مرا به معبود و خدايم راهنمايى و دلالت كن!
روزى فردى زنديق بنام أبو شاكر ديصانىّ بر امام صادق عليه السّلام وارد شده و گفت: اى جعفر بن محمّد مرا به معبود و خدايم راهنمايى و دلالت كن!.
امام صادق عليه السّلام فرمود: بنشين، در اين وقت پسر بچّهاى وارد شد كه با تخم- مرغى بازى مىكرد، امام فرمود: اى پسر اين تخم مرغ را به من بده. آن را گرفت و فرمود:
اى ديصانىّ، اين سنگرى است پوشيده، كه پوستى ضخيم دارد و زير آن پوستهاى نازك است، و زير آن طلايى است روان و نقرهاى آب شده، و هيچ كدام با هم مخلوط نشده و بهمان حال باقى است، نه مصلحى از آن خارج شده تا بگويد من آن را اصلاح كردم
و نه مفسدى درونش رفته تا بگويد من آن را فاسد كردم، و معلوم نيست براى توليد نر آفريده شده يا ماده، ناگاه ميشكافد و طاوسى رنگارنگ بيرون ميدهد، آيا تو براى اين مدبّرى در مىيابى؟! راوى گويد: ديصانىّ مدّتى سر بزير افكند و سپس گفت: گواهى دهم كه معبودى جز خداى يگانه بىشريك نيست، و اينكه محمّد بنده و فرستاده اوست و تو امام و حجّت خدايى بر مردم و من از حالت پيشين توبه گزارم.
پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام
بازدیدها: 147