مسجد 800 ساله تهران که میرزا اسماعیل دولابی پیشنمازش بود
پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام به نقل از فارس؛ برای تهیه این گزارش که خواندنش را آغاز کردید، راهی محله دولاب میشوم. محله دولاب در جنوب شرقی استان تهران و در منطقه ۱۴ واقع شده است. این محله در گذشته یکی از روستاهای قدیمی در حاشیه شهر تهران بود که به علت وجود خاک حاصلخیز، کشاورزی و کاشت صیفیجات در آن رونق زیادی داشت. در این منطقه ساکنان برای بیرون کشیدن چاه از آب از دولاب و دلو استفاده میکردند. معنی دولاب، چرخ چوبی با ریسمان و دلو، ظرفی برای بیرون کشیدن آب از چاه است. به همین دلیل، این محله «دولاب» نام دارد.
خیابان خاوران را به سمت بزرگراه امام علی علیه الاسلام پیش میروم تا در تقاطعش به خیابان عبدالحسین شیرازی برسم. انتهای این خیابان محلی است که باید خود را به آنجا برسانم. فضای این خیابان یک طرفه بسیار قدیمی بود و خانهها و مغازههایش حال و هوای متفاوتی با دیگر نقاط شهر تهران داشت. یک حسینیه و یک مسجد در مسیر میبینم، اما محل قرار ما انتهای این خیابان است. انتهای این خیابان که از دور، گویی بنبست است. قرار ما در مسجدی است که یکی از قدیمترین مساجد تهران به شمار میرود؛ دُرست کنار تکیه چال که روزی ماجرای آن را هم خواهم نوشت.
مسجدی که ۸۰۰ و حتی ۹۰۰ سال قدمت دارد
بنای بیرونی مسجد هیچ شباهتی به دیگر مساجد شهر ندارد؛ گنبد و گلدستهای ندارد و حتی مدتی است که تابلویی هم ندارد. نام مسجد، بقیةالله است. حوالی زمان نماز مغرب به مسجد میرسم که کمکم افراد عمدتاً مسن راهی مسجد میشوند. بعد از اقامه نماز با پرسوجو حاج حسین حاتمی مسئول هیأت امنای مسجد را پیدا میکنم. او پیرمردی است خوشرو و باصفا که از قدیمیهای محله دولاب است و همه کاره این مسجد. پسرش هم مدتی است، امام جماعت مسجد شده است. سر حرف را باز میکنیم و در سوال اول از قدمت این مسجد میپرسم که او میگوید: «مسجد در حدود ۸۰۰ یا ۹۰۰ سال قدمت دارد که از سوی کارشناسان میراث فرهنگی اعلام شده است. کارشناسان میراث، بعد از ثبت ملی این مسجد، بیش از ۲ ماه کاوش داشتند تا تاریخ و قدمت دقیقی از این مسجد پیدا کنند. آنها به لایههای عمیقی نفوذ پیدا کردند تا بررسی زمینشناسی انجام دهند. یک کوزه سفالی و چند سکهای را که در حفاریهای این مسجد به دست آمد، به آلمان فرستادند تا بررسی دقیق صورت گیرد.»
مسجدی باقیمانده از دوره ایلخانی ـ سلجوقی
این مسجد از دو بخش تشکیل شده است. بخشی از آن با دیوارها و سقفهای هشتی، سقف کوتاهتری دارد که به بخش مردانه و زنانه برای اقامه نماز تقسیم شده است و ورودی مسجد که با الهام از همان بخش اول، دیوارها و سقفهای هشتی دارد، اما سقف آن بسیار بلندتر است. حاتمی در این باره میگوید: «بخش اول که سقف کوتاهتری دارد از سوی کارشناسان میراث فرهنگی برای دوره ایلخانی ـ سلجوقی است و بخش جلویی که سقف بلندتری دارد، برای دوره قاجار است. آثاری که از این دو بخش به دست آمد و مورد بررسی قرار گرفت هم این تشخیص را ثابت کرد.»
نام اولیه مسجد، «زیربازارچه» بود
از حدود ۱۸ سال پیش روند ثبتملی شدن این مسجد در سازمان میراث فرهنگی آغاز شد و در نهایت این مسجد به عنوان یک بنای تاریخی ثبت ملی شد. حاتمی میگوید: «این مسجد با نامهای متعددی میان مردم مشهور است. اول به نام مسجد زیربازارچه مشهور بود که در کنار آن آبانبار قرار داشت و در جنب دیگر آن، گوشتفروشی و … بود. امام جماعت این مسجد مدتی شخص مشهوری به نام شیخ علی متبحری بود که در میان مردم، مسجد به نام مسجد شیخ علی مشهور شد.»
چرا مسجد، بقیةالله نام گرفت؟
نام این مسجد در میراث فرهنگی به نام مسجد بقیةالله به ثبت رسیده است. مسئول هیأت امنای مسجد میگوید: «براساس نقلی از مرحوم میرزا اسماعیل دولابی که بنده افتخار داشتم شاگرد ایشان هم بودم که وصیت کرده بود تا زمان زنده بودنش نقل نشود؛ ایشان امام زمان عجل الله تعالی فرج الشریف را در این مسجد دیده بودند و حتی پشت سر ایشان نماز اقامه کرده بودند. مکانی که میرزا فرموده بودند، امروز بخش زنانه مسجد شده است. به همین دلیل نام مسجد، بقیةالله شد و مردم نیز بارها حاجت خود را در این مسجد گرفته بودند.»
امام زمان عجل الله تعالی فرج الشریف در این مسجد به مردم تذکره میدادند
ماجرای امام زمان عجل الله تعالی فرج الشریف و این مسجد فقط همین نقل نیست و روایت دیگری نیز وجود دارد. حاتمی در این خصوص میگوید: «روزی یک مادر و دختر به مسجد ما آمدند و به محض ورود به حالت غش افتادند و مدام اشک میریختند. زمانی که آرام شدند، علت را جویا شدیم. آنها گفتند حدود دو هفته پیش به فاصله یک شب، هم مادر و هم دختر خواب میبینند که امام زمان عجل الله تعالی فرج الشریف در مسجدی حضور پیدا کرده و مردم صف کشیده بودند تا تذکره بگیرند. آنها دو هفته تمام مساجد قدیمی شهر تهران را گشتند تا بتوانند آن مسجد را پیدا کنند. زمانی که وارد این مسجد میشوند، فضای داخلی این مسجد را دُرست مشابه همان فضای خواب میبینند.»
کارشناسان میراث فرهنگی در حال ترمیم بنای مسجد هستند
فضای بیرونی مسجد این روزها بازسازی شده و کمی حالت قدیمی خود را از دست داده، اما نشان میدهد که ترمیم شده است. ماجرا را از حاتمی جویا میشوم و او میگوید: «کارشناسان میراث فرهنگی بعد از کاوشهای خود، کار مرمت و بازسازی بنا را آغاز کردند. ابتدا چند سال پیش فضای بیرونی مسجد را با الهام از شرایط گذشتهاش ترمیم کردند و فضای داخلی مسجد را هم رنگآمیزی کردند. آنها بنا دارند فضای داخلی مسجد را نیز مشابه فضای بیرونی، آجرکاری کنند که فعلاً به دلیل کمبود بودجه کار به تعویق افتاده است. براساس نقل گذشتگان این مسجد با پول مردم که عمدتاً کشاورز هم بودند، بنا شده است و امروز هم هیچ درآمدی ندارد و تمامی هزینهها با کمک اهالی همین محله دولاب پرداخت میشود.»
سرعت کار میراث فرهنگی و شهرداری در مسجد سرعت ندارد
فضای داخلی مسجد اما چنگی به دل نمیزد و بسیار به هم ریخته است؛ طوری که انگار بخشهایی از مسجد، به عنوان انبار مورد استفاده قرار میگیرد و حتی ورودی زنانه و مردانه یکی است. با گلایه از حاتمی جویای این ماجرا میشوم. او میگوید: «این وضعیت برای خود ما هم تاسفانگیز است، اما به دلیل کاوشها و کارهای عمرانی میراث فرهنگی، فضای مسجد کاملاً به هم ریخته شده است. آنها بنا دارند مدتی دیگر برای مسجد تهویه مطبوع نصب کنند تا در ایام سرد سال فضای بهتری داشته باشد. درخصوص ورودی مسجد نیز متاسفانه، بارها مسجد ما دچار سرقت شده است. یک مرتبه به صورت کامل درب سرویس بهداشتی را دزدیدند، بارها اموال موجود مسجد مورد سرقت قرار گرفت و چندین مرتبه نیز اموال زنان هنگام نماز سرقت شد. برای همین بعد از بازگشایی مسجد در دوران کرونا، درب پشتی را که برای زنان بود، بستیم تا بتوانیم به وضعیت امنیتی مسجد سروسامانی دهیم. متاسفانه میراث فرهنگی و شهرداری روند بازسازی مسجد را بسیار کند پیش میبرند.»
روزها مردم برای اقامه نماز در مسجد، صف میبندند
حاتمی در این خصوص ادامه میدهد: «شهرداری از ما خواست که با شروع کرونا مسجد را تعطیل کنیم تا بازسازی کنند اما ما دلمان نیامد و حتی شده با یک فرش نماز جماعت را برپا کردیم. در بعضی شبها پنج نفر برای نماز میآمدند اما بعضی از شبها جمعیت به قدری زیاد است که برخی بیرون میایستند تا بعد از پایان نماز افراد داخل، وارد شوند و نماز خود را در این مسجد به واسطه تبرک بخوانند.»
این مسجد بانی ازدواج جوانان و مانع طلاق است
در این مسجد پیش از کرونا، سه وعده نماز برپا میشد که این روی تابلو مسجد هم درج شده است. این را حجتالاسلام محمدعلی حاتمی، امام جماعت مسجد میگوید و وارد بحث میشود و ادامه میدهد: «بعد از کرونا هم دوباره اقامه نماز در مسجد جان گرفته است و من توفیق دارم، شبها در مسجد برای اقامه نماز حاضر شوم. جلسات منظم آموزش قرآن برای خواهران و برادران هم قبل از کرونا برگزار میشد. سخنرانی هم در این مسجد هرروز بعد از نمازهای یومیه برپا بود. این مسجد محل بررسی مشکلات خانوادگی مردم محله است و حتی برای معرفی جوانان به یکدیگر برای ازدواج هم فعال است.»
ظرفیت کار در مسجد هست، اما حمایتی نمیشویم
او ادامه میدهد: «این مسجد موقوفه یا درآمدی ندارد و به دلیل وضع درآمدی مردم این منطقه، کمک مردمی خاصی هم ندارد. برای همین مظلوم افتاده است؛ به همین خاطر کار در مسجد، بسیار سخت پیش میرود. در دوران کرونا مردم کمکهای خود را به مسجد میدادند تا به دست نیازمندان برسد. این کمکها شامل بسته غذایی و معیشتی بود که میان نیازمندان توزیع میشد. قبل از کرونا کلاس قرآنی، ریاضی و … در مساجد برپا میشد که البته بسیاری از اقدامات به دلیل بازسازیها متوقف شده است. ظرفیت کار در مسجد وجود دارد و جمعیت لازم هم هست، اما حمایت نداریم و بخشی از کارها، روی زمین مانده است. در حال حاضر میراث فرهنگی بانی و طراح و شهرداری منطقه پیمانکار مسجد است که هر دو نهاد اصلاً کار را با سرعت پیش نمیبرند.»
میرزا اسماعیل دولابی مدتی در این مسجد، امام جماعت بود
نام این مسجد با نام مرحوم محمداسماعیل دولابی گره خورده است. همانطور که خواندید، یکی از نقلهای ارتباط مسجد با امام زمان عجل الله تعالی فرج الشریف منتسب به میرزاست. این مسجد با محل زندگی مرحوم میرزا اسماعیل دولابی فاصله اندکی دارد. او که مدتی در منزل پدری خود در دولاب سکونت داشت، به نوعی همسایه این مسجد بوده و بسیاری از عبادات خود را در این مسجد بجا میآورده است. از حاج حسین حاتمی که در اواخر عمر میرزا، توفیق شاگردی و مؤانست با او را داشته درباره خصوصیات میرزا و رفت و آمدش به مسجد میپرسم که میگوید: «میرزا اسماعیل دولابی مدتی در این مسجد امام جماعت بود و سخنرانی داشت. او پیشکسوت و ارباب این منطقه و مورد احترام همه بود. او امام جماعت مسجد بود و به مشکلات مردم را رسیدگی میکرد. میرزا اسماعیل دولابی را در مدت زندگیاش همهکس درک نکردند. میرزا ساده لباس میپوشید و بسیار ساده غذا میخورد و کسانی که دل در گروه حقیقت داشتند، جذب او میشدند.»
روایتی از میرزا که مردم ۲ ماه دنبال جوابش بودند
میرزا اسماعیل دولابی روزی با پدرش به نجف رفت و نقل میکرد زمانی که این سفر را شروع کردم، از ایران دل کندم و دوست داشتم در حوزه نجف تحصیل کنم، اما پدرم میگفت من در امر کشاورزی، دستتنها هستم و تو باید کمکم کنی. او تعریف میکرد که به حرم امیرالمومنین یا حرم امام حسین علیه الاسلام (تردید از من است) مشرف شدم و راه چاره خواستم که ندایی شنیدم: اسماعیل! به حرف پدرت گوش کن. من هم به ایران برگشتم. دو هفته بعد از حضور میرزا در ایران، جمعی به خانه او میروند و بعد از آن چشم برزخی میرزا باز میشود.
اینها تعاریف دیگری است که حاتمی از میرزا اسماعیل دارد و ادامه میدهد: «میرزا اگر چند ساعت بالای منبر میرفت، از حرف زدن او خسته نمیشدید و حتی خودش هم خسته نمیشد. او موعظهگر بود و روایاتی را نقل میکرد که بسیار دست اول بود. روزی میرزا فرمود: پیامبر(ص) میفرماید: اگر کسی به سن ۴۰ سالگی رسید، اما عصا در دست نداشت، قطعاً جهنمی است. بسیاری در جلسه تشکیک کردند و او در نهایت فرمود: دو ماه وقت دارید تا ماجرای این حدیث را کشف کنید. بعد از دو ماه کسی نتوانست جوابی بیاورد و خودش توضیح داد که منظور از این عصا، احتیاط و پرهیز از سهلانگاری است. یعنی فرد بعد از ۴۰ سالگی به پختگی میرسد که احتیاطش در کار بیشتر میشود که اگر این رخ ندهد، عاقبتش ختم به خیر نمیشود. توضیحات میرزا در این خصوص بیش از نیم ساعت طول کشید.»
مصداق این مسجد را فقط شاید در مسجد جامع شهرهای شوش دانیال و اصفهان میتوان دید. به رغم اینکه نامش از سالها پیش در فهرست آثار ملی ثبت شده، با این حال همواره مورد کم لطفی مسئولان مربوطه قرار گرفته است. مسجد بقیةالله عجل الله تعالی فرج الشریف یا مسجد «آقا شیخ علی» بیشتر از کلنگی بودنش، غریبی نام آن است که خاطر را آزرده میکند، چرا که هنوز خیلی از پایتختنشینها از وجودش خبر ندارند و نمیدانند در کوچههای پر پیچ و خم دولاب، چنین بنای تاریخی و دیرپایی وجود دارد.
بازدیدها: 0