتّفاق نظر نيست. زيرا تاريخ نگاران و سيره نويسان شيعه به پيروى از اهل بيت علیهم السّلام، تاريخ رحلت پيامبر صلّی الله علیه و آله را روز دوشنبه 28 صفر سال يازدهم هجرى قمرى دانسته اند، وليكن علماى اهل سنّت تاريخ آن را در ماه ربيع الاوّل ذكر كرده اند و در اين كه چه روزى از ربيع الاوّل بوده است، اختلاف دارند. برخى روز اوّل، برخى روز دوم و برخى روز دوازدهم و عدّه اى روز ديگرى از اين ماه را بيان كردند.[8] شیخ عبّاس قمی می گوید اكثر علماى اهل سنّت آن را در روز دوازدهم ماه ربيع الأوّل گفتهاند. [9]
واقدى از جمله كسانى است كه رحلت آن حضرت را در روز دوشنبه دوازدهم ربيع الاوّل مى داند.[10]
پی نوشت؛
1- کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1365 ش، ج 6، ص 315، ح 3 .
2- محمد بن حسن بن فروخ صفار، بصائر الدرجات، ج 1، ص 503، کتابخانه آیت الله مرعشی، قم، 1404 ق.
3- صحیح بخاری، ج 5، ص 137، دار الفکر، بیروت، 1401 ق.
4- سنن دارمی، ج 1، ص 33، مطبعة الاعتدال، دمشق.
5- مسند احمد بن حنبل، ج 6، ص 18، دار صادر، بیروت.
6- بحار الانوار، ج 21، ص 7 .
7- محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج 2، ص 202 – 201، دار صادر، بیروت.
8– كشف الغمه (علي بن عيسي اربلی)، ج 1، ص 26؛ منتهى الآمال (شيخ عباس قمی)، ج 1، ص 100 و بحارالانوار (علامه مجلسی)، ج 22، ص 528 و ص 514 .
9- شیخ عباس قمی، منتهى الآمال في تواريخ النبي و الآل ، ج1، ص249 .
10- المغازى (علي بن عيسي اربلی)، ج 2، ص 1120 .
منبع: دانشنامه ی اسلامی
پایگاه اطّلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام
بازدیدها: 281